www.montazer.ir
سه‌شنبه 21 می 2024
شناسه مطلب: 355
زمان انتشار: 10 آوریل 2014
(جلسه 21): دنیا محل کسب استعداد برای آخرت است

خانواده آسمانی(جلسه 21)؛ 89/12/12

(جلسه 21): دنیا محل کسب استعداد برای آخرت است

ما عاشق عشقیم و نیاز داریم به کسی عشق بورزیم. ما در تمام بخش‌های جمادی، نباتی و حیوانی و... معشوق داریم و ارزش انسان نهایتاً به عشق حقیقی که ذات بی‌نهایت حق تعالی است، می‌باشد. انسان دلدادگی بی نهایت دارد که اگر مصداق اصلی را پیدا نکند وعشقش را به معشوقهای محدود ابراز کند علاوه بر سرخوردگی آخرتش را نیز از دست می‌دهد و وقتی منتقل می‌شود می‌بیند به جایی وارد شده که: «یوم لا ینفع مال ولا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم» می‌باشد و قلب سلیم به فرمایش امام صادق «علیه‌السلام» عبارت است از: «السلیم الذی یلقی ربه و لیس فیه احد سواه»؛ قلب سلیم کسی دارد که وقتی به ملاقات خدا می‌رود کسی جز خدا در آن نباشد. اگر دل را به غیرمعشوق اصلی دادیم، دل رشد نمی‌کند و به کمال لایق نمی‌رسد.

بهشت، دلی به وسعت آسمان‌ها و زمین و از لحاظ زمانی بی‌نهایت را می‌خواهد که بتواند از آن بهره‌برداری کند. «اولئک اصحاب الجنه هم فیها خالدون» انسان در آخرت می‌بیند که معشوق‌های قلابی آورده که باید با عذاب از آنها جدا شود. و از طرفی معشوق اصلی را نیاورده است. تمام ابعاد انسان باید با محبوب خود ارتباط برقرار کند. حس با محسوسات، خیال با مخیلات، وهم با موهومات، عقل با معقولات و فوق عقل با بی نهایت. و البته اینها در صورتی است که مراتب مذکور در انسان سالم باشند. اگر انسان با محبوبش ارتباط برقرار نکند، نمی‌تواند در آخرت با او زندگی کند. آخرت تجلی محبوب و ظهور رحمت محبوب است. ما باید دستگاهی که برای استفاده از رحمت خداوند است را تهیه کرده و ببریم. اگر تمام رحمت خدا را صد در نظر بگیریم تمام دنیا با یک رحمت خدا ساخته شده و آخرت با 99 رحمت دیگر خداوند. جنین در رحم فقط از خون تغذیه می‌کند ولی تمام تجهیزات دنیا را تهیه و با خود می‌آورد. ما هم باید در دنیا برای آخرت استعدادهای لازم را کسب نماییم. علت اینکه ما از مرگ می‌ترسیم این است که خودمان را با قوانین آخرت تنظیم نکرده‌ایم.

وفات و ملک الموت کسی را به شوق می‌آورد که آماده‌ی آن طرف شده باشد. وقتی جنین از رحم به دنیا متولد می‌شود همه خوشحال می‌شوند و این در صورتی است که استعدادهای لازم را کسب کرده باشد. اصل این است که همه‌ی کارهای ما باید متناسب با نظام آخرتی تنظیم شود تا سالم به آنجا متولد شویم. ما باید اصل و ریشه خودمان را دوست داشته باشیم و با آنها زندگی کنیم زیرا در آخرت با آنها زندگی خواهیم کرد. خداوند می‌فرماید:  به اندازه‌ای که با من زندگی خواهید کرد با من انس بگیرید. خداوند معصومین «علیهم‌السلام» را مَثَل اعلای خودش قرار داده تا بتوانیم به واسطه دلدادگی به ایشان دلداده خداوند شویم. گاهی ما از چیزی تصور ذهنی داریم مثل تصور آب و غذا که نه سیراب می‌کنند و نه سیر. اما وقتی خودش وجود دارد سیرابی و سیری را به همراه دارد. معصومین «علیهم‌السلام» هم انوار خدا هستند و هم جلوه کامل خداوند. لذا احاطه کامل به هستی دارند. در ارتباط با ایشان رابطه بدنی و نزدیکی جسمی به ایشان خیلی مهم نیست. آنچه که مهم است این است که ما باید معصوم «علیه‌السلام» را در وجودمان احساس کنیم و با آنها در خیال عشق‌بازی کنیم و اساساً اگر نتوانیم آنها را در خیال بیاوریم نمی‌توانیم ارتباط برقرار کنیم. منشأ و اثر در وجود ما همان تصور خیالی است. تا زمانی که محبوب در دل نیامده و خیالش در مخیله ما نیاید نمی‌توانیم ارتباط بر قرار کنیم. ما با وجود خیالی امام حسین «علیه‌السلام» معاشقه می‌کنیم نه با مفهوم امام حسین «علیه‌السلام» که با عقل آن را تعقل کرده‌ایم.

انسان با خیالاتش محشور می‌شود زیرا قرار است نفس به قیامت متولد شود یعنی تمام لذتهایی را که نفس برده و با آن لذتها شکل گرفته است (نفس با خیال پردازی شکل می‌گیرد.) نفس مانند دوربین فیلمبرداری است که هر چیز یا هر کسی توجه کند از آن فیلم برمی‌دارد. بنابراین هر گناهی که به ما بچسبد و از آن لذت برده و جذب کرده باشیم و در نتیجه نفس ما را شکل داده باشد کلیه‌ی انتخاب‌ها، ارتباطات، افکار و رفتار ما وجود ما را می‌سازد که اینها مجموعه‌ی جذب‌ها و واردات ما هستند. عزرائیل «علیه‌السلام» هنگام مرگ بر اساس خیالات و افکار و آرزوها و معشوق‌های ما یعنی به صورت «دل ما» بالای سرمان می‌آیند. تا معصوم «علیه‌السلام» سلطان دل ما نشود ما حرکت درست و رشد انسانی نخواهیم داشت.

باید معصوم معشوق اصلی ما شود نه اینکه ایشان را در کنار معشوق‌های دیگر دوست داشته باشیم: «فمعکم معکم لا مع غیرکم...»، «... لا حبیب الا هو واهله»»

آدمی را فربهی است از خیال        گر خیالاتش بود صاحب جمال

البته آدمی در هر صورت با خیال بزرگ می‌شود ولی چگونه بزرگ شدن مهم است. باید ببینیم که به مجرد اینکه تنها می‌شویم چه خیالاتی می‌کنیم و به سراغ چه چیزهایی می‌رویم؟ پول که دستمان آمد چه اقداماتی می‌کنیم؟ فراغتی پیش آمد کجا می‌رویم؟ و... این‌ها نمایانگر شخصیت ماست. برای همین در دین این همه درباره‌ی فکر و خیال سفارش شده است. اگر خدا به صورت معصوم تجلی کامل نمی‌کرد ما چگونه با خدا عشق‌بازی می‌کردیم؟ با همین خیال است که ما همیشه معشوقمان را در کنارمان دیده و عشق‌بازی می‌کنیم. ما می‌توانیم بدون اینکه به زیارت قبور ایشان برویم حضورشان را احساس کنیم و خداوند در زیارت اهداف‌ تربیتی و سیاسی داشته و إلا حضور ایشان در همه جا یکسان است. وقتی حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» از خدا خواست زنده شدن مردگان را ببیند خداوند به محیی و ممیت بودن خودش اکتفا نکرد بلکه اجازه داد که ابراهیم «علیه‌السلام» محیی بودن خدا را مشاهده کند. خداوند به روش سمعی اکتفا نمی‌کند. معصوم وقتی می‌خواهد به ما بگوید نماز بخوان اول نماز را برای ما خیالی می‌کند. برای همین است که مثلا درباره‌ی سجده می‌فرماید وقتی به سجده می‌روی به پای خدا افتاده‌ای و سرت را روی پای خدا گذاشته‌ای تا معشوق را تصور کنی. عشق حقیقی در کار نیست و اوهام است. حضرت حجت «علیه‌السلام» فرمودند: هرگاه خواستید به زیارت (ملاقات) من بیایید این‌گونه بگویید: «السلام علیک حین تقوم، السلام علیک حین تهلل و تکبر، السلام علیک حین تقرء و تبین... »ما باید این حالات حضرت را در خیال بیاوریم تا قدرت عشق‌بازی در خیال را افزایش دهیم.

رزمنده‌ای در جبهه تیر خورده بود به حضرت حجت «علیه‌السلام» توسل پیدا کرده بود و حضرت بر بالین او حاضر شده و او را با خود برده بود. در بین راه حضرت به نماز می‌ایستند و شخص مجروح شاهد قرائت سوره حمد در نماز حضرت بود.

چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن     به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن

مرحوم کوهستانی در بین نماز حضرت را مشاهده کردند نتوانستند نمازشان را بشکنند بلکه به سجده رفته و گفتند: «یا من له الدنیا والاخره ارحم من لیس له الدنیا والاخره» و شنیدند که حضرت هم همین دعا را می‌خوانند. .

صوت

1 - (جلسه 21): دنیا محل کسب استعداد برای آخرت است

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed