مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
تا زمانی که عضویتمان در خانوادهی آسمانی را باور و شهود نکنیم، نمیتوانیم یک ارتباط موفق با غیب داشته باشیم اگر صرفاً رابطهی عبد و مولا مورد نظر باشد، علاقهای دو طرفه حاکم است. ولی در بحث خانواده ی آسمانی سخن از رابطه ی ارباب و نوکری نیست بلکه سخن از فرزندانی است که قرار است به خانوادهشان ملحق شوند.
کسی که این عضویت را بفهمد به کمتر از رسیدن به مقام ایشان راضی نمیگردد.
در قنوت نماز عید فطر اینگونه میخوانیم: «... خیر ما سئلک عبادک الصالحون...»، «... ادخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله)...» مرا داخل در هر چیزی بکن که محمد و آل محمد «صلی الله و علیه و آله» را داخل گرداندی و از هر شری ایشان را خارج کردی مرا هم خارج کن. در زیارت عاشورا هم میگوییم: «... ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخره ...» در جایگاه و همسایگی اهل بیت «علیهمالسلام» قرار گرفتن خیلی فرق دارد با اینکه انسان بهشت برود و گاهی هم اهل بیت «علیهمالسلام» به آنها سری بزنند. بحث خانوادهی آسمانی، بحث از شیفتگی فرزند است نسبت به خانواده و اصل و ریشهی خودش و شخص میخواهد به هر قیمتی خودش را به اصلش برساند چون لیاقتش کمتر از این نیست: «... ان یبلغنی المقام المحمود لکم عندالله...» متأسفانه ما را به حدی ذلیل کردهاند که فقط از خدا طلب میکنیم جهنم نرویم یا حداکثر اینکه به بهشت راه پیدا کنیم. یعنی فقط به دنبال نمرهی قبولی هستیم در حالی که اکثر کسانی که برای نمرهی قبولی درس میخوانند امکان تجدید یا رد شدن هم دارند. اما کسی که برای بیست میخواند ممکن است هفده یا هیجده هم بشود. ما باید بلند همت باشیم قیمت هر کس به آرزوهایش است و بالاتر از آن به سبک زندگیاش بستگی دارد. سبک زندگی هر کس باید متناسب با اهدافش باشد. ما باید طوری زندگی کنیم که خودمان را آمادهی بالاترین درجات بهشت کنیم. ما باید محبوب آسمانیها و زمینیها بشویم: «... محبوبه فی ارضک و سمائک...» درجات پایین در بهشت ما را حقیر میکند. خانوادهی آسمانی ما میخواهند ما به نزد آنها برویم و به کمتر از آن راضی نیستند. اگر کسی با غیب انس بگیرد مرگ برایش به عنوان ملاقات بسیار مهم است. هر ملاقاتی به درد نمیخورد. ما دوست داریم با هر کسی که روبرو میشویم بهترین ملاقات و تخاطب را داشته باشیم. به زودی برای همهی ما پیش میآید که ملک الموت زیبا و نورانی برای بردن ما به سراغمان بیاید. بسیاری از افراد از سالها قبل به لحظه ازدواج، پدر یا مادر شدن و اخذ مدارک تحصیلی و ... فکر میکنند. ما باید همواره دغدغهی انتقالمان به آخرت را داشته باشیم و خودمان را آماده کنیم. خداوند تبارک و تعالی 99% رحمت خودش را برای آخرت گذاشته است. علمای دینی لفظ زیبایی را به ما آموختهاند که اگر کسی از دنیا رفت بگوییم به رحمت خداوند رفته است. یعنی خداوند در آنجا با اسماء «رحمن»، «رحیم»، «کریم» و ... پذیرایی میکند. خداوند بینهایت بیشتر از رحمتی که در این دنیا به ما عطا کرده است در آخرت به ما ارزانی خواهد کرد. امکان ندارد خداوند نعمتی را که داده پس بگیرد مگر اینکه خودش نخواهد: «ان الله لا یغیر به قوم حتی یغیروا ما بانفسهم». مهمترین نعمت خداوند به ما نعمت وجود خودش است. امام باقر «علیهالسلام» در حدیثی که ذکر شد فرمودند: شماها حاضرید به خاطر ما دنیایتان را بدهید؟ چه کسی حاضر نیست در رکاب آقا امام زمان «علیهالسلام» به شهادت برسد؟ ما که جبهههای جنگ را تجربه کردهایم میگوییم: «شود آیا که در میکدهها باز شود؟» الان منتظر یک اشارهی مقام معظم رهبری «حفظه الله» هستیم تا هزار بار کشته شویم. امام حسین «علیهالسلام» میفرمایند: اگر کسی از محبین ما شهید شوند هفت برابر دیگران درجه دارد. در روایت داریم: «من طلب شهاده به صدق النّیه مات شهیداً و لو کان علی فراسه» کسی که طالب شهادت، از روی صدق نیت باشد شهید میمیرد و لو اینکه در رختخوابش باشد. خوش به سعادت کسی که منتظر است تا در رکاب امامش شهید شود: «... ان یجعلنی من المستشهدین بین یدیه».
کسی که فرزند واقعی است ممکن است دچار لغزش شود ولی امکان ندارد دربارهی محبت والدینش دچار تردید شود. البته این امر دلیل وقاحت در گناه نیست. گناه، صد برابر لذتش افسردگی و آه و ناله دارد. خداوند در دنیا اهل بیت «علیهمالسلام» را به ما داده است که بزرگترین رحمت همین است. البته باید توجه داشته باشیم، حقالناس و برخی گناهان دیگر در برزخ ما را گرفتار میکنند. حضرت فرمودند: ما در قیامت دست شما را میگیریم ولی شما به فکر درجات بالاتر باشید. حیف است فقط دست ما را بگیرند تا به جهنم نرویم. ایشان از ما توقع دارند هر کدام از ما دیگران را شفاعت کنند. بزرخ کسی که قرار است ائمه علیهمالسلام در قیامت او را شفاعت کنند خیلی دردناک بوده است. برای هر کدام از ما راه چنان باز است که قادریم هزاران نفر را شفاعت کنیم. خداوند تمام خلقت را طوری ترتیب داده است که احسان گسترش یافته و «محسن» به وجود آید و همه شبیه خداوند میشود. روز قیامت شخص «محسن» حساب و کتاب ندارد. تمام رابطههای آنجا براساس رفاقت است. البته کسی که به این مقام رسیده است روی اعمالش حساب باز نمیکند. «خوش اخلاق» اگر کافر هم باشد خدا دوستش دارد. در روایت آمده: خداوند جوان خوشاخلاق سخاوتمند ولو کافر را از پیرمرد بداخلاق بخیلِ مسلمان بیشتر دوست دارد. در روایت داریم: «ان اهل الاحسان فی الدنیا اهل الاحسان فی الاخره» خداوند «محسن» را بیحساب به بهشت میبرد و «محسن» هم عملش را به دیگران میبخشد. هر قدر سنخیت ما بیشتر میشود هوسهایمان هم بیشتر میشود. کسی که هوس ندارد هنوز غریبه است. غیب مانند زن پاکدامنی است که جز برای محارمش آن هم به ترتیب محرمیت، حجاب بر نمیدارد. سرمایهی دنیا، سرمایهی آخرت است پس تلاش کنیم آن را افزایش دهیم. سرمایهی عشق و محبت است که از لحظه ورود به آخرت به درد ما میخورد. تمام نقاط قوتی که جنین بعد از تولد به دنیا میآورد در رحم مادرش تحصیل کرده است. رحم برای دنیا پایه است. ما الآن میتوانیم برای نظام جاودانهمان بینهایت سرمایهگذاری کنیم. کسی که قادر به خواندن قرآن است باید ترجمه بیاموزد، کسی که ترجمه میداند باید به تفسیر بپردازد. کسی که میتواند شراب بخورد نباید به انگور اکتفا کند. باید قرآن شراب ما شود.
باید «... أن یجعلنی معکم فی الدنیا والاخره...» را راست بگوییم. آزادهای نزد مقام معظم رهبری تعریف میکرد: وقتی زنجیر بسته شده به دستانم را پس از مدتها میخواستند باز کنند به حدی عفونتهای دستم داخل قفل نفوذ کرده بود که کلید داخل آن نمیرفت و مجبور شدند اره کردند و دستم هم مجروح شد و دردش را احساس کردم، اینجا بود که متوجه شدم تمام این مدت درد غل و زنجیر را به عشق خدا احساس نمیکردم و زمانی که قرار شد زنجیر باز شود عشق این رهایی در وجودم بود که درد را احساس نمودم. خودمان را بشناسیم و هوسهایمان را بزرگ کنیم و این مستلزم خودشناسی است. امام حسین «علیهالسلام» میفرمایند: «ان الله یحب المعالی الامور» خدا کارهای بزرگ را دوست دارد. هر کاری میکنیم باید همیشه به قله نگاه کنیم. کسی که در مشکلات کم میآورد کوچک است؛ خداوند قصد داشته او بزرگ شود ولی او اهل بزرگ شدن نبوده است.
خداوند حتماً از همه امتحان میگیرد. قرآن بارها از سنت امتحان سخن گفته است. از جمله: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولا آمنا فهم لا یفتنون» مردم پنداشتند همین که گفتند ایمان آوردیم رها میگردند و امتحان نمیشوند. (در عربی هر جا از تعبیر «احسب» استفاده شود خیال و پندار مهم مورد نظر است.) کسی که از امتحانات سربلند عبور میکند در واقع برای امتحانات سختتر و ارتقاء به درجات عالی آماده میشود. بعضیها در کلاس پایین متوقف میشوند بعضی دیگر هم تصور میکنند مدارج عالی را کسب کردهاند ولی وقتی منتقل میشوند متوجه میشوند رشدی نکردهاند. چه بسا کسانی که توهم میکنند مذهبی هستند ولی امام زمانِ غریب و تنها و آواره جایگاهی در زندگی آنها ندارد. بزرگترین سؤال قیامت دربارهی امام زمان هر کس است. «یوم ندعوا کل اُناس بامامهم» این آیه جز آیاتی است که خیلی تعیینکننده است. «بنی الاسلام علی خمس الصلاه و الصوم و الحج و الزکاه و الولایه...» اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، حج، زکات و ولایت... «... و ما نوری بشی کما نودی بالولایه» ... و به چیزی بالاتر ولایت خوانده (دعوت) نشده است.
اگر انسان در «ولایت» قوی باشد ضعفهای دیگر او جبران میشود، ولی ضعف در ولایت با هیچ چیزی قابل جبران نیست. امام حسن مجتبی «علیهالسلام» میفرمایند: «علیک بالاحسان الی قرابات ابوی دینک محمد و علی» بر شماست (سعی کنید) در احسان کردن به نزدیکان دو پدر دینیتان محمد و علی (صلوات الله علیهما و آله) ...» «... و ان اضعت قرابات ابوی نسبک...» اگر نزدیکان پدران زمینیتان را ضایع کردید (ولی والدین آسمانیتان را ضایع نکنید) مبادا به احترام خانوادهی زمینی، خانوادهی آسمانی را ضایع کنید، ما باید ضمن حفظ احترام والدین از شرکت در مجالس حرام امتناع کنیم. کسی که به خاطر رعایت حال اعضای خانواده ماهواره تهیه میکند در واقع با خانوادهی آسمانیاش درگیر شده است. بعضی والدین از حرمتی که قرآن دربارهی ایشان قائل است سوء استفاده میکنند. همان قرآنی که سفارش به احترام کرده در عین حال بسیاری از کارها را حرام میداند. احترام نباید به قیمت جهنم رفتن باشد. چه بسا افرادی که برای رفع نیازهای خانواده مرتکب حرام میشوند، کسب حرام میکنند و یا آموزشهای واجب را زیر پا میگذارند. در مقابل خانواده زمینی آنقدر وظیفه نداریم که از آسمان غافل شویم. البته برای انجام مستحبات نباید دربارهی حقوق دیگران کوتاهی کنیم. ادامهی حدیث: «... اگر نزدیکان پدر مادر زمینیات در نزد پدر و مادر آسمانی از تو تشکر کنند بسیار بهتر از این است که نزدیکان زمینیات در نزد پدر و مادر زمینی تو تشکر کنند» البته همین هم خیلی خوب است ولی رضایت خانوادهی آسمانی مهمتر است. خیلیها تمام عمر تلاش میکنند که مقبول دیگران و مورد تعریف و تمجید دیگران باشند این افراد «خودفروش» هستند. البته کسب مدارج علمی، ورزشی و ... ارزشمند است، ولی اولاً به تنهایی ملاک برتری نیست ثانیاً نباید به هر قیمتی باشد. در ادامهی حدیث میفرمایند: اگر خویشان پدر و مادر زمینیات در نزد پدر و مادر آسمانیات از تو تشکر کنند، با کمتر نظر عنایت ایشان همهی گناهانت ولو حد فاصل فرش تا عرش باشد بخشوده میشود. ولی با از دست دادن خویشان پدر و مادر دینی تشکر خویشان پدر و مادر نسبی نزد ایشان کوچکترین سودی برایت ندارد. بسیاری از افراد در دنیا بسیار محبوب هستند ولی معلوم نیست که حتماً در آسمان هم از این موقعیت برخوردار باشند. کسی که سعی میکند هم زمین و هم آسمان را داشته باشد همیشه کارش درست نیست چه بسا لازم است برای حفظ آسمان گاهی زمینیها را گریاند. کسی که «خود شیفته» است سعی میکند همه را راضی نگاه دارد. چنین کسی خودش را نمیشناسد. شخصی که خود را شناخته مقبولیت زمین برایش ملاک اصلی نیست. «... محبوبه فی ارضک و سمائک...» محبوبیت در زمین نزد طبیعتگراها ملاک نیست بلکه محبوبیت در نزد فطرت گراها مورد نظر است. در دعای دوم دربارهی پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: «... خدایا، پیامبر به خاطر تو تمام نزدیکانش را از خودش دور کرد و غریبهها را به خودش نزدیک کرد زیرا بسیاری از نزدیکان و فامیل او کافر بودند و وی را طرد کردند. برای اینکه به آسمان راه بیابیم باید حتماً رفتاری آسمانی داشته باشیم. دارایی انسان همین است. کسی که رفیق دارد در مشکلات درنمیماند. رفاقت با شهدا خیلی کارساز است. اگر روز قیامت انبیاء و اهل بیت «علیهمالسلام» نزد ما بیایند کسی نمیتواند به ما صدمهای برساند. ما همهی صحبتهایمان با دیگران دربارهی مسائل دنیایی است. ما باید مجالسی داشته باشیم که برای ما در حکم «میکده» باشند. از رفقای هر کس معلوم میشود که چهکاره است.
اگر به زمین باج بدهیم و آسمان را زیر پا بگذاریم بالاخره مطرود زمینیها هم خواهیم شد. ما سرمایههای زیادی داریم که باید از آنها برای تجارت آخرتی استفاده کنیم. به ما نماز، روزه، حجاب، حیاء، تقوی، حرم و پذیرش اولیاء و ... دادهاند که باید از آنها برای آخرتمان استفاده کنیم. در روز چندبار هوس امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» میکنیم؟ آیا وقتی دعا میکنیم جز برای اماممان دعای دیگری به زبانمان جاری نمیشود؟ روی کرهی زمین از ما ثروتمندتر وجود ندارد. پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: ایرانیان نه مرا و نه هیچ کدام از اوصیای مرا دیدهاند، اما به نوشتهی سیاه روی کاغذ سفید ایمان آورده و عاشقانه زندگی میکنند. ایرانیان از لحاظ ایمان بالاترین مردم هستند البته پذیرش آنها باعث این امر شده است. در هیچ جای عالم اینقدر غذای فطری وجود ندارد. میکدههای ما با فاصلههای کمی از هم قرار گرفتهاند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد