www.montazer.ir
جمعه 17 می 2024
شناسه مطلب: 675
زمان انتشار: 28 اکتبر 2014
خانواده آسمانی،جلسه 122 ، 91/03/18

خانواده آسمانی،جلسه 122 ، 91/03/18

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

درباره ی آثار دعا عرض کردیم: باعث تقویت رابطه ی ما با خدا و خانواده ی آسمانی و نیز سلاحی مهم و محکم در مقابل کیدهای شیطان می‌باشد. روایتی را بیان کردیم که دعا نصف کلّ اعمال خیر است. یعنی بخش مهمی از وقت و ارتباطات انسان باید صرف دعا شود. از امام باقر «علیه‌السلام» سؤال می‌شود: قرائت قرآن بهتر است یا دعا، حضرت پاسخ می­فرمایند: دعا مهم‌تر است، آیا نشنیدی فرمایش حق تعالی را: «قُل ما یعبؤابکم ربّی لولا دعائکم» بگو پروردگارم به شما توجهی نمی‌کند اگر دعایتان نباشد. مربی کسی است که قوای انسان را به فعلیت می‌رساند مربی نقاط ضعف را برطرف، و نقاط قوت را تقویت کرده و استعدادها را شکوفا می‌کند. معنای آیه‌ی مذکور در واقع این است: باید متربی تقاضا و تمنا داشته باشد تا مربّی او را تربیت کند. ما با گفتن «یارب» حقیقی در واقع تربیت و پرورش را از خداوند می‌خواهیم. ما تا خودمان را تسلیم مربی نکنیم و دستوراتش را دقیقاً اجرا نکنیم تربیت نمی‌شویم. و در صورتی که عبادات ما زیر نظر مربی انجام شود منجر به رشد و پرورش ما می‌شود. در کلیه‌ی انتخاب‌ها، ارتباطات، افکار و رفتارمان باید تابع مربی باشیم. انسان در هر رشته‌ای اگر زیر نظر مربی آن رشته دوره دیده و تمرین کند حتماً پس از مدتی مهارتش بیشتر می‌شود. اگر عبادات ما هم با ربوبیت «الله» صورت گرفته باشد حتماً باید پس از گذشت این همه سال رشد کرده باشیم.

«ربّ» برای همه ارتباطات، انتخاب‌ها، رفتار و افکار ما قاعده دارد. اینکه می‌فرماید اگر دعای شما نبود پروردگارم به شما توجه نمی‌کرد، معلوم می‌شود که باید بخواهیم و صرفاً خواندن مؤثر نیست. ما باید به مربی بگوییم: از او چه می‌خواهیم تا او برای ما مشخص کند که چه کارهایی را در طول مدت زمانی خاص انجام دهیم. کسی که زیارت عاشورا می‌خواند باید در کلاس آن ثبت نام کرده و به مقتضای محتوای آن عمل کند. اینکه دعاهای ما اثر لازم را ندارند به دلیل این است که ما صرفاً دعا می‌خوانیم ولی «خواستن» در کار نیست. ما وقتی از مربی تقاضا داریم باید بدانیم که چه می‌خواهیم. آیا می‌توانیم خواسته‌های خود در دعای کمیل را که سال‌هاست می‌خوانیم فهرست کنیم؟

در دعای جوشن کبیر از بین هزار اسم حق تعالی کدام‌یک را به طور جدی خواسته‌ایم؟ صبور بودن، غفور بودن، عفوّ و ستار بودن و ... . عَفُوّ یعنی از هیچ کس ناراحت و دل چرکین نمی‌شود. اگر کسی اسم عفوّ و غفور را دریافت کرده باشد. روز قیامت در نامه‌ی اعمالش یک گناه هم وجود ندارد و فقط عبادت برایش ثبت شده است. زیرا کسی که دیگران را می‌بخشد خدا هم او را می‌بخشد. انسان اگر دل خودش را از کدورت دیگران پاک کند خدا هم اعمال او را پاک می‌کند. اما کسی که زودرنج، حساس، منتقم، پژمرده و ... است و قصد گرفتن انتقام داشته و دلش چرکین می‌باشد، عفوّ نیست. دعا، خواندن نیست خواستن است. کسانی که دعا و قرآن را می‌خوانند چیز مهمی به دست نمی‌آورند باید دعا و قرآن را فهمید. به تصریح قرآن اگر از خدا نخواهیم توجهی به ما نمی‌کند ما باید از مربی بخواهیم که غفور، جواد، کریم و مرتاح (شاد) و ... شویم. کسی که صرفاً ادعا می‌کند ولی تلاش نمی‌کند اصلاً جدی نیست.

امام رضا «علیه‌السلام» می‌فرماید: «من سئل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزئ بنفسه» کسی که از خدا توفیق می‌خواهد ولی تلاش نمی‌کند خودش را مسخره کرده است. مگر ممکن است انسان بدون تمرین و کوشش مهارتی را کسب کند؟ کسی که می‌خواهد اخلاق خوب داشته باشد، روزی‌اش زیاد شود و ... باید مربی و کلاس ببیند. باید تمرین کنیم که اگر کسی به ما بدی کرد ناراحت نشویم. از خانواده باید شروع کنیم. برای تخلق با اخلاق الله بهترین میدان خانواده است. کسی که در میدان داخلی به‌ویژه پدر و مادر که حق بسیاری به گردن انسان دارند، نمی‌تواند موفق عمل کند در میدان خارجی تکلیفش معلوم است.

امام «رضوان الله» می‌فرمودند: من یک‌بار هم نتوانستم دعای کمیل را جدی بخوانم. ما چگونه می‌توانیم در دعای افتتاح بخوانیم و بخواهیم: «اللهم انا نرغب الیک فی دولته کریمه تعزّ بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فی‌ها من الدعاه الی طاعتک و القاده الی سبیلک...» پروردگارا از تو می‌خواهیم که در دولت کریمه (امام زمان «عج الله تعالی فرجه») ... قرار دهی ما را کسانی که مردم را به طاعت تو می‌خوانند و رهبر راه تو باشیم...» این خواسته‌ها با رذایل اخلاقی قابل جمع نیستند. خداوند می‌فرماید: اگر می‌خواهید عفوّ باشید عفو کنید. «... فالیعفوا....» و اگر می‌خواهید غفور شوید: «.... والیصفحوا....» کسی که از دیگران ناراحت و دل چرکین می‌شود نمی‌تواند عفوّ شود و اگر می‌خواهد غفور شود باید بتواند ندیده بگیرد، نه اینکه دائماً ایراد دیگران را ببیند. کسی که ادعای زرنگی داشته و همه‌ی کارهای دیگران را می‌بیند و به رخ آن‌ها می‌کشد نمی‌تواند غفور شود. معصوم «علیه اسلام» با وجود اینکه «عین الله الناظره» است وقتی در کنارش قرار می‌گیریم هیچ چیز را به روی ما نمی‌آورد. من تأکید می‌کنم: اصرار نداشته باشیم دعای جوشن کبیر را یک‌باره بخوانیم. لااقل یک شب بخوانیم و یک شب روی دو اسم خداوند تمرکز کرده و تمرین کنیم که در وجود ما نفوذ کند. خدا نکند در حالی بمیریم که هیچ یک از قوایمان فعال نشده باشد. اگر انسان مدتی وقت صرف کند می‌تواند چند اسم را در خودش فعال کند که متأسفانه این کار را نمی‌کند.

امام علی «علیه‌السلام» می‌فرماید: اگر شما یک اسم هم داشته باشید من قبول می‌کنیم. ما باید الان خودمان را بررسی کنیم و ببینیم که چه صفت یا صفاتی را کسب کرده‌ایم. ما اگر در دنیا مدت کمی تمرین کنیم و روابط و رفتارمان را با افراد تنظیم کنیم می‌توانیم برخی اسماء الهی را در خودمان شکوفا کنیم. باید در نظر بگیریم که طرف معامله‌ی ما خداست و قرار است این افراد ما را اذیت کنند تا ما با برخورد درست، شبیه خدا شویم. نباید در دنیا با هیچ کس جز خدا کاری داشته باشیم؛ لذا نباید کینه‌ی کسی را هم به دل بگیریم. بعضی‌ها به خدا اعتماد نداشته و می‌ترسند که در راه او هزینه کنند، لذا این افراد سال خمسی ندارند و از ترس فقر! خمس نمی‌دهند. در حالی که خداوند جبران یک تا هفتصد برابر را تضمین کرده است. کسی که به مربی‌اش اعتماد ندارد نمی‌تواند رشد کند. فقط باید خودمان و خدا را در نظر بگیریم. دیگران فقط وسیله‌ی ما هستند اگر آن‌ها به خاطر عیب‌ها و ضعف‌هایشان ما را آزار می‌دهند باید سبب پیشرفت ما شوند. ما هم ضعف‌ها و عیوبی داریم که باعث آزار دیگران می‌شود و نیاز به عفو و بخشش دیگران داریم. کسی که چنین نگاهی داشته باشد حسابش در نزد خدا پاک است. افرادی که این‌گونه هستند منتی بر دیگران ندارند زیرا آنچه برایشان مهم است لکه‌دار نشدن دلشان به واسطه‌ی کینه و حس انتقام است. این وضعیت اوج عزت و شرافت است. ما باید نسبت به دیگران همان‌طور باشیم که از خدا توقع داریم. در تعقیقات نماز این‌گونه می‌خوانیم: «اللهم انّ مغفرتک ارجی من عملی و انّ رحمتک اوسع من ذنبی اللهمان کان ذنبی عندک عظیماً فعفوک اعظم من ذنبی الهیان لم آکن اهلاً ان ابلغ رحمتک فرحمتک اهلا ان تبلغنی و تسعنی لانّها وسعت کلشی...»

پروردگارا همانا آمرزش تو امیدوار کننده تر از عمل من است و نیز به‌درستی که رحمت تو گسترده‌تر از گناه من است. خدایا اگر گناه من در نزد تو بزرگ است پس عفو تو بزرگ‌تر از گناه من است خدایا اگر من اهلیت رسیدن به رحمت تو را ندارم پس رحمت تو طوری است که به من می­رسد و مرا فرا می‌گیرد برای اینکه (رحمتت) همه چیز را فرا گرفته است..... نا امیدی به این دلیل بزرگ‌ترین گناه بعد از شرک است که در واقع تحقیر و کوچک پنداشتن خداست.

امام امت فرمودند: خدایا شنیدم که گفتی چه کنم با یک مشت خاک جز آنکه او را ببخشم! ما هم باید دیگران را ببخشیم و اگر اذیت آن‌ها به حدی ما را آزار داده که سوخته‌ایم هیچ اشکالی ندارد زیرا آنچه که سوخته طبیعت است طبیعت هم حقش سوختن است. در غیر این صورت فطرت آزاد نمی‌شود. پس وقتی طبیعت می‌سوزد ما رشد می‌کنیم و نباید دیگران را بسوزانیم و تلافی ناراحتی‌مان را بنماییم. کسی که بتواند آتش دلش را خاموش کند مثل خدا شده و آتش دیگران را هم خاموش می‌کند.

سخن مرحوم مجتهدی «رضوان الله» که می‌فرمودند: «این نیز بگذرد» اسم اعظم است و در گذشت کردنِ ما از دیگران بسیار مؤثر است. تا زمانی که ما کینه‌ی دیگران را در دل خود نگه داریم خدا از دل ما بیرون می‌رود. اگر ما خودمان را بنده‌ی خدا بدانیم و دیگران را هم بنده‌ی حق تعالی، به عشق خدا کینه‌ها را از دل بیرون کرده و افراد را می‌بخشیم. ما واقعاً در آغوش خدا و جمع خانواده آسمانی‌مان نشسته‌ایم به دلیل حادثه‌ای دنیایی این جمع را به هم می‌زنیم و از محضرشان خارج می‌شویم. این‌ها به دلیل عدم اعتماد ما به خداست. بعضی‌ها بعد از نماز حاضر به انجام تعقیبات نیستند و برای کارهای دنیایی عجله می‌کنند این‌ها توجه ندارند که همه‌ی اسباب و علل و دست خداست. کسی که به خاطر دنیا خدا را رها کند خدا او را به دنیا وا می‌گذارد.

ما باید هم تلاش کنیم و هم دعا، زیرا معصوم «علیه‌السلام» می‌فرمایند: دعا نیمی از کارهای خوب (خوبی) است. ما باید به اندازه‌ی کافی تلاش کرده و بقیه‌ی وقتمان را به خدا بپردازیم که همه‌ی کارها دست او و مسبب‌الاسباب است. اینکه می‌فرمایند دعا بالاتر از قرائت قرآن است به دلیل این است که انسان باید درخواست‌هایش را مشخص کرده و بیان کند. چنانچه دانشجو وقتی ثبت نام می‌کند باید تقاضاهایش را با انتخاب واحد بیان کند. ما بعد از سال‌ها هنوز نمی‌دانیم چه می‌خواهیم و متحیریم. بعد از مدتی باید معلوم شود که ما چه تغییراتی کرده‌ایم. آیا دیگر عصبانی، پرخاشگر، زودرنج، حسود و متکبر و ... نیستیم؟ کسانی که برنامه می‌گیرند ولی تمرین نمی‌کنند با تحولی هم مواجه نمی‌شوند. کسی که بحث «دشمن شناسی» را مطالعه می‌کند و نمی‌تواند به حمله‌های چهار جانبه‌ی شیطان غلبه کند این شخص اصلاً جدی نیست زیرا اساساً تمرین نمی‌کند. ما باید خیلی موارد را که از دیگران متوجه می‌شویم نادیده گرفته و به روی خودمان نیاوریم: «نصف العاقل احتمال و نصفه تغافل» نصف شخصیت عاقل تحمل کردن است و نصف دیگر تغافل (خود را به غفلت زدن) است. مرداب از رود پرسید چه کردی که اینچنین زلالی؟ رود گفت: «گذشتم». وقتی می‌فرمایند: نصف کارها دعاست یعنی برای موفقیت باید دستمان را در دست مربی قرار داده و از او کمک بگیریم. باید دائماً همراهی خدا را با خودمان ببینیم و تمرین کرده و کارهای دیگران و اتفاقات ناگوار را تحمل کنیم و به خداوند بگوییم که: «فقط به خاطر تو گذشت کردم» چه جاهایی که انسان باید به خاطر خدا سکوت کند: «رُبّ کلام جوابهُ السّکوت».  همه‌ی کارها را برای خدا انجام دهیم: «... قل انّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین» کسی که در رشته‌ای ثبت نام می‌کند جز مربی با کسی دیگری کار ندارد. فقط تابع او بوده و با او تمرین می­کند. خداوند به ما اجازه‌ی دوستی داده: «اللهم اجعلنی من جندک ... اللهم اجعلنی من حزبک ... اللهم اجعلنی من اولیائک....» در صورتی که مربی‌ها با شاگردانشان دوستی نمی‌کنند ولی خداوند این‌قدر به ما بها داده است. در روایت داریم: اگر می‌خواهید جایگاه خودتان را در نزد خدا بدانید ببینید که خدا در قلب شما چقدر حضور و جایگاه دارد. اگر کسی بتواند یکبار زیارت عاشورا را طوری بخواند که از اول تا آخر آن را صادقانه بگوید یقیناً هم درجه‌ی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» و سیدالشهدا «علیه‌السلام» است. یعنی حقیقتاً بگوید: «... ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخره ...»، «... ان یبلّغنی المقام المحمود...» برای رسیدن به این مقامات ما باید دستمان در دست خانواده‌ی آسمانی‌مان باشد و مربی را گم نکنیم. باید ایشان برای ما از هر کس دیگر محبوب‌تر باشند تا بتوانیم به آن‌ها برسیم.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed