www.montazer.ir
یک‌شنبه 2 ژوئن 2024
شناسه مطلب: 398
زمان انتشار: 24 آوریل 2014
(جلسه 34) معصوم، معشوقِ لایقِ دلِ انسان

خانواده آسمانی(جلسه 34) 90/2/15

(جلسه 34) معصوم، معشوقِ لایقِ دلِ انسان

بربحث ما در مورد نحوه ی برقراری ارتباط با خانواده ی آسمانی بود و اینکه ساختارانسان به گونه ای است که عشق بی نهایت می طلبد زیرادل و روح بی نهایت دارد به همین دلیل هم خداوند برای ما معشوق بی نهایت که لایق دل ماست را قرار داده واین عشق به گونه ای است که درآن هیچ گونه پوچی، شکست و سرخوردگی وجود ندارد زیرا این معشوقها عالیترین حد تجلی اسماء الله می باشند و اگر دل به این معشوقهای کامل ندهیم باید گرفتار معشوقهای ناقص شویم که پوچی وذلت و سرخوردگی در پی دارد . چه بسا معشوقهایی که ارزش انسان خیلی بیشتر از آنهاست عشق به معشوقهای حقیقی سرعت، قدرت و نشاط رازیاد می کند و انسان رابه خدا نزدیک می کند برخلاف عشقهای غیر حقیقی که چه بسا انسان را از خدا دور می کند.

دین تلاش می کند که ما هرگز دچارپوچی، سردرگمی و ذلت نشویم. دین می خواهد ما را به کمال لایق خودمان برساند.اینکه قرآن در وصف مؤمنان حقیقی می فرماید:«لاخوف علیهم ولاهم یحزنون» به این دلیل است که ایمان و عمل صالح منطبق با قرآن انسان را به رهبران صالح متصل می کند و دراتصال و دلدادگی به آنها هیچ لحظه از عمرانسان تلف نشده و شادی و آرامش به همراه خواهد داشت زیرا تدریجا کمالات معصوم (ع) به انسان منتقل می شود .البته اگر علاقه به معصوم بی منطق باشد توهم است ورشد چندانی به دنبال ندارد. درارتباط با استاد هم چنین است اگر ارتباط درست باشد حال و هوای استاد به دل انسان می افتد وتدریجا تحت تأثیرقرارمی گیرد.معصوم مظهرکامل تمام اسماء الهی است وقتی انسان عاشق معصوم می شود آن کمالات در دل انسان ریزش می کند وصفات را دریافت می نماید.ولی گاهی انسانها ابراز محبت به معصوم می کنند ولی بین خود وامام سدی برقرارمی کنند که مانع دریافت کمالات می شود. ممکن است انسان تحت تأثیر شهواتی با معصوم یا استاد رابطه برقرارکرده باشد.مثلا شیفته کمالات محدودهستیم ونیزمی دانیم که معصوم (ع) قدرت دارد لذا به این منظور رابطه برقرارمی کنیم وخودمعصوم موضوعیت ندارد چه بسا غیر مسلمانان ویا غیر شیعیانی که ازوجود معصومین وکلام ایشان بهره برداری های علمی زیادی برده اند ورابطه ای باایشان نداشته ودلدادگی هم نداشتند.

امام صادق (ع) چهار هزار شاگردداشته اند واکثرقریب به اتفاق آنان رابطه ی قلبی با حضرت برقرارنکرده اند لذاوقتی ازامام می پرسیدند چراکاری نمی کنی؟ حضرت فرمودند: که من یاوری ندارم زیرا این شاگردان براساس تدبیرهای شخصی اشان برنامه ریزی می کردند وازوجودحضرت هم درهمان جهت بهره می بردند. نه اینکه به دنبال« ان تجعلنی معکم فی الدنیا والاخره » بودند واینطورنیست که تحت تأثیرمودت بخواهد با معصوم رابطه داشته باشد وکمالات وی را جذب وبه حق تعالی نزدیک شود واین مشکل بسیاری ازما انسانهاست. درحدیث عنوان بصری ، امام صادق (ع) اولین شرط عبودیت را تدبیرنداشتن شخص برای خودش معرفی کرده است. یعنی تدبیرت را براساس تدبیری که خدابرای تو قرارداده تنظیم کنی نه اینکه برنامه ریزی شخصی داشته باشیم وازخدابخواهیم که خواستش را متناسب برنامه ی ما قراردهدممکن است که خدابرنامه ی مارامتناسب با ساختارما نداند. ما باید دربرنامه ریزی حفظ رابطه با خداومعصوم را ملاک قراردهیم هرآنچه که مارابه ایشان نزدیک میکند دربرنامه هایمان بگنجانیم وآنچه که بین ما فاصله می اندازد را حذف کنیم. نه اینکه با برنامه ی غلط خودمان راگرفتارکنیم ووقتی گرفتارشدیم فریادبزینم که به ما کمک کنید!

ممکن است کسی میل به نمایندگی مجلس ،ریاست جمهوری ،رشته تحصیلی خاص و...داشته باشد باید بررسی کندکه آیا این رشته تحصیلی و...به رابطه ی اوبا خداومعصوم وابدیت او لطمه وارد می کند ویانه ؟اگر غیرازاین باشد حتی اگر موفق هم باشد برای او مبارک نیست ماباید زبان قرآن رابیاموزیم وراه مست شدن با قرآن رابشناسیم شرکت درکلاس استادکافی نیست ما باید یادبگیریم و تمرین کنیم که به آنچه که می آموزیم عمل کنیم خداوند ازابتدا ماجرای خلقت رابراساس عشق طراحی کرده که دیگر انسان در مقابل معشوق کارشکنی نکند و معشوق را ترجیح دهد. فقط وفقط کسانی می‌توانند سکرات موت، برزخ، صراط و... را راحت طی کنند وبه محض اینکه محشور شدند در بهشت جای گیرند که ازاول عاشق شده باشند وازمعصوم کمترازخود معصوم را نخواهند. بعضی آقایان ابرازمی کنندکه ماهیچ کوتاهی درحق همسرمان نکردیم ولی اوراضی نیست وزن ابرازمی دارد که من به خودتو نیاز داشته و خودت را می خواهم. واقعا چند نفروقتی باخداومعصوم خلوت کرده ودعامی کنند خودایشان را می خواهندوصرفا خواسته های شخصی اشان را مطرح نمی کنند؟

امام سجاد (ع)چند نسل قبل ازامام زمان است ولی ازخدارؤیت ایشان را می خواهد.امام صادق (ع) در دعای ندبه خطاب به حضرت صاحب علیه السلام می فرمایند : «متی ترا نا ونراک » چه وقت می شود که توماراببینی ومانیز توراببینیم؟«عزیزعلی ان اری الخلق ولاتری»سخت است که مردم راببینم وتورانبینم. عشق به اهل بیت یا عشق به استاد تمام کمالات ایشان رادروجود انسان می ریزد. شخص وقتی هدفش کسب علم ازاستاد باشد وبه دنبال کمال ودارایی وقدرت نباشد به همان چیزی که می خواهد می رسد واساسا قدرتمند و با نشاط نمی شود.خداوند به تحصیلات، شغل وثروت و... ماکاری ندارد خداوند به آنچه که ازوجود خودش درما نهاده کاردارد ولی وقتی مابه این موضوع اهمیت نمی دهیم پدربودن امام زمان را اساسا نمی فهمیم ونمی توانیم آن رابطه ی وجودی با آن حضرت را که سبب رشد وکمال ما می شود برقرارکنیم. تا زمانی که خودالهی ما فعال نشود ازخدا و معصومین فقط کمالات جمادی، نباتی، حیوانی،وعقلی رامی خواهیم وبس. البته خداوند به حضرت موسی (ع)فرمودکه علف گوسفندانت راهم ازمن بخواه.این اشکالی ندارد ولی این جنبه ی طبیعی ماست واصل ما فطرت وحقیقت انسانی ما می باشد وگرنه پنجاه درصد موفقیت انسان داشتن روابط اقتصادی سالم است واین یک اصل بسیارمهم است.

ما اصل خود را نباید فراموش کنیم اگر بدون لحاظ اصل خود، سراغ خدا برویم فقط سرخودمان راکلاه گذاشته ایم. اساتید، تیزهوشان ونخبه ها که مشغولیت عقلانی آنها فراوان است ودرزمینه ی علمی فعالیت می کنند خودشان اقرارکردند که بااین مباحث مابه آرامش نمی رسیم ومانیاز به امری غیرازاینها داریم که به ما آرامش دهد. باید در کنار فعالیتهای عقلانی، دین و اخلاق قرار گیرد تا متعادل شود.«بسم الله الرحمن الرحیم والعصر ان الانسان لفی خسر الاالذین آمنوا وعملوا الصالحات ...» فرمودند :«آمنوا» یعنی انسان بیاموزد که با غیب ارتباط برقرارکند. در اثرهمین است که انسان کمالات را در خودش ایجاد می کند و تا زمانی که کمالات را بدست نیاورده احساس بی ارزشی و بی قیمتی می کند. شاید دانایی داشته باشد ولی ازدارایی و هستی خبری نیست فقط عشق است که انسان راشبیه استاد ، معصوم و خدا می کند.

اولیاء فرمودند که موفقیت در گرو دست برداشتن از طمع های دنیایی است. نزدیکی ظاهری به کسی دلیل بر رشد او نمی باشد بلکه ارتباط وجودی و قلبی لازم است. چقدرازخویشان حضرت بودند که هیچ شباهت وسنخیتی با حضرت نداشتند وچه بسا کسانی مانند اویس که حتی وجود حضرت را ملاقات نکرده بودند ولی شباهت داشته و کامل بودند. اگر انسان از خدا و معصوم غیرازخودشان راخواست و به همان اکتفا کرد به دلش خیانت کرده است . کسی حق ندارد دلش که متعلق به خداست به غیرخدا و مظاهر تام او بدهد. باید برای کسانی که غیرمعصوم را الگوقرارداده اند بسیار متأسف باشیم. ماباید شکرکنیم که خداچهارده معصوم را برای ما قراردادو شکربه این است که به دستوراتشان عمل کنیم واگر هم ازایشان کمالات پایین ترمی خواهیم به آن اکتفا نکرده واصل خواسته ی ما خودشان باشند. مابه میزان نقشی که دردنیا برای خداومعصومین قائل هستیم درآخرت باایشان زندگی خواهیم کرد.لذا خداوند فرموده اند که بنده ی من به اندازه ی نیازی که به من داری ومی خواهی بامن زندگی کنی بامن انس بگیر.

پیامبر(ص) فرمودند: «احبب ماشئت فانک مفارقه » یعنی : "هرچه را می خواهی دوست داشته باش ولی بدان که ترکش می کنی" این حدیث راحتما جایی بنویسید یا به خاطربسپارید. پول، مقام، مدرک تحصیلی، زن، شوهر، فرزندو...همه ازدست دادنی است. پس اسلام از آن جایی که نخواسته ماتنها باشیم واحساس پوچی و ذلت نکنیم معشوقهایی را در اختیار ما قرارداده که دل ما آرام و قرارگرفته و همیشه شاد و بانشاط باشیم.

صوت

1 - (جلسه 34) معصوم، معشوقِ لایقِ دلِ انسان

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed