مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
وجود مقدس امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودند: «علیکم بالتواصل و الموافقه و ایاکم والمقطعه والمهاجره»؛ بر شما باد به اینکه باهم پیوند داشته باشید و باهم موافقت داشته باشید.
ما در برخوردهایمان باید بنده خدا باشیم، بنده یعنی کسی که یک هدف دارد و آن خشنودی سرور و مولایش است و او رب ماست.
«رب» یعنی مالکی که بندهاش را تدبیر میکند. مربی شاگردانش را تربیت میکند تا شاگردانش به توانمندیها و قابلیتهایی که خودش دارد برسند. خداوند هم ما را ربوبیت میکند تا مظهر خدا شویم و تشبه به حق تعالی پیدا کنیم. بنابراین هرقدر اطاعتمان بیشتر شود، قدرت و شباهتمان بیشتر خواهد شد. در این راه تضاد منافع وجود دارد و انسان به این تضاد نیاز دارد تا بتواند رشد کند.
مختار یعنی راههای مختلفی سر راه انسان باشد و انسان با میل خودش راه خودش را انتخاب کند.
در 5 بخش ما، فقط بخش فوق عقل است که اصالت دارد. شعار این بخش، «لا اله الا الله» است. شعار بخش عقلی: «لا اله الا علم». شعار بخش وهمی، «لا اله الا موهومات»، بخش خیالی میگوید: «لا اله الا مخیلات» و بخش حسی میگوید: «لا اله الا محسوسات».
هر کدام از بخشها إله مخصوص خودشان را میطلبند ولی «إله» بخش انسانی، کمال مطلق و الله است. ما باید اصالت را به إلههای بخش انسانی بدهیم. بقیه بخشها هم چون مقدمه و وسیله هستند، باید به معشوقهای خودشان برسند. کسی که لقمه حرام میخورد و خمس و زکات نمیدهد، إله هم ندارد. در روابط عاشقانه با «الله» امکان ندارد کسی بخواهد به خدا نزدیک شود اما مشکلات بندگان خدا را نبیند.
هرجا اقامه نماز هست زکات هم هست. کسی که وقتی نماز چهاررکعتیاش دورکعت میشود خوشحال میشود، زکات ندارد.
ما باید به غذای این چهار بخش برسیم اما بهگونهای که با رشد طبیعی و مناسب فوق عقلی منافات نداشته باشد. آنچه اصل است عبودیت است.
ماه رمضان یعنی جا گذاشتن همه معشوقها به نفع فوق عقل. بخشهای حیوانی در ماه مبارک رمضان عصبانی هستند. بخشهای حیوانی هستند که از خمس دادن و... بدشان میآید و چون خدا را قبول ندارند میترسند که اگر خمس بدهد پولش کم میشود. درحالیکه خداوند میفرماید: اگر خمس بدهد همان لحظه 1 تا 700 برابر درنظر میگیرم.
کار ما عبودیت است. نباید اجازه دهیم که جنبههای پایینی در مقابل بخش فوق عقل مقاومت نکنند. باید تغذیه بخشهای پایینی به اندازه و حلال انجام گیرد. اما اصالت در تغذیه بخش فوق عقلانی است.
هرجا که پای بخش جنسی وسط بیاید ایستادگی در برابر خدا بیشتر میشود. نباید نوع نگاه و رفتارمان با انسانها بر اساس نیازهای بخش طبیعی باشد. مثلا در ازدواج باید همسری انتخاب کنید که مزاحم تغذیه بخش فوق عقلانی انسان نشود. در انتخاب رشته تحصیلی هم نباید به این نگاه کنیم که جامعه ما به فلان رشته نیاز دارد حتی اگر جامعه هم نیاز داشته باشد، نیاز خودم مهمتر است.
هروقت که انسان بخواهد عشق زمینیاش با دیگران تقویت شود، باید از عشق بالاتر کمک بگیرد.
هروقت پای عشق متعالی وسط میآید، عشقهای زمینی شوریدگی و ماندگاری بیشتری دارند.
هروقت خودمان را از عشقهای متعالی محروم میکنیم اختلافات در زندگیها بیشتر میشود.
در درجه اول ما به دنیا آمدیم که عبد خدا باشیم هرچیزی که بر سر راه عبودیت ما قرار گیرد، غلط است.
کسی که وقتی در مقابل دین خدا قرار میگیرد، آن را با دنیا و بخشهای حیوانی خود مطابقت میدهد، از امتیاز الهی و انسانی محروم میشود.
قیمتها را خوب در نظر داشته باشید. امتیاز به سیادت و... نیست.
هر هنجاری که از نظر بخشهای پایینی هنجار است و از نظر بخشهای بالایی نابهنجار، باید کنار گذاشته شود.
بههم وصل باشید، سطح توافقاتتان را در زندگی بالا ببرید و سطح اختلافاتتان را پایین بیاورید. کسی که بگوید حرف مرد یک کلام است، مرد نیست. ما آدمیم، بنده خداییم. مرد بودن، حیوانیتمان است. کسانی که در قید این چیزها هستند دیگر نمیتوانند عبودیت کنند و تا آخر عمر عزادار این بخشهای پایینی هستند.
ما با انسانیتها و روحها ازدواج میکنیم با شخصیتها ازدواج نمیکنیم. هرکس با شخص ازدواج کند، شکست میخورد.
خداوند میخواهد که ما به بندگی مشغول باشیم؛ اما نه با شرایطی که ما میپسندیم. خداوند یک نفر را بیمار میکند، به یک نفر فرزند نمیدهد، عزیزانش را میگیرد و... تا ببیند آیا در این شرایط هم خدا را بندگی میکنند یا نه؟
عبودیت غیر از عبادت است. ما خیلی وقتها عبادت میکنیم اما عبودیت نداریم. دستورالعملها را طبق رساله با همان اندازههایی که تعیین شده است انجام دهیم. بنده خدا هر طور که خدا فرمان بدهد میپذیرد.
«علیکم بالتواصل و الموافقه»؛ از بخش جنسی و حیوانیات به خاطر خدا بگذر.
اگر معشوقهای طبیعی نزد شما از «الله»، 14 معصوم و جهاد در راه خدا مهمتر باشد، شما فاسق هستید و همین فسق باعث شده که امام زمان «علیهالسلام» بیش از 1180 سال در غیبت بسر برده است. ما از رفتن به خدمت حضرت و از اینکه وقف حضرت شویم ترس داریم.
چرا نسبت به امام زمانمان غیرت نداریم؟ اینطوری گرفتار میشویم.
قهر ممنوع، قطع ممنوع
دستور خدا این است: «صِل من قطعک» این وظیفه شرعی و انسانی ماست. وصل کن به کسی که از تو قطع کرده. هرکس عامل قطع باشد، جهنمی است. در روایت داریم: بوی بهشت از پانصد سال راه میرسد، قاطع رحم و عاق والدین بوی بهشت را حس نمیکنند.
امام زمان «علیهالسلام» میفرماید: من بالاترین رحم شما و پدر آسمانی شما هستم. کسی که با امام زمانش قطع است یا دیگران را قطع میکند، خیلی خطرناکتر از قطع رحم طبیعی است.
خداوند میفرماید: من یک موعظه بیشتر به شما نمیکنم. «قُل إنّما أعِظُکم بواحدهٍ أن تقُومُوا لِلّهِ مثنی و فُرادی...» هرکاری میتوانی انجام بده معطل نکن. اگر این یک موعظه را کسی عمل کند، خداوند با همه ضعفهایش کنار میآید و او را به عالیترین درجات میرساند.
برای کمک به پدرمان نباید حتما کسی به ما یادآوری کند. لازم نیست به شخص عاشق بگویی به معشوقت محبت و مهرورزی کن.
اگر جریانساز، هستی و میتوانی چند نفر را راه بیاندازی حتما قدم بردار، اگر نه، خودت تنهایی قیام کن.
وای به حال کسی که امام زمانش در غربت و مظلومیت و طردشدگی و آوارگی باشد، و او بیخیال نشسته باشد. مثل کربلا وقت تمام میشود و تازه میفهمی جا ماندهای. اگر مودّت باشد، نیاز به هُل دادن و یادآوری نیست.
قرآن فرمود: امامِ و پدر شما به مودت نیاز دارد. مودّت یعنی محبتی که در آن محبت در حدّ عالی هست، عمل و فداکاری هم وجود دارد.
آدمی که راکد است، میگندد. رکود گندیدگی میآورد. باید برای حضرت خاصیت داشته باشیم.
بدترین چیزی که وجود دارد این است که امام زمان «علیهالسلام» تنها، غریب و آواره است و ما سر شیعه و سنی و... به اختلاف افتادهایم. الآن وقت این حرفها نیست. امام «رحمهالله علیه» فرمودند: امروز بر سر ولایت حضرت امیر «علیهالسلام» هم نباید دعوا کرد. زن و شوهری که امام زمان «علیهالسلام» برایشان ارزش داشته باشد هیچوقت سر مسائل دنیایی باهم دعوا نمیکنند. آمار دعوا و درگیری و آمار طلاق شرمآور است.
ما باید عبد باشیم، از خودمان حرف درنیاوریم. نباید اجازه دهیم تعصبهای اقلیمی و حتی تعصبهای دینی جلوی عبودیت ما را بگیرد.
خود خداوند دستور میدهد درست است که قبل از مراسم حج زن و شوهر بودید اما وقتی لبیک گفتی او دیگر زن تو نیست، محرم و نامحرم دور خانه خدا وجود ندارد. زن و مرد وجود ندارد خداوند میفرماید: من آدمها را دعوت کردهام. اگر در طواف، کسی جنس مخالف را احساس کند، لبیکهایش دروغ بوده است. تمام جنبههای طبیعی و جنسی، حیوانی، حتی عالِم بودن و آیت الله بودن را باید کنار بگذاری. پادشاه و فقیر همه یک لباس میپوشند. چهار بخش دیگر، تعطیل شود و فقط بخش انسانی جلو بیاید. حج اینطور آدم را میسازد. حج به ما یاد میدهد در تمام زندگیات این 24 چیز مزاحم عبودیت و عشقبازی تو با خدا نشود.
رسیدن به معشوق بدون سختی امکانپذیر نیست. بهشت که مفت به کسی داده نمیشود. «أم حسبتم أن تدخلوا الجنه»؟ آیا فکر میکنید همه شما وارد بهشت میشوید؟ در حالیکه همه امتحاناتی که از گذشتگان گرفتم از شما نگیرم؟ شما از امام حسین و حضرت زهرا «سلامالله علیهما» که ناموس من بود عزیزتر که نیستید؟ اگر زهرا حاضر نشود به خاطر من از همسر علی بودن، مادر چهار فرزند بزرگوار بودن، باردار بودن و... بگذرد و به دفاع از امام زمانش نرود و کتک نخورد، دیگر زهرای من نیست.
فاطمیه یعنی ما غیرت و مردانگی، شجاعت و قیام و دل نبستن به تعلقات دنیا را از مادرمان یاد بگیریم.
بپرهیزید از مقاطعه و قهر کردن، همه اینها جهنمی است.
مردانگیات را ذبح کن، غرور مردانگیات را بکش، حسهای برادرانه و خواهرانهات را بکش.
قدرت برای انجام این دستورات از کجا میآید؟
از اینکه بدانم من آدم هستم، زن یا مرد نیستم. قومیت و ملیت برایم مهم نیست. اینها همه برای بخشهای طبیعی و جنسی ماست. من از جنس خدا هستم. من فرزند طبیعی محمد و آل محمد «صلی الله علیه و آله» هستم. من باید به خانواده آسمانیام برسم. من مال زمین نیستم و موقتاً در دنیا زندگی میکنم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد