www.montazer.ir
جمعه 7 فوریه 2025
شناسه مطلب: 786
زمان انتشار: 4 نوامبر 2014
خانواده آسمانی،جلسه 184 ، 91/12/24

خانواده آسمانی،جلسه 184 ، 91/12/24

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در ارتباطات خانواده باید روابط بین اعضاء مناسب بوده و هر عضوی با یکایک افراد رابطه‌ای ویژه و خاص داشته‌باشد تا سعادت خانواده تضمین گردد. در آسمان هم همین قانون حاکم است، اهل بیت «علیهم السلام» از ما خواسته‌اند که تمنای رسیدن به مقام ایشان را داشته‌باشیم: «أنّ یبلغنی المقام المحمود لکم عندالله...» این مهم، مستلزم کارهای خاص و خودسازی است. همچنین باید روابط بین خودمان هم خاص و ویژه باشد.

این مطالب باعث شدند که به شرح پیام امام رضا «علیه السلام» به حضرت عبدالعظیم «علیه السلام» در کتاب فرد و جامعه متعالی از نگاه امام رضا «علیه السلام» بپردازیم.

در فقره دوم حضرت از شیعیان خواسته‌اند: راه را برای شیطان در دل خود باز نگذارند.

علت آفرینش شیطان و ضرورت وجود او برای ما در حرکت به سمت آخرت را عرض کردیم که ما به تضاد و تقابل و تمرین نیاز داریم. شیطان حریف تمرینی ضعیفی است و تسلطی بر ما ندارد و با وسوسه، ضعفهای ما را بروز داده تا درصدد رفع آنها برآییم. انبیاء «علیهم السلام» هم به شیطان نیاز داشتند؛ «و کذالک جعلنا لکلّ بنیّ عدوّاً شیاطین الانس و الجنّ » مهم شناخت انواع و رنگهای حمله‌های شیطان است.

قاعده کلی در حمله‌های شیطان این است که هر جا ناامیدی، پوچی، غم، اضطراب و ترس وجود داشت پیام شیطان است؛ بالعکس هر جا که امید و توکل، رضا، شادی و آرامش وجود داشت از طف حق تعالی هستند. خداوند برنامه‌های شیطان را از زبان خودِ شیطان در قرآن نقل فرموده‌است: «قال فبما أغویتنی لأقعدنّ لهم صراطک المستقیم، ثمّ لآتینّهم مِن بین أیدیهم و مِن خلفهم و عَن أیمانهم و عَن شَمائِلهم و لا تجد أکثرهُم شاکرین» (مَن، (حتماً) به استناد لام تأکید و «ن» تأکید ثقیله، سه تأکید) در صراط مستقیم تو، سر راه آنان می‌نشینم سپس از جلو و عقب و راست و چپ به آنها حمله خواهم کرد و تو اکثر بندگانت را شاکر نمی‌یابی.

شیطان از بین همه خصوصیت‌ها ناسپاسی انسان را بیان کرده‌است.

«شُکر» صفتی است که اگر در وجود کسی ایجاد گردد از خدا، خانواده آسمانی و همه کسانی که در زمین با او ارتباط دارند قدردانی می‌کند. مهربانی و عطوفت و گذشت در بین ایشان حاکم است. اگر هر جا اختلاف و درگیری مشاهده کردید فضیلت و نعمت شُکر وجود ندارد و حسادتها و درگیری‌ها عیب‌جویی‌ها از همین ناسپاسی‌ها نشأت می‌گیرند. شخص شاکر زیبایی‌های اطرافیان را می‌بیند و ریشه فتنه بین او و خودش، او با خدا و نیز با خانواده آسمانی از وجود او زدوده می‌گردد.

هرجا که درگیر شدید بدانید خودشیفتگی بر شما غلبه کرده‌است. اگر کسی نعمتهای الهی را ببینید، هرگز رابطه‌اش با خدا سرد نمی‌شود. کسی که ارزش دیگران را بداند و قدردان باشد عیبهای آنها را نمی‌بیند که برایش غیر قابل تحمل شده و به غیبت و تهمت و بدخواهی ایشان دچار گردد.

این آیه بسیار با لطافت به ما یادآوری می‌کند که تا ناسپاسی بر کسی غلبه کرد راه برای شیطان باز شده‌است. پس برای بستن راه شیطان باید شُکرمان را افزایش بدهیم. برای مهندسی فرهنگ فرد و جامعه باید نعمت شکر را بالا ببریم.

قدر دیگران را ندانستن و تمرکز روی نقاط ضعف ایشان، بندگی شیطان را به همراه دارد.

شیطان در آیه مذکور، منظورش این است که حمله‌های من افراد ناسپاس را تحت تأثیر قرار می‌دهد. گله خداوند از بندگانش هم در همین زمینه است: «... و قلیل من عبادی الشکور» (سبأ/16) بندگان شاکرِ من کم هستند. آسیب در مسائل روانی هم ناشی از ناشکری است. در روایت آمده: اگر حسود می‌دانست که فقط با جسم خودش چه کار می‌کند هیچ‌گاه تن به حسادت نمی‌داد.

سپر «شُکر» بسیار با عظمت و قدرتمند است. کسی می‌تواند شیطان را در حمله‌های چهارگانه، زمین بزند که قبلاً خودش را به سپر «شُکر» مسلّح کرده‌باشد در این صورت آسیب ناپذیر می‌شود. حمله‌های شیطان چهار حمله اساسی است: جلو، عقب، راست و چپ. شیطان حمله‌هایش را در صراط مستقیم انجام می‌دهد یعنی سراغ بندگان الهی می‌رود.

خیلی زمان باید بگذرد تا دانشمندان بتوانند نکات فوق مدرن قرآن را استخراج کنند. حمله‌ها از آنِ کسی است که قصد آدم شدن داشته و نمی‌خواهد حیوان زندگی کند. (تقسیم‌بندی انسان با توجه به قرآن: سنگ، پست‌تر از سنگ، حیوان، پست‌تر از حیوان، شیطان و انسان حقیقی)

به محض اینکه انسان تصمیم به رشد و کمال می‌گیرد مورد حمله قرار می‌گیرد. و إلاّ شخص تنبل و بی‌حوصله (البته گناهی فوق تنبلی و بی‌حوصلگی نداریم)، در معرض حمله‌های شیطان نیست. پرداختن به هر هنر، مهارت و حرفه‌ای مستلزم باشگاه رفتن و تمرین است. کسی که حوصله ورزش ندارد باید درد و بدبختی و بیماری‌های جسمی و روحی را بپذیرد. کسی که ورزش نمی‌کند نمی‌تواند آدم خوبی باشد زیرا بسیاری از بیماری‌های روحی، روانی و اخلاقی به عدم سلامت جسم مربوط است.

هر کمالی در هر مرتبه‌ای از قوای پنجگانه انسان نیاز به زحمت و تمرین دارد.

سیاستمداران دنیا بسیار زندگی سخت و پر دردسری دارند. شهرت و مقام هم به راحتی به دست نمی‌آیند. دانشمند شدن هم مستلزم تحمل ریاضتهای عقلی است.

کمال فوق عقل یعنی شبیه الله شدن و انسان شدن. فقط کسانی که «اسم الله» دارند به انسان کامل ملحق می‌شوند.

دریافت اسم الله زحمت دارد. افراد بی‌حوصله یا اساساً وارد این وادی نمی‌شوند و یا اینکه در بین راه بریده، و موفق نمی‌شوند. ما باید اول تکلیفمان را روشن کنیم که آیا می‌خواهیم با خانواده آسمانی ملحق شویم یا نه. چه بسا کسانی که سالها فعالیت مذهبی می‌کردند ولی نهایتاً معلوم می‌شود که این کارها شغل و شهوتشان بوده‌است. کسی که بعد از سالها کار مذهبی هنوز زودرنج و فتنه‌انگیز است واقعاً قصد رسیدن به «الله» و اهل بیت «علیهم السلام» را نداشته‌است؛ چون باید همان سالهای اول به قدرت و آرامش می‌رسید.

کسی که دنیا می‌تواند او را بگریاند، داخل آتش است؛ کسی که عصبی است و به پوچی رسیده اصلاً پیامبر «صلی الله علیه و آله» دلخوشی او نبوده‌است و حرکتش به سمت ایشان نبوده‌است.

کسانی که به دنبال کمالات حسی، خیالی، وهمی و عقلی هستند به شدت تلاش می‌کنند تا موفق به دریافت مدارج و مدارک علمی، شهرت و مقام و ثروت گردند و واقعاً دلخوش هستند به اینکه قرار است مثلاً قهرمان ورزشی، نماینده مجلس، دکتر مهندس و ... شوند.

وسیله قدرتمند مقابله با شیطان و حرکت به سمت خانواده آسمانی، «شوق» است. بعضی‌ها ممکن است در چهار کمال پایینی شکستهایی متوجه‌شان شده‌باشد، هرقدر به ایشان تفهیم می‌کنیم که اصل، حرکت به سمت آسمان است بعد از سالها کلاس آمدن و حرف شنیدن اصلاً تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند. مانند کسانی که پیامبر «صلی الله علیه و آله» بیست و سه سال با آنها زندگی کردند ولی متأسفانه به شادی و آرامش نرسیدند. ما باید اول تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم تا عمرمان را تلف نکنیم. باید سبک زندگی خود را معلوم کنیم. همه اطرافیانمان با هر نسبتی که با ما دارند به منزله حریف تمرینی ما می‌باشند. گاهی هم بیماری جسمی عامل رشد و تمرین انسان است. هر چیزی در این دنیاست برنامه خاص خود را دارد. مگر انسان می‌شود بی‌برنامه باشد؟

در دوره سوم خانواده آسمانی بحثهای نظری، چندان مطرح نخواهند شد و بحثها عملی خواهند بود.

باید برای هر اتفاقی که هنگام مرگ دوست داریم برایمان بیفتد، برنامه‌ریزی کنیم.

قرآن بسیار دقیق می‌فرماید: شیطان روی صراط مستقیم یعنی سبک زندگی الهی می‌نشیند همین که انسان با خدا آشتی کرده و وارد مسیر الهی می‌گردد تمرینها و ابتلائات بیشتر می‌شود و به عبارتی مشکلات چنان، او را تحت فشار قرار می‌دهند که توهم می‌کند که شاید راه قبلی حق بوده، چون خیلی راحت‌تر زندگی می‌کرده‌است. توجه داشته‌باشید کسب هر کمالی در هر مرتبه‌ای نیاز به زحمت و تلاش دائم دارد؛

نابرده گنج رنج میسر نمی‌شود.

اگر در راه عشق و انسانیت باشیم که سختیهای خاص خودش را دارد، ولی اگر در راه شیطان باشیم عضو حزب او هستیم. درباره بندگان خداوند، خدا در قرآن می‌فرمایند: شیطان تسلطی به بندگانش ندارد ولایت شیطان اختصاص به کسانی دارد که نمی‌خواهند تحت ولایت «الله» قرار بگیرند و اله و رب ایشان «شیطان» است.

«إنّه لیس له سلطانٌ علی الذین آمنوا و علی ربّهم یتوکلّون» (نحل/99). همانا او (شیطان) تسلطی به کسانی که ایمان آورده و بر او توکل می‌نمایند ندارد. کسی که به خدا توکل دارد نباید نگران باشد. خداوند فرموده: هر کس روی من هرگونه حساب کند منِ (خدا) هم با او همان‌گونه خواهم بود. «إّنما سلطانُه علی الّذین یتولّونه...» (نحل/100) شیطان بر کسانی مسلط می‌گردد که ولایتش را پذیرفته‌اند.

کسی که اظهار می‌دارد از نماز خواندن و صورتهای مقدس کلاً خوشش نمی‌آید مصداق «یتوّلونه» بوده و ولایت شیطان را پذیرفته‌است و خداوند را به عنوان رب خودش نپذیرفته و سبک شیطانی را برگزیده‌است. کلیه ارتباطات، انتخابها، افکار و رفتار انسان نمایانگر این است که او چه حزبی را پذیرفته‌است.

حمله از جلوی شیطان، نگرانی‌هایی است که نسبت به آینده گریبانگیر انسان می‌شود. حمله از عقب مربوط به گذشته ماست که شامل گناهان، شکستها و کدورتها می‌گردد و شیطان آنها را به رخ انسان می‌کشد تا انسان را دائماً عصبانی، کینه‌توز و عقده‌ای کند و توان دشمنی، حسادت و نابودی دیگران را داشته‌باشد.

حمله از چپ شامل گناهان جوارحی و جوانحی میباشد که خیلی شدیدتر است، می‌باشد. گناهان جوانحی مانند حسادت، تکبر، زودرنجی، و ... که جهنمشان هم ویژه است.

ما سه نوع جهنم داریم:

1- جهنم اعمال؛ به گناهان بدنی اختصاص داشته و پایین‌ترین درجه جهنم است.

2- جهنم اخلاق؛ عذابش شدیدتر و مدت آن طولانی‌تر می‌باشد.

3- جهنم عقاید؛ مربوط به کسانی است که به آنچه که حق است اعتقاد ندارند.

در حمله از راست شیطان نقاط قوت شخص و تقوای او را مورد حمله قرار خواهد داد. سِمَت‌های عالی، تقوا، و پاکی، مدارج علمی، خیّر بودن و ... از جمله زیبایی‌های وجود شخصی است که وقتی شیطان نتواند او را به گناه آلوده کند به آنها طمع می‌کند. صورت کارهای ما برای شیطان مهم نیست مهم پذیرش ولایت اوست چه اعمال ما مقدس باشند و چه نامقدس.

«صراط» داخل جهنم است. شیطان عده‌ای را با گناه و عده‌ای را با اعمال خیر داخل آن می‌اندازد. عمل خیر و صالح باید ما را سبک کند نه سنگین که باعث افتادن ما شود باید طوری عمل کنیم که تعادلمان روی صراط حفظ گردد. منّت گذاشتن، عمل خیر منافقانه، تکبر و تفاخر و ... از جمله صورتهای مقدسِ تحت ولایت شیطان هستند

در کتاب موش و گربه عبید زاکانی اینطور آمده: وقتی گربه دید که موشها مراقب هستند تا گرفتار گربه نشوند مشغول نماز و تسبیح می‌شود و موشها تصور کردند که واقعاً گربه تغییر کرده‌است. چندبار امتحان می‌کنند و از کنارش رد می‌شوند و می‌بینند که گربه کاری به آنها ندارد و تصمیم می‌گیرند برایش هدایایی برده و با او آشتی کند که ناگهان گربه به آنها حمله کرده و تا آنجا که توانست آنها را با چنگال و دندان گرفت.

بعضی افراد ظرفیت کمالات را ندارند و با اندک کمالی روحیه‌شان متغیر می‌شود. با یک مدرک تحصیلی، تحمل اطرافیان را نداشته و از مسجد و هیأت دست می‌کشند. شخص ممکن است نماز بخواند ولی بی‌نمازها را فاسق و بدکار می‌داند حتی ممکن است خودش هم قبلاً بی‌نماز بوده‌است. با سپرده «الحمدلله» مانع از آثار مخرب اعمال خیر و کمالاتمان شویم. یعنی همه خوبی‌ها از آن خدا و از طرف خداست.

حضرت فرمودند: اگر کسی فکر کند حتی از یک نفر بهتر است او مستکبر است. (در این رابطه بعدها بیشتر توضیح خواهیم داد).

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed