مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
ساختار کره ی زمین، یک ساختار خلیفة اللهسازی است. هدف اصلی ما در زمین که سعادت ما در گرو آن است، متخلق شدن به اخلاق الهی و کسب قدرتهای الهی است و انسان به کمتر از این اگر برسد، سعادتمند نیست. برای رسیدن به این مقام، نیاز به امام است که در زیارت آل یاسین، توجه به حقیقت و اصل خودمان، یعنی امام زمان علیهالسلام پیدا می کنیم.
یکی از بهترین و قویترین زیارت ها که توسط وجود مقدس آقا امام زمان علیهالسلام انشاء و به ما داده شده، زیارت آل یاسین است و نکات بسیار دقیق و عالی دارد. این زیارت، خیلی تخصصی طراحی شده و یک ساختار محکم ریاضی دارد و بسیاری از نیازهای ما را تأمین میکند.
اگر مردم به متن این زیارت وفادار باشند، همه مشکلات شان حل خواهد شد.خود حضرت فلسفه زیارت آل یاسین را این گونه ذکر میکنند: «إِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَى اللهِ تَعَالَى وَ إِلَیْنَا فَقُولُوا كَمَا قَالَ اللَّهُ تعالى سلام على آل یس= زمانی که خواستید به وسیله ما به سوی خدا و ما بیایید، پس همانطور که خداوند متعال فرموده است بگویید: درود بر آل یس...». پس فلسفۀ این زیارت توجه به حق تعالی و توجه به اهل بیت (علیهم السّلام) است.
غایت انسان، درک مقام خلیفة اللهی است
چهار شان «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی»، شان های مقدماتی وجود انسان هستند، برای رسیدن به شأن اصلی که همان شأن «فوق عقلی» ما است. شأن اصلی ما که به واسطه آن انسان هستیم؛ شانی که اصطلاحاً به آن «فوق تجرد» میگویند. ما به وسیله این شأن، بینهایتطلب می شویم و قابلیت رشد نامحدود پیدا میکنیم.
حال اگر سوال شود چقدر نامحدودیم و تا کجا میتوانیم رشد کنیم؟ پاسخ این است که «تا آنجا که مظهر خدا شویم و همه اسماء الهی در ما ظهور پیدا کند و به اصل و حقیقت خودمان که «مثل اعلی» است، برسیم.
این که خداوند در قرآن میفرماید: «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی= از روح خودم در انسان دمیدم». این روح، همان «مثل اعلی» است؛ یعنی عالیترین نمونه از خدا یا همان نور محمد و آل محمد صلیاللهعلیهوآله است و حقیقت همه ما به نور اهل بیت یعنی «مثل اعلی» برمی گردد.
وقتی شما وارد بهشت میشوید، این خطاب انسانی به شما میشود: «از زندهی پایداری که هرگز نمیمیرد، به زندهی پایداری که هرگز نمیمیرد[1]»، این اوج حقیقت انسان است؛ یعنی انسان به جایی میرسد که خدا همه اسمهای خودش را به او میدهد.
ما برای همین هدف، به کره زمین آمده ایم. نیامده ایم پولدار شویم، ورزشکار شویم، قهرمان جهان شویم، خوشگل و خوشاندام شویم، به تجملات برسیم. چون اینها همه شأن گیاهی ماست. همچنین به کره زمین نیامده ایم که فقط ازدواج کنیم و تشکیل خانواده بدهیم و فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی کنیم و تشکیل حزب و حکومت بدهیم؛ چون اینها هم مربوط به شأن حیوانی ماست. حتی نیامده ایم دکتر و مهندس یا عالم بشویم. چون اینها هم شأن عقلی ما هستند. فرشتهها هم اینها را دارند. چه بسا فرشتهها از جهت علمی، خیلی بالاتر از ما باشند. پس ما برای این کارها به دنیا نیامده ایم. چهار بخش «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی»، فقط ابزار هستند تا به آن هدف اصلی که برای آن خلق شده ایم، برسیم.
قرآن کریم وقتی در مورد هدف خلقت انسان صحبت میکند، میگوید: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً= و (به یاد آر) وقتی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفهای خواهم گماشت». یعنی آدم هایی را در زمین قرار می دهم که خلیفه و مظهر من هستند. مثل شرکت یا کارخانهای که سیستمی را تولید می کنند و در اختیار مردم قرار میدهد. کارخانه ی خدا هم زمین است، برای ساختن آدمهایی که هر کدامشان لیاقت خلیفة اللهی دارند، یعنی میتوان به او خطاب خلیفه ی خدا را کرد.
بنابراین، ساختار زمین یک ساختار خلیفة اللهسازی است. آنچه ما برای آن به روی زمین آمده ایم و سعادت ما در گرو آن است، متخلق به اخلاق الهی شدن و رسیدن به قدرتهای الهی است. انسان به کمتر از این اگر برسد، سعادتمند نیست.
قوانین اسلام برطبق ساختار وجودی انسان تنظیم شده است
ما باید قوانین اسلام را با توجه به فلسفه خلقت مان بفهمیم.اگر نفهمییم کی هستیم و خود را فقط در قالب یک زن یا مرد بینییم؛ نه از علت حجاب سر در میآوریم، نه از نماز، نه از سایر احکام و دستورات دین. این یعنی غلبه شأن حیوانی.
امام علی علیهالسلام فرمودند: «رحمت خدا شامل حال کسی می شود که اول بداند از کجا آمده، در کجا هست و به کجا میرود؟». ما باید اول بدانیم داستان آمدن مان به کره زمین چیست و برای چه آفریده شده ایم؟
اگر شناخت خود را از حضور زندگی در کره زمین آغاز کنیم، همه چیز غلط از کار در میآید. چون توجهی به آن روحی که از خدا در من دمیده شده و توجه به آن مثل اعلی و آن نور اهل بیت (علیهم السّلام) که در ما دمیده شده، ندارم. در نتیجه، همه چیز وارونه می شود. پس ما روی زمین آمده ایم که یک موجودی شبیه خدا شویم که قرآن کریم از آن، تعبیر به «خلیفة الله» میکند.
مهمترین نیاز هر انسانی، امام معصوم است
برای رسیدن به این مقام، در گام نخست من باید بدانم مهمترین نیاز من در روی کره زمین، به عنوان یک انسان و نه یک فرشته، نه یک زن یا مرد، نه یک حیوان، نه یک گیاه چیست؟
بعضی ها به اشتباه فکر می کنند که مهمترین نیازشان داشتن پول یا همسر یا بچه یا مسکن است. اینها حداقلهایش هم باشد، کافی است، اما مهمترین نیاز هر انسانی برای اینکه بتواند به بزرگترین هدفی که برای آن آفریده شده، برسد، داشتن یک نماینده خدا روی زمین است.
اگر این نیاز را حس نکنیم، به هیچ وجه نمیتوانیم به الله راه پیدا کنیم، یعنی به حقیقت و اصل خود که مظهر خداست نمی رسیم.
در داستان تولد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، خدا تولد حضرت را در کعبه قرار می دهد. برای این که باطن توحید را به ما بگوید. باطن کعبه ولی الله است؛ باطن کعبه ولایت است. پس برای رسیدن به خدا باید از متخصص معصوم آغاز کنیم. علت این که به سفر حج میرویم، این است که یک شباهت و سنخیتی بین ما و خدا ایجاد شود.
پس اگر میخواهیم به توحید برسیم، بدون ولایت متخصص معصوم امکانپذیر نیست و اگر این نباشد، هیچ عبادتی فایده ندارد و آخرش جهنم میشود.
آنهایی که ائمه و اولیاء الهی را کشتند؛ نماز میخواندند، روزه میگرفتند، حج میرفتند، حافظ و قاری قرآن بودند، فقط ولایت نداشتند، یعنی اصلیترین چیز، یعنی اتصال به متخصص معصوم نداشتند. بنابراین، اصلیترین و بزرگترین نیازمان این است که با معصوم به عنوان شخصی که میتواند من را به الله متصل کند، پیوند برقرار کنیم تا به من یاد بدهد که چگونه میتوانم با رعایت قوانین و فرمولها شبیه الله بشوم.
اما اگر قرار است شبیه به امام نشویم که حقیقت و اصل خودت است، امام فلسفهاش را از دست میدهد.
چرا زیارت آل یاسین می خوانیم؟
علت اینکه به حضرت عبدالعظیم زیارت میرویم یا امامزاده صالح میرویم یا کربلا میرویم یا به حرم امام رضا علیهالسلام می رویم، این است که بخش انسانی ما احتیاج دارد.
در اربعین چرا مسیحی، یهودی، زرتشتی، هندو و سنیها هم میآیند؟ چه عاملی اینها را در اربعین در کنار هم قرار می دهد؟ باید با اینها مصاحبه هایی بشود و انگیزه های درونی آنان، از زمانی که از منزل و کشور خود راه می افتند و حرکت به سوی کربلا را آغاز می کنند را پرسید. آیا کسی میتواند دلیل علمی برای این انگیزه ها بتراشید؟ نه. آنها براساس سنخیت و اصلشان سراغ پدر آسمانی شان میآیند. نیازشان ارتباط گرفتن با انسان کامل است و این نیاز، یک نیاز فطری و انسانی است. چرا دلهای همه خدا پرستان، کانون محبت حسین علیه السلام است.
زیارت آل یاسین چیست؟ این که تو به عنوان یک انسان نیاز داری بخش انسانی وجودت را تقویت کنی و تشبه به خدا پیدا کنی. لازمه این مقام، این است که با آن منشأیی که به تو عشق و قدرت و آرامش میدهد، ارتباط داشته باشی.
حالا امام زمان علیه السلام در دعای آل یاسین، شما را خطاب میکند و این خطاب، خطاب انسانی است. امام زمان میخواهد تو را در اوج تربیت کند.از این رو، برای این هدف، یک زیارت کاملاً دقیق و تخصصی برایت طراحی کرده است. اگر با آن بخش انسانی وجودت زیارت بخوانی، به ملاقات میرسی و این ملاقات برای تو سازنده است. چنین می شود که یقین، شهود، آرامش دل، شادی و نشاط در وجودت سرریز می شود.
گاهی ما حواسمان نیست که زیارت برای چیست؟ باید توجه داشته باشیم که ما باید به عنوان یک انسان به ملاقات و زیارت برویم تا آن حقیقتی که قرار است اتفاق بیفتد، در ما صورت بگیرد. پس هدف و داستان زیارت آل یاسین، توجه به حقیقت و اصل خودمان، یعنی امام زمان علیهالسلام است.
زیارت/دعای آل یاسین
[1] . «مِنَ الْحَیِّ الْقَیُّومِ الَّذی لا یَمُوت اِلَی الْحَیِّ الْقَیُّومِ الَّذی لا یَمُوت.
کلیدواژه ها:
آثار استاد
سلام علیکم سند این سخن از کجاست که در این متن اشاره شده؟ مِنَ الْحَیِّ الْقَیُّومِ الَّذی لا یَمُوت اِلَی الْحَیِّ الْقَیُّومِ الَّذی لا یَمُوت
<p>با سلام، منبع: فیض کاشانی، علم اليقين، ج 2، ص 1061.</p>