مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در قرآن از «جهنم» به عنوان نعمت یاد شده و بعداً در این باره سخن خواهیم گفت که چرا جهنم نعمت است و خیر جهنم در چیست؟ همچنین دربارۀ ماهیت جهنم یا عذابهای آن خواهیم گفت.
دنیا را به عنوان مزرعه آخرت دانستهاند. به طوری که هرچه در اینجا کشت کنید، در آخرت درو میکنید. این کاشتن ها همان «رفتارها، اخلاقها و اعتقادات و ارتباطاتی» است که دارید. پس علاوه بر اینکه در آخرت میوه اش را میچینید؛ در دنیا هم نتیجهاش را میبینید.
شناخت جهنم، مثل شناخت بهشت که منزل ماست، یک امر واجب و لازم است و نشناختن آن موجب میشود که انسان آفتها و موانع رسیدن به بهشت را نشناسد.
برای شناختن جهنم، باید آسیبشناسی آن را بدانیم. مثل پاتولوژی در پزشکی که نوعی از بیماریشناسی یا آسیبشناسی است که انسان خواهد دانست که چه چیزهایی سلامتش را تهدید میکند یا به او آسیب میرساند.
جهنم اسم مکان است. وقتی قرآن میفرماید: «نارُ جَهَنَّم[1]= در آتش دوزخ ». معلوم میشود که جهنم غیر از آتش است. در واقع جهنم مکان یا چاه یا گودالی است که آن عذابها به بندگان عرضه میشود. به این مکان جهنم میگویند. کسانی که به جهنم میروند، خودشان این مکان را انتخاب کرده اند.
در آموزههای اسلامی، چه در قرآن کریم و چه در فرمایشات معصومین علیهمالسلام تعابیر مختلفی دربارۀ جهنم و عذاب جهنم وارد شده است. بعضی از آنها را عرض میکنم تا به اصل مباحث مورد نظر در این خصوص برسیم.
«جهنم عقاید» بدتر از جهنم «اخلاق و اعمال» است
انواع جهنم داریم و جهنم عقاید، از همه بدتر است. یکی از تعابیری که از جهنم وجود دارد، «مزرعه» است که نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله در این مورد میفرمایند: «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة= دنیا کشتزار آخرت است». پیامبر با این تعبیر میخواهد بگوید که نتیجه طبیعی بعضی از اعمال انسان، جهنم است. یا این که آتش جهنم، میوۀ اعمال انسان است. یعنی انسان بذری را کاشته که میوهاش عذاب میشود.
از یک طرف پایداری اعمال را نشان میدهد که وقتی عملی انجام میشود، میوهاش ماندگاری دارد، میوهای رویش میکند که عذاب میشود.
ما در دین، با سه بخش روبرو هستیم: شریعت (اعمال)، اخلاق و اعتقادات. انسان به واسطه هر کدام از اینها یعنی اعمال، اخلاق و اعتقادات صحیح، میتواند بهشت را بدست آورد و از طرف دیگر، با کسب اعمال یا اخلاق یا اعتقادات غلط و باطل، به جهنم برود. اهمیت این سه شاخه مثل سه انگشت است. یعنی اول عمل و شریعت، سپس اخلاق که مهمتر از آن است و از آن مهمتر اعتقادات. پس وقتی حضرت میگوید: "دنیا کشتزار آخرت است"، یعنی میوهها درجۀ بقائشان متفاوت است، میزان رشد آنچه که انسان میکارد، متفاوت است.
وقتی کسی یک یا چند بار آلوده شد و مشروب خورد، یا زنا کرد، هر کدام، یک عمل است و یک جزا و یک میوه دارد. آن هم اگر در دنیا توبه و جبران کند، دیگر اثری نمیبیند؛ ولی گاهی اخلاق یک نفر بد است. مثلاً حسود، زودرنج، عصبانی، پرخاشگر، بدبین، خودشیفته، بیانصاف یا خودبرتربین است. اینها به راحتی پاک نمیشوند. چون میوۀ تلخی هستند که در روح کاشته میشوند، در واقع در جهنم کاشته میشوند.
پس اخلاق زشت و ناپسند، میوههایش تلختر و ماندرگاتر است. مثل جهنم اعمال که غیر از جهنم اخلاق است. در جهنم اخلاق، عذابها بسیار بسیار طولانی تر و سختتر و غیر قابل تحمل تر هستند. یعنی اصلاً قابل مقایسه با جهنم اعمال نیست. جهنم اخلاق، یک داستان دیگر هم دارد. اما از آن بدتر، جهنم اعتقادات است.
جهنم عقاید، یعنی داشتن باورهای غلط نسبت به خدا، آفرینش، خود انسان، دین، اسلام، نبوت، امامت، ائمه، پیامبران و قرآن. اینها قابل نجات هم نیست. افرادی که در دو جهنم اول (اعمال و اخلاق) گیر میکنند، امید نجاتشان هست هر چند که بعد از مدتهای طولانی باشد؛ اما اگر کسی عقیدۀ غلطی داشته باشد و اعتقاداتش غلط و غیر الهی باشد، خیلی خطرناک تر است. چون اعتقادات، ریشه و اصل است،. مثل این است که بگوییم گیاه ریشهاش فاسد است. این را دیگر نمیشود کاری کرد.
پس اعتقادات ریشه است و ما موظف هستیم، عقایدمان را درست کنیم. باید شکها و تردیدهایمان را برطرف کنیم. باید یک اعتقاد سالم و صالحی داشته باشیم. تا فرصت داریم، هر تردیدی در مورد خداوند یا هر مسائلی که مربوط به حوزه دین است را باید اصلاح کنیم. حتی اگر کفرآمیزترین سؤالات را هم داشته باشیم، باید از کارشناسان اسلامی سوال کنیم.
انسانی که در دلش تردید دارد، در واقع در جهنم قدم برمیدارد و زندگی میکند. حالا این اگر مدام نماز بخواند، روزه بگیرد و کار خیر بکند، در جهنم است. چون اعتقادش غلط است و اصل ریشه اش خراب است. پس لازم است شخص در اعتقادات، خودش را به یک بینش و بصیرت و یقین برساند که بتواند «اشهد» بگوید.
«اشهد» یعنی من واقعاً شهادت میدهم و دیگر شکی هم ندارم. انسان سه چیز را باید شهادت بدهد: یکی به وحدانیت الهی (اشهد ان لا اله الا الله)، دیگری به نبوت پیامبر اسلام (اشهد ان محمداً رسول الله) و سوم به ولایت معصومین جانشینان پیامبر، که این هم صریح قرآن است. آدم باید اینها را شهادت بدهد. چیزهای دیگر هم هستند که انسان باید شهادت بدهد. مثل اینکه این کتاب واقعاً از طرف خدا آمده: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فیهِ» نباید شکی در قرآن داشته باشد. اگر شک دارید، حتماً با یک کارشناس صحبت کنید. این حق یک مسلمان است و باید بداند.
هر کس باید به روح خودش نگاه کند و ببیند که روحش چطوری است؟ اعمالش بهشتی است؟ اخلاقش بهشتی است؟ اعتقاداتش بهشتی هست یا نه؟ ترکیبی هم میشود. بعضیها اعتقاداتشان بهشتی است؛ اما تنبل و بیحوصله هستند و اعمال جهنمی هم انجام میدهند. یا در چند اخلاق ضعیف هستند و اخلاق جهنمی دارند. اینها باید حواسشان به خودشان باشد. اگر کسی اعمال جهنمی، اخلاق جهنمی و اعتقادات جهنمی داشته باشد، در دنیا هم اذیت میشود. محال است یک نفر اعمال جهنمی داشته باشد و بتواند در دنیا سعادتمند شود. محال است کسی اخلاق جهنمی داشته باشد و بتواند از دنیایش لذت ببرد، از عشقهای زمینی اش لذت ببرد، از همسرش، پدر و مادرش، فرزندانش، خواهر و برادرش و دوستانش لذت ببرد. چون اخلاق جهنمی همین جا هم آدم را میسوزاند.
همچنین محال است کسی اعتقادات جهنمی داشته باشد و بتواند آرامش داشته باشد. از همین جا جهنمش شروع میشود و انسان را میسوزاند. اما کسی که اعمال و اخلاق و اعتقادات بهشتی دارد، همین جا لذتش را میبرد تا انشاءالله به بهشت برود.
«الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة= دنیا کشتزار آخرت است»، یعنی آخرت یک بخشش بهشت است. یک بخشش هم جهنم است.
امتحانات الهی فرصت رشد و مغفرت است
دنیا جای امتحان است. خدا میگوید: ما خودمان به شما شر میرسانیم، عیب ندارد؛ شرهایی که ما به شما میرسانیم، یا برای آزمایش است؛ یا برای کفارۀ گناهانتان است؛ یا درجاتتان بالا میرود. یعنی همه به نفع شما است و ضرر نمیکنید. اگر در دنیا دچار شر بشوید، شرهای دنیا بیجبران نیست. اما شرهای آخرت محصول کار خودتان است، یعنی چیزی است که خودتان میبرید. «مَنْ كَفَرَ فَعَلَیْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ[2]= هر کس به راه کفر برود، زیان کفرش بر خود اوست و هر که صالح و نیکوکار شود، چنین کسانی برای شخص خود (در بهشت) آسایشگاهی خوش فراهم میسازند». پس هر کس کفر بورزد، کفرش بر علیه خودش است و هر کس عمل صالح انجام بدهد، برای خودش تدارک دیده است. پس بهشت و جهنم محصول عمل خود انسان است.
مثل اینکه به شما میگویند اگر دندانت را مسواک نزنی، کرم میخورد؛ اذیت میشوی؛ هزینه زیادی گردنت میگذارد. آدمها این را میدانند؛ اما خود را به نفهمی میزنند. مثل کسی که مسواک نمیزند، بعد یواش یواش دندان خراب میشود و شروع به درد گرفتن می کند.
کفر به معنی پوشاندن است و کافر کسی است که حق را می پوشاند
کفر یعنی پوشاندن یک حقیقت، یک امر شایسته، یک امر سزاوار مثل خدا، نبوت و ... که انواع دارد: کفر عملی، کفر اخلاقی و کفر اعتقادی.
خدا قابل تردید نیست. خدا هستی محض است. هیچ کدام از ما خودمان را به وجود نیاورده ایم. نه هیکل و قد و قیافهمان را و چه سایر چیزهایمان را. چه کسی قیافهها را طراحی کرده؟ چه کسی گلها را ساخته است؟ خودشان طراحی کردند؟ چه کسی ستارهها را ساخته است؟ خودشان به وجود آمدند؟ اتم و الکترون را چه کسی به آن قشنگی طراحی کرده است؟ خودشان؟ یا یک کسی آنها را آفریده است؟
بالاخره یا من خودم، خودم را به وجود آورده ام و یا کسی من را به وجود آورده است. شکل سومی که نداریم. تصادف که نداریم. تصادف در چینشهای ریاضی پیشرفته اصلاً احمقانه است. شما اصلاً نمیتوانید تصادف را بپذیرید.
خدا موجودی است که محال است انکارش کنید. قرآن میگوید: «أَ فِی اللَّهِ شَكٌ= آیا در خدا (میتوانید) شک کنید». همچنین چه کسی میتواند نبوت پیغمبر، امامت، اهل بیت، قرآن، خدا و دین را بپوشاند.
همۀ موجوداتی که شما میبینید اعم از آدمها، گیاهان، درختان، ستارهها، همه وجودهای وابسته هستند. هیچ کدام وجودشان را به خودشان نداده اند. وجود وابسته هم، زمانی درک میشود که وجود ثابت، درک شده باشد.بنابراین، آن شعوری که حاکم است بر کل بدن من، اتمها، الکترونها، گیاهان، نوترونها، پروتونها، حیوانات، ستارهها، کهکشانها و آنچه که این وجودهای وابسته و فقیر را نگه داشته، «خدا» نامیده میشود. آیا قابل شک است؟ شما نمیتوانید انکارش کنید. محال است شما بتوانید خدا را انکار کنید. حتی محال است در موردش شک کنید.
توحید، شعار انسانی است نه اسلامی
اسلام یک دین فطری است. «لا اله الا الله» یک حقیقت انسانی است. صد بار این را ثابت کرده ایم که «لا اله الا الله» شعار اسلام نیست، شعار انسانی است. همه انسانها معشوقشان الله است و همه انسانها قیمتشان این است. باید به بچهها یاد بدهیم «لا اله الا الله» را. چون حقشان است. وقتی کسی در مورد این حقیقت، کفر بورزد، دائم پای موبایل و تلفن او را بنشانید یا با مهمانی سرشان را گرم کنید تا نفهمند برای چه به دنیا آمده اند، اگر آرزوها و اهدافشان را تنظیم نکنید، این کفر اخلاقی و اعتقادی است.
پس «دنیا کشتزار آخرت است» یعنی خودت میکاری. با رفتار، اخلاق و اعتقادی که داری، خودت میکاری. علاوه بر اینکه در دنیا نتیجهاش را میبینی، در آخرت هم خواهی دید.
در جلسه آینده در مورد باطن جهنم توضیح خواهم داد که بدانیم جهنم که میگوییم به چه معناست. جهنم یک چیز قردادی نیست مثل قرارداد راهنمایی و رانندگی، بلکه در نظام خلقت جهنم مخلوق انسان است، یعنی خودت آن را میسازی، خودت آتشش را درست میکنی، خودت شکلش را مشخص میکنی، نوع عذاب را خودت تعیین میکنی، اصلاً معماری جهنم با نفس ما صورت میگیرد، خودت آن را درست میکنی، پس یک قرارداد نیست، یک حقیقتی است که تو آن را درست میکنی.
قا/119
معاد/ حقیقت جهنم/ توحید
کلیدواژه ها:
آثار استاد