مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
بحث درباره ی نحوه و مکانیسم تأثیرگذاری گناه در فرد و جامعه است. عِقاب و جزا، امری اعتباری نبوده و کاملاً حقیقی هستند. جزای اعتباری مانند مجازاتهایی است که در تخلفهای اجتماعی متوجه شخص می شود اما جهنم و جزای الهی کاملاً حقیقی بوده و در متن دنیا وجود دارد. دنیا اساساً نازل شده ی جهنم است که اگر تلخیهای آن را میلیاردها برابر بزرگ کنیم جهنم آخرتی می شود. در دنیا بهشت هم داریم تمام زیباییها و لطافتهای دنیا، تنزل یافته ی بهشت بوده و این زیباییهای دنیا، بینهایت بزرگتر از بهشت آخرتی میباشد. قرآن می فرماید: «ان من شئ الا عندنا خزائنهُ و ما ننزّله الا بقدر معلوم» هیچ چیزی وجود ندارد مگر اینکه خزائنش در دست ماست و ما جز به اندازه ی معلوم نازل نکرده ایم. اینکه در حال حاضر انسان در جهنم است یا بهشت بستگی به رفتار خودش دارد. همانطور که قبلاً عرض کرده ایم خداوند همچون مهندسی است که تمام خلقت را با ریاضیات دقیق خلق کرده است.
«کلّ شیء عندهُ بقمدار» یعنی ساختار جهان ریاضی است. هیچ علمی وجود ندارد که فاقد اندازه و عدد و مقدار نباشد اعم از علوم انسانی، طبیعی و ریاضی و... قرآن و روایات به آن قضا و قدر (نتیجه و اندازه) می گویند. در فیزیک به آن عمل و عکس العمل گفته می شود و در فلسفه به آن را علت و معلول می نامند. عوامل وراثتی از والدین و چگونگی رشد جنینی، تولد و دوران کودکی و ... را ما انتخاب نکردهایم؛ فلذا میزان زیبایی و سلامت هوش، عقل، دین و اخلاق به لحاظ وراثتی و ... در اختیار و انتخاب ما نیستند. اما در مراحل دیگر زندگی ما قدرت انتخاب داشته و قادر به تعیین انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتار یعنی تعیین سبک زندگی هستیم. طبق قانون اول نیوتن ما هرقدر به چیزی نیرو وارد کنیم به همان اندازه به ما نیرو وارد می شود. انسان هم دائماً با عمل و عکس العمل مواجه است ولی مسئول قدرها و قضاهایی است که با اراده و اختیار خودش وارد می کند نه در مورد آنچه که به او منتقل شده است. انسان در هر موقعیتی که باشد اگر نهایت تلاش خود را برای رسیدن به مقام امیرالمؤمنین «علیه السلام» کند قطعاً در بهشت هم درجه حضرت و با ایشان خواهد بود. در زیارت عاشورا مقام معصومین «علیهم السلام» را در نزد خدا طلب می کنیم: اگر با توجه به مختصاتی که در آن هستیم شایسته عمل کنیم به مقام ایشان نائل می گردیم: «ان یبلّغنی المقام المحمود لکم عندالله...» اگر یک زن همسر بداخلاقش را تحمل کند همان ثواب تحمل شمر را به او می دهند. اگر مردی همسرش را تحمل کند مثل این است که زن لوط و زن نوح «علیهم السلام» را تحمل نموده است. هر کس در هر موقعیتی که قرار دارد تلاش و به تعبیر قرآن «سعی» کند حتماً به مقامهای انبیاء و اولیاء «علیهم السلام» می رسد. قضا و قدر الهی همان سیستم عدد و اندازه است. مثلاً ما اندازهای را انتخاب می کنیم که قضا و نتیجهی آن فلج به دنیا آمدن فرزندمان است. اگر زندگی، همسر و فرزند خاصی مورد نظر و انتخابمان است باید قبل از ازدواج و انعقاد نطفه دقت های لازم را کنیم. انسان به محض اینکه گناه را میپذیرد آثار و عواقب آن هم در پی آن می آیند. فرموده اند: «انّ ربّک لبالمرصاد» یعنی گریزی از اثر اعمالمان نداریم و هر قدری، قضا و نتیجه ی خودش را دارد. امام کاظم «علیه السلام» می فرمایند: «من اغتمّ کان الغمّ اهلاً کسی که اهل غم خوردن است، غم لیاقت اوست.»
اگر با غم مواجه می شویم باید مثل مهندس بازیافت عمل کنیم که زباله دریافت می کند ولی محصول مفید باز می گرداند. کارخانه ی پتروشیمی از نفت هزاران محصول مهم تولید می کند. هنر اسلام همین است که از اضطرابها شادی تولید کند. ترن هوایی که افراد با آن تفریح می کنند سراسر وحشت و اضطراب است ولی منجر به شادی می شود.
کسانی هم که صخره نوردی، کوهنوردی و ... انجام می دهند و یا کایت سوار می شوند بلد هستند که از کار خطرناک و با هیجان لذت و شادی تولید کنند. کسی که می خواهد لذت رسیدن به قدرت را بچشد باید خطر را تحمل کند. صبر بر سختیها تولید بهشت می کند. خانمی می تواند از مادرشوهر جهنمی برای خودش بهشتی آباد بیافریند. هرچیزی دو وجه دارد هم نار و هم نور، بستگی دارد انسان کدام وجه را به سمت خود جلب نماید. اگر انسان مرتکب عملی شود قدری وارد کرده که قضای آن همراهش است. مثلاً کسی که نگاه حرام می کند همان زمان، قضا و نتیجه اش در نفس او ذخیره گشته و اینطور نیست که خداوند این عمل را در حسابش منظور کرده تا قیامت مجازاتش کند همزمان با عمل، نتیجه ذخیره می گردد ولی دنیا ظرفیت ظهور و بروز نتیجه را ندارد. شما یک فلش را در نظر بگیرید که ممکن است کامپیوتری با ظرفیت کم قابلیت گشودن و نمایش دادن اطلاعات فلش را نداشته باشد ولی به محض اینکه داخل کامپیوتری با قابلیت بالا قرار می گیرد همه اطلاعات رؤیت می گردند. گاهی انسان دچار غیبت و تهمت های زیادی می شود ولی دنیا قادر نیست عکس العمل لازم و درخور او را نشان بدهد. هر چند درمان این بیماری و ضعف به صورت گرفتاریهای مختلف از دنیا آغاز گردد.
ولی آخرت این قابلیت را دارد. بنابراین بلاهای مختلف در دنیا در واقع خیر ما هستند زیرا نتیجه ی عمل را در دنیا به ما می دهند و با عواقب اخروی مواجه نمی گردیم که وسعتش بینهایت بیشتر است. البته در صورتی که در دنیا کاملاً پاک نشویم در برزخ ادامه می یابد. برزخ ادامه ی انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتار ماست. نفسِ ما قبر ماست. اگر حسود و بدبین هستیم در فشار به سر می بریم که در برزخ به عنوان فشار قبر همراه ماست. در روایت آمده: عُجب و خودپسندی وحشتناکترین وحشتها هستند زیرا شخص دائماً اضطراب دارد که به «منِ» او لطمه وارد نشود. این افراد معمولاً دچار زودرنجی و حساسیت می شوند و یکسره در فشار روحی به سر می برند وقتی هم به برزخ انتقال مییابند فشار را در مقیاس آخرتی تجربه می کنند زیرا برزخ ادامه زندگی دردنیاست. بعضیها تصور می کنند تا مرتکب عملی میشوند باید نتیجهی آن هم بلافاصله ظهور کند. مثلاً میگویند ما موسیقی گوش میکنیم، تصاویر ماهواره را میبینیم و خارج از کشور هم می رویم ولی چون بیمار نیستیم تأثیر نمی پذیریم! علی «علیه السلام» می فرماید: من به زن جوان سلام نمی کنم چون برای قلبم مناسب نیست. (البته جواب سلام ایشان را می دادند ولی ابتدائاً سلام نمی کردند.)
برخی که خودشان را بالاتر از امیرالمؤمنین «علیه السلام» می دانند. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: «انّ الرّجلَ یذنب الذنب فیحرمُ صلاه اللیل» انسان مرتکب گناه شده پس از نماز شب محروم می شود. افراد به حدی بیماری در آنها نفوذ دارد که تصور می کنند این حالت عادی است و از سلامتی برخوردارند. همین که انسان بداخلاق و حسود و متکبر و ... است و توفیقات کارهای خیر را ندارد ناشی از گناه است لازم نیست که حتماً فرشته ای با گرز آتشین به او هجوم ببرد.
کسی که فطرت گراست از اینکه شب او را در بزم اهل آسمان راه ندهند غمگین و افسرده می شود چنانچه اگر طبیعتگرا نتواند به تفریح با رفقایش بپردازد. به طور طبیعی بچه اگر احساس کند که از والدینش دور افتاده دچار حس ناامنی می گردد سلامتی انسان هم اقتضاء می کند که دور افتادن از خدا و خانواده آسمانی او را مضطر و نگران کند. اگر در دنیا با ایشان رابطه نداشته باشیم در آخرت و روز قیامت هرقدر فریاد بزنیم کسی جواب ما را نمی دهد و فقط با ظهورات اخلاق و اعمال خودمان به صورت آتش و حیوانات درنده ی جهنم مواجه هستیم. «اتَتکَ آیاتُنا فنسیتها و کذالک الیوم تُنسی» کسانی که باطن امور را نمی بینند وقتی با خوشگذرانی و لذتهای افراد متمول بیبند و بار مواجه می شوند حسرت می خورند چون نمی دانند که مثلاً خانمی که باعث جلب توجه نامحرم می شود در یک لحظه هزاران زنا را وارد نامه اعمال خودش می کند. چنین زنی اگر به فرض، هنرپیشه هم باشد که دیگر فاجعه است. اقدام به هر فعالیتی باید با رعایت مصالح آخرت باشد که اگر نباشد، انسان را ساقط می کند. کارگردان شدن خیلی خطرناک است، باید شخص خیلی قوی باشد تا آلوده نگردد. یکی از شاگردان مرحوم میرزا اسماعیل دولابی با خانمی از اولیاء الهی صمیمیتی داشتند. روزی از خانم می پرسند میرزا را می شناسند؟ خانم پاسخ منفی می دهند و ایشان ترتیب ملاقات و آشنایی آن دو نفر را می دهند که متوجه احوالپرسی صمیمانه ی آنها می گردد و به شدت متحیر می شود و تعجب خود را بیان می کند و آنها می گویند: زمانی که در آسمان در میهمانی حضرت زینب «سلام الله علیها» شرکت کرده بودند با هم آشنا شده بودند. ما با چند نفر که اهل پرواز با بُردهای بالا هستند آشناییم؟ حدیث مذکور برای آدمهایی است که رابطه با آسمان برایشان مهم است نه کسانی که نماز صبحشان هم قضا می شود.
بعد حضرت می فرمایند: «... و انّ العملِ السِئی اسرع فی صاحبه من السّکین فی الّلحم» و قطعاً عمل بد سریعتر از کارد در گوشت به صاحبش می رسد. بعضیها ادعا می کنند در هر مجلسی شرکت کرده و هر عملی مرتکب می شوند ولی نمازشان را خوانده و حرم هم می روند ولی باید دید نماز و حرم با چه کیفیتی؟ روز قیامت شخصی که خطا کرده وقتی دوستان و خویشان خود را در مقامات بالا مشاهده می کند می گوید: «ربّنا! اخواننا کنّا مَعَهُم فبما فضّلتهم عَلَینا؟» پروردگارا! برادران ما با ما بودند برای چه آنها را بر ما فضیلت دادی؟ آیا واقعاً کسی که در مسجد و حرم است با کسی که در میهمانیهای آنچنانی است با هم برابرند؟ یا خانمی که بیحجاب و آراسته است با خانمی که سختیها و گرمای ناشی از حجاب را رعایت می کند برابرند؟ هرگز! افراد حسود، بدبین، زودرنج و عصبانی و ... امکان ندارد که با کسانی که اینگونه نیستند یکسان باشند. چه دختران و پسران اروپایی و آمریکایی هستند که روز قیامت، حسرت آنها را خواهیم خورد! ولی ما با این همه امکانات معنوی از قبیل حرم و مسجد و استاد و کتاب و ... خیلی عقب هستیم. باید از کسانی که نق میزنند امکانات ندارند پرسید پس بسیجیها در جبهه بدون امکانات چگونه آن همه افتخارات آفریدند؟ سعی کنیم گاهی با خانواده به مناطق جنگی سفر کنیم تا رمز پرواز یک شبه دستمان بیاید. متأسفانه ما به همین زندگی دنیوی بسنده کرده ایم که قدرت رشد و پرواز نداریم؛ «... أرضیتم بالحیوه الدنیا...» خداوند با همان اروپایی و آمریکاییهای موفق با ما احتجاج خواهد کرد. آنها با کمترین غذای فطری به عالیترین درجات رسیده اند. طبق روایت مذکور گناه اینگونه است به محض برخورد چاقو با گوشت اثر می گذارد. کسانی که فکر می کنند خمس و زکات نداده و توفیق هیأت داری و زیارت و ... هم دارند سخت در اشتباه هستند ظهور لقمه ی حرام به صورتهای دیگری است. آیه ی 24 سوره ی توبه مبیّن آن است: «قل إن کان ابائکم و ابنائکم و اخوانکم و ... احبّ الیک من اله و رسوله و جهاد فی سبیله...» یعنی ترجیح معشوقهای زمینی بر معشوقهای آسمانی که به تعبیر قرآن «فسق» محسوب می شود. خداوند هیچ نعمتی به بنده نمی دهد که از او بگیرد، تا اینکه شخص مرتکب گناه شده و مستحق سلب می گردد. اثر گناه، نفرت از مسجد، حسینیه، استاد، کتاب و ... است.
امام علی «علیه السلام» می فرمایند: «ما زالت نعمه و لا نضاره عیش الا بذنوب اجترحوا» خداوند هیچ نعمت و عیشی را از انسان نمی گیرد مگر به سبب گناهانی که مرتکب شده اند. «انّ الله لیس بظلاّم للعبید» خداوند قطعاً به بندگانش ظلم نمی کند. انسان اگر گرفتار میشود ناشی از گناهان است. زمانی که دختری در ازدواج با پسری که شایسته نیست و والدین او را منع می کنند، پافشاری میکند عملش مغایر با خواست خدا و خانواده آسمانی است فلذا نتیجه اش کتک خوردن و نداشتن آرامش است. پس خودش در حق خودش ظلم کرده است و به ذلت افتاده است. البته گاهی هم از دست دادن نعمت امتحان میزان صدق در ایمان به الله است. خداوند می فرماید: «لله ملک السموات و الارض» «له ما فی السموات و الارض...» سپس می پرسد که از آنچه که به ما داده حاضریم به خودش قرض بدهیم؟ «مَن ذالذی یقرض الله قرضاً حسناً» متأسفانه بسیاری از افراد تمایل دارند هرکاری که می خواهند انجام دهند و هیچ قیدی نداشته باشند و در عین حال با خدا هم رفاقت کنند و خدا را آن قدر دوست ندارند که گناهانشان را کنار بگذارند.
برای امام حسین «علیه السلام» عزاداری کرده و سینه می زنند ولی سر غذای هیأت با دیگران دعوا می کنند. خداوند همیشه از ما می خواهد که برای اثبات دوستی مان با او از طبیعتمان هزینه کنیم. گاهی لازم است برای سلامت نفسمان از مدرک تحصیلی، رفیق، سفر خارج از کشور و ... بخاطر خدا بگذریم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد