www.montazer.ir
دوشنبه 20 می 2024
شناسه مطلب: 375
زمان انتشار: 14 آوریل 2014
(جلسه 25): عمل به دستورات معصوم، مقدمه دلدادگی به ایشان

خانواده آسمانی (جلسه 25 ) 89/12/26

(جلسه 25): عمل به دستورات معصوم، مقدمه دلدادگی به ایشان

از آن جهت که ذات انسان عاشق خداست باید با مظهر کامل خدا و کامل‌ترین جلوه‌ی او و به عبارتی «خلیفه الله» ارتباط محبت‌آمیز برقرار کند. زیرا عقل ما می‌گوید که ما را فقط کمال مطلق راضی می‌کند. اما رسیدن به آن مطلق با چه الگویی است؟ و نحوه‌ی ارتباط با او چگونه است؟ تصور کامل مطلق یک امراست و ارتباط با او امری دیگر. مانند مفهوم عشق که عقل آن را تعقل می‌کند و خود عشق که کار دل است. ما چگونه می‌توانیم بدون تجلی «الله» عاشق او بشویم و با او ارتباط برقرار کنیم؟ لذا خداوند تبارک و تعالی ایشان را حجت قرار داده و این به حکم عقل است که ارتباط با کمال مطلق جز به‌وسیله مظهر تام او امکان‌پذیر نیست. بنابراین وقتی می‌گوییم «اشهدان لا اله الا الله» برای این‌که «الله» را گم نکنیم و اشتباه نکرده و کمالات محدود را معشوق مطلق قرار ندهیم باید مصداق را بشناسیم. و امکان ندارد خداوند مصداق و الگو را به ما معرفی نکند. برای همین است که رسالت ضرورت پیدا می‌کند.

متخلق به اخلاق الله شدن، الگو می‌خواهد. برای همین است که متعاقب «اشهد ان لا اله الا الله» می‌گوییم «اشهد ان محمدا رسول الله و علیا ولی الله». همان‌طور که توحید فطری است رسالت هم فطری است و ما این‌گونه رسالت را شهود می‌کنیم. رسالت و ولایت هر دو به اقتضای عقل است. خداوند در اهمیت مسئله ولایت می‌فرماید: «... وان لم تفعل فما بلغت رسالته...» اگر پیام ولایت را حضرت به مردم ابلاغ نمی‌کرد تمام زحمات رسالتش به هدر می‌رفت بسیاری از فرقه‌ها علیرغم اینکه اعتقادی به خداوند ندارند ولی عاشق امام حسین «علیه‌السلام» هستند. گویا نهاد همه یک صدا فریاد می‌زند که نیاز به الگو دارند.

ما عاشق کمال مطلق هستیم و برای رسیدن به او نیاز به مظهر تام داریم تا ما را به او برساند و کمال ناقص این توان را ندارد. برای همین است که حضرت رسول «صلی‌الله علیه و آله و سلم» می‌فرمایند: باید من و اهل و عترتم را بیش از خودتان و اهل و عترتتان دوست بدارید. و نیز می‌فرمایند: «اساس الاسلام حبّی وحب اهل بیتی» نه تنها باید دوستشان داشته باشیم بلکه باید عزیزترین کس ما باشند. (این احادیث در کنزالعمال آمده و شیعه و سنی در صحت آن اتفاق نظر دارند.) اگر به این روایات عمل می‌شد الان شیعیان در تمام ابعاد در عالی‌ترین وضعیت ممکن بودند. مسلمانان بیشترین ثروت را در اختیار دارند ولی ضعیف‌ترین اقتصاد را دارند و دشمنان آنها عکس این وضع را دارند. امام رضا «علیه‌السلام» حب را این‌گونه معنا می‌کند: «من احب ان یرکب سفینه النجاه...» (اهل نجات شدن خیلی مهم است و باید انسان دوست داشته باشد که از اهل نجات باشد. اجباری نیست انسان باید به حب بیفتد زیرا انسان با عشق و شور است که می‌تواند از دانایی به دارایی برسد. و این امر مستلزم تمرین و ممارست است.

این‌که انسان مدارج عالی علمی را طی کند و موفقیت شغلی خوبی داشته باشد که ملاک نیست زیرا این شغل اوست باید دید دل کجاست و برای دلش چه تلاشی کرده است؟ شب اول قبر با دل کار دارند. پیرزنی فقیر خیلی آرزوی کربلا داشت. لذا آب سبزی‌های مانده را می‌گرفت و می‌خورد تا اندک دارایی‌اش را پس انداز کرده و برای حرم امام حسین «علیه‌السلام» بفرستد تا آنجا مثلا روضه‌ای بخوانند. این پیرزن عاشق بوده و وقتی از دنیا رفت درخواب او را دیدند که می‌گفت به محض اینکه مُردَم، حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» مرا نزد خود بردند، "عند" فاطمه‌ی زهرا «سلام‌الله علیها»خیلی مهم است باید دل پیش آنها باشد.

«... ویستمسک با لعروه الوثقی (و می خواهد به دستگیره‌ای استوار متمسک شود)... و یعتصم بحبل الله المتین... (و ریسمان محکم الهی را بگیرد) فالیوال علیا بعدی (پس باید ولایت علی علیه السلام را بپذیرد)» این را پیامبر «صلی‌الله علیه و آله و سلم» فرمود... فالیعاد عدو... (پس باید با دشمنش دشمن باشد. ) تا زمانی که دل به خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» ندهیم، فایده‌ای ندارد که با فکر کردن به ایشان ارتباط برقرار کنیم. البته ثواب می‌بریم ولی از عشق بویی نبرده‌ایم. کسانی هستند که ادعای علاقه به امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» دارند ولی الگوهایشان را از دشمنان ایشان می‌گیرند. چه بسا با حجاب‌ هستند ولی دلشان لک می‌زند که حجاب را کنار بگذارند و چه جوانانی که در اروپا و امریکا هستند که به پاکی انبیاء هستند.

مظهر و مثل خدا شدن قاعده و فرمول دارد و مثل همه چیزهای دیگر فرهنگ خاص دارد که اگر آن را نپذیریم اصلاً جدی نیستیم. همان‌طور که یاران موسی «علیه‌السلام» به ایشان گفتند : (ذهب انت و ربک...) یعنی تو خدایت بروید ما اینجا نشسته ایم ، ما هم به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همین را می‌گوییم. امام «علیه‌السلام» نیازی به ما ندارند. برداشتن موانع ظهور به خاطر خود ماست. (ما بعدها به این بحث که چرا ما به پیروزی در عشق نیاز داریم خواهیم پرداخت) امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «انا مع رسول الله و صلی الله علیه و آله و معی عترتی فمن ارادنا فالیأخذ بقولنا فلیعمل بعملنا» عترتی که پیامبر «صلی‌الله علیه و آله و سلم» در بین مردم به یادگار باقی گذاشتند و سر حوض کوثر قرار گذاشتند. ما در زیارت حضرت معصومه «سلام‌الله علیها» می‌خوانیم: «...و سقانا بکأس جدکم من ید علی بن ابیطالب...) حضرت موسی بن جعفر «علیه‌السلام» فرمودند: اگر دخترم همه اهل محشر را شفاعت کند خدا می‌پذیرد. وقتی به زیارت حضرت معصومه «سلام‌الله علیها» می‌رویم به زیارت خانمی می‌رویم که حرمش معادل حرم همه‌ی اهل بیت است «السلام علیک یا بنت ولی الله ویا اخت ولی الله ویا عمه ولی الله/ السلام علیک‌ یا بنت موسی بن جعفر/ السلام علیک عرف الله بیننا و بینکم فی الجنه /یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه» نمی‌گوید در قیامت، بلکه می‌گوید در بهشت یعنی مرا پیش خودت ببر. در واقع یعنی مرا به مقام خودت برسان. این اتفاق برای همه‌ی ما می‌افتد که روبروی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌ایستیم و از دست آقا آب کوثر گرفته و می‌نوشیم. ما این قرارها را با فاطمه‌ی معصومه و حضرت عبدالعظیم «علیه‌السلام» گذاشته و از خدا می‌خواهیم امضاء کند: «... ان تختم لی بالسعاده فلا تسلب منی ما انا فیه ولا حول ولا قوه الا با لله العلی العظیم...»

صوت

1 - (جلسه 25): عمل به دستورات معصوم، مقدمه دلدادگی به ایشان

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed