www.montazer.ir
شنبه 1 فوریه 2025
شناسه مطلب: 835
زمان انتشار: 4 نوامبر 2014
خانواده آسمانی،جلسه 214 ، 92/05/17

خانواده آسمانی،جلسه 214 ، 92/05/17

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در زبان فارسی در زمینه­ ی نافرمانی حق تعالی، فقط واژه «گناه» استعمال می­ شود. اما در قرآن و ادبیات عرب کلمات متنوعی در این زمینه وجود دارد. از جمله: معصیت، جرم و خطا و ... یکی از دلایلی که به تصریح قرآن، این کتاب آسمانی به زبان عربی نازل شده است همین تنوع است که مثلاً برای حالتهای مختلف انسان، با دقت و ظرافت، کلمات ویژه وجود دارد در صورتی که در فارسی چنین وضعیتی وجود ندارد. برای کلمه ­ای مانند دل در فارسی همین واژه را داریم ولی در عربی برای مراحل مختلف دل واژه­ای خاص وضع گردیده است: «سرّ، خفی، اخفی، نفس و قلب و ...» چون گناه در روان انسان ریشه دارد، لذا بسته به حالتهای مختلف انسان تعابیر مختلفی دارد که در فارسی اینطور نیست.

انسان از طریق این واژه ­ها می­ تواند خودش را بررسی، فلذا شناسایی نماید. درباره­ی اثم توضیحاتی دادیم و عرض کردیم به معنای کُندی و مسامحه­ در عمل است که اگر گریبانگیر کسی شود فاجعه آفرین است. جنین اگر در مدت زمان حیات رحمی­اش که فرصت محدودی است دچار کندی گردد و یا یکی دو هفته متوقف شود امکان تهیه ­ی بعضی از اعضاء یا اندامها را نداشته و با مشکل متولد می ­شود. انسان قبل از اینکه صاحب فرزند شود در چگونگی شخصیت فرزندش دخالت داشته و نسبت به فرزندش در آینده حس مسئولیت دارد تا آنجا که اگر در آستانه­ ی ازدواج قرار گرفته و به شخصی هم علاقمند شده­ باشد ولی آزمایشات ژنتیکی، حکایت از نقص و کمبودی در فرزند آینده ­اش داشته باشد از عشقش صرف­نظر می ­کند.

در بین پنج ویژگی، عقل، هوش، سلامت و زیبایی، اخلاق و دین که از والدین به فرزند منتقل می­ شود، آن مواردی که اگر ضعیف باشند، فرزند در قیامت والدین را مؤاخذه می ­کند عقل، دین و اخلاق می ­باشند. ممکن است در سلامت و زیبایی و هوش هم فرزند بهره ی کمی داشته­ باشد ولی اهمیت سه مورد مذکور در سرنوشت فرزند مؤثرتر است. «یوم یفرّ المرءُ من اخیه و امّه و ابیهِ و صاحبتِهِ و بنیهِ ...» فرزند، والدین را به خاطر عملکرد ضعیفشان مؤاخذه کرده و عدم آمادگی ایشان برای فرزنددار شدن را خیانت در حق خودش می­ داند. ما در برزخ نیاز به بدن کاملاً سالم، از نوع برزخی داشته و همچنین روح سالم و یا همان قلب سلیم را نیاز داریم. بدن برزخی ما همان بدنی است که در عالم خواب قابل رؤیت است و گاهی ممکن است آن را به شکل­های نامناسبی، هم درباره­ ی خودمان و هم در مورد دیگران ببینیم. زندگی نامناسب در دنیا صورت بدن برزخی ما را از شکل انسانی خارج می ­کند. خداوند حق الله را درباره­ ی شهید با آن مقامی که دارد، می ­آمرزد؛ ولی «حق الناس»هایی که بر ذمّه دارد باقی مانده و شکل او را تغییر می ­دهند. ممکن است کسی به کارهای خیر بپردازد ولی از آنجا که با اِثم همراه است کندی و یا توقف در حرکت ایجاد کرده فلذا در شکل­گیری نفسش تأثیرگذار است. به پیامبر «صلی الله علیه و آله» عرض کردند: فلان خانم بسیار پرهیزگار و اهل عبادت است ولی زبانش با همسایگانش کمی تند است. حضرت فرمودند: هیچ خیری در او نیست و اهل جهنم است. به همین دلیل امام علی «علیه السلام» می­ فرماید: «اجتناب السیّئات اولی من اکتساب الحسنات» پرهیز و دوری از بدی­ها (گناهان) اولویت بر کسب حسنات دارد. البته کسی که در ابتدای مسیر است ممکن است بعضی رفتارهایش خارج از اراده­اش باشد ولی تدریجاً باید بتواند توانایی کنترل بر رفتارش را بدست آورد. حتی انسان قادر است بر ویژگی­های ژنتیکی غالب شود. وضع انسان از حیوانات درنده که ذاتاً خوی درندگی دارد بدتر نیست؛ آنها قابل تربیت هستند چگونه ممکن است انسان تربیت­ پذیر نباشد؟! تنبلی­ها و بی­ حوصلگی ­ها اجازه نمی ­دهند انسان به خودسازی اقدام نماید. برای خدا و اهل بیت «علیهم السلام» گناه نکردن ما مهمتر است زیرا ما روح الهی داریم و کافی است که آن را به گناه آلوده نکنیم. اینکه می فرمایند: «النظافه نصف الایمان» اشاره­ به آلوده نکردن روح دارد. کسی که بنای عمل ندارد عباداتش شهوت شخصی است و صرفاً هیأت­ باز، مسجدباز و جمکران ­باز و ... است و فایده­ای به حالش ندارد. بنابراین خداوند در قرآن کریم اینگونه می­ فرماید: «ما ظهر منها و ما بطن و الاثم...» اثم را واگذارید چه ظاهری و چه باطنی... کسی که ماهواره در منزل دارد امکان ندارد به گناه نیفتد. اگر فکر می­ کنید ورود در اینترنت باعث گناهتان می­ شود حقِ ورود ندارید. واژه­ ی دیگری که درباره ­ی گناه در زبان عربی و لسان قرآن استعمال می­ شود «ذنب» است به معنای تبعیت و به دنبال داشتن؛ «نحن نَکتُبُ ما قدّموا و آثارهم...» ما آنچه را انجام داده ­اند و همچنین آثارش را، می ­نویسیم... بعضی گناهکاران از جمله زن های آوازه­ خوان که موفق به توبه می ­شوند بعد از مرگ دائماً به خواب آمده و اصرار دارند آثارشان از جمله فیلمها و عکسهایشان جمع ­آوری شود. در روایتی از امام صادق «علیه السلام» آمده «اتّقوا محقّرات من الذّنوب، فانّ لها طالباً...» از گناهان کوچک بپرهیزید که طلب (مؤاخذه) می­ شوند.

به هیچ وجه کسی نگوید گناه کنید و بعد طلب مغفرت نمایید. کسی که دچار قند و چربی بالا در خونش است که نمی ­تواند سر خودش را کلاه بگذارد و مخفیانه و کم کم شیرینی و چربی مصرف کند زیرا آنها اثرشان را در بدن می­ گذارند. گناهان هم همینطور اثر خودشان را دارند. جنین هم هر آنچه که به او رسیده دریافت کرده و اثرش را در خود نگاه می ­دارد. بعضی­ها در دنیا قبل از مرگشان این آثار را پاک می­ کنند ولی برخی تا برزخ و بعضی دیگر تا قیامت با خودشان می ­کشانند. بعضی کارها کفاره ­ی گناه یعنی پوشاننده­ ی آن هستند ولی آن را از بین نمی ­برند. مانند پاک کردن اطلاعات کامپیوتر، ولی در عین حال مطالب باقی می ­مانند و هنگام ریکاوری باز می­ گردند. بنابراین کسی که گناه نکرده با کسی که مرتکب شده و توبه کرده یکسان نیستند. فرق بین گناه نکردن و گناه کردن و توبه نمودن مانند لباس کاملاً نو، با لباس شسته شده و اتو کشیده، است. ممکن است شخصی جدّاً توبه کرده باشد ولی همواره در معرض بازگشت به گناهان است زیرا زمینه ­های گناه در وجودش باقی است. اگر کسی که توبه کرده قدری بی ­دقتی کرده و ضعیف عمل کند تمام ویژگی­هایی که از آنها توبه کرده و مهارشان نموده، ظهور و بروز می­ نمایند. امام صادق «علیه السلام» می­ فرمایند: «اتّقوا محقّرات من الذّنوب فانّها لاتغفر» از گناهان کوچک بپرهیزید که بخشیده نمی­ شوند.

از حضرت سوال کردند که آنها چه هستند؟ فرمودند: «الرّجلُ یُذنِبُ الذنب فیقول طوبی لو لمن لم یکن لی غیرُ ذلک» اینکه انسان مرتکب گناه شده پس بگوید که خوشا به حال من که غیر از این گناهی ندارم. دلیلش هم این است که تکرار گناه کوچک منجر به جرأت در گناهان بزرگ می­ شود. امام کاظم «علیه السلام» می ­فرمایند: «لا تستقلّوا قلیل الذنوب فانّ قلیل الذنوب یجتمع حتی یکون کثیراً» گناهان کوچک را کم نشمارید زیرا همان گناهان کوچک هستند که جمع شده و زیاد می شوند. گاهی زخم کوچکی که اصلاً به حساب نمی­آید دچار عفونت شده و انسان را هلاک می ­کند. امام رضا «علیه السلام» فرموده ­اند: «الصّغائر من الذنوب طرق الی الکبائر» گناهان صغیره راهی به سوی کبائر هستند. «... و من لم یخفِ الله فی القلیل لم یخَفُه فی الکثیر» و کسی که در گناهان کوچک از خدا نترسد در (گناه) زیاد هم نمی ­ترسد. قرآن درباره­ی زنا می ­فرماید: «لا تقربوا الزّنا...» نزدیک زنا نشوید.

نفرموده زنا نکنید، منظور خداوند این است که در شرایط و موقعیتهایی قرار نگیرید که زمینه­ ی بی­ حیایی و ارتکاب به زنا فراهم می­ گردد. بنابراین پیامبر اسلام «صلی الله علیه و آله» می ­فرمایند: «انّ ابلیس رضی منکم بالمحقّرات» قطعاً شیطان به گناهان کوچک شما راضی است. گناهان کوچک در واقع سد را می ­شکنند و حیا را زائل می ­کنند. این توصیه­ ها فقط درباره­ی فحشاهای ظاهری نیست بلکه فحشاهای باطنی را نیز در بر می­ گیرد. باید مانع ایجاد هرگونه زمینه­ ای برای بداخلاقی و حسادت و تکبر و ... در وجودمان شویم. واژه دیگر درباره ی گناه، «سیّئه» است که مقابل حسنه قرار می گیرد و به معنای زشت می ­باشد و وجه تسمیه آن به لحاظ زشت کردن باطن است. پیامبر «صلی الله علیه و اله وسلم» می ­فرمایند: امت من در قیامت به صورت ده حیوان و موجودات دیگر محشور می ­شوند. البته بسیاری از حیوانات به بهشت می ­روند و شأن آنها بالاتر از انسانهایی است که حیوان محشور می­ گردند، زیرا بسیاری از آنها اخلاق را بهتر از انسان مراعات کرده ­اند و ضمناً آنها عبادتشان و حتی نمازهایشان را بجا آورده ­اند؛ «کُلّ قد علم صلوته و تسبیحه...» مانند مولکولهای آب که در بررسی­های مختلف ثابت شده مقابل صداهای مختلف واکنش­های متفاوت نشان داده و در مقابل صوت قرآن و نام الله به زیباترین حالت ممکن در می ­آید. چه بسا کسانی که میل به ساده­ ترین عبادت (که نماز و روزه است) نداشته و منتظر اندک بهانه­ای است که از زیر بار آنها شانه خالی کند. چه حسرتی دارد که انسان شاهد بهشت رفتن حیوانات باشد و خودش جهنم برود. سنگ از شنیدن نام خدا تأثیر پذیرفته و می­شکافد و فرو می­ریزد ولی دل بعضی­ها کمترین انعطافی نشان نمی­دهد. بنابراین سیئه درون انسان را نازیبا و درنده می کند. ویژگی دیگر سیئه این است که ارتکاب، توأم با آگاهی صورت می­گیرد. کلمه­ی دیگر «وزر» به معنای سنگینی و بار بر دوش انسان می­باشد و معنای آن به اثم نزدیک است زیرا سنگینی، کندی به همراه دارد. پیرزن نورانی را می­شناختم که بسیار به حرام و حلال اعتقاد داشت و ضمناً اهل عمل بود و خیلی از حرام اجتناب می­کرد. ایشان همسری داشت که به شدت به او آزار می ­رسانید وقتی از دنیا رفت، پیرزن او را در خواب دید که بار سنگینی به دوش داشته و مسیر سر بالایی را به سختی طی می ­کند از او می ­پرسد: این بارها چه هستند؟ می­ گوید: اذیتهایی است که درباره ­ی تو مرتکب شده ­ام. پیامبر «صلی الله علیه و اله وسلم» فرمودند: گناهانتان شما را سنگین می ­کند؛ با سجده سنگینی و آتشهای پشتتان را از بین ببرید. سجده به خصوص اگر طولانی باشد خیلی در سبک کردن انسان تأثیر دارد. «وزر» انسان را بارکش می ­کند. برزخ فراز و نشیبهای خطرناک و وحشت آفرین دارد و مسیری است که انسان باید طی کند چنانچه که مسیر دنیا را پیموده است. دره ­هایی پر از موجودات وحشی و خطرناک و گزنده دارد و خطرات فراوانی در آنجا انسان را تهدید می ­کند. لذا زخمهایی که انسان به دیگران وارد می­ کند و یا آسیبهایی که از دیگران می­بیند عکس العمل خیلی بدی در آنجا دارد. در دعاهای ماه مبارک رمضان داریم: «سبحان الذی یعلم جوارح القلوب...» منزه است آنکه زخمهای قلبها را می ­داند. منظور زخمهایی است که از رفتار دیگران بر قلب انسان وارد می­ شود و نیز زخمهایی که انسان بر قلوب دیگران وارد می­­ سازد. بروز این زخمها در برزخ خیلی دردناک است. در برزخ انسان با بدن زخم آلود و بار سنگین گناهان با انواع خطرات آنجا مواجه می ­گردد. کسی که در آخرت خوک متولد می­ گردد یعنی در دنیا غیرت نداشته و کسی که به صورت سگ است بداخلاق بوده ­است. بعضی­ها نیز ترکیبی از چند حیوان به برزخ متولد می ­گردند. واژه دیگر «معصیت» است که درباره ­ی گناه استعمال شده ­است. در فرهنگ دعا ما با «غافر الذنوب» مواجه هستیم ولی غافر معاصی نداریم و درباره­ی اِثم هم غافر به کار نمی­رود. معصیت درباره ­ی جایی است که فرمانی از حق تعالی رسیده و شخص عصیان و نافرمانی می ­کند. مثلاً نماز نخوانده، روزه نمی­ گیرد و حجاب را رعایت نمی­ کند. عدم رعایت حقوق دیگران از جمله حقوق همسر هم نافرمانی محسوب می­ گردد. پیامبر «صلی الله علیه و آله وسلم» فرمودند: خیلی از خانمهای مسلمان، کافرند. یعنی نسبت به حقوق شوهر کافر می­­باشند و حاضر به انجام وظیفه در قبال همسرانشان نیستند. سرکشی، تندی و تیزی نافرمانی محسوب می ­شود. مرد هم گاهی نسبت به حق زن کافر است یعنی پوشاننده­ ی حق اوست. حق والدین هم بسیار مهم است و به تصریح قرآن کریم حتی اگر ظالم باشند باید حقشان مراعات گردد. معلم هم چنین جایگاهی دارد و دلخوری از او مجوز بی­احترامی نیست. اما بخش حیوانی و طبیعت است که زیر بار این محدودیت نمی­رود. خانمی که استاد دانشگاه بود ولی عملکردهای دینی­ اش اشکال داشت در پاسخ اعتراض می­ گفت: من عمداً احکام را نمی ­آموزم تا مسئول نباشم. در صورتی که هر جهلی پذیرفته نیست.

فقط کسانی که جاهل قاصر هستند عذر دارند نه جاهلان مقصر که در آموختن کوتاهی می­کنند. عالم بی­عمل در قیامت یکبار عذاب می­شود زیرا وظیفه ­ی یادگیری را انجام داده ولی عمل نکرده است ولی جاهل دو گناه کرده فلذا دوبار عذاب می ­گردد. (... للجاهل ذنبان) معصیت یعنی مقاومت در مقابل «الله» و خانواده آسمانی. واژه ­ی دیگر «حوب» است. به معنای نفرت ­آور است. جرم، خطا، فساد و قبیح از دیگر کلمات هستند که جلسه­ ی دیگر به آنها خواهیم پرداخت.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed