مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
عرض کردیم: شرط اساسی ارتباط با خانواده ی آسمانی، داشتن احساس عضویت در این خانواده و به رسمیت شناختن این حس میباشد. در پذیرش ارتباطها انسان مسئولیتش را میشناسد. به طور کلی هر نسبتی اعم از همسری، خواهر و برادر یا پدر و مادر و فرزند بودن، و ... مسئولیت خاص خود را در پی دارد. ما تا نسبتِ خودمان با آسمان را نپذیریم درِ غیب و آسمان به روی ما باز نمیشود.
اساساً ما در برابر هر اظهار نیازی مسئولیت داریم حتی دربارهی حیوانات هم این مسئله، در اسلام ملاحظه میشود. در رعایت حقوق حیوانات به طور مثال هنگام دوشیدن شیر آنها نباید شخص ناخنش بلند باشد و یا نباید به حدی بدوشد که برای بچههای حیوان شیر باقی نماند. یا اینکه وقتی سوار حیوان هستیم نباید بایستیم و با کسی صحبت کنیم بلکه پیاده شویم و بعد از پایان صحبتها مجدداً سوار شده و حرکت کنیم. حتی گیاهان و اشیاء هم شخصیت داشته و قابل احترام و محبت میباشند. ما باید با همهی موجودات در صلح باشیم اما نسبت داشتن با کسی رابطهی ویژه میطلبد. اگر کافر از آسمان کمک بگیرد حتماً او را کمک میکنند؛ ولی مسئلهی اینکه آسمان اصل و ریشه است امر دیگری میباشد. اگر با غیب غریبه برخورد کنیم نهایتاً چیزی میخواهیم و به ما میدهند اما اگر خودمان را فرزند آسمان و اهل بیت «علیهمالسلام» بدانیم نوع فیوضات و ارتباط به گونهی دیگری میشود. در برقراری رابطه با خانوادهی آسمانی نباید در نگاه ما تغییری اتفاق بیفتد، یعنی قلبمان به غیب ایمان بیاورد.
خداوند در قرآن کلامش را اینگونه آغاز میفرماید: «بسم الله الرحمن الرحیم، ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین، الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون...» یعنی اینکه قرآن هدایتگر متقین است شرطش نداشتن شک در کتاب قرآن بوده و ایمان به غیب از لوازم یقین به قرآن میباشد. میلیاردها انسان قرآن را میخوانند ولی هر کسی به آسمان راه نمییابد. «... یؤمنون بالغیب...» اولین شرط استفادهی حقیقی از قرآن میباشد. درست است که غیب با چشم ظاهر رؤیت نمیشود ولی آثار آن فراوان است. تنها دینی که رهبران آن اینقدر آثار دارند تشیع است. هیچ مکتبی نیست که ائمه و رهبرانش زنده باشند در حالی که ما چهارده رهبر معصوم زنده داریم که نه تنها پیروان ایشان بلکه پیروان سایر ادیان اعم از مسیحی، یهودی، هندوها، سیکها و ... به ایشان توسل جسته و حاجت میگیرند. در صورتی که سایر ادیان با رهبران خودشان چنین رابطهای نمیتوانند برقرار کنند. معصومین «علیهمالسلام» در عالم خواب و گاهی بیداری مشاهده شدهاند در واقع به طور کامل غیب محسوب نمیشوند. پس تا غیب را برای خودمان به منزلهی شهود ننماییم آنچه که حق ماست برایمان اتفاق نمیافتد. یکی از علماء در پاسخ اینکه آیا میتوان امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را دید یا نه؟ پاسخ دادند: هرگاه در زندگی به گونهای رفتار کردی که بودن و نبودن حضرت برایت یکسان بود حضرت را خواهی دید. ما باید باور کنیم که عالم محضر حضرت بوده و شاهد و ناظر اعمال ما در هر جا و در هر حالی میباشند. اگر حضور حضرت را درک و باور نماییم فاصلهی بین ما و ایشان برداشته میشود.
کسی که به حضور ملائکه الله توجه داشته و با ایشان رابطه برقرار میکند تدریجاً با غیب مرتبط میشود. از آنجا که ما حضور ایشان را باور نداریم از خیلی چیزها و اتفاقات میترسیم. «به میزانی که غیب را باور داریم درِ غیب به روی ما باز میشود.» در این صورت است که ما از نماز، قرائت قرآن، سجده و ... لذت میبریم. ما باید تمرین کنیم قرآن را با صدای خدا بخوانیم و بشنویم، بخصوص در جاهایی که مورد خطاب مستقیم خدا هستیم مانند «یاایهاالذین آمنوا...» که در این موارد مستحب است «لبیک» بگوییم. زمانی که پیام کوتاهی را میخوانیم تمام اغراض و حالات پیامدهنده در پیام ظهور کرده و ما با توجه به آنها پیام را میخوانیم. خداوند در تمام ظهوراتش حضور دارد. انسان هم اینگونه است. گاهی از کسی هدیه و یا گلی دریافت میکنیم بدون اینکه سخنی مبادله شود همان هدیه کلی حرف برای ما دارد. خداوند قرآن را به ما هدیه داده و در این هدیه با ما بسیار سخن گفته است.
قرآن را باید با صدای خدا و منطق او بخوانیم تا اثر بپذیریم. در بحثِ اخبار و انشاء گفتیم: تا قرآن و نماز را به حالت اخباری میخوانیم هیچ اثری ندارد و فقط رفع تکلیف است فقط در صورت خواندن إنشائی اثر لازم را دریافت میکنیم. اگر «سبحان الله» را با باور، انشاء کنیم نه صرفاً اخباری بخوانیم نتیجهی آن این است که ما اصلاً نباید با خدا مشکل داشته باشیم، نه اینکه با مشکلات رابطهمان با خدا خراب شود. حضرت فرمودند: ایمان کسی کامل نمیشود مگر اینکه درکارهایی که خدا با او کرده، از خدا راضی باشد چه اینکه خوشش بیاید و یا اینکه خوشایندش نباشد. به جای اینکه از خدا شاکی باشیم از خودمان گلهمند شویم: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین». چقدر خداوند «سبحان الله» گفتن صادقانهی بندگانش را دوست دارد.
خداوند هر کاری که با ما میکند باید راضی باشیم و گله نکنیم زیرا او ما را بینهایت از خودمان بیشتر دوست دارد. کسی که شکر و رضایت ندارد ایمانش ضعیف و بیادب است. «ایمان به غیب» باید در کلیه انتخابها، ارتباطات، رفتار و افکار ما اثر گذار بوده و ظهور نماید. در همین دنیا خدا، فرشتگان و اهل بیت «علیهمالسلام» با ما همراه هستند. فقط یک مرز طبیعتگرایی وجود دارد که اگر ما آن را کنار بگذاریم آنها هم پرده را برمیدارند. البته گاهی در خواب و بیداری خودشان را به ما مینمایانند تا بفهمیم که حجابی بین ما نیست مگر خودمان. امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» فرمودند: ما را از شیعیان پوشیده نمیدارد مگر اعمال خودشان. تا با غیب رفیق نشویم و رابطهی خصوصی برقرار نکنیم رفاقت و رابطهای با ما صورت نمیگیرد. آسمان با ما فاصلهای ندارد ما الان در آسمان هستیم. در تصور عامیانه اینگونه تصور میشود که آسمان بالاتر از ماست است ولی از نگاه حقیقی، خودمان آسمان هستیم، عرش و برزخ هم در درون خودِ ماست. بزرگی دستش را روی سینهی انسان میگذاشت و میفرمود: هر چه هست در خودت است.
ما الان همزمان در دنیا، برزخ، قیامت، بهشت و جهنم حضور داریم. (انسان شناسی ما ضعیف است و برداشتهایمان بچهگانه است.) همان طور که در آنِ واحد در حس، خیال، وهم و عقل و فوق عقلمان حضور داریم. رحم هم با دنیا فاصله نداشته بلکه جزء همین دنیاست. بچه در عرض چند ثانیه رحم را رها کرده و دنیایی که در آن بوده را درک میکند. ما هم به محض خوابیدن و خواب دیدن عالم برزخ را درک مینماییم. بیاییم تمرین کنیم که شلوغی پیرامون خودمان را درک کرده و با غیب رابطه برقرار کنیم.
جنین در رحم خبر ندارد که یک پرده آن طرفتر چه غوغایی است. الان در فیزیک نظریهی «تار» و جهانهای موازی مطرح شده است. همین الان جهانهایی وجود دارند که هر کدام کارخودشان را انجام میدهند. مانند اینکه در یک زمان واحد همهی ما با تلفنهای همراه خودمان مشغول صحبت باشیم امواجی که در گوش هر کدام از ما در حال مبادله هستند با دیگری تداخل نمیکنند. یا اینکه یک گیرنده (تلویزیون) قادر به دریافت هفده هزار شبکه است. میلیاردها امواج وجود دارند درحالی که در هم تداخل نمیکنند. اگر الان تلویزیونی را روشن کنیم این امواج را دریافت و به ما نشان میدهند. برای درک و دریافت غیب باید دستگاه وجودمان را روشن نماییم. در این صورت است که همه چیز آرام و شیرین میشود. همانگونه که بچهی کوچک با حضور والدین احساس خوبی داشته و از چیزی نمیترسد ما هم اگر حضور خانوادهی آسمانیمان را که همیشه همراه ما هستند درک نماییم از چیزی نمیترسیم و آرامش داریم. با این توجه همهی کارهای ما عبودیت است. اگر خانمی با بسم الله الرحمن الرحیم، خود را برای همسرش بیاراید در واقع عبادت خداوند را میکند و تمام وظایفی را که در مقابل همسرش انجام میدهد بالاتر از هر عبادتی حتی حج است. امام (رضوان الله) هر صبح به زیارت حضرت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» رفته، مختصر زیارتی کرده، به منزل بازگشته و برای اعضای خانواده صبحانه حاضر میکردند و در پاسخ بعضیها که به ایشان اعتراض میکردند میفرمودند: ثواب این کار کمتر از زیارت نیست.
بعضیها به جای رسیدگی به زن و فرزند و همنشینی با ایشان، به گوشهای رفته و مشغول عبادت میشوند در صورتی که وظیفهشان رفع نیازهای خانواده است. پیامبر «صلی الله علیه و آله» به عنوان یک شخصیت رسمی و ریاست حکومت و مذهب کول کردن بچهها را به نماز جماعت مقدم میفرمایند. مردی که به جای رفع نیازهای خانواده به نماز و قرائت قرآن و .... میپردازد با این عبادتها فقط آتش جهنم برای خودش فراهم کرده است. عبادت باید زمانی باشد که خانواده به انسان نیاز ندارد. البته این دربارهی مستحبات است. بعضی خانمها همسرشان به آنها نیاز دارد و هفتهای سه روز در فلان حرم خادم افتخاری هستند. بعضیها پارک و سینما رفتن با همسرشان را غفلت و فسق میدانند.
اگر همسر اهل پارک، سینما و رستوران است باید او را برد اگر اهل حرم و زیارت است باز هم باید او را به آن مکانها ببرید. اگر زن در حین نماز خواندن، همسرش به منزل بیاید نباید مستحبات نماز را بخواند حتی باید تعقیبات را هم رها کرده و از همسرش استقبال و پذیرایی کند. خانمی میگفت: مسجد نزدیکمان است اگر بچهی سه سالهام با من نیاید او را مجبور کنم؟ گفتم: نباید به مسجد برود؛ زیرا بچه متنفر میشود. ما باید عبادتها را بشناسیم. ایمان آوردن به پیام الهی باید در رفتار انسان اثر بگذارد و یک بُعدی رفتار نکند.
پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: ثواب کنار خانواده نشستن از ثواب هزار رکعت نماز خواندن در مسجدِ من بالاتر است. اگر غیب برای ما عین شهود شود زندگی خیلی شیرین میشود. «الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله» کسی که برای خانواده تلاش میکند مانند مجاهد فی سبیل الله است. اینها عین عبادت است و باید از آن لذت ببریم. اگر غیب در متن زندگی ما باشد هیچ کدام از کارها برای ما سخت نیست. اگر با خانوادهی همسرمان تلخ برخورد کنیم آخرتمان هم تلخ و عبوس میشود. با غیب و باور آن و اینکه خدا، اهل بیت «علیهمالسلام» و ملائکه و ... با ما هستند هر چیز تلخی شیرین میشود و روابط انسانها با هم کاملاً تغییر میکند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد