مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
روح دائماً در حال شکلگیری است و هر صورتی که در پایان عمر پیدا کند با همان صورت وارد برزخ میگردد. همانطور که دنیا کودکان متولد شده را متناسب با شرایط خاص خود ارزیابی و محاسبه کرده و بازتاب نحوه حرکتشان در رحم را به ایشان باز میگرداند آخرت هم افراد را محاسبه و ارزیابی کرده و جزا میدهد. لذا هر نفسی به محض وفات از دنیا و تولد به برزخ محاسباتش آغاز میگردد. «من مات فقد قام قیامته»
انواع تولدها به برزخ دقیقاً مانند تولدهای دنیایی است. بعضیها سالم متولد شده و تمام قابلیتها را متناسب با بهشت در نفس خود ایجاد کردهاند فلذا بدن برزخی سالم دریافت میکنند. برخی بیمارند و باید به نسبت تعداد، نوع و شدت بیماری در برزخ رنج درمان را تحمل کنند. گناهان اعم از حقالله و حقالناس و انواع آنها هر کدام جداگانه بررسی میگردند. حقالناس ممکن است فردی، اجتماعی، مادی و معنوی و ... باشد.
جنین در رحم مادر زندگی بسیار سادهای دارد ولی به محض تولد باید میلیونها تجهیزات با خود به همراه آوردهباشد. در تولد به برزخ هم نفس باید تجهیزات فراوانی در دنیا کسب کردهباشد تا بتواند از امکانات پیچیده و زیبایی بیانتها و عظمت برزخ برخوردار گردد. کاخها، دانشگاهها، حوزههای علمیه، شرایط و وسایل زندگی آنجا بینهایت پیچیدهتر از دنیاست.
در حرکت به سمت آخرت ما نیاز به آینهها و ملاکهایی داریم که دائماً خودمان را در آنها دیده و مورد ارزیابی قرار دهیم. ما واقعاً یک لحظه تحمل عذابها و رسوایی جهنم را نداریم. اگر میخواهیم از فشار قبرمان آگاه شویم میزان فشار بر نفسمان را ملاک قرار دهیم. فشارهایی که نفس نباید داشتهباشد اگر به آنها مبتلا باشد یعنی فشار قبر خواهد داشت و فشارها و دغدغههایی هم که حق است اگر نفس نداشتهباشد محصول آن فشار قبر است. دغدغههای حق، تولید شادی و آرامش میکنند. بعضی فشارها مانند فشار ناشی از حسادت سوء ظن، تکبر، مقایسه و رقابتهای بیجا و ... تولید فشار قبر میکنند مگر اینکه شخص توبه کرده و خود را اصلاح نماید. در قرآن ملاکهایی وجود دارد که ما میتوانیم دائماً خودمان را محک بزنیم که برخی را بیان کردهایم.
ما باید نسبتِ بین خودمان و الله، خودمان و خانواده آسمانی را بسنجیم. انسان همیشه به دنبال افزایش قدرتش میباشد تا آنجا که هر چه اراده کرد تحقق یابد. برای همین است که بهشت او نهایت ندارد و در این بهشت هر چه اراده میکند مانند اراده حق تعالی، تحقق مییابد. البته به فرمایش امام کاظم «علیه السلام» بهشت پاداش بدنهای مؤمنین است و آنچه که شایسته انسان است سلطنت در بهشت و قرب حق تعالی است. امام صادق«علیه السلام» : «مَن أحبّ أن یعلم ماله عندالله فلیعلم مالله عنده الخبر» هر کس دوست دارد که بداند چه نسبتی با الله دارد پس باید بداند که الله در نزد او چه جایگاهی دارد. (از مهمترین ملاکهای ارزیابی خود).
نهایت خسرانِ دنیایی انسان، مثلاً از دست دادن میلیاردها تومان پول میباشد، ولی خسرانِ آخرتی تلف شدن نفس است؛ «... خسروا أنفسهم...» در مورد نفسی است که قرار بوده مانند پیامبر و مظهر خدا شود ولی اینچنین نشده و فرصت دیگری ندارد. کسی که با بهشت تطبیق ندارد حسرتی غیر قابل توصیف گریبان او را میگیرد. حضرت میفرمایند: اگر این حسرت را بین بهشتیها تقسیم کنند هیچ لذتی از بهشت نمیبرند.
فعالیتهای انسان در چهار بخش حس، خیال، وهم و عقل، باید سوخت پرواز فوق عقل و انسانیت را تأمین کند؛ ولی اگر او برعکس عمل کند، خود جاودانهاش را برای تقویت بخش حیوانی میسوزاند.
جنین هر چه از مادر میگیرد را تبدیل به اعضا و جوارح کرده و از هیچ عضوی در رحم استفاده نمیکند؛ یعنی اصلاً در آنجا کاربرد ندارد، بلکه تمام استعدادها را برای دنیا ذخیره میکند. بعضی انسانها چهاربخش پایینی را میسوزانند تا ملحق به خانواده آسمانی گردند؛ اما بعضی دیگر بخش فوق عقلشان را میسوزانند تا از خانواده آسمانی خود دور شوند؛ یعنی سبکی را برگزیدهاند که به خودی خود آنها را از الله و خانواده آسمانیشان دور میکند. البته نعمتهای این چهاربخش خیلی هم مطلوب است ولی به شرط اینکه از آنها علیه صاحب نعمت استفاده نشود. سبک و شیوه درست این است که اصل را بخش فوقعقل قرار دهیم و بخشهای دیگر را در جهت رشد و پرواز فوقعقل اختصاص دهیم.
منزلت خدا و خانواده آسمانی در نزد ما از نوع انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتار ما معلوم میگردد و میزان شادی و آرامش ما محصول سبک زندگیمان است. تمام تجهیزات جنین کاملاً حقیقی بوده و دارایی او میباشند. ما هم برای آخرت باید قدرت و کمال حقیقی کسب کردهباشیم.
قیمت فرد تابع دو چیز است؛ «معرفت و عمل» علم، دانستن است ولی معرفت باور جزئی و ضمناً قلبی است یعنی علم با شخص یکی شده و منشأ اثر است مانند مرده شور که میداند مرده به او کاری ندارد و علمش باور قلبی او شده لذا معرفت داشته و عملاً از مرده نمیترسد. معرفت یعنی اینکه ما فرزندیِ محمد و آل محمد «صلی الله علیه و آله» را باور کنیم.
ما یک سلسله وظایفی داریم که اگر آنها را انجام دهیم به ایشان ملحق میشویم.
بچههایی که در دنیا سقط میشوند به بهشت رفته و در آنجا دلشوره ملحق شدن والدین به ایشان را دارند زیرا آنها واسطه بهشتی شدن پدر و مادر هستند. در روایت داریم: اینها شفیع پدر و مادر هستند و حتی با ظرف آب به دنبال والدین میگردند که مبادا آنها تشنه باشند. این عاطفه محدود حیوانی است که شخص به دنبال والدین خود میگردد. حالا دقت کنید که وجود اصلی ما از خانواده آسمانیمان است و با تولد از مادر زمینی در واقع به دنیا میآییم نه اینکه به وجود میآییم. ما که اینقدر نسبت به والدین زمینی خود حساس و علاقمندیم باید به حکم عاطفه انسانی و فطریمان به دنبال یافتن اصل، ریشه و خانواده حقیقیمان باشیم و به ایشان محلق گردیم.
دانشمندی از اهل تسنن به من گفت: حس زیبایی نسبت به اهل بیت «علیهم السلام» دارد، این چگونه حسی است؟ وقتی ماجرای خلقت و اولین مخلوق و دَمِشِ روح الهی و ... را به او گفتم به شدت به شوق آمدهبود و شادمانی میکرد.
وقتی عشق به این خانواده وارد چرخه زندگی انسان میشود آن را زیر و رو میکند. خیلی مهم است که انسان در هیچ حالتی خودش را تنها نبیند.
در صحنه قیامت خانوادهمان به دنبال ما میگردند تا دستمان را بگیرند البته به شرط اینکه ما خودمان را به آنها برسانیم لذا باید سبک زندگی به گونهای باشد که این امر تحقق یابد.
انسان وقتی به نسبت خانواده آسمانی با خودش، معرفت پیدا کرد باور میکند که روح جاودانه و بینهایت طلب او اصلی غیر از والدین زمینی دارد. بعد از باور باید وارد عمل شویم، البته هر عملی منجر به کسب روح سالم نمیگردد هماطنور که هر عملی در رحم مادر منجر به تولد سالم نمیگردد. جنینهای ناقص و معیوب و بیمار هم در رحم فعالیت کردهاند ولی فعالیت و عملشان مناسب نبودهاست. خیلیها در دنیا عمل خیر انجام میدهند ولی با نیش زدن به دل دیگران عملشان را از بین میبرند. بیشترین کسانی که به جهنم میروند به خاطر زبانشان است.
امام رضا «علیه السلام» در پیامی که توسط حضرت عبدالعظیم «علیه السلام» به شیعیان میدهند آفتها را خیلی خوب بیان میکنند. ایشان میفرمایند: به شیعیانم سلام برسانید و بگویید که مواظب باشید همدیگر را با زبانتان ندرید، چنین کسی را من هم نفرین میکنم. کسی که همه باید در برخورد با او مواظب باشند و بترسند که مبادا چیزی به او بربخورد و دیگران را بدرد، درنده و هار است. امام چنین شخصی را نفرین میکند و میفرماید: ولایت من هم به درد او نمیخورد. کسی که امام او را بیرون کند در واقع خدا او را بیرون کردهاست.
کسی که تلخ و نامبارک است به درد اعضای خانواده نمیخورد. لذا حضرت میفرمایند: بهترین شما کسی است که برای خانواده بهتر باشد. بعضیها به حدی در خانواده مبارک هستند که کسی از افراد خانواده تحمل نمیکند او دو ساعت از منزل بیرون باشد. کسی که میتواند دیگران را اذیت کند خیلی نامبارک است.
خانواده آسمانی نمیتوانند ناراحتی فرزندشان را تحمل کنند، چنانچه افراد حاضرند خودشان آزار ببینند ولی تحمل آزار دیدن فرزندشان سختتر است. ما باید کاری کنیم که دل امام زمان «علیه السلام» و مادرمان فاطمه زهرا «سلام الله علیها» برای ما تنگ شود. ما باید با یکایک معصومین «علیهم السلام» رابطه شخصی و ویژه برقرار کنیم. بعضی به حدی عُرضه دارند که علاوه بر معصومین «علیهم السلام» با مادران ایشان، امامزادگان و ... رابطه خاص و ویژه برقرار مینمایند. هر یک از سورههای قرآن را می شناسند زیرا با هر کدام جداگانه عشقبازی کردهاند.
کسی که در خیال، قدرت عشقبازی ندارد در عالم خارج هم نمیتواند چنین توفیقی پیدا کند. برای عشقبازی خارجی باید خیال عاشقانه را تقویت کرد. چنانچه که خیالهای آلوده نهایتاً انسان را به گناه میکشند. کسی که قصد دارد امام زمانش را ببیند اول باید در خیال عشقبازی کند. قهرمانانی که مدال گرفتهاند سالها در عالم خیال چنین روزی را تصور کردهاند. کسانی که قصد پزشک شدن، مهندس شدن، بازیگری و ... را دارد سالها خودشان را در چنین وضعی تصور کردهاند.
علامت اینکه یک نفر به سمت خانواده آسمانی راه افتاده این است که خیالش فعال شدهباشد. شاعران و مداحها از جمله کسانی هستند که خیالهای عاشقانه را فعال میکنند. چهقدر در ادبیات جهان فراوان است داستانهایی که در وصف معشوقهای ندیدهاست از جمله خسرو و شیرین، وامق و عذرا و ... که به هم نرسیدهاند ولی چه ماجراهایی که نداشتهاند.
شخصی میگفت: من با هیچ یک از معصومین «علیهم السلام» نمیتوانم رابطه برقرار کنم و وقتی فکر میکنم که چه جنایتهایی در حق ایشان کردم توانِ مغازله از من گرفته میشود؛ به او گفتم: این حرف شیطان است، هیچ پدر و مادری وقتی فرزندشان به سوی آنها باز گردد او را از خود نمیرانند و قهر نمیکنند هرچند کار بسیار بدی هم کردهباشد.
وقتی خیال فعال شود انسان قدرت پیدا میکند. بدون خیال عاشقانه به عمل قدرتمند و با اخلاص نمیرسیم.
شخصی تعریف میکرد: به خانه خدا که مشرف شد از خدا خواست امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را ببیند یا لااقل کسی را بفرستد که به او بگوید چگونه خدمت حضرت برسد؟ ناگهان حضرت را مشاهده کرد که سه قدم با او راه رفتند در قدم اول فرمودند اخلاص در عمل، در قدم دوم و سوم هم هر کدام یکبار فرمودند اخلاص در عمل و رفتند.
همه بدبختی ما از ضعف در عمل است. کسی که هدفی دارد درست است که در خیال به آن میپردازد ولی برای تحقق خیالش به سالها تمرین و ممارست نیاز دارد.
ما باید چهاربخشمان را قال گذاشته و به خدا بپردازیم. تا زمانی که به خدا و اهل بیت «علیهم السلام» میگوییم وقت نداریم از حرکت و رشد خبری نیست.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد
سلام . خیر ببینید انشالله مطلب بسیار زیبا و کارگشایی است به شخصه علاقه فراوانی به مطالعه و چنین موضوعات فرامادی دارم.
<p>سلام علیکم سپاسگزاریم از لطف شما . موفق و مؤید باشید .</p>