مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اگر ما خانواده آسمانیمان را پیدا نکنیم، و صرفاً با خانواده زمینیمان زندگی کنیم، در بازگشت به نظام ابدی خودمان، اگر در دنیا با آنها انسی نداشته باشیم و با آنها زندگی نکرده باشیم، باعث جدایی ما از خانواده آسمانیمان میشود و آنچه که در اسلام برای ما خوشبختی طراحی شده، منوط به فهم و کشف خانواده آسمانیمان و ارتباط با آنهاست.
هرقدر ارتباط هرکس با خانواده آسمانیش بیشتر میشود میزان شادیها و آرامشش بیشتر میشود. چون به اذن خداوند تبارک و تعالی همه اسباب و علل به دست خانواده آسمانی ما سپرده شده، هرقدر به این خانواده نزدیکتر میشویم و در کهف آنها قرار میگیریم، شادتر و آرامتر هستیم. باید خودمان را به چادر آنها برسانیم. با آنها دنیا را بگذرانیم.
در زیارت عاشورا میخوانیم؛ آرزو و دغدغه من این است که بتوانم در دنیا و آخرت با شما باشم. باید تلاش کنیم که به آنها متصل باشیم. اگر ارتباطمان ضعیف باشد در معرض حملات مختلف شیطان واقع میشویم و انواع ناآرامیها و احساس پوچیها به ما دست میدهد.
در حرکت به سمت ابدیت این مسئله خیلی مهم است. بزرگترین اشتباه ما این است که فکر کنیم ما با داشتن پدر و مادر و... امنیت داریم. دل ما که طالب آرامش است، با داشتن پدر، مادر، همسر و شغل آرامش نمیگیرد و تا او را با آنها پیوند ندهی آرامش پیدا نمیکنند. این خیلی مهم است که من دلم را و حقیقتم را که با خودم از قبل از دنیا آوردم و با این بدن پیونده خورده را با جایگاه اصلی و با پدر و مادر حقیقیام پیوند دهم در غیر اینصورت اگر پدر و مادر حقیقیام را پیدا نکنم باید منتظر هر نوع خطر و آسیبی باشم، وقتی ارتباطم با اصلم قطع است، خوب نمیتوانم تصمیم بگیرم و فکر کنم.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «من عرف نفسه عقله من جهلها ضله»؛ هرکس خودش را بشناسد خوب می تواند تعقل کند و هرکس خودش را نشناسد، به گمراهی کشیده میشود.
قرآن میفرماید: وقتی به جهنمیان میگویند؛ چهطور شد که شما جهنمی شدید؟ میگویند؛ «لو کنا نسمع او نعقل ما کنّا فی اصحاب السعیر»؛ اگر خوب حرف گوش میکردیم یا تعقل میکردیم هیچوقت در «سعیر» که از بدترین جاهای جهنم است وارد نمیشدیم. جهنم محصول بیعقلی و خوب فکر نکردن است. حضرت رمز را میدهد. کسی که خودش را میشناسد و بر اساس کل این ساختار تصمیم میگیرد میتواند تصمیمها، ارتباطات، رفتارها و افکارش درست دربیاید. وقتی خودم را بدن معنا کردم و خودم را از تولد تا مرگ معنا کردم چون این نگاه اشتباه است، هر تصمیم که میگیرم اشتباه از کار درمیآید. فکرم را به کار نمیاندازم اما چون موادی که در فکر ریختیم قلابی از کار درمیآید.
کسی که خودش را بد معنا میکند تمام ساختار وجودی و بلندای وجودی خودش را نمیتواند ببیند و برزخ را که میلیاردها برابر پیشرفتهتر از دنیاست را درست نمیبیند، نمیتواند درست تصمیم بگیرد.
با ایمان تقلیدی که از پدر و مادر گرفتیم خوب شناخت پیدا نکردیم که بفهمیم چه قدر و ارزشی دارد.نسبت به خودت جاهل نباش چون کسی که خودش را نمیشناسد، هیچ دانشی نمیتواند به او کمک کند.هرکس خودش را نشناسد از راه نجات دور میشود و در گمراهی و جهالتها قدم میگذارد.
نگاه اشتباه به خود تصمیمهای اشتباه برای خود به همراه دارد. میزان اشتباهات و اضطرابهای انسان به میزان فاصله انسان با خودش بستگی دارد. اگر میخواهم خودم و خانوادهام خوشبخت شوم باید به خود حقیقیام نزدیک شوم و اگر با آن انس بگیرم دیگر محتاج محبت کسی نخواهم بود. چون خود حقیقی ما فوقالعاده قیمت دارد.آنقدر بزرگ است که میفرماید: «سخر لکم ما فی الارض»؛ همه آسمان و زمین را برای تو تسخیر کردم.
شخصیتی که میتواند به امام حسین علیه السلام این حرفها را بزند و درخواست داشته باشد همیشه عزیز است و اصلاً ذلیل نمیشود. هرقدر به خود حقیقیمان نزدیک شویم آرامتر و شادتر خواهیم بود. هر بار ناراحتی چه قدر میتواند برای من فشار قبر بیاورد. اگر قیمت خودمان دستمان بیاید آنقدر بزرگ میشویم که حسادت نخواهیم داشت کسی نمیتواند به راحتی انسان را تحریک کند. تمام طلاقها و بیمیلیها و سرد شدن روابط و دعواها سر خود طبیعی است. انسان وقتی از خود طبیعی فاصله میگیرد، درِ شادیها و بزرگیها به رویش باز میشود. اگر ناراحتی از این که از کسی کینه داری و نمیتوانی برطرف کنی برای این است که از خودت فاصله گرفتهای.
این یک رابطه انگلی است که انسان دیگران را برای خودش دوست داشته باشد. تا ما اسیر خود طبیعیمان هستیم نمیتوانیم حقیقتاً کسی را دوست دوست داشته باشیم و با خانواده آسمانیمان دوست شویم.
از مهرت ای خورشید جان/چون ذرهام هر سو روان/ مجذوب حسن دیگران/ ای ماه خوبان نیستم
دلیل نمیشود اگر در منزل اشباع عاطفی نشویم دنبال عشق بیرونی برویم. ما خانواده آسمانیمان آنقدر ما را اشباع میکنند حتی به پدر و مادر زمینیمان هم نیاز نداریم.
«من لم یعرف نفسه بَعُدَ عن سبیل النجاه ...»؛ کسی که خودش را نشناسد، در انواع اشتباهات میافتد. یک جاهایی شهوتهای علمی، اجتماعی و سیاسی ما را بیچاره میکند.
«من شغل نفسه بغیر نفسه تحیر فی الظلمات»؛ کسی که خودش را به غیر از خودش مشغول کند، دائماً در تاریکیها به سر میبرد.
کسی که خودش را در زمان مشغول میکند زمان هم او را مشغول میکند.
ما از مسابقهای که درونمان اتفاق میافتد فاصله میگیریم. حمله جلو، عقب، راست، چپ میتوانیم هم زمان دو حمله را رد کنیم. وقتی با خودمان غریبه هستیم در تاریکیها متحیر میشویم و دائماً در هلاکتها و بدبختیها میافتیم.
نوزادی که مادر بالای سرش نباشد چون ضعیف است میمیرد. ما هم محتاج هستیم و اصلاً نمیتوانیم تنهایی با معشوقمان خلوت کنیم. اگر با خانواده آسمانیمان آشتی کنیم همه ی قدرتها، شادیها و آرامشها سراغمان میآید.
اگر احساس حقارت میکنیم و با قطع ارتباط دیگران کوچک میشویم برای این است که از خودمان فاصله گرفتیم. باید با خودمان و خانواده آسمانیمان آشتی کنیم.
کلیدواژه ها:
آثار استاد