مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
امام رضا «علیه السلام» ضمن حدیثی از شیعیان خواسته اند: شیطان را به دلهایشان راه ندهند و اجازه ورود به روابطشان با خود، خلق و خداوند به او ندهند. شیطان حکم حریف تمرینی برای ما در سه حیطه مذکور دارد. در مورد خودمان، شیطان دائماً نقاط ضعف، شکست ها و گناهان مان را در نظر ما بزرگ کرده تا تعادلمان روی صراط از دست رفته و به جهنم سقوط کنیم. درباره دیگران و خدا هم پیامهای نادرست به ما می دهد تا روابطمان با آنها را تخریب کند و این ما هستیم که می توانیم جنبه نوری حوادث را کسب نماییم.
همه ارتباطات، افکار و رفتار هم جنبه ناری دارند و هم جنبه نوری. خیرها و شرها هم اینگونه هستند. نوع برخورد ما با هر کدام است که نار یا نور بودن را تعیین می کند. نعمت، نقمت و محرومیت می تواند شر باشد یا خیر. همه هنر مؤمن به نحوه برخوردش با نعمت و بلا است: «نبلوکم بالخیر و الشر فتنه» با هر چه برخورد کردیم باید قبل از هر چیز به این توجه کنیم که این یک آزمایش می باشد. در زندگی ما باید دائماً نقش مناسب را بازی کنیم. نوع نقش و عکس العمل ماست که ما را می سازد. چه بسا کسانی که در برخورد با گناه عکس العملی نشان می دهند که بهشتی می شوند. چه بسا کسانی که خیرات معنوی فراوانی نصیبشان شد و واکنش آنها جهنمی شان کرد. خداوند با قرآن عده ای را هدایت و عده ای را گمراه می کند: «... یُضلُّ به کثیراً و یهدی به کثیراً و ما یُضلّ به الا الفاسقین» کسی که با قرآن منحرف می شود فاسق است. (فاسق به واسطه قرآن گمراه می گردد). زندگی یعنی مهارت کسب نورانیت.
ما باید صرف نظر ظاهر حوادث، اعم از خیر و شر، باطن نورانی آنها را دیده و جذب نماییم. ما نباید با ظاهر حوادث احساس خوشبختی یا بدبختی کنیم. نوع برخورد ما می تواند همه حوادث به ظاهر خیر یا شر را نورانی کند، لذا ما هم باید به کسب نور بپردازیم. کسانی که تحت ولایت خدا هستند از هر چیزی نور آن، و کسانی که تحت ولایت شیطان هستند از هر چیزی نار آن را می گیرند؛ «الله ولیُّ الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور، و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم مِن النور إلی الظلمات...» احسان نقش مهمی در رشد انسان دارد. او باید دائماً خروجی اعم از مال، محبت، عاطفه، معنویت و ... داشته باشد.
در ابتدای سوره بقره آمده: «بسم الله الرحمن الرحیم، الم، ذلک الکتاب لا ریب هدی فیه للمتقین» کسانی هدایت می شوند که شک را از وجودشان زدوده باشند. کسانی که شک دارند ممکن است از خیر، نار دریافت کنند و کسانی که یقین دارند از شر می توانند دریافتِ نور نمایند. در ادامه متقین را معرفی می کند: «... الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصّلواه و ممّا رزقناهم ینفقون». امام «علیه السلام» فرمودند: متقین، شیعیان ما هستند. کسانی که ایمان به خانواده آسمانی آورده و نماز می خوانند و از آنچه که روزی شان شده انفاق می نمایند. روزی فقط مال نیست بلکه حضرت عِلم را نیز قید کرده اند. شیطان مانع انتقال افکار و اندیشه انسان می شود. اگر شیعیان به این آیه خوب عمل می کردند یعنی زکات ولایت را می پرداختند الآن همه مردم زمین خانواده آسمانی شان را می شناختند. ما باید از آنچه نصیبمان شده به دیگران انفاق کنیم. چه بسا دختر و پسرهایی که خیلی بهتر از ما هستند ولی از خانواده آسمانی خود دور افتاده اند و اگر آنها را بشناسند خیلی بیشتر از از ما سرعت بگیرند. نباید به اهل بیت «علیهم السلام» از لحاظ دینی و سیاسی بنگریم. باید آنها را به اهل سنت و دیگران به عنوان اصل و ریشه خودمان و داستان خلقت انسان، معرفی کنیم. اگر این موضوع حل شود به خودی خود اختلاف شیعه و سنی هم رفع می گردد.
باطل همیشه جایی رشد می کند که اهل حق کوتاهی کرده اند. نداشتن روح انفاق خیلی خطرناک است.
شیطان به دو جهت از انفاق ما می ترسد: 1. آثار معنوی 2. آثار مادی.
به لحاظ مادی خداوند پاداش یک تا هفتصد برابر را به انفاق کننده وعده داده است. اگر کسی علمی را به دیگری منتقل کند خداوند در قیامت به واسطه عمل دریافت کننده علم، هر چند نفر که باشند خیر را نصیب ناقل کننده علم می نماید. حضرت فرمودند: اگر پولی بین هفتاد هزار نفر گشته تا انفاق شود ثواب نفر اول و آخر مساوی است.
خداوند زمینه هایی را فراهم می کند که نفس دائماً خروجی داشته باشد. خداوند دائماً در حال ربوبیت خلقش است. «کلُّ یومٍ هو فی شأن» ربوبیت یعنی دائماً خداوند دَهِش دارد؛ «یا دائم الفضل علی البریّه» ما هم باید شبیه الله شویم و به همین میزان از سهم آخرت بهره مند شویم. اینکه حضرت زهرا «سلام الله علیها» برای غیر دعا می کردند از زیرکی ایشان است. نقل شده حضرت در آستانه ارتحالشان هم برای آمرزش گنهکاران امت دعا می کردند. اگر این قاعده که درباره دیگران خروجی داشته باشیم را رعایت کنیم در جامعه هیچ گرفتار و غمزده ای نخواهد بود. ما باید شبیه خانواده آسمانی مان شویم. «و انفقوا فی سبیل الله و لا تلقوا بایدیکم الی التّهلکه و احسنوا انّ الله یحبّ المحسنین» بقره / 195و در راه خدا انفاق کنید و با دستان خودتان، خود را به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
باید مازاد مصرفمان، هرچه را که داریم در راه خدا ببخشیم چه مال و آبرو و اعتبار، و چه علم، عشق، محبت و شادی و ... همه را باید با دیگران تقسیم کنیم. درباره علم، وظیفه مان اولاً عمل به مقتضای آن و ثانیاً انتقال به دیگران است. طبق آیه مذکور کسی که خروجی های مختلف ندارد با دست خودش، خود را به هلاکت کشانده است. سر سفره، زمینه خوبی برای خروجی است. باید توجه به این داشته باشیم که همه افراد از انواع خوراکی ها بهره مند شوند نه اینکه اول به فکر خودمان باشیم.
مرد خانواده اول باید به خوراک و البسه خانواده اش برسد بعد خودش. به میل دیگران احترام بگذاریم. «المؤمن یأکل بشهوه اهله و المنافق یأکل اهله بشهوتِهِ» در خانواده، زن سالاری و مرد سالاری نفاق و شیطنت است. دامنه بخشش ما باید از مرزهای خانه و کشور گذشته و همه جهان را در برگیرد و به قول حضرت امام «رضوان الله» غمخوار همه مظلومان عالم باشیم. مرحوم آیت الله بهجت «رضوان الله» فرمودند: اگر مردم خودمان نیاز نداشته باشند من برای مردم چین دعا می کنم. حیوانات هم قابل احترام هستند. امام مجتبی «علیه السلام» در حالی غذا می خوردند که یک لقمه خودشان و یک لقمه به سگی می دادند و می فرمودند:من حیا می کنم ذی روحی مرا نگاه کند و من تنها بخورم. اگر به ما تعارف کردند واقعاً اگر میل داریم امتناع و حیای بی جا نداشته باشیم. بگذاریم هم خودمان بهره ببریم و هم طرف مقابل به خیر برسد. اگر متوجه نیاز کسی می شویم اجازه ندهیم او اظهار کند خودمان پیشی بگیریم. پیامبر «صلی الله علیه و آله» می فرمایند: «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم» امور مسلمین فقط نیازهای مالی نیست. نیازهای عاطفی، علمی و ... و از همه مهمتر نشناختن خدا و خانواده آسمانی است.
اگر همه از نعمتها بهره مند شوند ولی خدا شناس نباشند و آخرتشان خراب شود فایده ای ندارد که هیچ، فاجعه هم است. در ادامه آیه مذکور آمده: نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست دارد. ما باید اسم «محسن» را دریافت کنیم. باید فرزندانمان را هم محسن تربیت کنیم. «مثل الذین ینفقون أموالَهم فی سبیل الله کمثل حبّه أنبتت سبع سنابل فی کلّ سنبله مِّئه حبّه و الله یُضاعفُ لمن یشاء و الله واسع علیم» مثل کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند مانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه ای صد دانه باشد و خداوند برای هر کس که بخواهد می افزاید و خداوند وسعت دهنده داناست.
«الذین ینفقون أموالهم فی سبیل الله ثمّ لا یُتبعون ما أنفقوا منّاً و لا اذیً لّهم أجرُهم عند ربّهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» کسانی که اموالشان را در راه خدا انفق می کنند و پس از آن منت و اذیتی به همراه (انفاقشان) نیست اجرشان با پروردگارشان است و ترس نداشته و دچار حزن نمی باشند. روح انسان با انفاق کردن به شادی می رسد. اگر شاد نیستیم باید خروجی را تا حدی افزایش دهیم که مصرف کردن محسوب گردد. اضافه مال، عاطفه، شادی و علم و ... باید خارج شود تا شادی بیافریند و ترس و اضطراب و غم از بین برود. ضمناً ما باید سر دیگران منت نگذاریم. «ما تُنفقوا مِن خیر یوفَّ إلیکم و أنتم لا تُظلمون» هر خیری را که انفاق کنید به طور کامل به شما باز می گردد و شما مورد ظلم واقع نمی گردید.
زن یا مرد نادان فکر می کنند اگر انفاق کنند از حق خانواده کم می شود در صورتی که قرآن وعده بازگشت یک تا هفتصد برابر و بلکه بیشتر را می دهد. قرآن تأکید می کند: «ما تنفقوا من خیر فلأنفسکم» هر خیری را انفاق کنید به خودتان (انفاق) کرده اید.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد