www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 526
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی،جلسه 88 ، 90/10/22

خانواده آسمانی،جلسه 88 ، 90/10/22

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

بحثمان در رابطه با غفلت بود که یکی از موانع وصولمان به خانواده­ ی آسمانی محسوب می­شود و از مناجات شاکین امام سجاد (ع) به عنوان متن آفت شناسی استفاده کردیم و همچنین به فرمایش امیرالمومنین (ع) که بسیار راهگشا بود پرداختیم. «ویل لمن غلبه علیه الغفله فنسی رحله و لم یسعد» وای بر کسی که غفلت بر او غلبه کند و سفر آخرت را فراموش کند و خودش را آماده نکند. کلمه­ ی «ویل» که حضرت می­فرماید، نهایت سوختن و حسرت است و غصه­ ی آن به قدری شدید و عمیق است که بنابر روایات، کودک بر اثر آن غم پیر می­شود و همچنین قرآن می­فرماید: «یوم یجعل الولدان شیبا» روزی که کودک پیر می­شود. کسی که غفلت بر او غلبه کند حالت جنینی خود را در دنیا فراموش می­کند و از آماده ساختن خود برای آخرت غافل می­شود. در حالت غفلت، انسان فراموش می­کند که از عالم اله یعنی عالمی که اوج سرور و شادی و بهجت و کمال بوده، به عالم طبیعت آمده و در این جا بدن گیری کرده و حالت زنانه و یا مردانه گرفته و فراموش می­کند زن یا مرد بودن اصل او محسوب نمی­شود، بلکه تنها ابزاری هستند برای آزمایش او تا در تطوّرات زندگی، خود را بیازماید و ببینید آیا انسان هست یا نه؟ آیا شبیه خدا شده یا نه؟ آیا اسم گیری کرده یا نه؟ و آیا خصوصیات خانواده­­ ی آسمانی ­اش را جذب کرده یا نه؟ انسان غافل هیچ توجهی به اصل و ریشه و خانواده ­ی آسمانی ­اش ندارد و تنها دغدغه ­اش نقشه ایی است که در زندگی طبیعی اش دارد، چنین کسی در بالا و پایین شدن های زندگی، هیچ اسمی دریافت نمی­کند و شباهتی به خدا و خانواده­ ی آسمانی­ اش پیدا نمی­کند و تنها و تنها عمرش را تلف می­کند.

یک تمرین ذهنی بسیار مهمی که به ما کمک می­کند تا قدرتمند و قوی شویم و اسم اله جذب کنیم. فکر کردن در مورد داستان خلقتمان است. داستان خلقت از این جا شروع می­شود که ما ابتدا نزد خدا بودیم «انا لله» وپیش او زندگی می­کردیم و در آنجا در بهترین حالت و بالاتر از فرشته­ها قرار داشتیم و هر اراده­ای داشتیم برایمان تحقق پیدا می­کرد و هیچ غم و غصه و ناراحتی نداشتیم و در اوج خوشبختی و در جوار کمال مطلق بودیم. وقتی از آنجا حرکت کردیم و ذره ذره وارد عوالم پایین تر شدیم، از قدرت و لطافتمان کاسته شد تا اینکه به ناسوت، فراموش خانه رسیدیم، و به قوه­ ی محض تبدیل شدیم. فرق قوه­ ی محض با انسان کامل در این است که انسان دارای پنج دسته از کمالات است شامل سلامت و زیبایی، عقل، هوش، دین، اخلاق است، انسان وقتی از آن اوج کمالات خود تنزل پیدا می­کند و به پایین ترین چیزی که همه­ی خصوصیاتش را داراست یعنی قوه ­ی محض تبدیل می­شود این قوه در خانم، تخمک و در آقایان اسپرم نام دارد. تخمک زن تمام صفات و کمالات یک زن را به صورت کاملاً بالقوه دارد و همین طور اسپرم مرد، تمام خصوصیات یک مرد را به صورت قوه­ی محض داراست.

انسان کامل وقتی از پیش خدا تنزل می ­یابد و به قوه­ ی محض می­رسد در دنیا تبدیل به نوزادی می­شود که چیزی از گذشته خود به یاد نمی­ آورد و وقتی بزرگ شد، دیگر آن سرای عظیم سلطنت کاملاً از یادش رفته­ است و نوع دغدغه­ ها و آرمانها و آرزوهایش با فرهنگ زمین تنظیم شده­ و به آن دلخوش کرده ­است.

در این تنزل ما از آن جایگاه عالی و بلند به این روستای عقب­مانده و محدود دنیا آورده شده­ ایم. دنیایی که آدمهایش سر جیفه و مردار با هم درگیر می­شوند و غافلند از این که روزی در جایگاهی بودند که هر چه اراده می­کردند خلق می­شد. حضرت می­فرماید: دنیا جیفه است و طالب آن سگ است.

در روایت داریم نصف شخصیت یک عاقل تغافل است. تغافل یعنی خود را به ندیدن زدن و راحت گذشتن. کسی که عرضه­ ی تغافل را ندارد به هر چیز کوچکی گیر می­دهد و دغدغه دارد. چنین شخصی، انسان ضعیفی است و عقربها و مارهای زیادی در دلش پرورانده است و اصلاً شناختی از خود و بالی برای پرواز کردن ندارد. اما انسان زیرکی که اهل تغافل است، می­داند که ملکوت و جبروت و خانواده­ ی آسمانی­ اش منتظرش هستند و اصلاً وقت معطل شدن سر جیفه ­ی بی ارزش دنیا را ندارد، چرا که قیمت دستش است.

حضرت می­فرماید: «المومن یأکل بشهوه اهله و المنافق یاکل بشهوته» مومن به میل خانواده­اش عمل می­کند (چرا که کارهای جدی دارد وقت معطل شدن ندارد) و منافق به میل خودش.

هیچ چیز در دنیا به کسی وفا نمی­کند، نه مقام، نه مال، نه زیبایی و نه هیچ چیز دیگر. «دوله بین الاغنیا» «تلک الایام نداولها بین الناس» (یعنی چرخیده می­شود) مثل شخصی که در شهر بازی است و تازه سرگرم وسیله­ی بازی شده و می­خواهد از آن لذت ببرد اما وقتش تمام می­شود و باید جایش را به کس دیگری بدهد.

انسان اگر نتواند به گذشته غلبه کند و شرّ آینده را از سرش کم کند و دائماً دچار شک و تردید و نگرانی و خود کم بینی باشد و نتواند در زمان حال زندگی کند به هیچ شدنی نخواهد رسید. سبک زندگی دنیا اینگونه است که پیشرفته ترین جاهای آن، عقب مانده ترین جاها محسوب می­شوند. (آیت ا... جزایری، که در یکی از دور افتاده­ترین روستاها مشغول نماز خواندن بود و فردی روستایی با تعجب از او پرسید چرا اینگونه نماز می­خوانی؟ ما هر وقت نماز می­خوانیم تمام آسمان و زمین با ما ذکر می­گویند، اما در نماز شما اینگونه نبود) درست است که آنجا روستا بود اما پیشرفته­ترین و نزدیکترین جا به خدا بود. در شهر از این خبرها نیست، آنقدر زندگی شهری غرق در جیفه­ های دنیا شده که حتی به ندرت می­شود کسی را پیدا کرد که یک خواب قشنگ ببیند.

«شوّقوا انفسکم الی الجنه» دائماً خودتان را مشغول و مشتاق بهشت کنید، اگر این گونه شوید زندگی برایتان خیلی راحتتر می­شود. حضرت علی (ع) می­فرماید: کسی که شوق بهشت دارد، خیلی از زندگی کردن خوشش نمی­آید و از مردن لذت می­برد. (دیگر هیچ ترسی ندارد). در سوره ­ی توبه آیه ­ی 24 خواندیم: «قل ان کان اباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین» اگر در رأس دلهایتان این سه معشوق حاکمیت داشته باشند شما انسان هستید در غیر این صورت فاسقید (آن سه معشوق خدا، چهارده معصوم و جهاد بود) اگر این معشوقها، دغدعه ی زندگی اتان نبود، دچار غفلت هستید، یعنی خودتان و خانواده­ ی آسمانی­ اتان را فراموش کرده ­اید و دیگر با الله و خانواده­ ی آسمانی ­اتان شاد نمی ­شوید، با قرآن و جهاد شاد نمی ­شوید، با موسیقیِ هیأت شاد نمی­شوید و تنها و تنها با جیفه­ های دنیا شاد می­شوید، با معصیت و نجسی شاد می­شوید و به فرهنگ زمین دلخوش هستید و سنخیتی با آسمان ندارید. و مثال چنین شخصی مانند فرد روستایی است که به قول مولانا فقط با گاو و گوسفند سر و کار داشته و وقتی به شهر و بازار عطاران می­آید از بوی خوش عطر حالش بد می­شود و بیهوش می­افتد و با بوی بدِ پِهِن به هوش می­آید.

هر چیزی که در دنیا بتواند خواب را از انسان بگیرد و در سخت ترین شرایط به او نشاط بدهد، قیمت او همان چیز است، حال آن چیز ممکن است از شئونات حسی، خیالی، وهمی، و یا عقلی باشد. و یا بالاتر از آن فوق عقلانی باشد. وقتی حضرت می­فرماید: «ویل لمن غلبه علیه... وای بر کسی که غفلت بر او غلبه کند «فنسی رحلته...» رحلتش یادش برود و «لم یستعد...» اصلاً آماده سفر نباشد. ما الان معنای این «وای» را نمی­فهمیم چون مشغول دنیا هستیم و با فرهنگ زمین انس داریم و زنده­ایم، اما به محض انتقال به برزخ می­بینیم که تمام عمرمان را باخته­ایم و اصلاً آمادگی برای تحمل فضای بهشت را نداریم.

قرآن می­فرماید: «یوم یجعل الولدان شیباً» یعنی غم و حسرت در آنجا به قدری سخت است که کودک پیر می­شود. و ما متوجه نیستیم با این غصه­ ها و درگیری­ هایی که در دنیا برای خودمان درست کرده ­ایم چقدر حسرت ابدی نصیبمان خواهد شد.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed