مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در مورد نوع رابطهمان با خانواده آسمانیمان عرض کردیم: ایشان نباید در حاشیه زندگی ما باشند بلکه باید در متن زندگی ما حضور داشتهباشند. اگر ایشان در رأس عشقهای ما نباشند هر عشقی ننگ بوده و به شکست منتهی میگردد.
بعد از زیارت بسیار مهم آل یاسین که بسیار هم توصیه میگردد به عنوان یک غزل عاشقانه با آن مأنوس باشید، دعای پر اهمیتی آورده شدهاست که میفرمایند: «اللهمّ انّی اسئلک أن تصلّی علی محمد نبی رحمتک و کلمه نورک...» مسئله نور امری است که باید به آن توجه ویژه داشت؛ «الله ولیّ الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النّور...» کسی که خدا را ولی خود بداند دائماً از تاریکی به نور منتقل میشود. «الله نورالسموات والارض...» در دعای مذکور حضرت حجه «عجل الله تعالی فرجه الشریف»، پیامبر «صلی الله علیه و آله» را نور معرفی میکنند. کسی که تحت تربیت خداست هر روز به نور نزدیکتر شده و به آرامش بیشتری میرسد و ضعفها و غمها و اضطرابها از وجودش زدوده میگردد. همین امر ملاک صحت ایمان و عبادات شخص میباشد. خداوند درباره قرآن میفرماید: «الر کتاب انزلناه إلیک لتخرج النّاس مِن الظلمات ألی النّور...»(ابراهیم/1) پس کتاب و رسول نور هستند و علامت نزدیکی صحیح به ایشان شادی و آرامش است. «... و أن تملاء قلبی نورالیقین...» یقین در انسان توانایی و بصیرت ایجاد میکند و نور نیازِ قلب است و هیچ بیماری شدیدتر از شک نیست زیرا قلب را تاریک میکند و اگر کسی مبتلاست باید خودش را به نور نزدیک کند. «... و صدری نورالایمان...» و سینه مرا از نور ایمان پر کن. «... و فکری نورالنیّات...» نیت و افکار نورانی هم دنیای انسان را میسازد و هم آخرت او را.
کسانی که هرگونه بدبینی و افکار منفی دارند، دچار نیتهای بد و اعمال نامناسب میگردد. دانشمندان میگویند از هر شصت هزار فکری که در روز به ذهن ما خطور میکند 40-45 هزارتای آنها منفیاند. فقط افراد قوی میتوانند از افکار منفی نجات بیابند. (مراجعه به مباحث دشمن شناسی، مهندسی آرزوها، مهندسی فکر و بحث آرزوها گردد.)
بعضیها دائماً افکار منفی تولید میکنند لذا هرگز زندگی آرام و شادی نخواهند داشت. باید تفکرات منفی را روز به روز کاهش دهیم. کسی که نگرش منفی دارد در هیچ یک از نقشهایش موفق عمل نمیکند و در همه چیز شکست میخورد. نیات خوب منجر به عمل نیکو شده و حتی اگر شخص موفق به عمل هم نگردد برای او ثواب منظور شده و در آخرتش مؤثر است. «نیت المومن خیر من عمله» نیت مؤمن از عملش بهتر است. البته این به شرط صداقت است.
کسی که عاشق شهادت است قطعاً در درونش به شهادت رسیده و هر لحظه آماده شهادت است و جانش را فدای معشوق مینماید. جان و مال، مربوط به مراتب پایین ما هستند که وقتی آنها را میدهیم حیات طیبه دریافت میکنیم. خیلی مهم است که انسان شک و اضطراب را از خود دور کرده و به نیات خیر برسد. «... و عزمی نور العلم...» عزم مرا از نور علم پر کن.
برای تقویت عزم و اراده باید اطلاعات را تقویت کنیم. کسانی که مسیر را به پایان نمیرسانند عزم قوی ندارند. درحالی که باید با سرعت نور، علم کسب کنند. کسانی که از ضعف به بنده گله میکنند اول از آنها میخواهم که برنامه بگیرند و اطلاعات خود را افزایش دهند و البته به وزان آن عمل کنند. «... و قوّتی نورالعمل...» و قدرتم را به نور عمل (افزون فرما) ما در هیچ مکتبی نمیبینیم که روح انسان را اینگونه باز کردهباشد.
قدرت زیاد از تمرین فراوان حاصل میگردد. جواد بودن، غفور بودن، ستاریّت و ... را باید تمرین کنیم تا اسم هر یک را دریافت کنیم. قرآن ما را به نظر به ملکوت دعوت کردهاست؛ «... اولم ینظروا...» ما واقعاً میتوانیم جنها و ملائک، بهشت و جهنم را ببینیم؛ «کلا لو تعلمون علم الیقین* لتروّن الجحیم...» (تکاثر/5و6) اگر به علم یقین برسید جهنم را حتماً خواهید دید...» کسی که چشمش باز شود اول جهنم را میبیند: «إن منکم إلا واردها...» هیچ یک از شما نیست مگر اینکه وارد آن میشود.
کسانی که بهشت و حوریان آن را میبینند قبلاً جهنم را دیدهاند. استاد ما میفرمودند: زمان تحصیل ما به ندرت طلبهای ملکوت را نمیدید.
بنابراین ما خیلی ضعیف زندگی میکنیم که با اهل بیت «علیهم السلام» و ملائکه الله رفت و آمد نداریم. امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» در ملکوت با برزخ رابطه خواهند داشت و انسانها به انسانیت میرسند و در حکومت اسلامی فعلی آماده چنین زندگیای میگردیم و ما این را مدیون امام امت «رضوان الله» و شهدا هستیم. استاد ما میفرمودند: این کار سختی نبوده فقط نیاز به تمرین داریم. ما باید خیالمان را تقویت کنیم و این اولین قدم در موفقیتهای خارجی است. خیال اولاً باید از افکار آلوده پاک شود، سپس تمرکز بگیریم. ما شاگردی را برای تجرد (خروج از طبیعت) آماده کرده بودیم او را خدمت آمیرزا جواد آقا بردیم و ایشان با یک اشاره او را به چنین قدرتی رساندند. متأسفانه ما خوابها و خیالاتمان را نمیتوانیم کنترل کنیم. آیندگان ممکن است به حدی پیشرفت نمایند که از نحوه زندگی ما تعجب کرده و ما را عقبمانده و ضعیف بپندارند.
دین باید از جانب خدا نورانی باشد و بصیرت الهی همراه داشتهباشد. «... و بصری نورالضیاء...» بصر غیر از چشم است چنانچه که گوش غیر از سمع است. «... و سمعی نورالحکمه» به سمع من نور حکمت بده. «... و مودّتی نورالموالاه لمحمد و آله علیهم السلام» و مودتم را نور موالات محمد و آل او «صلی الله علیه و آله» قرار بده.
عشق باید پاک باشد. همه انسانها عشق و دلدادگی دارند ولی هر کدام به مرتبهای عشق میورزند، یا به کمالات حسی، یا خیالی، یا وهمی و یا عقلی و فوق عقلی؛ فقط کسی عشقش پاک است که به فوق عقل عشق ورزیده و با آن عاشق کمالات پایینتر شود. کسی که عاشق «الله» نیست هیچ عشق پاکی ندارد. و قرآن او را فاسق میداند. کسی که به عشق «الله»، «خانواده آسمانی» و «جهاد» نرسیده باشد، عشقش به هر چیزی، آن کس یا چیز را هم محدود میکند. ظاهرش عشق و باطنش دشمنی است و برای این است که قرآن میفرماید: اینها روز قیامت از هم فرار میکنند. «مودت» ما باید به عشق خانواده آسمانی روشن گردد. اگر کسی عاشق اهل بیت «علیهم السلام» نباشد و به آنها در حاشیه علاقمند باشد عشقش فایدهای ندارد.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد
کسی که عاشق این خانواده شود میتواند انسانهای بیشماری را از عشق بهرهمند کند بدون اینکه نیازی به آنها داشتهباشد. چنین کسی از تحویل نگرفتن دیگران غصهدار نشده و از فقدان پدر و مادر و همسر و ... عقده نمیکند. ما معشوقها و محبوبهایی داریم که بینهایت فراتر از زمینیها به ما عشق میورزند و ما را سیراب میکنند. چه کسانی که از مهر پدر و مادر محروم بودند ولی از عشق خدا لبریز، و به شهادت رسیدهاند.
«جوان ناکام» که روی قبرها مینویسند درست نیست بلکه ناکام کسی است که به خدا و خانواده آسمانیاش نرسیدهاست و با اصلش پیوند برقرار نکردهاست.
حضرت میفرمایند: دل مرا به نور موالات نورانی گردان. کسی که دلداده محمد و آل محمد «صلی الله علیه و آله» گردید با ایشان پیوند میخورد و نسبت خانوادگی پیدا میکند.
یکی از مراجع عظام کربلا نقل میکردند: علماء رسمی دارند که هر جا مجلسی به نام اهل بیت «علیهم السلام» برگزار میشود ایشان چند دقیقهای از باب تعظیم شعائر الهی در آنجا حضور مییابند در یکی از این هیئات، شخصی به نام «شیخ علی» که از تجار کربلا بود چند ده سال به عنوان آبدارچی خدمت میکرد. کسی از من خواست که در هنگام احتضار «شیخ علی» بالای سر او برویم. ایشان کسی را نمیشناخت ک تا پیش پای او از جای برخیزد، ناگهان از جا برخاست و به یکایک معصومین «علیهم السلام» سلام داد و خوشامد گفت و سپس دراز کشید و از دنیا رفت. هر چهارده معصوم «علیه السلام» در هنگام تولد ایشان به بهشت بر بالینش حضور یافته و در آن سو انبیاء و ملائکه الله منتظر او هستند. ما هنوز عاشق اهل بیت «علیهم السلام» نشدهایم و تا زمانی هم که این اتفاق نیفتد ما در جهنم هستیم. ما باید بررسی کنیم که چه بخشی از وجودمان را به این بزرگواران فروختهایم. ما باید از امام زمانمان بخواهیم که ما را خریده و به چادرش ببرد. چنین افرادی در هر موقعیتی بهترین میشوند، چون منیّت نداشته و به عشق پایدارشان تکیه داشته و به همسر و فرزند و سایرین به عنوان فرزند اهل بیت «علیهم السلام» مینگرد و با ایشان معامله میکند و به عشق آنها به دیگران خدمت میکنند و آنها هم میپذیرند. کسی که وظایفش را نسبت به همسر با عشق به امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا «سلام الله علیها» انجام میدهد نتیجهاش را هم ایشان به او میدهند.
اگر سلمان به درجه «منّا اهل البیت» رسید برای این بود که او اهل بیت را از خود دانستهبود. اگر ما خودمان را از امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» بدانیم راحت برای او هزینه میکنیم. اگر غیر از این باشد همه طرفشان را شخص مقابلشان دانسته و دائماً در حال تلافی و مقابله هستند و نتیجه این میشود که 95% طلاقها بچهگانه هستند.
کسی که باید محبت ببیند تا محبت کند هنوز گدای زمین است. اگر خودمان را از اهل بیت «علیهم السلام» بدانیم اهداف ایشان، اهداف درجه یک زندگی ما میشود، یعنی آرمان ما، آرمان امام زمانمان میشود که حضرت ظهور کرده و هیچ ظالمی وجود نداشتهباشد؛ «... اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله...» با این آرمان است که انسان به راحتی قلم میزند و هزینه میکند تا موانع ظهور برطرف شود. همه به اهل بیت «علیهم السلام» ملحق گردند. امام هادی «علیه السلام» میفرمایند: هرگاه با ما سخن میگویید به ما بگویید که دوست دارید همه دنیا ما را بشناسند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد