مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در بخش های قبل دانستیم که زبان قرآن و ادعیه زبان عرفان است، از این رو، تمام امور خلقت را به اسماء الهی انتساب می دهند. هیچ اتفاق کلی و جزئی در عالم نمی افتد، مگر به وسیله اسماء الهی.
اگر در محاورات روزمره دقت کرده باشید، مثلاً وقتی اتفاقی می افتد، یا با یک پدیده ی عجیب روبه رو می شویم، یا یک درخت تنومند می بینیم، عوام می گویند: «قدرت خدا را دیدی؟» یا «قدرت خدا چه کرده!»، این «حکمت خداست». یا وقتی که با سرنگون شدنِ طاغوت یا ظالمی می گوییم: «دست انتقام الهی است». منظور این است که ما نباید فقط در موارد خاص و خیلی برجسته بگوییم قدرت خدا، حکمت خدا، دست انتقام الهی؛ بلکه باید در تمام امور روزمره جریان اسماء الهی را ببینیم. خداوند دائماً در قرآن خود را با اسامی مختلف می شناساند که ما بدانیم، این اسم یک جریان است و دارد در عالم کار می کند.
به اسامی که در آخر آیات آورده شده اند، باید دقت کرد که این اسم با متن آیه چه نسبتی دارد. به طور مثال، اگر متن آیه راجع به نزول عذاب باشد، آیه با «ان الله عزیز» به پایان می رسد و به این معناست که عزت خداوند اجازه ی غلبه ی دشمن را نمی دهد و کسی نمی تواند بر خدا تسلطی پیدا کند.
در دعای کمیل می خوانیم: « وَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی قَهَرْتَ بِهَا کُلَّ شَیْءٍ؛ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی لاَ یَقُومُ لَهَا شَیْءٌ؛ وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتِی مَلَأَتْ کُلَّ شَیْءٍ = و به توانایى بىحدت که بر هر چیز مسلط و قاهر است؛ و به عزت و اقتدارت که هر مقتدرى از مقاومتش عاجز است؛ و به عظمت و بزرگیت که سراسر عالم را مشحون کرده است».
انسان در همه ی اشیاء اعم از ریز و درشت عالم عظمت را می بیند. شما با دیدن بال مگس عظمت را می بینی؛ در یک قطره آب، یک اتم و یک مولکول عظمت خداوند را می بینید. اگر انسان درست فکر کند و بیندیشد، متوجه می شود که عظمت یعنی چه؟ اینجاست که انسان شبیه امیرالمؤمنین (علیه السلام) شده و در هر شی کوچکی عظمت خداوند را می بیند. هر وقت نگاه های ما با نگاه خدا و معصومین (علیهم السلام) یکی شد، ما شبیه خدا شده ایم و آرام آرام آن اسم در ما تجلی می یابد و این یعنی «تقرب». یعنی وقتی می گویم: «وَ بِقُوَّتِکَ» باید «قوت» را بشناسم و همه موجودات را مقهور خداوند ببینم و بدانم که هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند از قدرت خداوند تخلف کند.
«وَ بِعَظَمَتِکَ» باید بدانم هیچ جایی نیست که خالی از عظمت خداوند باشد. امروز در علوم جدید یک میلیاردم متر را محاسبه می کنند.
«وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ أَرْکَانَ کُلِّ شَیْءٍ = و به نامهاى مبارکت که در همه ارکان عالم هستى تجلى کرده است»، یعنی شما دست روی هر شی ای بگذارید، حتی اگر یک میلیاردم متر هم باشد، باز می بینید که چند اسم از اسماء خداوند در آن کار کرده است. وقتی که شما به یک گل نگاه می کنید، یعنی به چند اسم نگاه می کنید. اسم هایی مثل، «جمیل»، «قادر»، «جلال»، «لطیف»، «خالق»، «مصور»، «مرید» در گل تجلی کرده و توانسته آن را بسازد.
نگاه به آفرینش خداوند امام سجاد (علیه السلام) را به مناجات وا می داشت
زمام امور همه مخلوقات در دست خداست
اگر قرار است کاری انجام شود، باید خدا بخواهد. در دعا داریم «ای کسی که زمام امور همه ی موجودات، ریسمان همه ی آنها به دست توست». پول و برکت و روزی دست خداست.
فردی به آقای بهلول گفت: آقا ما خرج مان از درآمد مان بیشتر است. ایشان در جواب گفت: فضولی نکنید، کاری به این نداشته باشید. همه چیز در دست خداست.
به حضرت عرض کرد، آقا من وظیفه ام در مورد کسبِ روزی چیست؟ حضرت فرمود: وظیفه ات همین است که صبح بیایی مغازه ات را باز کنی. «به درستی که بی نیاز کسی است که تو او را بی نیاز کرده باشی و سالم کسی است که تو او را حفظ کنی».
خدا رحمت کند شهید دستغیب را، داستان زیبایی بیان می کنند: آقایی می بیند که عقربی با عجله دارد می رود. او نیز به تعقیب عقرب راه می افتد و می بیند که عقرب دم رودخانه ایستاد. قورباغه ای آمد و پشتش را به این عقرب کرد و عقرب سوار قورباغه شد، قورباغه شنا کرد و عقرب را در آن سمت رودخانه گذاشت. این شخص هم از رودخانه رد شد، برای این که ببیند عقرب کجا می رود. گفت: دیدم یک نفر آنجا خوابیده و یک مار هم رویش نشسته بود، عقرب سمت مار رفت و آن را نیش زد و کشت و برگشت. طوفان شن طبس یادتان هست؟ یا سگی که کودتای نوژه را لو داد را یادتان هست؟ امام فرمود: «شنها مامور خدا بودند. سگ مامور خدا بود.»
خلقِ «شب» و «روز» نشانه ی دیگری از جریان اسماء الهی است
« الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِی خَلَقَ اللّیْلَ وَ النّهَارَ بِقُوّتِهِ وَ مَیّزَ بَیْنَهُمَا بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لِكُلّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَدّاً مَحْدُوداً = حمد و ستایش از آن خدایی است که شب و روز را به قوت خود خلق کرد و با قدرت خود بین آن دو جدایی انداخت و برای هر یک اندازه ای معین قرار داد». آیا تا به حال شده، هنگام فرارسیدن شب و روز خدا را حمد کنیم؟ هزاران سال است، دانشمندان در مطالعه شب و روز و آثار آنها مانده اند. مثلاً در قطب 6 ماه شب است و 6 ماه روز. برای همین است که حضرت می فرماید: «وَ مَیّزَ بَیْنَهُمَا بِقُدْرَتِهِ= و با قدرت خود بین آن دو جدایی انداخت»، یعنی میلیارد ها میلیارد موجود و روابط در کارند تا شب، شب شود و روز، روز شود و در عین حال از نظر علمی قابل محاسبه هم باشند، برهمین اساس است که زمان های اذان، طلوع و غروب خورشید را محاسبه می کنند.
«فخلق لهم اللیل لیسكنوا فیه من حركات التعب = پس شب را برای بندگان آفرید تا در آن از حرکات رنجآور و فعالیتهای آزاردهنده بیاسایند»[1]. واقعاً، تا حالا شده ما از خدا به خاطر این کار تشکر کنیم و یا به اثرات آرام بخشی خواب فکر کنیم؟ تا حالا یک شب بی خوابی به سرتان زده تا ببینید بی خوابی یعنی چی؟ بعد صبح که می خواهی بروی دنبال کار و زندگی ات، درس، مغازه، شغل و دانشگاه و ... می بینی که بدنت کوفته ی کوفته است. نه درس را می فهمی؛ نه حوصله کار داری.
بعضی از عزیزان می گویند: ما خیلی زود خسته می شویم؛ خستگی مفرط داریم. اولین سوالی که از این عزیزان می پرسم این است که شما قیلوله (خواب نیمروزی) دارید یا ندارید؟ خواب نیمروزی جزء رموز مهم سلامتی است. شما وقتی خواب نیمروزی داشته باشید، اگر قرار است 15 سال بعد سکته کنید، دیگر سکته نمی کنید. آدم نیم ساعت یا 20 دقیقه در روز بخوابد خوب است. با استثنا کاری نداریم. ممکن است، زمانی انسان مهمان داشته باشد، درس و امتحان داشته و یا کاری مهم برایش پیش آمده باشد و مجبور باشد بیدار بماند.
امام امت سلام الله تعالی با این که شاید 4 ساعت بیشتر نمی خوابید، ولی حتما باید بعد از ظهر می خوابید و جالب است که امام برای همان یک ربع هم که می خواست بخوابد، رخت خواب می انداخت. اگر خواب نیمروزی نداشته باشی. زود پیر می شوی، استعدادت زود از بین می رود. عوارض خیلی زیادی در بدنت دارد. حال فکر کنید، کسی که شب هم نتواند بخوابد، چه بر سرش می آید.
«وَ خَلَقَ لَهُمُ النَّهارَ مُبْصِراً لِیبْتَغُوا فِیهِ مِنْ فَضْلِهِ؛ وَ لِیتَسَبَّبُوا إِلَی رِزْقِهِ، وَ یسْرَحُوا فِی أَرْضِهِ، طَلَباً لِمَا فِیهِ نَیلُ الْعَاجِلِ مِنْ دُنْیاهُمْ، وَ دَرَک الْآجِلِ فِی أُخْرَاهُمْ= و روز را بیناییبخش قرار داد تا در آن به جستجوی فضل حق برخیزند و به رزق و روزی او دست یابند و در زمین او در پی سود برای گذرای دنیا و ادراک نفع دائمی آن جهان به راه افتند.».[2]این فرمایشات حضرت استاد حفظه الله تعالی خیلی مهم است:« ملاحظه می شود که در این فرازها هر حرکت و سکونی به طور مستقیم در نظام عالم منسوب به حضرت ربوبی است، یعنی خداوند و کل تاثیرات به جعل و قرار داد دستگاه علیم و حکیم نسبت داده شده است».
سعی کنید به هر شی ای به خصوص خودتان، پوست تان، بند انگشت تان، ناخن تان، چشم تان، به یک کودک که نگاه می کنید، دقت کنید که خالق آن خداست. آن وقت آدم باید احمق باشد که با این خدا در بیفتد. خیلی خوب است که آدم بترسد و بی مهابا هر کاری را انجام ندهد. مواظب باشد که معصیت خدا را نکند.
باید دقت کنیم که اسماء الهی در سراسر عالم جریان دارد. همه چیز حساب و کتاب دارد، ما آزاد نیستیم که هر کاری دل مان خواست بکنیم و با هر کس هر طور دل مان خواست رفتار کنیم. نباید راحت به یک نفر فحش بدهی؛ راحت به کسی تهمت بزنی؛ راحت کسی را مسخره کنی؛ فکر می کنی حساب و کتاب ندارد؟ راحت دست روی شخصی بلند می کنی. همان دستی که روی او بلند کردی و به سر و صورتش زدی، با تو کاری می کند که تا آخر عمر مایه ی زجرت شود. ممکن است دستت عفونت کند و یا فلج شود.
رمز شادی و آرامش همین است که من بگویم: خدایا من از خودم هیچ چیز ندارم. عرضه هم ندارم، نمی دانم باید چه کار کنم. تو بگو من باید چه کار کنم؟ هر چه تو بگویی: خدایا من همان را انجام می دهم. در این صورت تو با فرمول های خدا کار می کنی، با دستورات خدا بچه داری می کنی. غصه هم نمی خوری و می دانی داری درست عمل می کنی.
حضرت امام ره فرمود: خدا منشاء کار است، خدا کارگر است. دائما در حال خلق کردن است. در حکمت متعالیه در جای خودش ثابت شده که خداوند یک موجود را خلقش نمی کند و کوکش نمی کند و سپس در زمانی او را بمیراند. بلکه شما در هر لحظه می میرید و زنده می شوید. یعنی دمش آن به آن است. مثل صورت ذهنی که وقتی می خواهی یک تصویر را نگه داری، خودت باید دائما از روحت به او عنایت کنی تا بماند. به محض این که عنایت نکنی از بین می رود. خداوند دارد ما را این طوری اداره می کند. آن به آن، لحظه به لحظه دارد به موجودات حیات می دهد. نه این که حیات بدهد و بگوید حالا زنده باشد، هر وقت خواستم روحش را می گیرم، نه. این مرگ و حیات دائما دارد اتفاق می افتد. حضرت جبرئیل و عزرائیل و اسرافیل علیهم السلام و دیگر فرشته ها دائما دارند کار می کنند. حضرت عزرائیل علیه السلام با انصار و اعوانش در این دنیا مشغول کارند و تمام گلها، حیوانات به وسیله عزرائیل و انصارش قبضِ روح می شوند.
معصومین علیهم السلام نفس اسماء الهی هستند
حضرات معصومین علیهم السلام خود را مظهر اسماء الهی، بلکه در بعضی روایات خود را نفس اسماء حسنای الهی می دانند. یعنی خودِ معصوم، اسمِ خداست و این نکته ی خیلی مهم و قابل توجهی است.
خداوند در اولین تجلی خود 14 نور اهل بیت علیهم السلام را خلق کرده است. تمام خلقت های بعدی از اینهاست. برای همین هم امیرالمومنین و امام زمان علیهم السلام هر دو فرموده اند: «نحن صنائع و ربنا و الخلق بعد صائعنا= ما ساخته ی خداییم، ولی مردم ساخته ی ما هستند». در اصول کافی آمده است که خداوند از حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه چیزهایی را خلق کرده است و همینطور از امام حسن علیه السلام چه چیزهایی را خلق کرده است؟ از کدام یک از معصومین بهشت را خلق کرده است؟ آسمان و زمین از کدام یک از اینها خلق شده اند؟ به هر حال دریافت حقیقت اسماء، غیر از تصور ذهنی و فکری است. دریافت قدرت مطلق و علم مطلقه و عظمت تامّه ی حضرت (حق) رب برای حضرت معصومین علیهم السلام به طور شهودی و وقوف و شعور محض برای عالم غیب است که از سنخ گفتنی ها و شنیدنی ها نیست؛ بلکه دریافتی خاص، خاصِ آن بزرگواران بوده است. یعنی «نوع نگاه معصوم» و ما باید به این نوع نگاه نزدیک شویم که وقتی به یک گل، پشه، درخت، کودک، خنده، گریه، ابر و باد، قطره ی آب، رودخانه نگاه می کنیم، متوجه باشیم که چه قدر از اسماء در حال کار کردن هستند. آنان در واقع متن عالم اسمای الهی و اسم اعظم او هستند.
[1] - دعای ششم صحیفه سجادیه.
[2] - همان.
برگرفته از مباحث «شرح صحیفه سجادیه»
کلیدواژه ها:
آثار استاد