مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «لايَقْدِرُ الخلايقُ على كُنْهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فَكَما لا يَقْدِرُ على كُنْه صِفَة اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَكَذلِكَ لايَقْدِرُ على كنهِ صفَةِ رَسُولِ اللّهِ وَ كَما لا يَقْدِرُ عَلى كُنه صِفَةِ الرَّسُول فَكَذلِكَ لا يَقْدِرُ عَلى كُنْهِ صِفَةِالاِمامِ و كَما لا يَقْدِرُ على كُنْهِ صِفَةِ الامامِ كَذلِكَ لايَقْدِرُ على كُنْهِ صِفَةِ الْمُؤْمِنِ = خلائق قادر به ادراک کنه صفت خداوند نیستند، و همینطور نیز، قادر به ادراک کنه صفت رسول الله نیستند، و همینطور نیز، قادر به ادراک کنه صفت امام نیستند، و همینطور نیز، قادر به ادراک کنه صفت مؤمن نیستند». (علّامه مجلسى، بحارالانوار، ج 67، ص 65)
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «لایَقْدِرُ الخلایقُ على كُنْهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فَكَما لا یَقْدِرُ على كُنْه صِفَة اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَكَذلِكَ لایَقْدِرُ على كنهِ صفَةِ رَسُولِ اللّهِ وَ كَما لا یَقْدِرُ عَلى كُنه صِفَةِ الرَّسُول فَكَذلِكَ لا یَقْدِرُ عَلى كُنْهِ صِفَةِالاِمامِ و كَما لا یَقْدِرُ على كُنْهِ صِفَةِ الامامِ كَذلِكَ لایَقْدِرُ على كُنْهِ صِفَةِ الْمُؤْمِنِ = خلائق قادر به ادراک کنه صفت خداوند نیستند، و همینطور نیز، قادر به ادراک کنه صفت رسول الله نیعظمتستند، و همینطور نیز، قادر به ادراک کنه صفت امام نیستند، و همینطور نیز، قادر به ادراک کنه صفت مؤمن نیستند».
این فرمایش بلند امام صادق (علیهالسلام) مقدار عظمت یک مؤمن را به تصویر میکشد. همانطور که آموختیم حرمتِ مؤمن در نگاه الله، از کعبه هم بالاتر است. بطوری که همهی ما موظفیم، حرمتی را بالاتر از کعبه، برای او قائل بوده و در رعایت احترام و ادبش، نهایتِ سعیمان را هزینه کنیم.
مؤمنان، چون یک پیکر واحدند!!!
گاهی، روی صحبتها، در مورد همهی انسانهاست؛
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
وظیفهی ما، رعایت احترام همهی انسانها، مهرورزی به آنان، عدم ظلمورزی به آنان، رعایت حقوقشان و ... است؛ که در فرهنگ اسلامی از این محبتِ همهگیر، به محبت رحمانیّه تعبیر میشود. مسلمانان و مؤمنان، باید نسبت به همهی مخلوقات عالم در صلح بوده و آنان را دوست داشته باشند؛ زیرا همهی مخلوقات خداوند، جلوههای پروردگار در زمین هستند.
از سوئی در مباحث گذشته آموختیم که؛ اولین اسمِصادر شده از الله، در سیر اسماء الهی، "رحمان" است. بطوری که، سایر اسماء الهی، از رحمان گرفته شده و تجلی میکنند. لذا در جریانِ قوسِ صعود، برای بازگشت سالم و سریع به الله، اولین قدم، دریافت اسمِ رحمان است. و اساساً دریافت اسماء الهی دیگر بدون دریافت اسم رحمان امکان پذیر نیست.
انسانهای ظالم، خودخواه، خشن، عصبی، خودشیفته، خودبرتربین و ... در حرکت به سمت الله، موفق نخواهند بود.
اما گاه، سخن از شیعیان و مؤمنانی به میان میآید که در ستونهای عشق، با ما همعقیده و همنظرند. در فرهنگ اسلامی، محبت به این دسته از انسانها، از جنس محبت رحمانیّه نیست، بلکه از جنس محبت رحیمیّه است. این رحمت ویژه، مخصوص کسانی است که الله را در رأس معشوقهای خود قرار داده و تحت ربوبیتِ الله و خانوادهی آسمانیشان، به سوی هدف خلقتشان، در حرکت اند.
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
«مَثَلُ المُؤمِنینَ فی تَوادِّهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ مَثَلُ الجَسدِ، إذا اشتكى مِنهُ عُضوٌ تَداعى سائرُ الجَسَدِ بالسَّهَرِ و الحُمّى= مثل مؤمنین در دوستی، عطوفت و مهرورزی نسبت به یکدیگر، مثل یک پیکر واحد است که اگر عضوی از این پیکر به درد بیاید، دیگر اعضا بیخواب شده و تبدار میگردند.» (مسند ابن حنبل : 6 / 379 / 18408).
فراموش نکنیم که؛
اگر دردِ مؤمنان دیگر، دلِ ما را به درد نیاورده و اساساً نگرانی و غمی را در قلبمان حس نمیکنیم؛ ایمانمان ریشهدار و حقیقی نیست.
مؤمن حقیقی کسی است که درد مؤمنان دیگر او را نیز به فشار آورده و به فکر رفع درد آنان میافتد... او از رنج دیگران، بیخواب میشود و راههای چاره را دائماً برانداز میکند تا بتواند این رنج را از بین ببرد؛ و بدین سبب است که روح جهاد، یکی از ویژگیهای اصلی و بارز یک مؤمن حقیقی است. او اساساً قادر به ندید گرفتنِ غم دیگران و رد شدن از کنار گرفتاریهای آنان نمیباشد.
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند:
«لا و اللّهِ، لا یكونُ المؤمنُ مؤمنا أبدا حتّى یكونَ لأخیهِ مِثلَ الجَسدِ، إذا ضَرَبَ علَیهِ عِرْقٌ واحدٌ تَداعَتْ لَه سائرُ عُرُوقِهِ= نه! بخدا قسم، هیچگاه، مؤمن، حقیقتاً مؤمن نیست، مگر آنکه، با برادر مؤمنش، مثل یک پیکر واحد باشد. اگر یک رگ از او به درد بیاید، بقیهی عروقش نیز به درد میآیند.» (بحار الأنوار : 74/274/17 )
این روایت، دقیقاً قاعدهی «هو أنت» را به تصویر میکشد. فراموش نکنیم که خداوند همهی انسان ها را از روح خودش (نَفَختُ فِیهِ مِن رُوحی) آفریده است؛ و مؤمنان از ریشهی حقیقی اهل بیت اند و بر این حقیقت نیز آگاهند، لذا رحمتِ آنان نسبت به یکدیگر، از نوعِ رحمت رحیمیه است. او اساساً به فکر علّو و خودبینی نیست، بلکه در هر کمالی، سعی میکند که دست دیگران را نیز گرفته و با خود بالا ببرد.
مؤمنان در اوج غمخواری، همدردی، صفا و صمیمیت نسبت به یکدیگر قرار دادند؛ بطوری که حفظ حرمت همدیگر، اصلیترین و زیباترین روشِ رفتاری، در میان آنان است.
به روایت زیر دقت کنید؛
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
«المؤمنونَ تَتَكافَأُ دِماؤهُم، و هُم یَدٌ على مَن سِواهُم، و یَسعى بذِمَّتِهم أدْناهُم = خونهای مؤمنان یکی است؛ آنان یک دست هستند در مقابل دشمنانشان، بطوری که اگر کوچکترینِ عضوِ آنان، به کافری پناه دهد، احترامِ آن کافر را به حرمتِ برادر مؤمنشان نگاه میدارند».(كنز العمّال : 402)
مؤمنان، اهل مودتند!
در فرمایش دیگری از خاتم پیامبر محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) می خوانیم که:
«المؤمنونَ بعضُهم لبعضٍ نَصَحَةٌ وادُّونَ و إنِ افْتَرَقَتْ مَنازلُهُم و أبدانُهُم، و الفَجَرَةُ بعضُهم لبعضٍ غَشَشَةٌ مُتَخاذِلونَ و إنِ اجْتَمَعتْ مَنازلُهُم و أبدانُهُم = مؤمنان نسبت به یکدیگر خیرخواه و دوستدار هستند (مودت دارند) هر چند که خانهها و بدنهایشان با هم متفاوت است. اما بالعکس، اهل فجور نسبت به یکدیگر حقهباز هستند و یکدیگر را وا میگذارند، حتی اگر منازل و بدنهایشان یکی باشد».(كنز العمّال : 757).
راستی! آیا ما نسبت به انسانهای دیگر (هموطنان، همشهریان، همسایگان، فامیل و ...) خیرخواه و صمیمی هستیم؟
آیا ما برای دیگران، اهلِ مودّت (فداکاری) هستیم؟ آیا دیگران در قلبِ ما سهمی دارند؟ آیا میتوانیم نیازهای آنان را بر خودمان ترجیح بدهیم؟
مؤمن حقیقی، میداند که زمانی به سوی الله سرعت و سبقت خواهد گرفت که دیگران را به اندازهی خودش دوست بدارد و نیازهای آنان را به اندازهی نیازهای خودش محترم بشمارد.
مؤمن حقیقی میداند که؛ به محض آنکه حسادت، بدبینی، خودخواهی، بیتوجهی به نیازهای دیگران و ... در قلبش جا میگیرد؛ باطنش عوض خواهد شد.
کلیدواژه ها:
آثار استاد