www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 856
زمان انتشار: 4 نوامبر 2014
    خانواده آسمانی، جلسه 227، 92/07/10

خانواده آسمانی، جلسه 227، 92/07/10

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

تا این قسمت از بحث به کفارات گناهان پرداختیم که عبارت بودند از: مطلق بلاها، بیماری‌ها و غم. اگر این جلسات با مبحث «غم و شادی» ترکیب شوند به انسان کمک می‌کنند که همواره روحیه ای شاد و قوی داشته باشد و غمهای دنیا نتوانند به او آسیب بزنند و ویژگی مؤمن به بیان قرآن یعنی شادی و آرامش در او تحقق می‌یابند. چهارمین کفاره گناه، «حسنات» هستند که اعم از هر کار نیکی می‌باشند. همان طور که گناه در نفس انسان اثر گذاشته و ذخیره می‌شود، کار خیر هم در نفس باقی می‌ماند ولی باید سعی کنیم خوبی‌هایمان را افزایش دهیم. زیرا کسی که به کار خیر عادت کند نمی‌تواند بد باشد. چه بسا افرادی هستند که دینهای غیر اسلامی از قبیل مسیحیت و یهودیت داشته و یا اساساً دین ندارند ولی از خُلق و خوی خوبی برخوردارند. این افراد تدریجاً دارای ملکه خُلق خوش می‌گردند. «ملکه» از ریشه «مُلک» به معنای حاکمیت می‌باشد و به معنای صفتی است که روی نفس سیطره و تسلط دارد.

کسی که اعمال خیر، ملکه نفس او شده‌اند حمله‌های شیطان را نمی‌پذیرد. بالعکس در مقابل کسانی هستند که نمی‌توانند حسود و کینه توز و بدجنس نباشند این‌ها هم مَلَکات زشت بر وجودشان حاکمیت می‌کنند. کسی که نمی‌تواند هرزگی چشم و زبانش را کنترل نمایند این ویژگی بر آن‌ها سیطره یافته است. به هر حال انسان باید سعی کند آن قدر خوب بودن را تمرین کند تا خوب و متعالی شود. علی «علیه‌السلام» فرموده‌اند: اگر نمی‌توانی حلیم باشی خودت را به حِلم بزن. یعنی باید خوبی را به خودمان تلقین کنیم تا رشد کنیم. چنانچه امام «رضوان الله» فرمودند: انسان بدون تلقین به جایی نمی‌رسد. کسانی که می گویند نماز خواندن بر ایشان دشوار است باید چهل روز بر آن مداومت کنند، پس از آن حلاوت نماز را احساس می‌نمایند. حجاب هم همینطور است. خانم‌هایی که بی حجاب‌اند وقتی قصد با حجاب شدن می‌کنند، اوایل سختشان است ولی پس از مدتی اذعان می‌دارند بدون حجاب احساس می‌کنند عریان هستند. کسی که وجودش آکنده از خیرات و حسنات است اگر مرتکب گناهی هم شود به خودی خود گناهش از بین می‌رود زیرا وجودش تولید زیبایی می‌کند که نمی‌تواند پذیرای بدی باشد؛ «إنّ الحسنات یذهبنّ السیئات» امام باقر «علیه‌السلام» هم از وجود مقدس علی «علیه‌السلام» این آیه را امیدوارکننده‌ترین آیه قرآن نقل فرموده‌اند. (علی علیه‌السلام فرمودند: از رسول الله «صلی الله علیه و آله» شنیدم که امیدوارکننده‌ترین آیه قرآن این است: «و اقم الصّلوه طرفی النّهار و زلفاً من اللیل، انّ الحسنات یذهبن السیئات»(هود/114) در آغاز و پایان روز نماز بگذارید و نیز ساعتی از شب را، قطعاً حسنات بدی‌ها را از بین می‌برند.)

در روایتی دیگر علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما أهمّنی ذنبٌ أمهلت به عده حتی أصلّی رکعتین و أسأل الله العافیه» گناهی که بعد از آن فرصت کنم دو رکعت نماز بخوانم و از خدا طلب عافیت نمایم مرا غمگین نمی‌کند. یعنی اینکه انسان حقیقتاً پشیمان شود و با نماز از درگاه الهی طلب عفو نماید. نباید انسان وحشت زده شده و گناه را برای کسی بازگو کند. بعد از استغفار اصلاً نباید به آن فکر کرد زیرا سبب کاهش سرعت می‌شود. حضرت در حدیث دیگر می‌فرمایند: «ان الله یکفّر بکلّ حسنه سیئه» خداوند با هر حسنه ای گناه را می‌پوشاند.

لذا روایت شده: اگر گناهی از شما صادر شد عمل خیری انجام دهید تا گناه از بین رفته و به شما صدمه نرساند. در ادامه حدیث مذکور، حضرت آیه شریفه: «إنّ الحسنات یذهبن السیئات» را قرائت می‌فرمایند. همچنین از مکفرات «حُسن خلق» است. امام صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إنّ حسن الخلق یذیب الخطیئه، کما تذیبُ الشّمس الجلیده، و انّ سوء الخلق لیفسدُ العمل کما یفسد الخلّ العسل» خوش خُلقی خطا را ذوب می‌کند چنانچه خورشید یخ را آب می‌کند، و بدخُلقی عمل را فاسد می‌کند همانطور که سرکه عسل را فاسد می‌کند. ما هم به عنوان مظاهر الهی باید این طور باشیم یعنی اشتباهات و گناهان شخص خوش اخلاق را نادیده گرفته و محبوبیت او نزد ما از بین نرود. حتی در روایت آمده: کافر خوش اخلاق نزد خدا محبوب‌تر از مؤمن عابد بداخلاق است.

چه خانم‌هایی که در منزل زحمت کشیده و خدمات زیادی به اعضای خانواده می‌دهند ولی با غرغر کردن و منت گذاشتن ارزش همه آن‌ها را از بین می‌برند. آقایان هم ارزش کارشان را با منت گذاشتن و بدخلقی زائل می‌نمایند در صورتی که تلاش شان برای تأمین معاش خانواده با جهاد فی سبیل الله برابری می‌کند. باید انسان عُرضه داشته باشد که عمل خیرش را نگه دارد. گاهی یک لبخند گناهان انسان را می‌ریزد. یک نوازش و بوسه بجا جهنمی را از بین می‌برد. رسول گرامی «صلی الله علیه و آله» می‌فرمایند: «أربعٌ من کنّ فیه و کان من قرنهِ الی قدمه ذنوباً بدّله الله حسنات...» چهارچیز هستند که اگر در کسی باشند، در صورتی که از فرق سر تا پایش را گناه فرا گرفته باشد خداوند آن‌ها را تبدیل به حسنات می‌کند. «... الصّدق و الحیاء و حسن الخلق و الشکر» راستگویی، حیا، خوش اخلاقی و شکرگزاری. حیا به این معناست که انسان شرم کند از اینکه لکه ای به او بچسبد. حالت زنی که در اوج حیاست و بخواهد مرتکب فحشایی شود ولی حیایش به او چنین اجازه ای نمی‌دهد. حیاء در انسان باعث می‌شود اگر مرتکب رفتار بدی شد دائماً خودش را سرزنش کند. مرحوم میرزا می‌فرمود: انسان وقتی مرتکب گناه می‌شود برایش نوشته نمی‌شود زیرا به قدری ناراحت است که گناه را می‌سوزاند. در روایتی آمده: «من اذنب ذنباً و هو ضاحک، دخل النّار و هو باک» کسی که مرتکب گناه می‌شود و می‌خندد، داخل در آتش (جهنم) شده در حالی که گریه می‌کند.

«شُکر» واقعاً معجزه می‌کند چه در زمان بلا که خداوند با آن انسان را مداوا می‌کند چه زمانی که در خوشی هستید. چنین بنده ای در هر حالی از خدا راضی است خدا هم از او رضایت دارد.

ششمین مکفرات، «فریادرسی از ستمدیدگان» است. قرآن این امر را وظیفه مسلمان می‌داند.

جمله «این مشکل توست» فرهنگ غربی و فلسفه حیوانی و خشن است. ما قائل به «هوَ انت» هستیم؛ او، تو هستی. پیامبر «صلی الله علیه و آله» می‌فرمایند: «من أصبح و لم یهتمّ به امور المسلمین، فلیس به مسلم» کسی که صبح می‌کند در حالی که اهتمام به امور مسلمین ندارد مسلمان نیست. در اروپا اگر کسی تصادف کند و روی زمین بیفتد ساعت‌ها می‌گذرد و کسی به او کاری ندارد. همین اتفاق برای همسر یکی از دوستان در اروپا در حالی که نوزادش در آغوشش بود افتاده بود. حتی در لندن در حضور پلیس به زنی تجاوز شده بود ولی پلیس عکس العملی نشان نداده بود. خوشبختانه در ایران فرهنگ یاری به دیگران حاکم است و نسبت به دیگران بی تفاوت نیستند. حضرت از ما خواسته‌اند: اگر کمکی هم از دستمان بر نمی‌آید با شخص گرفتار همراهی کنیم. ممکن است خودمان مثلاً نتوانیم فلان گرفتاری مالی کسی را رفع نماییم ولی با استفاده از اعتبارمان می‌توانیم وجهی را برای او تهیه کنیم. قرآن می‌فرماید: «لا یُکلّف الله نفساً إلا وسع‌ها» هرکس باید واقعاً به میزان وسعش همکاری کند. بعضی‌ها وقتی از آن‌ها می‌خواهیم برای امام زمانشان کاری کنند مبلغی می‌پردازند و خودشان را راحت می‌کنند در صورتی که این کافی نیست و باید نیروهای کمکی و وجوه نقد برای حضرت جمع آوری کرده و به عبارتی کاسه گدایی به دست بگیرند. چنانچه خداوند برای سازندگی در ما چنین می‌کند؛ «من ذا الذی یُقرض الله قرضاً حسناً فیُضاعفه ...» «ان تنصرالله ینصرکم» مگر خداوندی که صمد است به قرض و یاری ما نیاز دارد؟ خداوند برای اینکه بندگانش را تربیت کرده و به اوج سعادت برساند این‌گونه برخورد می‌کند. امام حسین «علیه‌السلام» خلیفه الله و ولی الله بوده و با یک اشاره می‌توانست همه چیز را به نفع خود و یارانش کند ولی می‌فرماید: «هل من ناصر ینصرنی» شمری که سر امام حسین «علیه‌السلام» را می‌برد نیرویش را از امام می‌گیرد. خداوند به ما قدرت و اختیار مخالفت با خودش را هم داده است. خداوند به یکی از انبیاء می‌فرماید: چرا وقتی مریض شدم به عیادتم نیامدی؟ عرض کرد: خدایا مگر تو مریض هم می‌شوی؟ فرمود: فلان بنده مؤمن من که بیمار شد من هم بیمار شدم اگر به عیادتش می‌رفتی عیادت از من محسوب می‌شد. فرمود: وقتی به هم دست می‌دهید خدا دست کسی را می‌گیرد که گرم تر و صمیمی تر دست می‌دهد و در آغوش می‌گیرد. خدا همه وسعش را به کار گرفته و همه خدایی‌اش را به پای ما می‌ریزد از ما هم می‌خواهد که با همه وسعمان عمل کنیم و به خدا برسیم. اگر ما یک قدم به سمت خدا برویم خدا ده قدم می‌آید و اگر تند به سوی او برویم خداوند به سوی ما می‌دود. «من تقرّب الی شبراً تقرّبتُ الیه ذراعاً...» کسی که یک وجب به سمت خداوند برود خدا یک ذراع به سوی او می‌رود و اگر یک ذراع برود خدا یک باع می‌آید و اگر راه برود او به سمت ما می‌دود. ما باید از خدا درس بیاموزیم. کسی که کاری از دستش برای بندگان خدا بر می‌آید و کوتاهی کند راه را به روی خودش بسته است. به محض ایستادن ما، خدا هم می‌ایستد. برای امام زمان، هم باید کمک کنیم و هم باید دیگران را به جهاد دعوت کنیم. خداوند دوست دارد بنده‌اش را این‌گونه ببیند.

دوست دارد یار این آشفتگی                                     کوشش بیهوده بِه از خفتگی

باید آن طور که شایسته است «جهاد فی سبیل الله» نماییم. «و ما لکم لا تُقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین...» چه شده شما را، که در راه خدا و مستضعفین نمی‌جنگید؟ یعنی مظلومان عالم مرز ندارند و غیر شیعه و غیر مسلمان را هم در بر می‌گیرد. «... من الرّجال و النّساء و الولدان» مردان و زنان و کودکان. «الذین یقولون ربّنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهل‌ها» کسانی که می گویند: پروردگارا! ما را از این قریه که اهلش ظالم هستند خارج کن. کسی که می‌گوید: غزه، لبنان، افغانستان، کشمیر و ... ربطی به ما ندارد نه تنها دین ندارد انسان هم نیست. اگر جای ما با آن‌ها عوض شود انتظار کمک از مردم نداریم؟ جنایاتی که در حق این‌ها می‌شود، حتی حیوانات مرتکب نمی‌شوند. ما شاهدیم حیوانات بچه‌های یکدیگر را بزرگ می‌کنند و به آن‌ها ابراز عطوفت می‌نمایند آنگاه جنایت کاران بچه‌های نوزاد را به زندان می‌برند. «إغاثه الملهوف» که می گویند ملهوف شخص ستمدیده بدون در نظر گرفتن دینش است. یزید در زمان حکومتش، به مدینه حمله کرده و تا سه روز مال و ناموس مردم شهر را بر لشکرش حلال می‌دانست. خانواده مروان که آن همه جنایت در حق اهل بیت «علیهم‌السلام» کرده بود، به امام سجاد «علیه‌السلام» پناهنده می‌شوند و حضرت پناه می‌دهند. وقتی پیامبر «صلی الله علیه و آله» مدینه را فتح می‌کنند یکی از یارانشان عرض می‌کند: امروز روز انتقام است. اما حضرت می‌فرمایند: نه، امروز روز رحمت است. هر کس به خانه ابوسفیان برود به خانه من رفته و در امان است. ما فرزندان این پیغمبریم؟ حسد، کینه و بداخلاقی در ما بیداد می‌کند. حسادت خیلی خطرناک و وحشتناک است که انسان را وادار به نهایت بی حیایی می‌کند. وقتی کسی به کمک ما نیاز دارد نباید در نظر بگیریم آیا در هنگام سختی ما را یاری کرده یا نه، وظیفه ما کمک کردن به اوست و إلا در برابر خوبی دیگران، خوبی کردن که هنر نیست. ما قرار است شبیه الله شویم نباید بندگان خدا را الگوی خودمان قرار دهیم. بعضی‌ها با برادرشان هم دشمن هستند. ما از روح لطیف نبوی فاصله داشته و به اندازه میزان فاصله مان آتش و جهنم داریم. بدی دیگران درباره ما فرصتی است برای شبیه الله شدن. ما باید به عشق خدا به دیگران خوبی کرده و مهر بورزیم. ما باید حتی در حق کسانی که به ما بدی کرده‌اند هم دعا کنیم و قدرتش را از خدا بگیریم. رسول اکرم «صلی الله علیه و آله» فرمودند: ذکر «لا حول و لا قوه إلا بالله» نود و نه بیماری را خوب می‌کند که ساده‌ترین آن‌ها غم است. این ذکر شریف گنج پیامبر «صلی الله علیه و آله» بوده است. گناهان ما مربوط به انسانیت ما نیست بلکه به بخش حیوانی ما ربط دارد که نمی‌تواند گناه نکند ولی اگر انسانیت خود را در نظر بگیریم و نیرویش را هم از ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» بگیریم قدرت غلبه پیدا می‌کنیم.

انسان باید به عشق خدا حسادت نکند، حسادت مربوط به انسان گدا و فقیر است. انسان با وجود خدا، حسرت زندگی و دارایی دیگران را بخورد؟ آن چه که برایش حسادت می‌کنید یا حسی است یا خیالی و موهوم. عشق به خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» بزرگ‌ترین انگیزه است. شاد کردن مادرمان حضرت زهرا «سلام الله علیها» خیلی ارزش و نتایج مثبت به همراه دارد.

با عشق دیگر نگاه ما نگاهی تکلیفی (واجب و حرام ...) نیست. خداوند هیچ اکسیری را قدرتمندتر از عشق و محبت در عالَم نیافریده که همه ناممکن‌ها را ممکن می‌کند.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed