www.montazer.ir
دوشنبه 11 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 532
زمان انتشار: 7 می 2014
خانواده آسمانی،جلسه 91 ، 90/10/29

خانواده آسمانی،جلسه 91 ، 90/10/29

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

غفلت یکی از مهمترین حجاب ­هایی است که بین ما و خانواده­ ی آسمانی­مان وجود دارد. اولین چیزی که بزرگان دین و اولیای الهی برای مبارزه با غفلت به ما توصیه می­کنند بیداری است و اولین قدم در سیر و سلوک و معنویت این است که انسان خود حقیقی­ اش را پیدا کند و هدف خلقتش را بشناسد. حضرت علی «علیه السلام» می­فرماید: «لا تجهَل نفسک فان الجاهل معرفه نفسه جاهل بکل شیء» «نسبت به خودت جاهل نباش چون کسی که خودش را نمی­شناسد هیچ چیز را نمی­شناسد.» نفس انسان معادل «کل شی» یعنی همه چیز است و اگر انسان خود حقیقی ­اش را نشناسد و از آن غافل باشد آموختن دانش­های دیگر جز افزایش غفلت، هیچ سود دیگری نخواهد داشت و فقط باعث فاصله گرفتن انسان از نظام ابدی­ اش می­شود و این غفلت حقیقت انسان را می­رساند. برای نمونه در دنیای امروز با وجود پیشرفت علم، بدبختی انسانها بیشتر شده ­است. چرا که علم فقط مختص به بخش کوچک و پست حیات انسان یعنی طبیعت انسان طراحی شده و اساساً کاری به شناخت حیثیت جاودانه ­ی انسان ندارد و همین باعث بدبختی و نابودی انسان می­شود. تا نفس و حقیقت انسان شناخته نشود یادگیری هیچ علمی فایده­ای ندارد حتی یادگیری علوم معنوی هم سودی نخواهد داشت. اثر ذاتی دین این است که هر کجا برود به دنبالش قدرت و شادی و آرامش هم می­رود، اما چه بسیار متدینینی که از دینداری خود هیچ بهره و استفاده ­ای نبرده ­اند و به هیچ وجه انسانهای شاد و آرام و قدرتمندی نیستند و هنوز هم سر هر چیز کوچکی زود عصبانی و ناراحت می­شوند. چرا که معنویت آنها جذب بخش انسانی و حقیقت وجودی­شان نشده و فقط بر روی بخش حیوانی قرار گرفته است. اگر انسان بدون شناخت خود به دنبال شناخت خدا هم برود، هیچ تأثیری بر روی شخصیت و شادی و آرامش او نخواهد داشت. حضرت می ­فرماید: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» اگر کسی واقعاً می­خواهد خداوند را بشناسد باید اول خودش را به رسمیت بشناسد و مختصات وجودی خود را و اینکه از کجا آمده، در کجا هست و به کجا خواهد رفت را خوب بفهمد و گرنه دینداریش سطحی و ضعیف است و کمکی به قدرت و آرامشش نخواهد کرد. انسان ابتدا باید خودش را خوب بشناسد و بعد به سراغ شناخت الله، دین و پیغمبر و سایر امور معنوی برود اما متأسفانه در آموزه­ های دینی ما خیلی به این موضوع پرداخته نمی­شود.

و اول به سراغ آموزش سایر امور معنوی می ­روند (بدون شناخت حقیقت انسان) برای همین دینداری چیز غلطی از کار در می ­آید و یک حیوان متدین با گوش بخش جنسی و حیوانی پرورش داده می­شود.

اولین گام در بیداری و عاشقی این است که انسان خود حقیقی­اش را بشناسد و عاشق خودش شود و تا انسان چهره­ ی حقیقی­ اش را نبیند و نقاب چهره­ ی طبیعی و کمالات جنسی را نیندازد، مزه­ ی شیرین زندگی و دنیا را نمی­ فهمد. دنیا بسیار شیرین است و کسی که عرضه ­ی لذت بردن از دنیا را ندارد هرگز نمی­تواند از آخرت بهره­ مند شود و لذت ببرد.

قرآن می­فرماید: «احسن کل شی» به هر چیز بنگری زیباست. اما کسی که خودش را نشناخته است دائماً از همه چیز ایراد می­گیرد و هر چیزی می­تواند او را تحقیر کند. وقتی انسان خودش را شناخت تمام چیزهای منفی زندگی برایش جذاب­تر، شیرین­تر و برجسته­تر از جنبه­های مثبت زندگی­اش می­شود و نداشتن­هایش قوی­ترش می­کند و اضطراب­های زندگی برایش لذت بخش و شیرین می­شود. تا انسان خودش را نشناسد و قیمت دستش نیاید نمی­تواند بفهمد چرا در کربلا با وجود آن همه مصیبت همه شاد و آرام بودند چرا حضرت زینب «سلام الله علیها» با وجود آن همه سختی و اسارت فرمود: «و ما رأیت الا جمیلا».

حضرت علی «علیه السلام» می ­فرماید: «ایها سامع فعفق ایها سامع من سکرتک» ای شنونده از این مستی­ات بیرون بیای «و استیقظ من غفلتک و اختصر من عجلتک» و از غفلت بیدار شو و از شتاب بکاه.

ما هر وقت به آخرت دعوت می­شویم عجله ­ی انجام انواع و اقسام کارهای دنیا را داریم و اصلاً حوصله ­ی خودمان را نداریم. انسان سبک زندگی طبیعی­ اش را با توجه به شرایط و موقعیت­های مختلف تنظیم می­کند. (مثلاً وقتی شخص مجردی ازدواج می­کند سبک زندگی ­اش تغییر می­کند و یا وقتی بچه ­دار شد باز هم سبک عوض می­شود و به همین منوال ادامه می یابد.)

در روایت داریم مومن مانند یک شاخه ­ی نرم است و به هر طرف بچرخانیم می­چرخد و انعطاف دارد. یعنی هیچ بادی نمی­تواند او را بشکند و هیچ یک از تغییرات زندگی نمی­تواند له­ اش کند و فقط به یک سبک خاص عادت نمی­کند و خودخواهی­ ها و منیت ­هایش آنقدر سفت و سخت نیست که اگر جایی خللی وارد شد بشکند. اما منافق این طور نیست و حرفش یک کلام است. «المومن یأکل بشهوت اهله والمنافق یأکل بشهوته. مومن با میل خانواده­اش عمل می­کند. اما منافق با میل خودش. امام (ره) می ­فرمود حرف مرد یک کلام نیست.

اما همه­ ی اینها مقدمه­ ای بود برای اینکه بگوییم ما سبک­های زندگی­مان اصلاً با حضور خداوند و امام زمان «علیه السلام» تنظیم نمی­شود و آنها جایگاهی در زندگی ما ندارند و حتی خود حقیقی و من جاودانه­ مان نیز نقشی در زندگی­مان ندارد و براساس مصالح آن تنظیم نمی­شود. انسان اگر در سبک زندگی با خانواده­ ی آسمانی ­اش هماهنگ نباشد حتی اگر با تمام خانواده­ ی زمینی ­اش هم هماهنگ باشد سر از جهنم در می­آورد. بنا بر روایت بوی بهشت از 500 سال به مشام می­رسد اما شخصی که صله­ ی رحم نمی­ کند بوی آن را استشمام نمی­کند. قرآن در مورد صله ­ی رحم می­فرماید: «یقطعون بامرالله به أیوصل» قطع می­کنند به چیزی که خدا امر فرموده وصلش کنید.

انسان نمی­تواند با رحمش قطع ارتباط کند و حتی کافر بودن هم دلیل بر قطع رحم نمی­شود. تنها زمانی مجاز به قطع رحم هستیم که دیگر ارتباط، خطرساز و ذلت آور شده باشد. در غیر این صورت باید ارتباط ادامه داشته باشد. حضرت می­فرماید: «و غایت تعویلها صلتک ایان» غایت و اوج این آیه یعنی این که خانواده­ ی آسمانی رحم حقیقی ما هستند و انسان باید با آنها ارتباط برقرار کند. اهل بیت «علیهم السلام» پدران ما و حضرت زهرا «سلام الله علیها» مادر حقیقی ما می­باشد. تا انسان باورش نشود که رحمش اهل بیت «علیهم السلام» هستند، نمی­تواند صله­ ی ارحام انجام دهد و وقتی قاطع رحم شد، هر چقدر هم نماز بخواند، روزه بگیرد و یا کارهای مقدس انجام دهد جهنمی خواهد شد.

ما شاید نسبت به خانواده­ ی آسمانی­ مان محبت داشته باشیم اما خبری از مودت نیست. مودت یعنی اینکه برنامه ­ریزی و سبک زندگی انسان براساس حضور مؤثر اهل بیت «علیهم السلام» تنظیم و طراحی شده باشد و تا شخص خود حقیقی ­اش را به رسمیت نشناسد و در برنامه زندگی­ اش دخالت ندهد متعلقات آن نیز اصلاً وارد زندگی نخواهد شد.

کسی که سبک زندگی خود را براساس طبیعت و حیوانیت طراحی کرده باشد حتی مقدس­ترین کارهایش هم براساس حیوانیت تنظیم می­شود. چنین فردی همیشه حوصله­ ی کارهای طبیعی و حیوانی را دارد اما برای کارهای معنوی وقتی نمی­گذارد چرا که خود جاودانه­ و حقیقی­اش را به رسمیت نشناخته است. حضرت امیرالمومنین «علیه السلام» فرمودند: «مختصر من عجلتک» در نظام حیوانیت عجله­ات را کم کن و کمی به خود حقیقی­ات برس.

یک حیوان متدین کسی است که سبک زندگی ­اش براساس حیوانیت طراحی شده و اصلاً خود جاودانه­اش را نشناخته و خانواده­ ی آسمانی ­اش جزء دلخوشی­هایش محسوب نمی­شود و عشق و دوست داشتن­های آنها را نادیده گرفته و هرگز خودش را فرزند آنها محسوب نکرده­است. چنین فردی نماز و سایر کارهای عبادیش نمی­تواند بر روی او اثر چندانی بگذارد و او را از عصبانیت و زودرنجی و ... نجات دهد. کسی که خودش را نمی­شناسد هرگز از این که آسمان صدایش نمی­زند غمگین نمی­شود و یا وقتی نماز چهار رکعتی­اش دو رکعت می­شود بسیار خوشحال می­شود.

حضرت علی «علیه السلام» می­فرماید: «ضاد الغفله بالیقظه» به جنگ غفلت بروید با بیداری. اول بیدار شوید و خودتان را بشناسید و بعد به دنبال کارهای معنوی بروید. حضرت علی «علیه السلام» می­فرماید: «الیقظه نور» بیداری نور است.

تا بیدار نشوید نوری ندارید، وقتی بیدار شدید همه چیز جذاب می­شود و حتی تلخ­ترین صحنه­ های زندگی هم شیرین می­شود. و در این سختی­هاست که انسان می­تواند شبیه خدا شود و به قول فرمایش پیامبر «صلی الله علیه و آله» (تخلق بالاخلاق الله) پیدا کند. وقتی بیداری صورت می­گیرد، به دنبال آن اشتهای معنوی هم می­آید و قبل از اینکه کارهای معنوی اعم از جهاد و روزه و ... به سراغ مؤمن بیاید، مؤمن به سراغ آنها می­رود و دائم به دنبال حل مشکلات دیگران و بخشیدن آنهاست و هیچ رنج و سختی زندگی او را از جوشش و شبیه خدا شدن نمی ­اندازد. اما برعکس وقتی انسان خودش را نشناسد با هر ناملایماتی بار خود را می اندازد و از شدن شانه خالی می­کند.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed