مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
انسان در پیوند با خانواده آسمانی از قیمت حقیقی برخوردار میشود. شرافت این خانواده به حدی بالاست که با انتساب به ایشان شخص نیاز ندارد از جایی کسب شرافت بنماید، کمااینکه انسان با الله نیاز به شرافت دیگری ندارد؛ «کفی بی عزاً ان اکون لک عبداً و کفی بی فخراً ان تکون لی ربّاً...» همین عزت برای من بس که بنده تو باشم و این افتخار برای من بس که تو پروردگار من باشی! کلمه «بَس» یعنی کفایت کردن در زندگی ما بسیار نقش دارد. در قرآن آمده: «آلیس الله بکافٍ عبده» آیا خدا برای بندهاش کافی است. بشر گاهی نیازهایی را احساس میکند که کاذب هستند و اگر کاذب نباشند هم چندان مهم نیستند که جای نیازهای حقیقی قرار بگیرند زیرا در این صورت فضای نیاز به غیب و آسمان را اشغال میکنند.
گاهی شیطان به حدی بر روی نیازهای پایینی انسان تمرکز کرده و انسان را به آن سمت سوق میدهد که انسان از بخش حقیقی خودش غافل میشود و فراموش میکند که نسبت به ابدیتش چه قدر فقیر است و شاکله او از شدت بی تناسبی به حیات ابدی و جهان اخرویاش به شدت وحشتناک است. چنین فردی اصلاً متوجه بی شباهتی به خانواده آسمانیاش نیست. گاهی اوقات مشکلات به حدی انسان را مشغول میکنند که دیگر اصلاً دغدغه آخرت را نداشته و تدریجاً به حالت بیماری عادت میکند. و با موجهه با این آیه: «یوم لا ینفع مال و لا به نون الا من آتی الله به قلب سلیم» قلب خود را ارزیابی نمیکنند. در این صورت حتی افراد مذهبی دغدغههایشان حیوانی است و دغدغه اصلی شان آسمانی نیست.
هر فقدان پایینی یک دارایی بالایی محسوب میشود و غالباً افراد متوجه این موضوع نیستند. افراد بزرگ معیارشان آسمان است لذا متواضع بوده و انتقاد را به راحتی پذیرفته و سعی در برطرف کردن ضعفهایشان دارند و دائماً سعی در توجیه اشتباهاتشان ندارند. به حدی از کمالات برخوردارند که ضعفها و کمبودهای مادی آنها را کوچک نمیکنند. «الله»، کمال بی نهایت است و به ما عزت بی نهایت میدهد؛ «آلیس الله بکافٍ عبده» «ایاک نعبد و ایاک نستعین» «حسبی الله و کفی...» ما داراییهای حقیقی مان را نادیده میگیریم که برای امور پایینی اینقدر به هم میریزیم. تا حقیقت آسمان را نفهمیم متوجه معنای حدیث پیامبر «صلی الله علیه و آله» که فرمودهاند: «من بکی علی الدنیا دخل النار» نخواهیم شد. همچنین حضرت فرمودند: کسی که مراء کند از شفاعت ایشان محروم میگردد، حتی اگر حق با او باشد. سفارش مرحوم آیت الله مجتهدی که فرمودند: «این نیز بگذرد» را همیشه پیش روی خود قرار دهیم. انسان چقدر باید کوچک باشد که گذشته و آینده نیامده اش بتوانند او را محزون و نگران کنند. این افراد نمیتوانند به الله تکیه کنند. بدبختی این است که ما مراتب مختلف کمال را نمیتوانیم از هم متمایز کنیم لذا به کمالاتی افتخار میکنیم که افتخار نیستند و از کمال حقیقی غافل میشویم. به همین دلیل است که ما از تربیت خود، فرزندان و مخاطبینمان عاجزیم. حقیقتی که قابل افتخار است فوق عقل است نه پایین تر از عقل. قدرت گرفتن از بخشهای پایینی به تصریح آیات قرآن شرک است. لذتهای پایینی در صورتی اشکال ندارند که ما را از بالا غافل نکنند. ما باید عزت، شوکت و قدرتمان را از خانواده آسمانی مان دریافت کنیم. اساساً ساختار اینگونه است مانند تشنگی که فقط با آب و سایر نوشیدنیها تأمین میشود. کسی که گرفتار کمالات پایینی میشود در واقع مرکز عزت و قدرت را از دست داده است. انسان مشرک مانند اتومبیلی است که بنزینش خالص نیست و تولید آلودگی میکند و اجازه نمیدهد شخص به آسمان راه پیدا کند، عبادات شخص با ریاء همراه شده و گرفتار تأیید یا تکذیب دیگران میشود.
ممکن است در جامعه فرد بزرگی باشد ولی این بزرگی وهمی و خیالی است و نزد افراد توهم زده جایگاه دارد. مثلاً کسانی که صاحب مقام هستند مورد توجه و محبوب کسانی هستند که مقام زده و توهمی هستند. افرادی هستند که با بسیاری از مقامات مملکتی عکس دارند تا نشان دهند که شخص مهمی هستند. البته رشد در کمالات پایین و لذتهای پایینی در صورتی پسندیده است که شخص در قید آسمان باشد، در غیر این صورت مصیبت است. کسی که حقیقتاً میخواهد به قدرت، شادی و عزتش افزوده شود باید حجم شرکهایش را کم کرده و به اخلاص نزدیک گردد. اخلاص یعنی خدا را در همه کارها ملاک قرار دادن و در همه ارتباطات، انتخابها، رفتار و چینشهای فکری فقط الله را در نظر گرفتن است. در آسمان افراد مشرک و توهم زده جایگاه ندارند. کسی که نمیتواند با امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» شاد شود هرگز به ایشان راه پیدا نمیکند. مرحوم فشندی در جمکران وقتی برای حضرت ظرف آبی میبرند حضرت میفرمایند: شیعیان به این مقدار هم به من توجه ندارند. این جمعیت به خاطر من نیامدهاند بلکه برای حاجاتشان آمدهاند. واقعاً چند نفر دعا میکنند و ذکر می گویند که خدا خودش را به آنها بدهد و غیر او را از ایشان بگیرد؟ «... انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبّائک حتی لم یحبّوا سواک» «تو کسی هستی که دیگران را از دلهای محبانت زدودی تا آنها را نخواهند. قیمت انسان به لذت نهایی اوست و اینکه دلخوشی او به چیست. هر کس دلخوشی ای دارد: «کلّ حزب بما لدیهم فرحون» خانمی که همسر دیوگونه ای دارد میگفت تنها دلخوشی من زمانِ اذان است و خوشحالم از اینکه الله و اهل بیت «علیهمالسلام» را دارم. این دارایی است. مصیبت جایی است که انسان از نداشتن چیزی دچار غفلت میگردد. بعضیها در صورتی که بخشهای پایینی آنها تأمین باشد معنویتشان هم فعال است مثل اینکه برای این افراد خدا مرده است. تا این شرکها را از وجودمان پاک نکنیم به موفقیت حقیقی نمیرسیم و هر قدر هم رشد کنیم و عناوین علمی و اجتماعی کسب کنیم از خدا دورتر میشویم و قساوتمان افزایش مییابد. کسی که از خدا دور است چنان از کودک عزیز روان غافل میشود که رشد و سلامت او را در نظر نگرفته، دائماً زشتیها و عیوب افراد را میبیند و از میلیونها کمال و خوبی انسانها غافل میگردد. علی «علیهالسلام» میفرمایند: اگر آنچه را که در غیب است و من می دانم، شما میدانستید به هیچ وجه به کسی مشغول نمیشدید. در این صورت عیبها و ضعفهای کسی را نمیدیدیم. علی «علیهالسلام» میفرمایند: «الافتخار من صغر الاقدار» افتخار به امور پایینی و داراییهای آن از کوچکی قدر انسانهاست. چه بسا افرادی که با بالا رفتن سطح ثروت و تحصیلات از خدا احساس بی نیازی کرده و هیأت و مسجد و حرم و ... نمیروند.
زیرا جیفه پیدا کرده و به آن مشغول شدهاند. در حدیث دیگر حضرت میفرمایند: «من صَنَعَ شیئاً للمفاخره حشره الله یوم القیامه آسوده» کسی که کاری را برای فخرفروشی انجام دهد خدا او را روز قیامت روسیاه محشور میکند. کسی که به هدفش نرسد و رسوا گردد را روسیاه می گویند. کسی که بخواهد به امور پایینی مفتخر شود و از آنها کسب عزت کند مفتضح میشود. اهل بیت «علیهمالسلام» باطن افراد را میدیدند و اصلاً بروی آنها میآورند. کسی نقل میکرد که در خدمت مرحوم علامه بوده که شخصی با ایشان روبوسی میکند که دهانش پر از نیزه و چاقو بوده و تا خواستم فریاد بزنم علامه اشاره کردند سکوت کنم. شخصی تعریف میکرد: اینگونه ایمان آوردم که وقتی شراب خورده و به شدت مست بودم با عالِمی مواجه شدم ایشان مرا در آغوش گرفته و بوسید و اصلاً به روی من نیاورد که بوی گند شراب میدادم و حتی صورتش را نجس کردم. با این برخورد شخص روحانی من احیاء شدم. متأسفانه بسیاری از افراد دیگران را به خاطر گناه ملامت میکنند در صورتی که در روایت داریم انسان کسی را برای گناهش سرزنش نمیکند مگر آنکه خودش مبتلا میشود. مواظب باشیم با هیچ چیز حتی امور مقدس به دیگران فخر نفروشید. بندگان خدا، خودِ خدا هستند؛ «هو اَنت» «هو رسول الله» «هو انت» خدا بندهاش را خودش میداند چرا که وقتی تقاضای قرض الحسنه به بندگان خدا مینماید میفرماید: «من ذا الذی یقرض الله قرضاً الحسناً...» خدا به قدری بندگانش را دوست دارد که عزیزترین آفریدهاش یعنی پیامبر «صلی الله علیه و آله» را به سوی مردم میفرستد و در برابر آزار آنها دستور صبر میدهد. پیامبر «صلی الله علیه و آله» وقتی وارد مکه شد همه از جمله ابوسفیان توقع انتقام داشتند ولی حضرت فرمودند: «الیوم یوم المرحمه» امروز روز رحمت است. حضرت درباره ابوسفیان فرمود: او امین است و کسی که به خانه او پناه ببرد در امان است. همه اینها ناشی از مهربانی خداست. اگر امام شفاعت میکند به اذن الله است.
خدا به حدی با بندهاش صمیمی است که میگوید اگر مرا کمک کنی ترا کمک میکنم (در صورتی که خدا اصلاً به کمک ما نیاز ندارد.) «ان تنصرالله ینصرکم» ولی ما نمیتوانیم به بندگان خدا از حیث اینکه بنده خدا هستند نگاه کنیم صرف نظر از عیوب و بدیهایشان.
کسی که طوری اتومبیلش را انتخاب و تهیه کند که باعث تحقیر اطرافیان شود حتماً روسیاه خواهد شد. گاهی افراد قومیتها را تحقیر میکنند که مثلاً فلانی ترک، لر، افغان و ... است. کسی که با این بهانهها خودش را از دیگران برتر بداند حتماً نزد خدا خوار خواهد شد. انسان نباید با میهمان کردن دیگران قصد به رخ کشیدن دارایی و دستپخت خود را داشته باشد. در جبهه شخصی به فرمانده پادگان از مشکلاتش گله کرد فرمانده در همدردی با او گفت که مشکلات من هم بسیار زیاد است و موهایم از دست همسرم و مشکلات دیگر سفید شده، در صورتی که همسرش یک فرشته بود ولی او خودش را تا حد این شخص پایین آورد که او غصه نخورد. خداوند بالاترین سختیها و دردها را به اولیائش داده که کسی خجالت نکشد. زینب کبری «سلام الله علیها» وقتی از منزل خارج میشد چند مرد او را با عزت همراهی میکردند. همین خانم در کربلا همه چیزش را داد. در ناحیه مقدسه آمده که اینها بعد از عمری عزت دچار ذلت شدند. واقعاً بچهها چه میدانستند بیابان، تشنگی و کتک و ... و سر بریده پدر یعنی چی؟..
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
کلیدواژه ها:
آثار استاد