www.montazer.ir
پنج‌شنبه 9 می 2024
شناسه مطلب: 671
زمان انتشار: 26 اکتبر 2014
خانواده آسمانی،جلسه 118 ، 91/03/04

خانواده آسمانی،جلسه 118 ، 91/03/04

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

ماه رجب، یک رحم زمانی قوی است و این قدرت را دارد تا یک گذشته‌ی طولانی را که به گناه و غفلت، هدر رفته باشد جبران کند. فقط یک عمل در این ماه می‌تواند نهصد سال عبادت را در نامه‌ی عمل انسان (صحیفه‌ی نفس) ثبت کند. نباید از این ماه با عظمت غفلت کنیم. باید خودمان را برای پرواز با برد متوسط و حتی بلند آماده کنیم. ماه رجب رحم زمانی قوی‌ای است که ما را آماده‌ی ورود به ماه با عظمت شعبان می‌کند. ماه شعبان هم ما را برای ضیافت الهی در ماه مبارک رمضان آماده می‌کند. ضیافت الهی ملاقات نفس با معشوق خودش است لذا بسیار سنگین است و به همین دلیل مقدماتی دارد. در ارتباطات زمینی، دختر و پسر بلافاصله بعد از اینکه با یکدیگر آشنا شدند اقدام به ازدواج نمی‌کنند، بلکه این مدت در قالب نامزدی و عقد تداوم یافته تا آماده‌ی زندگی مشترک شوند. ضیافت ماه مبارک رمضان به حدی پرهیجان و قدرتمند و با شکوه است که اگر کسی خودش را در ماه‌های رجب و شعبان آماده نکرده باشد نمی‌تواند در آن شرکت کند. فلذا کر و کور وارد ضیافت شده و همانطور هم خارج می‌شود. ماه‌های رجب و شعبان ماه عیاشی، کیّافی و پرواز فطرت هستند. حس ما در این ماه‌ها بسیار تعیین­کننده‌ی وضعیت فطری ماست. اگر چنین حسی را نداریم باید بخش انسانی و فطری‌مان را تغذیه کنیم تا معنای: «دعیتُم الی ضیافته الله» را بفهمیم. بخش‌های پایینی ما که عبارت‌اند از حس، خیال و وهم، نه تنها از این ماه‌ها خوششان نمی‌آید بلکه بدشان هم می‌آید. فقط در زمان‌هایی که حیوانیت مطرح است خوشحال‌اند. مثلاً هنگام افطار و سحر. این سه ماه مانند سه ماه تعطیلی طبیعت‌گراهاست، که شخص می‌تواند فارغ از فعالیت‌های عقلی و علمی به تفریح بپردازد. در سه ماه رجب، شعبان و رمضان فضا خیلی وسیع است تا شخص بتواند طبیعت را تضعیف و فطرت را تقویت بنماید. فرصت ملاقات با خدا و خانواده‌ی آسمانی به ویژه امام زمان «عجل الله تعالی فرجه» می‌باشد. اساساً این ایام فصل ارتباط با غیب و آسمان است.

اگر کسی بخش غیب طلبش (انسانیت و فوق عقل) ضعیف باشد، ضمن اینکه لذت می‌برد، ارتباط لازم را برقرار نمی‌کند. میهمان ویژه‌ی ماه مبارک رمضان حضرت حجه «عجل الله تعالی فرجه» هستند؛ لذا قوی‌ترین و شورانگیزترین دعاها در این ماه درباره‌ی ایشان وارد شده است. باید سبک زندگی­مان را براساس این سه ماه تنظیم کنیم. در این سه ماه تمنّایمان این باشد که از طبیعت جدا شده و اُنسمان با غیب را بیشتر کنیم. لیله الرغائب برای کسانی معنا دارد که واقعاً بخش انسانی‌شان فعال شده و آرزو داشته باشد. لیله الرغائب شب آرزوهای طبیعی نیست؛ هر چند می‌توان این آرزوها را هم در قالب دعا از خدا خواست، اما دعای اصلی تمناها و تقاضاهای بخش فطری است. یکی از اعمال مهم این شب استغفاراست. به عبارتی استفراغ آن چیزهایی که انسان باید از آن‌ها فارغ شود. این تخلیه در سه ماهِ مورد نظر تأکید شده است تا انسان به انس‌های آسمانی برسد. در اعمال ماه رجب استغفار به بیان‌های مختلف و تعداد گوناگون آمده است. و نیز هزار بار «لا اله الا الله» وارد شده است. دلی که می‌خواهد با «الله» و آسمان پیوند بخورد باید اُنس با غریبه‌ها را کنار بگذارد. حتی باید در این ماه انسان بعضی از مباحات را هم کنار بگذارد. زیرا مزاحم انس می‌شوند. در غیر اینصورت محروم می‌شویم. در این ماه بهترین کار دوری از حرام، کاهش دلبستگی­ها و نیز استغفار و خلوت داشتن می‌باشد.

اگر کسی با دل نرم وارد این ماههای مبارک نشود محروم می‌ماند. چون دلش در حجاب آلودگی­ها، کثرت­ها، تندی­ها و ... باقی می‌ماند. ذکر در خلوت بسیار در نرمی دل مؤثر است ضمن اینکه باید از روح جمعی هم استفاده کنیم. اما در عین حال درگیری ذهن با ذکر آن هم در خلوت بسیار توصیه شده است. برای خلوت هم ذکری را انتخاب کنیم که بیشتر در ما مؤثر می‌باشد. کسی که نمی‌تواند در خلوت به آسمان برود رشد چندانی نخواهد داشت. در علاقه‌های زمینی هم، ارتباط در شلوغی برای انسان کافی نیست؛ بلکه شخص میل دارد حتماً خلوتی با عزیزانش در طول روز داشته باشد. ما باید به حدی تمرین کنیم تا تدریجاً «انفسکم فی النفوس» اتفاق بیفتد. کسی که طالب دیدار خصوصی با «الله» و خانواده­ای آسمانی‌اش به طور جداگانه می‌باشد، بزرگ شده و به بلوغ انسانی رسیده است.

باید بتوانیم که با هر کدام از معصومین «علیهم‌السلام» جداگانه ارتباط برقرار کنیم. متأسفانه بین بلوغ شرعی و بلوغ انسانی ما خیلی فاصله است. بلوغ شرعی همان سن تکلیف است ولی بلوغ انسانی زمانی اتفاق می‌افتد که انسان بتواند با غیب و آسمان رابطه‌ی عاشقانه برقرار کند. بسیاری از انسان‌ها ناکام از دنیا می‌روند. یعنی هنگام مرگ معلوم می‌شود که خصوصی از خدا کام نگرفته‌ها و هم‌آغوشی و بوسه با خدا نداشته‌اند. وقتی وارد برزخ می‌شوند اهل بیت «علیهم‌السلام» ایشان را در قالب امت می‌شناسند نه به عنوان کسی که با آن‌ها رابطه‌ی خصوصی و رفاقت داشته است. ما باید سر نماز سلامی که به پیامبر «صلی الله علیه و آله» می‌دهیم با توجه و علاقه باشد تا از لذت ملاقات خصوصی با حضرت در برزخ بهره‌مند شویم.

خیلی خسارت بزرگی است که انسان در برزخ بر خانواده‌ی آسمانی‌اش وارد شود و کسی او را نشناسد، نه ائمه «علیهم‌السلام» نه امامزادگان «علیهم‌السلام» و نه شهدا و ... . ما فقط در نهایت بهره‌برداری «الدنیا مزرعه الاخره» را می­نماییم. اصلاً فضای عاشقی برای خودمان باز نمی‌کنیم و انسی با خانواده‌مان نمی‌گیریم. ما باید سبک زندگی‌مان را براساس این ارتباط تنظیم کنیم. کسانی به انس، رفاقت و مقام و منزلت و قرب می­رسند که ارتباطات، انتخاب‌ها، افکار و رفتارشان را براساس این عشق تنظیم کنند. اگر آسمان، کسی را اینگونه دریابد، به زودی در را بروی او باز می‌کند. اگر در باز نشود یا ما در نزده‌ایم یا جدی نبوده و توهم کرده‌ایم. آن‌ها باید از ما صدق ببینند. از طرف آن‌ها همیشه آغوش باز است. امام زمان «عج الله تعالی فرجه» هزار و صد هفتاد و هشت سال انتظار در زدن ما را می‌کشند. در واقع ایشان منتظِر هستند و ما منتظَریم. اگر ما به انتظار ایشان لبیک بگوییم وارد وادی امن می‌شویم و هیچ چیز در دنیا ما را نمی‌رنجاند.

بحث اصلی ما درباره‌ی عواملی بود که بین ما و خانواده‌ی آسمانی جدایی می‌اندازند. یکی از بزرگان می‌فرمودند: شیطان سگ درگاه خداست و با آشنایان این درگاه کاری ندارد. شیطان یک قدرت در مقابل خدا نیست و جهان ما نیز دو قطبی نیست که یک قطب «الله» باشد و یک قطب شیطان. شیطان تحت ولایت خداوند است و مأموریت دارد که ضعف‌ها و بیماری‌ها را نشان داده تا افرادی که می‌خواهند رشد کنند آن­ها را برطرف کنند. انسان هرقدر رابطه‌اش با «الله» بیشتر باشد وسوسه‌هایش کمتر می‌شود ولی هر قدر غریبه‌تر شویم بیشتر مورد گزند شیطان قرار می‌گیریم. سؤالی که مطرح می‌شود این است: چرا وقتی می‌خواهیم به خدا پناهنده شویم از سه اسم «اله»، «ربّ» و «مَلِک» کمک می‌گیریم؟ «ربّ» به این دلیل است که خداوند مالک مدبّر و پرورش­ دهنده‌ی ماست. کسی که با مربّی خودش در ارتباط نباشد آسیب می‌بیند. انسان اگر بخواهد در هر رشته‌ای رشد کند باید زیر نظر مربی باشد ولی صرفاً معلم تنها کافی نیست.  نشانه‌ی رشد هم این است که انسان هر روز شادتر و آرام‌تر شده و در برابر مشکلات دنیا استحکام پیدا کند. ما باید دائماً با ربّ خود در ارتباط باشیم که از وسوسه‌های شیطان به سلامت عبور کنیم: «قل اعوذ به رب الناس» ذکر یا ربّ، ذکر بسیار مهمی است و باید برای ما این معنا را بدهد که ای مالک مدبّر و تربیت کننده‌ی ما، اگر غیر از این باشد همان معنای «یا خدا» را می‌دهد. ما باید با ذکر «یا ربّ» به معنای حقیقی‌اش انس بگیریم. بعد از ربّ، «ملک» است: «قل اعوذ به رب الناس، ملک الناس» یعنی به پادشاهی خدا پناه ببریم. کار پادشاه تدبیر، اداره و سیاست‌گذاری مملکتش است. (این نام خداوند قدری هم صبغه‌ی سیاسی دارد. کسانی که در اندیشه‌ی سیاسی «الله» را حاکم ندانسته و معصوم و ولی فقیه را واجب الاطاعه نمی‌دانند، حتماً نصیب شیطان می‌شوند. امکان ندارد چنین کسی دچار آسیب نشده و در مسیری خلاف مسیر امام زمان «عج الله تعالی فرجه» نیفتد. پادشاه هستی فرمانش این است که تمام مدیریتهای سیاسی و اجتماعی را «الله» باید تعیین نماید. «الله» هم به جز چهارده معصوم و فقیه عادل جامع الشرایط، حکم حکومت برای کسی امضاء نکرده است.

به فرمایش حضرت امام «رضوان الله تعالی» کسی که با ولایت فقیه مشکل دارد قطعاً در زمان ظهور، مقابل امام زمان «عجل الله تعالی فرجه» می‌ایستد. پناه بردن به الله تحت اسم پادشاه به این معناست که شیطان سگ درگاه این پادشاه بوده و تحت فرمان و اختیار اوست و اگر ما به پادشاه و ملک پناه ببریم قطعاً از شرّ این سگ در امان خواهیم بود. اگر کلیه‌ی انتخاب‌ها، ارتباطات، افکار و رفتار ما با سیستم الله هماهنگ باشد آشنای این درگاه بوده و از شرّ سگش درامان خواهیم بود. کسانی که غریبه هستند سحر و جادو و بسته شدن بخت روی او اثرگذار است. یعنی آن شخص فضای مناسب برای آن امر خبیث در وجودش داشته است. مانند وسوسه، شیطان کسی را وسوسه می‌کند که در وجودش دستگیره‌ای برای شیطان داشته باشد. افسردگی، عصبانیت، حسادت، زودرنجی و ... مربوط به غریبه‌هاست. بدبختی فقط گریبانگیر کسی می‌شود که از بدبختی استقبال کند؛ و إلّا حادثه برای همه اتفاق می‌افتد. سرباز دشمن که مجروح می‌شود غصه می‌خورد ولی سرباز لشکر اسلام شکر می­کند که مثلاً یک پایش را جلوتر از خودش تقدیم خدا کرده است: «... الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون» لذا مؤمن حقیقی تحت هیچ شرایطی احساس بدبختی نمی‌کند. کسی که الله و خانواده‌ی آسمانی تکیه‌گاهش است امکان ندارد روی زمین به کسی تکیه کند. بعضی‌ها معلول هستند ولی اصلاً احساس بیچارگی ندارند و خیلی بهتر از افراد سالم زندگی می‌کنند.

اگر کسی احساس بدبختی می‌کند خودش را برای بدبختی آماده کرده است. ما تا زمانی که نزد خداوند به عنوان اله، رب و ملک نرویم خوشبخت نخواهیم شد. خوشبختی هدیه نیست بلکه باید آن را تحصیل کنیم، لذا به دعا احتیاج داریم. در روایت آمده 50% موفقیت انسان تلاش است و 50% دیگر دعا. ما باید از دعا قدرت بگیریم: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» در سوره‌ی فرقان آیه‌ی 77 خداوند می‌فرماید: «قل ما یَعبَؤُبِکُم ربّی لو لا دُعاؤُکم» بگو پروردگارم به شما اعتنایی نمی‌کرد اگر دعای شما نبود. هر جا در قرآن «قل» آمده نکته‌ی بسیار مهم و شاه کلید است. اگر ما دعا می‌کنیم و می‌خواهیم که «الله» مربی ویژه‌ی ما شود باید هزینه بپردازیم و هزینه‌ی آن هم «طبیعت» است. باید وقتمان را برای پرداختن به خداوند آزاد کنیم.

ما باید از خواب شب و خوراکمان کم کنیم تا با آسمان رابطه برقرار کنیم. ما باید برای رفتن به آسمان طبیعتمان را مهار کنیم اگر غیر از این باشد بیشتر از یک شوخی نیست. اگر خداوند ببیند واقعاً بنده‌ای به خاطر او پا روی طبیعتش می‌گذارد به او درس خصوصی می‌دهد. اصلاً آسمان و خانواده‌ی آسمانی و به طور کلی غیب این‌گونه است.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed