www.montazer.ir
سه‌شنبه 21 می 2024
شناسه مطلب: 349
زمان انتشار: 6 آوریل 2014
(جلسه 17): اتفاق نظر شیعه و سنی در شایستگی اهل بیت (علیهم السلام)

خانواده آسمانی (جلسه17) ؛ 89/11/28

(جلسه 17): اتفاق نظر شیعه و سنی در شایستگی اهل بیت (علیهم السلام)

در آیه مودت فرموده‌اند: «ما سئلتکم من اجر فهو لکم» اجر رسالت را مودت فی القربی ذکر کرده‌اند و برای خود شماست نه برای پیامبر«صلی‌الله علیه و آله و سلم» و در جای دیگر فرموده‌اند: «... الا ان شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا» که راه رسیدن به خدا مودت آل پیامبر«صلی‌الله علیه و آله و سلم» می‌باشد.

مرحوم علامه طباطبایی فرمودند: «بگو این اجر و مودت ذی القربی که از شما می‌خواهم باز در رابطه با ادامه دینداری است. «فهو لکم» و آن برای خود شما مفید است زیرا اسلام هرگز مردم را دعوت نمی‌کند به اینکه خویشاوندان پیامبر«صلی‌الله علیه و آله و سلم» را به خاطر اینکه خویشاوندان او هستند دوست بدارد. بلکه آن محبت، محبت فی الله است. بدون اینکه مسئله خویشاوندی کمترین دخالتی در آن داشته باشد. «صله رحم» هم غیر از محبت کردن به رحم است چون اسلام به هر محبتی غیر از محبت خدا خط بطلان کشیده است. خداوند محبتی را توصیه می‌کند که در راه خدا باشد. محبت قربی، محبت فی الله است. با توجه اخبار زیادی که که از طریق سنی و شیعه وارد شده و همه آنها آیه مودت را به مودت عترت تفسیر کرده‌اند و طایفه دیگری از روایات که مردم را در جهت فهم کتاب خدا به اهل بیت ارجاع داده‌اند کمک می‌کنند که متوجه باشیم که منظور از واجب کردن مودت و اجر رسالت قرار دادن آن مودت تنها این بوده که این مودت وسیله‌ای باشد که مردم را به ایشان رجوع دهد و اهل بیت مرجع علمی آنان قرارگیرند. لذا مودتی که اجر رسالت فرض شده چیزی ماورای خود رسالت و دعوت دینی و بقاء و دوام آن نیست. مودت برای بقاء دین است و اسناد آن هم: «الا ان شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا»، «إن هو الا ذکری للعالمین»

با مودت، مردم مسیر را و راه حق را گم نمی‌کنند. و در واقع همان است که بگوید من هیچ اجری نمی‌خواهم. اجر حضرت، امامت که همان بقای دین است می‌باشد. همین نتیجه‌ای که می‌گیریم در قرآن آمده است: «بَلِّغ ما أنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته»

اگر امامت مطرح و معرفی نمی‌شد، دین حفظ نمی‌شد. مودت، اطاعت به همراه دارد و اساساً مودت بدون اطاعت نمی‌تواند باشد و اینکه مودت، صرفاً محبت باشد سخن بسیار سخیفی است. وقتی طبق روایات، مرگِ محب آل محمد «صلی‌الله علیه و آله و سلم» مرگ مستکمل الایمان، تائب و شهید و... است، امکان ندارد این محبت بدون طاعت باشد و با حالت بغض عکس اینهاست. همه اینها دلالت بر محبت به همراه طاعت می‌نمایند. برای امامت، ولایت و مودت قرآن عصمت اهل بیت «علیهم‌السلام» را تأیید کرده و علمشان به کتاب را نیز تأیید و فقط و فقط آنها را عالم می‌داند. بارها و بارها از اهل تسنن و علمای آنها و عمر و...نقل شده که اهل بیت رسول خدا «صلی‌الله علیه و آله و سلم» عالم‌ترین، فقیه‌ترین و خوش‌خلق‌ترین مردم هستند و همین‌طور نزدیک‌ترین مردم به خدا می‌باشند. یکی از دلایل دیگری که ما را به محبت اهل بیت «علیهم‌السلام» دعوت کرده‌اند این است که انسان بدون عشق و دلدادگی نمی‌تواند حرکت و خودسازی داشته باشد. انسان با توجه به گرفتاری‌هایی که درباره کمالات جمادی، نباتی و حیوانی دارد بدون عشق نمی‌تواند از آنها خلاص شده و به قرب و کمال و تخلق به اخلاق الله نایل شود. لذا قرآن مسئله اساسی را روی دل قرار داده: اگر پدران و فرزندان و همسران و... از خدا محبوب‌تر است... محبت در عمق نیست بلکه در دل است و اصل شخصیت هر کس دل و قلب اوست نه عقل و قوای ادراکی او. «حس»، «خیال»، «وهم» و «عقل» مقدمه و ابزار هستند و محصولاتشان به دل سرازیر می‌شود. و از دل معلوم می‌شود (به تعبیر قرآن) دل مثل سنگ یا پست‌تر از سنگ یا چهارپایان یا بدتر از آنها «فهی کالحجاره او اشد قسوه... کالانعام بل هم اضلّ» است یا دلش انسانی بوده و حیات حقیقی دارد.

قیمت هر کس به معشوق و محبوبش بستگی دارد. باید دید چه کسی یا چیزی باعث آرامش، شادی ماست و حاضریم همه چیزمان را در راهش بدهیم؟

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

«تو» در این بیت به تعداد تمام شخصیت‌ها مصداق دارد و مصداق آن برای هر کس تعیین کننده قیمت اوست. ما نه به گذشته فکر می‌کنیم و نه دغدغه آینده را داریم؟ اگر غیر از خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» باشد به نص قرآن فاسقیم. اگر دوست داشتن اهل بیت ملاک باشد، بسیاری از غیرشیعیان هم شیفته اهل بیت «علیهم‌السلام» هستند. اهل بیت «علیهم‌السلام» محبتی را قبول دارند که نوک هرم دل ما بعد از خدا باشد. عشق به آنها با خدا یکی است لذا خدا امر به آن کرده است. اگر ایشان عزیزترین کس زندگی شما نیستند رشد انسانی ندارید و آینده خوبی نخواهید داشت. فقط با این شیفتگی می‌توان مسیر رسیدن به حق تعالی را طی کرد و به سعادت جاودانه رسید. اسلام خشک و بدون عشق و عاطفه را خدا از هیچ کس نمی‌پذیرد. عقل فقط معشوق اصلی را از وهمی و خیالی جدا می‌کند. باید بدانیم عشق به اهل بیت «علیهم‌السلام» را ارتقاء بدهیم تا به عشق به خدا برسیم. ما زمانی انسان هستیم که خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» عزیزترین کس ما باشد.

حرام است که تمام دلمان را به غیر از اهل بیت «علیهم‌السلام» بدهیم. اگر غیر از این باشد بد می‌بینیم و بد می‌میریم و آن طرف گرفتار تنهایی عذاب‌آوری می‌شویم. دین مبتنی بر عشق است و بدون عشق و دلدادگی رسیدن به کمال مطلق امکان ندارد. طلب ذاتی و درونی ما این است که به تمام اسماء الله متخلق شویم. امکان ندارد انسان با کمال‌های محدود بتواند حس بی‌نهایت‌طلبی‌اش را پاسخ دهد. پیامبر «صلی‌الله علیه و آله و سلم» فرموده‌اند که اگر مردم بر محبت علی «علیه‌السلام» اجتماع می‌کردند خداوند جهنم را خلق نمی‌کرد. جهنم هم یعنی عدم رعایت قوانین الهی در نتیجه عدم تطبیق با بهشت. اگر معصوم نباشد بهشتی نمی‌شود. لذا خداوند خواسته ما تمام دلمان را به معصوم بدهیم. امام صادق «علیه‌السلام» فرموده‌اند: «الدین هو الحب و الحب هو الدین»؛ دین حب است معلوم است. ولی حب همان دین است یعنی والحب (دقت به "ال" حب شود) که می‌گوید در واقع معشوقی که لیاقت دل شما را دارد معصوم است. عشق به غیرمعصوم ننگین و شرم‌آور و فسق و توأم با سرخوردگی، پوچی و ذلت خواهد بود. غیرمعصوم به بزرگی دل ما نیست فقط دل ما با خدا پر می‌شود. هیچ عاقلی یک میلیارد تومان را قربانی هزار تومان نمی‌کند. عشق حقیقی برای انسان یک مصداق بیشتر ندارد. عشق‌هایی که ما را محدود و ضعیف می‌کند و مانع رسیدن ما به عشق حقیقی می‌شوند حرام هستند: «قل ان کان آباءکم و ابناء کم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن‌ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی الله بامره و الله لایهدی القوم الفاسقین»؛ بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران شما و خانواده‌ها و اموالی که جمع آورده‌اید و تجارتی که از کساد آنها بیم دارید و خانه‌هایی که به آنها راضی هستید محبوب‌تر است نزد شما از خدا و رسول او و جهاد در راه خدا، منتظر امر خدا (عذاب) باشید و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند. 24/توبه

خدا کمال مطلق و معشوق اصلی است. پیامبر«صلی‌الله علیه و آله و سلم» هم به عنوان تجلی کامل حق تعالی وسیله رسیدن به کمال مطلق است. «وابتغوا الیه الوسیله» جهاد هم مبارزه با هرچه که مزاحم رسیدن به حق تعالی است، می‌باشد. وظیفه وزارت بهداشت از بین بردن میکروب‌هاست. جهاد هم سرطان‌ها و موجوداتی که مانع کمال انسان است را نابود می‌کند. در جهاد خشونت نیست بلکه رحمت و عطوفت است. همان‌طور که کلیه اقدامات پزشک و پرستار موجب رحمت و سلامت بیمار است. اگر کسی موارد هشت گانه مذکور در آیه 24سوره توبه را به خدا و رسول و جهاد‌ترجیح دهد به تصریح قرآن فاسق است. بسیاری از افراد به خاطر این علاقه‌هایشان جهنمی می‌شوند. این عشقی که در قرآن مطرح است باعث نیل به کمال مطلق است

«الا ان شاء الله یتخذ الی ربه سبیلا» و «الا الموده فی القربی ان هو الا ذکر للعالمین» اینها برای این است که ما راه انسانیت را بعد از پیامبر«صلی‌الله علیه و آله و سلم» فراموش نکنیم. اگر به گفته برخی «هو» به قرآن هم برگردد باز هم قرآن اهل بیت «علیهم‌السلام» را معرفی کرده لذا چه به قرآن بازگردد و چه به قربی، یک معنا دارد.

سخن مرحوم علامه:... بلکه آن محبت محبت فی الله است بدون اینکه این مسئله خویشاوندی کم‌ترین دخالتی داشته باشد به این جهت است.

صوت

1 - (جلسه 17): اتفاق نظر شیعه و سنی در شایستگی اهل بیت (علیهم السلام)

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed