مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
با توجه به عمر طولانی «حضرت نوح» (ع) و بودن در میان مردم، و علاقه زیادی که قوم او به بت پرستی داشتند می توان گفت، که او چه اندازه اذیت و آزار دید و در مقابل آنها استقامت ورزید.
گاهی مردم آن قدر او را کتک می زدند که سه روز تمام به حال بیهوشی و اغماء می افتاد و از گوش وی خون می آمد. او را بر می داشتند و در خانه ای می انداختند وقتی به هوش می آمد، می گفت: خدایا قوم مرا هدایت کن که نمی دانند.
قریب نهصد و پنجاه سال مردم را به خدا دعوت کرد ولی آن مردم جز بر طغیان و سرکشی خود نیفزودند تا جائی که مردم دست کودکان خود را می گرفتند و آنها را بالای سر نوح می آورند و می گفتند: فرزندان اگر پس از ما زنده ماندید مبادا از این دیوانه پیروی کنید!!و می گفتند: ای نوح (ع) اگر دست از گفتارت برنداری سنگسار خواهی شد...و اینان که از تو پیروی می کنند جز فرومایگانی نیستند که بدون تأمّل سخنانت را گوش داده و دعوتت را پذیرفته اند؛
و وقتی نوح سخن می گفت: انگشتها در گوش می گذاشتند و لباس بر سر می کشیدند تا صدای او را نشنوند و صورت او را نبینند.کار نوح (ع) را به جائی رساندند که به خدا استغاثه کرد و گفت: خدایا من مغلوبم یاریم ده میان من و ایشان گشایشی فرما.(2)
2. تاریخ انبیاء ص 52-48
منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر
کلیدواژه ها:
آثار استاد