مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در بحث خانواده آسمانی، قاعدهای را بیان کردیم که نشاندهنده میزان موفقیت ما در برقراری ارتباط با ایشان میباشد.
به طور معمول برای افراد مهم است که چه جایگاهی نزد خانوادهشان، محل کار و جوامع مختلف دارند. اشخاص گاهی دهها سال برای کسب منزلت در خانواده و فامیل، محله، محل کار، شهر و یا کشورش تلاش مینمایند. «علاقه به مقبولیت» در ذات انسان است. گاهی کار بعضیها در اثر عدم مقبولیت به خودکشی هم میانجامد. چنین فردی ممکن است نزد همه اطرافیان محبوب باشند ولی همین که مثلاً همسرشان نسبت به او اظهار بیعلاقگی بنماید احساس بدی پیدا میکند و خود را شکست خورده مییابند. از آن بدتر اینکه بجای یک نفر چندین نفر و یا اگر مشهور باشد در اثر لغزش و اشتباهی ممکن است میلیونها انسان از او متنفر شوند.
در همه آن موارد سخن از زمین و خویشان زمینی است. تصور کنید که حضرت زهرا،حضرت زینب «سلام الله علیها» و حضرت عباس «علیه السلام» و ائمه اطهار «علیهم السلام» چه نظری نسبت به یکایک ما دارند زیرا ایشان همه مارا میشناسند. امام زمان «علیه السلام» تک تک ما را شناخته و با هر کدام راه خاص و رابطهای دارند.
شخصی در حرم امام رضا «علیه السلام» تعجب میکند که چگونه حضرت با همه زوّار رابطه دارد اما شب در عالم خواب میبیند که مقابل هر زائری امام رضایی نشستهاست. یعنی وقتی با خدا و معصوم حرف میزنیم صدای ما بین میلیونها نفری که با خدا حرف میزنند گم نمیشود. همه مردم به طوری فطری چنین شهودی را دارند. در واقع فطرتاً شهود دارند که حضرت از حالشان مطلع است. با اینکه حضرت از دنیا رفتهاند ولی وسعت روح دارند و هر کس از هر جایی که ایشان را بخواند حضرت برایش فرقی نداشته و اجابت میکنند.
شعر از «شَعر» به معنای مو گرفته شده و «شعور» به معنای ظریف است. شعور غیر از تعقل است و به دقتِ ظریف، گفته میشود. شعر هم حکایت از بینش لطیف و ظریف سراینده آن دارد. خیلی مهم است که برخی از غیر مسلمانان در وصف امیرالمؤمنین «علیه السلام» شعر بگویند.
ائمه «علیهم السلام» همه جا حضور دارند و این موضوع فطرتاً ادراک میگردد. همه اعمال افکار و خیالات ما در نزد معصومین «علیهم السلام» معلوم است و همه آنها زوایای وجودی ما را میشناسند و به هر کدام از ما خیلی عمیقتر از خودمان آگاهی دارند. هر کس نزد یکایک معصومین «علیهم السلام» و اولیاءالله پروندهای دقیق دارد. کسی که قیمت خودش در دستش است، نگاه ایشان برایش خیلی مهم است نه تنها ایشان بلکه حتی اینکه نزد شهدا چه رتبهای دارد هم برای او اهمیت دارد. کسی که قیمت خود را نمیداند به شدت دچار خسران است.
کسی که قیمت خود را میداند اگر لغزشی از او سر بزند بینهایت از محضر خدا و معصومین «علیهم السلام» صدیقین و شهدا و ... شرمنده میگردد. بعضیها از شدت شرم جان میدهند. چنین شخصی هنگامی که کارهای خیر و عبادت هم انجام میدهند از اینکه در محضر ایشان است بسیار خوشحال میباشد.
فرض کنید شما هم توفیق داشتهباشید که حضور آنها را رؤیت کنید، چه حالی به شما دست داده و چه واکنشی نشان میدهید؟ این درک بخصوص در حال عبادتی مانند نماز اول وقت برای ما بسیار سازندگی دارد. کسی که از این ادراک محروم است خود حقیقیاش را نمیشناسد و کسی که دچار غفلت از حضور میشود در حقیقت از خودش غافل گشتهاست.
خداوند بسیار به ما تذکر داده است که همه ما را میبیند. کسی که این باور را دارد رفتار و اعمالش را با دقت و ظرافت کنترل میکند. بعضیها از صبح تا شب بارها در آینه نگاه میکنند تا سر و وضعشان را کنترل کننند که مبادا نامناسب باشد، این افراد باید توجه داشتهباشند که لحظه به لحظه در محضر خدا و معصومین«علیهم السلام» هستند و باید مراقب اعمال و افکارشان باشند. باید این حس را در خودمان ایجاد کنیم در غیر اینصورت در برزخ متوجه این امر میشویم. أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى
بعضیها وقتی جایی میهمان هستند خیلی مؤدبند و به آنها که تعارف میکنند اظهار بیمیلی میکنند ولی خودشان را در بین خانواده نشان میدهند آن گاه که اگر چیزی به آنها نرسد یا دیر برسد رفتارهای نامناسب انجام میدهند ولی در بین غریبهها اهل پرستیژ هستند، در صورتی که در دین تعارف کردن مذمت شدهاست. پیامبر «صلی الله علیه و آله» ظرف شیری را به عایشه دادند تا به دوستانش بدهد و همگی از آن بنوشند یکی از ایشان گفت: میل ندارد. حضرت فرمودند: گرسنگیات را با دروغ جمع کردی. تعارف، دروغ و گناه کبیره است. بعضیها منافقانه به دیگران تعارف میکنند و قلباً مایل نیستند.
کسی از امیرالمؤمنین «علیه السلام» دعوت کرد، حضرت به سه شرط قبول کردند که اولاً بخاطر او به زن و بچهاش سخت نگیرد، ثانیاً هر چه دارد از او دریغ نکند و ثالثاً برای پذیرایی از او از بیرون منزل چیزی تهیه نکند. بعضیها برای میهمان کردن دیگران خیلی دچار تکلف میگردند. اشکالی ندارد که شخصی غذای خود را برداشته و به منزل بستگان رفته و با هم میل کنند هم دیدار کردهاند هم صاحبخانه را به زحمت نیانداختهاند، یا اینکه میهمانی را ساده برگزار کنند. بعضی میهمانیها که رقابت و خودنمایی، حرام هستند.
سر سفره که مینشینیم باور کنیم که خدا و معصومین «علیهم السلام» ما را میبینند؛ «ألم یعلم بأنّ الله یری»(علق/14) آیا نمیداند که خدا او را میبیند؟ انسان نباید بیحیا سر سفره بنشیند. شخص باید همه جا این حیا را داشتهباشد تا مبادا حق کسی را خورده و زرنگی داشتهباشد تا دیگران را عقب انداخته و خودش جلو بیفتد بعضیها وقتی به رختخواب میروند تا زمانی که خواب بروند با چندین نفر دعوا میکنند و بعضیها در این زمان به عشقبازی با خدا و معصومین «علیهم السلام» میپردازند. اینها خیلی با هم فرق دارند. بعضیها حالی که در هنگام خواب با «الله» دارند به عمر میلیونها نفر میارزد.
ملاک منزلت در پیشگاه خدا را از علی «علیه السلام» نقل کردیم که از جایگاه خدا در نزد او معلوم میگردد به این صورت: «... فانّ کلّ من خیِّر له امران، امر الدّنیا و الآخره فاختار امر الآخره علی الدّنیا فذلک الذی یحبّ الله و من اختار امر الدنیا و فذلک الذی لا منزله لله عنده» کسی که بین دو کار مختار شود، کار دنیا و کار آخرت، اگر کار آخرت را اختیار کند پس او کسی است که خدا را دوست دارد و کسی که کار دنیا را برگزیند چنین شخصی نزد خدا منزلتی ندارد.
ملاک بعدی را در این حدیث از امام صادق «علیه السلام» مییابیم: «لا یمحض رّجل الایمان بالله حتی یکون الله احبّ الیه من نفسه و ابیه و امّه و ولده و اهله و ماله و من الناس کلّهم» ایمان کسی خالص نمیشود مگر اینکه خدا برای او از خود، پدر، مادر، فرزندان و خانواده و مالش و از همه مردم محبوبتر باشد. البته آیه 24 سوره توبه همراه خدا، معصوم و جهاد را هم آوردهاست. کسی که خجالت میکشد در حضور مردم نماز خوانده، یا حجاب خود را رعایت کند معلوم است که مردم برای او اهمیت بیشتری دارند.
هر کس میخواهد بداند در آسمان چهقدر قیمت دارد باید بنگرد که آسمان چه قیمتی نزد او دارد. چنانچه میزان نفوذ او در غیب، به میزان نفوذی است که غیب در او دارد. معصوم به خواب کسی میآید که معصوم در قلبش باشد. انسان فقط معشوقهایش را در خواب میبیند. خواب یعنی باز شدن خیال، لذا باید طهارت پیدا کند و عکس آنها بر دلش بیفتد تا در عالم خواب موفق به دیدار ایشان گردد. انسان باید در آسمان خوش سابقه باشد یعنی آنجا انسان را بشناسند. کسی که میگوید: «بابی أنتم و أمّی و نفسی و أهلی و مالی و ...» اگر واقعاً راست بگوید، یک شبه ره صدساله را طی میکند مانند شهداء که امام در وصفشان فرمودند: در شادی وصول و قهقهه مستانهشان «عندربهم یرزقونند» غیب مانند زن عفیفی است که برای هر محرمی به میزان محرمیتش، کشف حجاب میکند. کسی که هنوز با غیب محرم نشده، نمیتواند به محرمیت دیگران اعتراض کند چون خودش کوتاهی کردهاست. قاعده دیگر در این روایت است: «من احبّ لقاء الله سبحانه سلا عن الدّنیا» کسی که لقاء خدای سبحان را دوست دارد، از دنیا فاصله میگیرد.
البته اسلام نمیگوید مال و فرزند و همسر و سایر خویشان را دوست نداشتهباشید بلکه اتفاقاً کسی را به خدا نزدیکتر میداند که اینها را بیشتر دوست داشتهباشد و به دیگران بیشتر محبت میکند (حضرت فرمودهاند: از ما اهل بیت نیست کسی که جمع مال را دوست نداشتهباشد البته از راه حلال) اما نکته مهم این است که این محبت از خدا بیشتر نباشد و ضمناً از معصومین و جهاد در راه خدا به تصریح آیه 24 سوره توبه هم بیشتر نشود. این موضوع به سابقه ربطی ندارد. یک نفر میتواند توبه کرده و فوری دنیا را طلاق دهد یعنی عشق خدا را در اولویت قرار میدهد و سایر چیزها را با این عشق مدیریت میکند. کسی که به سفر میرود بیشترین تدارکاتش برای مقصد است نه بین راه، البته در بین راه هم هزینه میکند ولی اصل هزینهها را به مقصد اختصاص میدهد. انسان باید به امکانات دنیاییاش رنگ آخرتی بدهد.
به حضرت رسول گفتند: همه گوسفندی را که ذبح کرده بودید، دادیم فقط دستش ماند، حضرت فرمودند: «ما عندالله باق و ما عندالله ینفد» همهاش ماند و فقط دستش رفتهاست.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد