مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در بحث موانع ارتباط ما با خانوادهی آسمانی مواردی را از دیدگاه حضرت سجاد «علیهالسلام» عرض کردیم. اساساً در وجود انسان اقتضائاتی است که اگر پرورش صحیح داده شود ما میتوانیم تا قرب الهی و تشبه کامل به حق تعالی اوج بگیریم.
تخلّق به اخلاق الهی یعنی خدا گونه شدن. دعای جوشن کبیر را حتماً مطالعه کنید زیرا به غیر از تعداد اندکی از هزار اسم، بقیهی آنها در ما وجود داشته و میتوانیم به فعلیّت برسانیم. اسامی را که فعال میکنیم دارایی روز قیامت ما میباشد. همچنان که جنین به میزانی که اسم میگیرد یعنی توانایی و دارایی کسب میکند، هنگام تولد از سلامت برخوردار است، اسامی مانند: بینا، شنوا، ماشی و ... اگر ما در اینجا حداقل اسامی را دریافت نکنیم نمیتوانیم از آخرت با آن همه پیچیدگی و عظمت بهرهبرداری لازم را داشته باشیم. جنین باید تمام اعضاء، اندام و توانایی را برای دنیا تهیه کند درحالیکه در رحم مورد استفادهاش قرار نمی گیرد. انسان اگر در دنیا اسم عفوّ، غفور و حلیم و... را کسب نکرده باشد امکان ندارد شب اول قبر نجات پیدا کند. اگر ذرهای کینه داشته باشد قطعاً به بهشت راه نمییابد. مگر اینکه در جهنم درمان شود. همهی انسانها چه مؤمن و چه کافر اقتضائات تخلق به اخلاق الهی را دارند. امکانات، استاد و امداد الهی و ... دائماً به صورتهای مختلف در اختیار انسان هستند؛ اما مشکل اصلی موانعی است که در درون خودمان داریم. بیش از اینکه در زمینهی عبادات و کارهای مثبت سرمایهگذاری کنیم باید موانع را بهطرف کرده و سبک زندگیمان را تغییر دهیم.
امکان ندارد انسان برنامههای ماهوارهای را ببیند و توقع «اشک» «پرواز» و «خوابهای زیبا» و ... داشته باشد. کسی که خودش را درگیر سریالهای غیر تخصصی میکند قطعاً در خودش مانع ایجاد کرده است. مهمترین اقدام ما در سبک زندگی، تهیه لقمهی حلال است؛ زیرا اگر لقمه مشکل داشته باشد بهترین اَعمال هم به انسان کمک نمیکنند. اساساً باید همهی ورودیهایمان، اعم از چشم، گوش، خیال، وهم و ... غذای سالم دریافت کنند. کسی که دچار سوء ظن، بدبینی، تجاوز و فضولی در کار دیگران است تبدیل به موجودی هار میشود که این را در قبر میفهمد. به همین دلیل امام سجاد «علیهالسلام» به بیان موانع پرداختهاند. آلودگیها در درون ما نفوذ کرده که در برقراری ارتباط مانع داریم. انسان وقتی میخواهد برای انجام اعمال حج مُحرِم شود، ابتدا باید کاملاً خودش را تخلیه کرده حتی جنسیت را هم باید کنار بگذارد و با صرفنظر از آنها به زیارت خانهی خدا برود. اگر غیر از این باشد عبادات ما نه تنها حالمان را بهتر نمیکنند بلکه گاهی بدتر هم میشویم. مانند کسانی که اظهار میکنند: از وقتی به دستورات برنامهشان عمل میکنند حالشان بدتر شده است. البته اگر موقّت باشد کاملاً طبیعی است. ولی اگر پس از گذشت مدتها هم، چنین باشد معلوم است سبک زندگیاش به گونهای است که دائماً آلودگی جذب میکند. باید ارتباطمان با غافلین و بطّالین به گونهای تنظیم شود که تأثیر نپذیریم.
در فراز بعدی میفرمایند: «... او لعلّک لم تحبّ ان تسمع دعائی فباعدتنی» شاید دوست نداری دعای مرا بشنوی پس مرا دور کردی. صلوات بهترین دعایی است که میتواند موانع درونی انسان را برطرف میکند. امام صادق «علیهالسلام» دربارهی دعا میفرمایند: خدا به حدی از صدای بعضی بندگان خوشش میآید که به ملائکه دستور میدهد حاجت این بنده را دیرتر بدهید تا صدایش را بیشتر بشنوم. ولی از صدای بعضیها به حدی بدش میآید که تا چیزی میخواهند، خداوند امر میکند زود خواستهاش را بدهید که برود و دیگر یاد من نیفتند. به همین دلیل نمیشود قضاوت کرد بعضی زودتر حاجت گرفته پس عزیزترند و برخی دیرتر حاجت میگیرند پس خدا به آنها توجه ندارد. بعضی افراد سالها دعا میکنند ولی حاجت نمیگیرند و چه بسا در همان حال هم میمیرند. خیلی خوب است انسان دعاهایی در پروندهاش باشد که حاجت نگرفته باشد. ما باید فکر کنیم چرا در طول روز هوس همه چیز را میکنیم ولی میلی به خواندن و شنیدن کلام الهی یعنی قرآن نداریم. بعضیها سالها اشتهای زیارت حرم، نماز شب و مناجات و ... را در خود نمیبینند. بعضی دیگر دائماً با خدا و قرآن و معصوم «علیهالسلام» و آسمان انس دارند.
باید دلمان را بررسی کنیم که آیا میل به آسمان دارد یا نه؟ نکند خدا با ما قهر کرده و دوست ندارد صدای ما را بشنود که میلی به آن نداریم. اگر به چنین نتیجهای رسیدیم باید سریع اقدام به درمان کنیم.
حضرت زهرا «سلام الله علیها» مادر همهی ما بوده و یکپارچه نور هستند ولی متأسفانه ما با ایشان رابطهی شخصی نداریم. اگر با ایشان یا هر کدام از معصومین «علیهمالسلام» رابطهی شخصی برقرار کردیم بسیار مبارک است. بعضیها اظهار میکنند: همهی ائمه را دوست دارند ولی فلان امام را طور دیگری دوست دارند این یعنی ارتباط و علاقهی شخصی و خصوصی. نداشتن چنین رابطهای نگران کننده و دارویش صدقه و استغفار است. استغفار همان استفراغ آلودگی و شستشوی درون است. انسان باید نگران انس نداشتن با معصومین باشد. حضرت زهرا «سلام الله علیها» با آن همه مهربانی میفرمایند: بعضی از شما کاری میکنید که سیصد هزار سال طول میکشد تا دستم به شما برسد و به نزد خودم ببرم. ما باید مانند بچههای اهل باشیم که در زندگی خیلی از پدر و مادر فاصله نمیگیرند و تا کوچکترین فاصلهای بین آنها و پدر و مادرشان میافتد گریه و بیتابی میکنند. باید کلیه انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتارمان را به گونهای مهندسی کنیم که از خانوادهآسمانیمان فاصله نگیریم. تمام کارها هرقدر هم خیر باشد بدون رابطهی با اهل بیت فایدهای ندارد. بعضی به حدی به خانوادهشان نزدیک هستند که حتی بشیر و مبشر را هم نمیبینند و یکباره به آغوش خانوادهشان منتقل میشوند. مسافر وقتی از راه میرسد چشمش دنبال کسانی است که به پیشواز آمده و انتظار او را میکشند اینگونه آرام میگیرد. بعضی افراد در لحظات آخر عمرشان پنج تن را مشاهده میکنند. چه صحنهی زیبایی است! خبری از بشیر و مبشر و سایر فرشتگان نبوده و فقط حضرت عزرائیل «علیهالسلام» حضور دارد. وقتی در آستانهی مرگ خانوادهی آسمانیمان را مشاهده میکنیم، رفتن چه قدر لذتبخش است و پس از آن که میرویم چه هم آغوشیها و بوسیدنهایی در انتظار ماست.
در دعای ماه مبارک رمضان از خدا میخواهیم که نکیر و منکر به سراغمان نیایند: «... و ادرأ عنّی منکراً و نکیراً و ارعنی مبشراً و بشیراً...» ما باید برای رسیدن به این آرزوها از الان کلیهی انتخابات، ارتباطات، افکار و رفتارمان را متناسب با این اهداف نماییم. مبادا کاری کنیم عزرائیل «علیهالسلام» اخم آلود به سراغمان بیاید، چون عزرائیل شبیه جان ما، به نزدمان میآید. ما باید بررسی کنیم که چقدر دلمان هوای خانوادهآسمانیمان را میکند. کسی که حضرت زهرا «سلام الله علیها» را خوشحال کند حتماً مورد دعای خاصّان آن بزرگواران قرار میگیرد. چقدر حضرت غصه میخورند اگر منتظر ما باشد ولی هنگام تحویل گرفتن ما به ایشان بگویند اینها باید به بیمارستان جهنم منتقل شوند و درمانشان تا قیامت طول میکشد. در قیامت هم به دنبال فرزندانشان میگردند تا آنها را از سایرین جدا کنند. فاطمه یعنی جدا کننده.
فاطمه «سلام الله علیها» مانند مرغی که دانهها را جدا میکند فرزندانشان را از دیگران جدا مینمایند. چه حالی میشوند وقتی بعضی از فرزندانِ ایشان، با خودشان کاری کردهاند که گاهی صدها هزارسال باید در جهنم بمانند. انسان نباید از خانوادهی زمینی و آسمانیاش فاصله بگیرد. شرط رابطه با خانوادهی آسمانی مأنوس بودن و رعایت حقوق خانوادهی زمینی است. چه بسا کسانی در خارج از کشور زندگی میکنند ولی رابطهی آنها با خانوادهی آسمانی شان گرم و صمیمی است. در عوض کسانی در امّ القری هستند ولی با همهی اهل آسمان بیگانهاند. «... او لعلّک به جرمی و جریرتی کافیتنی...» یا اینکه شاید به سبب گناهانم مرا دچار مکافات کردی. اولین اثر گناه بیاشتهایی است. همین بیمیل به مناجات با خداوند بدترین عذاب است. قهر خداوند خیلی خطرناک است. انسان نمیتواند بیاعتنایی کسی را که دوست دارد تحمل کند حتی حاضر است آن شخص او را کتک بزند ولی در را به رویش نبندد. اگر نمیتوانیم سحر داشته و احیاء بگیریم حتماً مصداقی از تحویل نگرفتن خداست. «.... او لعلّک به قلّه حیائی منک جازیتنی...» یا اینکه به دلیل کم حیاء کردن از تو، مرا مجازات کردهای. حضرت فرمودند: من «مرتکب شونده به گناه کبیره» را شفاعت میکنم ولی کسی که نماز را سبک بشمارد از شفاعت من محروم است.
زیرا در مورد اول ممکن است هوای نفس بر شخص غلبه کرده باشد ولی اینکه انسان صدای اذان را بشنود و به خدا بگوید وقت ندارم، بیحیایی است. در صورتی که ما از سبک شمردن نماز به اندازهی گناه کبیره خجالت نمیکشیم.
اگر کسی میخواهد در مسیر سرعت بگیرد باید حیای میان خود با خدا و خانوادهی آسمانی و فرشتگان را بالا ببرد. هر چه حیاء بیشتر شود قدرت و سرعت هم افزایش پیدا میکند. بیحیایی فقط بیحجابی و بیادبی نیست این بی حیایی ها سطحی است. بیحیایی این است که انسان در محضر خدا حسودی، بداخلاقی، زودرنجی، بینمازی و ... داشته و یا اینکه برای امور دنیایی متأثر شده، گریه کند و یا عصبانی شود. فحشای ظاهری پایینترین حدّ بیحیایی است. انسان با پشتوانهی عظیمی مانند خدا و خانوادهی آسمانی نباید حسود، عصبانی و تحقیر کنندهی دیگران باشد. حضرت در ادامه میفرمایند: «فان عفوت یا ربّ فطال ما عفوت عن المذنبین قبلی...» پس اگر بگذری ای پروردگار، سابقهی عفو تو از گنهکاران قبل از من طولانی است. سعی کنید هر شب دعای ابوحمزه را به اندازهای که از آن لذت میبرید بخوانید. لازم نیست که یکباره همهی آن را بخوانید.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد