مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
زنان یهود و دشمنان قریش که خوشحال بودند که دختر پیامبر لباس آبرومندی ندارد، جبرئیل از بهشت جامه ای آورد و بر سر فاطمه انداخت که چشم تمام زن ها را خیره ساخته بود.
وقتی پیامبر عقد امیرالمؤمنین و حضرت زهرا را خواند فرمود: یا علی چه داری؟ عرض کرد: یک شتر و یک شمشیر و زره دارم.
فرمود: شتر و شمشیرت برای کار زندگی و دینت لازم است، زره را بیاور.
حضرت زره را آورد و پیامبر فرمود: آن را بفروش. امیرالمؤمنین آن را به 400 یا 480 درهم فروخت، و پول آن را خدمت پیامبر گذاشت. پیامبر آن را به بلال و بعضی اصحاب دادند تا جهیزیه تهیه کنند، آن چه تهیه شد، مقداری عطر، چارقد سر، لنگ دو عدد، قطیفه ی مشکی، چادر مشکی، بالش 4 عدد، حصیری از بوریا یک تخته، قدح چوبی، کوزه ی گل، مشک آب، تنگ آب خوری، تخت خوابی چوبی، طشت رخت شویی، آفتابه و دستاس (آسیاب برای آرد کردن).
پیامبر که جهیزیه ی ساده ی دخترش را می دید، می فرمود: پروردگارا برای دخترم مبارک کن.
زنان یهود و دشمنان قریش که خوشحال بودند که دختر پیامبر لباس آبرومندی ندارد، جبرئیل از بهشت جامه ای آورد و بر سر فاطمه انداخت که چشم تمام زن ها را خیره ساخته بود.(1)
1. فاطمه الزهراء ص 306- 304 تألیف عماد زاده اصفهانی
منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب
کلیدواژه ها:
آثار استاد