www.montazer.ir
دوشنبه 20 می 2024
شناسه مطلب: 379
زمان انتشار: 15 آوریل 2014
(جلسه 26) اهل بیت لایق عشق انسانی هستند

خانواده آسمانی(جلسه 26 ) 90/1/18

(جلسه 26) اهل بیت لایق عشق انسانی هستند

اهل بیت «علیهم‌السلام» ظهور نهایی كمالات ما هستند. خود آرمانی ما، اهل بیت «علیهم‌السلام» هستند و تمام جنبه‌های كمالی و آرمانی ما را دارا هستند و فقط ایشان هستند كه ارزش دلدادگی كامل ما را داشته و عشق به غیر ایشان با شكست مواجه خواهد شد. البته ضرورت این عشق بسیار با اهمیت است. بدون عشق، ‌زندگی برای انسان معنا ندارد. انسان‌ها برای این‌كه زندگی خمود و بی‌روحی نداشته باشند به دنبال عشق می‌روند ولی معمولاً معشوق‌های ناقص را مصداق برای عشق به بی‌نهایت قرار داده و اگر این‌گونه از دنیا بروند دست خالی به آخرت منتقل می‌شوند. انسان‌ها بدون عشق، حیات دنیوی و اخروی موفقی ندارند. انسان بدون عشق به اهل بیت «علیهم‌السلام» ممكن است به ظاهر حیات دنیوی موفقی داشته باشد ولی از زندگی لذت نمی‌برد و فقط از ‌ترس جهنم یا میل به بهشت ظواهر دین را رعایت می‌كرده و اساساً عاشق نشده است. انسان عاشق هیچ‌وقت احساس پوچی و سرخوردگی ندارد زیرا عشق زندگی را لذت‌بخش می‌كند. یكی از قهرمانان ورزشی اظهار داشته كه برای رسیدن به موفقیت در دوران تمرین مجبور شده كه ده ماه خانواده‌اش را نبیند این شخص اگر عاشق نبود امكان نداشت كه تحمل كند. این‌كه انسان عقلش را قانع كند یك چیز است و این‌كه بتواند با دل بپذیرد و طی طریق كند امری دیگر. مثلاً بسیاری از فرزندان در اثر اصرار والدین رشته تحصیلی خود را انتخاب می‌كنند ولی غالباً یا به پایان نمی‌رسانند و یا دچار افسردگی رشته تحصیلی می‌شوند و یا گاهی در ازدواج شخص به توصیه دیگران و بنا به مصالحش اقدام به این امر می‌كنند ولی اگر دل نپذیرد معمولاً منجر به شكست می‌شود و البته عقل باید شناسایی كند ولی باید با دل زندگی كرد. تمام پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها در امر تحصیل و فنون و حرفه‌های مختلف، محصول عشق است و تمام انسان‌هایی كه تا «عند ربهم» پیش رفته‌اند فقط با عشق مسیر را طی كرده‌اند. بدون عشق، دینداری كردن نهایتش این است كه انسان به جهنم نمی‌رود. البته حیوانات و دیوانگان نیز جهنم نمی‌روند و مهم این است انسانی كه جهنم نمی‌رود كجا می‌رود. جلوه‌ دادن اسماءالله در وجودمان فقط با عشق میسّر است و بدون عشق تجلی اسماء در انسان امكان ندارد. پذیرش صرفاً با استدلال تأثیری در رشد انسان ندارد و اگر انسان بدون عشق كمالی كسب كند ممكن است خطرناك و به ضرر او باشد. بنابراین هم با موسیقی حرام ممكن است انسان جهنمی شود و هم با قرائت قرآن و نماز خواندن.

كسانی كه یكسره سؤال می‌كنند دین را یا تقلیدی پذیرفته‌اند و یا با استدلال محض. اساساً پای دل در میان نیست. جایی كه جذابیت است اصلاً سؤال پیش نمی‌آید. لذا هرگز كسی سؤال نمی‌كند چرا گُل خلق شده است؟ زیرا جذابیت همه جانبه دارد و یا كسی نمی‌پرسد كه آب چرا به‌وجود آمده است؟ زیرا با تمام وجود نیازش را به آب احساس می‌كند. یك كودك خردسال علاقه دختر و پسر را درك نمی‌كند زیرا بخش مربوط به علاقه به جنس مخالف در او فعال نشده است و بخش انسانی اكثر انسان‌ها فعال نشده كه قرآن می‌فرماید: «اكثرهم لایعقلون»، «اكثرهم لایشكرون» و «اكثرهم لایفقهون» و... اگر انسان خودش را بشناسد می‌فهمد كه قشنگ‌ترین اتفاق عالم، «عاشق خدا شدن» است. لذا با تمام وجود می‌گوید: «لا اله الا الله» و از آن‌جایی كه خداوند می‌دانست كه ما جز با عشق نامحدود ارضاء نمی‌شویم انسان‌هایی كه تجلی كامل خودش هستند را سر راه ما قرار داده و به ما معرفی كرده است. «انما یریدالله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا»؛ و در قرآن پاداش تلاش‌های پیامبر «صلی‌الله علیه و آله و سلم» را عشق به معصوم بیان كرده است.

اگر با یك خلأ جمادی، گیاهی و حیوانی مضطر شده و احساس پوچی كردیم باید بدانیم كه خودمان را خوب نشناخته‌ایم و اگر هم چیزی آموختی محدود به ذهن و عقل است و به دل منتقل نشده است. كسی كه وسوسه می‌شود واجبات را انجام ندهد یا مرتكب محرمات نشود، هرگز عاشق نشده زیرا عشق وسوسه‌بردار نبوده و شك و‌ تردید در آن راه ندارد. فرق است بین این‌كه انسان از روی ادب و ملاحظه به زیارت برود تا این‌كه دلتنگ شده و مشتاقانه و عاشقانه به زیارت برود. همین‌طور فرق است بین كسی كه با فقیری مواجه شده و كمكی می‌كند تا از لذت بهره‌مندی خود باز نماند و اینكه انسان به فقرا عشق بورزد و از ایشان دلجویی كرده و به ایشان رسیدگی كند. بعضی‌ها برای انجام وظیفه جهاد می‌كنند ولی برخی به عشق خدا همه وجودشان را در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم خدا می‌كنند. گاهی انسان در افكار، انتخاب‌ها، ارتباطات و رفتارهایش تصمیم عاشقانه می‌گیرد و گاهی چرتكه انداخته، حساب و كتاب می‌كند و بهشت و جهنم را در نظر گرفته و تصمیم می‌گیرد. وقتی انسان با عشق و دل تصمیم گرفته و عمل می‌كند فقط می‌خواهد با معشوق باشد. كجا و به چه صورت باشد برایش مهم نیست؛ «الذین یذكرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفكرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانك فقنا عذاب النار»

پیامبر «صلی‌الله علیه و آله و سلم» به خداوند عرض می‌كند كه من نسبت به تو گرسنه‌ای هستم كه هرگز سیر نمی‌شوم و تشنه‌ای كه هرگز سیراب نمی‌شوم. اگر بدون عشق دینداری كنیم، شاید جهنم نرفته و بهشت هم برویم ولی هرگز طعم عشق‌بازی با معشوق حقیقی را نچشیده‌ایم.

انسان عاشق در عالم به هرچه می‌نگرد خدا را شهود می‌كند.

به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست

با صد هزار جلوه برون آمدی كه من/ با صدهزار دیده تماشا كنم تو را

مبادی افكار، ‌انتخاب، ارتباط و رفتار ما بسیار مهم است و باید دید كه ناشی از استدلال است یا ناشی از عشق

زیارت آل یاسین تماماً عشق است؛ «لا حبیب الا هو و اهله...» عشق به خود حقیقی، عشق به اهل بیت «علیهم‌السلام» است و عشق به ایشان عشق به خداست و هر سه در واقع یكی هستند. بدون عشق به اهل بیت «علیهم‌السلام» نمی‌توان اسماءالله را در خود متجلی كرد. می‌شود خدا را عبادت كرد ولی این عبادت همراه با تعبد و بندگی نیست. ما باید این‌قدر به حقیقت ابدی خودمان احترام بگذاریم كه با دل تصمیم بگیریم.

صوت

1 - (جلسه 26) اهل بیت لایق عشق انسانی هستند

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed