www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 681
زمان انتشار: 28 اکتبر 2014
خانواده آسمانی،جلسه 128 ، 91/04/08

خانواده آسمانی،جلسه 128 ، 91/04/08

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

براساس قرآن و فرمایشات معصومین «علیهم‌السلام» انسان‌ها سه مرحله ی حیات دارند که شامل قبل از دنیا، دنیا و بعد از دنیا می‌باشد. حقیقت قبل از دنیای همه ی انسان‌ها پیش از آنکه بدن به آن‌ها تعلق بگیرد یک حقیقت واحد بوده که همان نور محمد و آل محمد «صلی الله علیه و آله» می‌باشد. در دنیا آن حقیقت به بدن‌های مختلف تعلق گرفته است. در واقع به نطفه‌های مختلف با ویژگیهای متفاوت تعلق یافته است. اصل و ریشه ی همه ما آسمانی است ولی متأسفانه در عالم ناسوت (فراموش‌خانه) اصل خودمان را از یاد برده و خود را از زمان تولد معنا می‌کنیم. داستان زندگی‌مان را از بدو تولد به دنیا میدانیم و فقط به بُعد حیوانی‌مان توجه داریم. اما حقیقت ما موجودی با سابقه‌ی قبل از دنیاست. کار اصلی ما در دنیا توجه به بُعد آسمانی و فوق عقلانی‌مان است. اصلاً خودمان را نباید با ویژگی‌های زمینی از قبیل والدین، تحصیلات، ثروت، شهرت و ... معنا کنیم بلکه باید خود را با حیثیت جاودانه ارزیابی کرده و چگونگی وضعیتمان در زمان بازگشت به نزد خانواده‌ی آسمانی را بررسی نماییم. بدون این ملاک هر موفقیتی عین شکست است؛ زیرا کسی که از اصل و حقیقتش غافل است بهره‌مندی از نعمت و محرومیتش جهنم­ساز است. چه بسا کسانی که محروم بوده‌اند می‌توانند به خدا شِکوِه کرده و خدا در آخرت برایشان جبران کند. هیچ‌کدام از امور اعتباری دنیا ارزش نداشته و از این بُعد نمی‌توانند مانع جهنم رفتن شخص شوند. اصل این است که انسان روز به روز رابطه‌اش با خانواده‌ی آسمانی‌اش صمیمی تر و با ملاک ایشان تربیت شود. در حال حاضر سعادت و شقاوت ما وابسته به میزان نزدیکی ما به وجود مقدس امام زمان «عجل الله تعالی فرجه» است. حضرت یک ملاک اساسی است. میزان حضور حضرت در قلب و خیال و نظام عبادی انسان حتی زمانی که در حال عبادت است و با خدا خلوت کرده، تعیین کننده ی قبولی و پذیرش اعمال از طرف حق تعالی است. «یوم ندعوا کلّ اناس بامامهم» در واقع هر کس به میزان پیوندش با امام زمانش محاکمه می‌شود. قیامت ما الان برپاست زیرا عملکرد ما چگونگی آنجا را تعیین می‌کند.

قاعده‌ی مهم این است: نفس ما قبر ماست. دل ما هر گونه که باشد و هر چیز و هر کس در آن حضور داشته باشد نشان­دهنده‌ی کیفیت قبر ماست. باید ببینیم که در نفس ما کدامیک از شئون پنجگانه ارزش و حضور قوی­تری دارند، با همین ملاک، می‌توانیم قبر خودمان را شناسایی کنیم. کسی که دائماً گرفتار امور حسی، خیالی و وهمی است جایی برای امور عقلی و فوق عقلی در وجودش باقی نمی‌گذارد. ما باید توجه کنیم به چه اندازه با وجود مبارک حضرت حجت «عجل الله تعالی فرجه الشریف» انس داریم و چرا با داشتن چنین پدری، باید ایشان را تنها بگذاریم؟ شاید با این دقت نظر از اینکه او را تنها و غریب و آواره گذاشته‌ایم قدری خجالت بکشیم. ما چقدر به حضرت افتخار کرده و به ایشان دلخوشیم و کسب عزت می‌کنیم؟ اگر اینگونه باشیم اصلاً بی‌عاطفگی زمینی‌ها و شکست‌های عشقی نمی‌توانند ما را کسل و ناامید نمایند. در غیر این صورت مانند فرزند شخص ثروتمندی هستیم که برای سیر کردن خود گدایی یا دزدی می‌کند. باید تکیه به وجود ایشان (حضرت) ما را شاد، عزیز و قدرتمند نماید. اگر غیر از این باشیم از معرفت کافی برخوردار نیستیم. مسئله‌ی دیگری که مطرح می‌شود سبکِ زندگی است. چرا با وجود امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» هنوز روحیه‌ی علوّ، رقابت و... در خانواده‌ها حاکم است؟ خداوند به حضرت داوود «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «یا داود! بی فافرح و به ذکری فتلذّذ...» ای داود! با من شاد باش و از ذکر من لذت ببر. دلیل اینکه بسیاری از ما علیرغم معرفت به خدا و خانواده‌ی آسمانی غصه‌دار هستیم به دلیل سبک زندگی ماست. وقتی نام خانواده‌مان برده می‌شود لذت برده و اشک می‌ریزیم ولی نمی‌توانیم به داشتن آن‌ها افتخار کرده و شاد باشیم. اگر بحث امروز را خوب جذب کنیم با قدرت و سرعت حرکت می‌کنیم.

نوع سرمایه گذاری هایی که انسان برای چیزی یا کسی می‌کند وابسته به شناخت و باوری است که از آن چیز یا شخص دارد. ما به چه اندازه امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را به عنوان پدر آسمانی‌مان باور کرده‌ایم؟ پدری که به تعبیر علی «علیه‌السلام» در آوارگی غربت و تنهایی است. مهم‌ترین وصیت من به شما این است که با خدا و خانواده‌ی آسمانی‌تان رابطه‌ی خصوصی و ویژه برقرار کنید نه رابطه‌ای در ضمن روابط با دیگران. ما باید به حدی از این رابطه لبریز و شاد باشیم که هیچ چیزی نتواند این شادی را تحت تأثیر قرار دهد. کسی که با خدا و خانواده‌ی آسمانی است پروازش در عالی‌ترین حد است طوری که دست هیچ‌کدام از امور پایینی به دست او نمی‌رسد. حضرت زینب «سلام الله علیها» در چنین مقام عالی بودند که فرمودند: «... و مارأیت الا جمیلا». دشمنان به جسم مقدس سیدالشهدا «علیه‌السلام» دسترسی داشتند ولی دستشان به روح و حقیقت ایشان نرسید.

ما باید به حدی اوج بگیریم که اذیت دیگران به ما نرسد. در کوچه به علی «علیه‌السلام» دشنام می‌دادند ولی حضرت می‌فرمودند: با علی دیگری هستند. اینکه ما اینقدر حساس، زودرنج و حسود هستیم و از بی‌توجهی دیگران به هم می‌ریزیم برای این است که با امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» پیوند نداریم. اگر با خدا و اصل خودمان سرشار باشیم از دست دادن دیگران مانند گم شدن اسکناس صدتومانی یک ثروتمند است. امروز یک قاعده‌ی مهم معرفت نفسی را خدمت شما عرض خواهم کرد. در زیارت جامعه‌ی ائمه مؤمنین دعایی داریم که هنگام قرائت آن با چهارده معصوم به خانه‌ی خدا رفته‌ایم و می‌گوییم: «... مکّن الیقین فی قلبی...» یعنی یقین را در قلبم جای بده. یقین مربوط به عقل نیست. همه می‌دانند که مرده، تاریکی و تنهایی و ... ترس ندارد، ولی با وجود این افراد معمولاً می‌ترسند. در واقع عقل به عنوان سلطان مراتب پایین، اسیر آن مرتبه‌ها یعنی وهم و خیال است. ما با علم به اینکه خدا و خانواده‌ی آسمانی را داریم ولی میزان توجه دیگران برایمان مهم است.

در واقع شیطان (از طریق وهم) به عقل ما مسلط شده و ما را فلج می‌کند. در این دعا معصوم از خدا می‌خواهد که این باور را در قلب جای دهد. علت اینکه بسیاری از معلومات ما نمی­توانند ما را یاری کنند این است که در قلب ما جای نگرفته‌اند. این خیلی غم‌انگیز است که قلب ما به حدی شلوغ است که جایی برای آنچه که یقین کرده‌ایم ندارد. ذهن همه‌ی ما درباره‌ی پدر بودن حضرت حجه «عجل الله تعالی فرجه الشریف» قانع شده است ولی جایی در قلبمان برای پذیرش این حقیقت باقی نگذاشته‌ایم. این موضوع دو علت دارد: اولاً دانایی با دارایی فرق دارد، آنچه آرامش می‌آفریند دارایی است ثانیاً سبک زندگی ما چنین اجازه‌ای به ما نمی‌دهد. در روایت داریم: کمترین چیزی که در مردم است یقین است. تمام بدبختی‌های انسان از کمبود یقین و داشتن شک و وسوسه است.

ما هنگام نماز محضر خدا را درک نمی‌کنیم و در «ایاک نعبد و ایاک نستعین» و «السلام علیک ای‌ها النبی...» خدا و رسولش را نمی‌بینیم. فرض کنید ما در حباب شیشه ­ای هستیم که خدا، انبیاء، صدیقین و شهدا و ... ما را می‌بینند و ما آن‌ها را ندیده لذا باور نمی‌کنیم. هنر این است که باور کنیم حقیقتاً آن‌ها ما را می‌بینند، مانند دوربین مدار بسته‌ی داخل فروشگاه‌ها، آن‌ها ما را می‌بینند ولی ما ضمن اینکه آن‌ها را نمی‌بینیم ولی حضورشان را باید باور کنیم و آنطور که شایسته است رفتار کنیم. به ما می‌گویند: امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» ما را می‌بینند «عین الله الناظره». ملائکه الله دائماً با ما هستند ولی ما با آن‌ها انس نمی‌گیریم و از آن‌ها نمی‌خواهیم ما را دعا کنند، به سایر ملائکه الهی سلام و التماس دعای ما را برسانند و ما هم ایشان را دعا کنیم. این‌ها معصوم هستند و دعایشان اجابت می‌شود ولی ما از آن‌ها غافلیم. چه بلاهایی که از ما رفع می‌شود و ما به جای اینکه از جانب ایشان بدانیم آن‌ها را شانس تلقی می‌کنیم. زمانی که آسیب می‌بینیم، خطایی کرده‌ایم که توجه فرشته را از خودمان برداشته‌ایم. با اینکه عزیزترین مخلوق یقین است ولی کمترین توجه را به آن داریم و حاضر نیستیم این عزیزترین مخلوق الهی را در قلبمان مکان دهیم.

خداوند هزاران راه برای ایمان به غیب گذاشته است ولی ما حاضر به دیدن نیستیم. یعنی سبک زندگی ما به حدی شلوغ است که اصلاً جایی برای او نداریم. خداوند درباره‌ی انسان فرموده: «و ما خلقت الجنّ و الإنس إلالیعبدون» اساس خلقت، عبادت و معرفت حق تعالی است ولی انسان به حدی سرگرم و مشغول شده است که وقتی برای خدا ندارد!

ما به حدی به حس و خیال و وهم پرداخته‌ایم که وقتی برای عقل و فوق عقل باقی نگذاشته‌ایم. کسی که به خودش رحم نمی‌کند حتماً به همسر خود رحم نخواهد کرد. علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «چگونه کسی که به خودش ظلم می‌کند درباره‌ی دیگران عدالت را رعایت می‌کند؟» متأسفانه ما در بسیاری از زمینه‌ها آگاهی داریم ولی حاضر به عمل کردن نیستیم. بسیاری از افراد بسیار آمادگی دارند ولی بینش و آگاهی لازم را ندارند مانند خانمی که در آمریکا حجاب نداشت و اظهار می‌کرد وقتی مباحث شما را گوش کردم بیست روز خودم را در خانه حبس کردم چون پوشش مناسب برای بیرون آمدن نداشته است. سبک زندگی (life style) غربی به حدی در ما مؤثر است که وقتی آن را پذیرفتیم خدا و معصومین «علیهم‌السلام» هم نمی‌توانند برای ما کاری کنند.

خداوند می‌فرمایند: اگر شما عقل و فوق عقل تان را در اختیار من قرار دهید سه بخش پایینی شما را در بهترین وضعیت تضمین می‌کنم. ما تضمین بانک مرکزی و ... را باور می‌کنیم ولی تضمین خداوند را در جبران هفتصد برابر باور نمی‌کنیم. اگر بانک تضمین کند به سرمایه‌ی مردم سود یک برابر یعنی در ازای یک میلیون تومان پس‌انداز، یک میلیون تومان می‌پردازد همه برای سرمایه‌گذاری هجوم می‌برند. درحالی‌که خداوند از یک تا هفتصد برابر می‌پردازد ولی مردم باور نمی‌کنند. امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» می‌فرماید: برای من پنج دقیقه وقت بگذار من به عمرت برکت می‌دهم ولی ما توجه نمی‌کنیم.  دلیل انفاق نکردن ما نپذیرفتن این آیات و عدم اعتماد به خدا نیست؛ بلکه برای این است که سرمان را خیلی شلوغ کرده و وقتی باقی نگذاشته‌ایم. پس ما در اثر شلوغ کردن برنامه‌هایمان، یقین به خدا را در قلبمان جای نداده‌ایم. باید در سبک زندگی خود تجدید نظر کنیم.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed