مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
شما وقتی زیارت عاشورا می خوانید، می رسید به صد لعن و صد سلام و این یعنی زیارت عاشورا خلاصه می شود در این لعن و سلام. اول هم باید لعن را بگوییم و بعد سلام را. صد بار تکرار، نشانه ی تأکید بر اهمیت آن است.
آیت الله حائری شیرازی درجلسه سوم درس اخلاق گفت: نظام آفرینش و خلقت بر پایه ی محبت ایجاد شده و موانعی که امروز بر سر راه رسیدن به الله وجود دارد.
ایشان این سوال را مطرح کردند که «چرا با وجود این همه افرادی که مشتاق سیر و سلوک و عرفان و وصول به رضای خداوند هستند، تعداد کسانی که به نتیجه می رسند، خیلی اندکند؟
ایشان در این جلسه که در تاریخ 95/7/12 در حسینیه قرائت قرآن شهرری برگزار گردید، گفت: عصر ما با عصر خواجه نصیرالدین طوسی، مجلسی و ملااحمد نراقی صاحب معراج السعاده فرق می کند، زیرا در آن زمان اینترنت، ماهواره، تلگرام و انواع سایت ها و فضاهای مجازی نبود. اما امروز در این ابزارها، کهنه رندانی از مخالفان اسلام فعالیت می کنند، حقوق می گیرند، آموزش می بینند که با والدین و فرزندان چت کنند و در فضای مجازی با جوانان رفیق شوند و بعد سؤالات و شبهاتی را پیش پای آنها بیندازند و مثل پوست خربزه ای که زیر پای کسی بگذارند و او را با سر به زمین بیندازند، آنها را به زمین بزنند. می بینیم که بسیاری از افراد می روند و گرفتار این فضاها می شوند و گاه نمازشان را هم از دست می دهند.
«عرفان و معقولات» در شرایط امروز و با این موانعی که بر سر راه آن است، قصه ی هفت خوان رستم و دیو سفید است. برای دستیابی به مقصود یادشده، هر مانعی، به منزله ی یک خوان است و باید هفت خوان را گذراند. جوانان ما باید از این هفت خوان بگذرند تا به اسلامی که می گوید: «ریشه ی پیدایش هستی محبت است»، برسند. این محبت چیست که این همه ارزش دارد؟ پاسخ این سؤال در این جمله است: «بسم الله الرحمن الرحیم» این اعجوبه ی کلمه است، یک عالم معنا در جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» نهفته است. وقتی معنایش را می شکافیم، می بینیم که نه تنها جایگاه اسلام، قرآن و اهل بیت در این جمله است، بلکه ما در آن جایگاه 124 هزار پیامبر و وظایف شان را مستقر می بینیم. بالاتر از آن غیر از قرآن تمام کتب سماوی همه فشرده در این جمله است. به طوری که بارها شنیده ایم که قرآن فشرده شده در سوره حمد و سوره حمد فشرده شده در «بسم الله الرحمن الرحیم» و این هم فشرده شده در دو کلمه «رحمن و رحیم». وجود دو کلمه «رحمن و رحیم» در بسم الله و تکرار آن در سوره حمد، دلالت بر اهمیت آن دارد.
قرآن می فرماید: «لَا إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ = در دین هیچ اجبارى نیست» (بقره/256). انبیا کسی را مجبور به تدین نکردند، جنگ انبیا برای اجبار نبود. جنگ انبیا برای براندازی اجبار بود. زمانی که امام زمان ظاهر شود، قیام به سیف ایشان برای این نیست که مردم را به دین مجبور کنند؛ قیام شان برای این است که با مظاهر فساد و فسادگران مبارزه کنند تا مردم را از مجبور شدن به کفر نجات دهند.
اینترنت،، ماهواره، تلگرام و فضاهای مجازی اکنون بطور عمده در دست یهود است و علت این که کار با اینها رایگان می شود، این است که اینها با شما کار دارند. می خواهند به صورت شیرینی شما را مجبور به کفر کنند. آیا به صورت شیرین می شود کسی را مجبور کرد؟ بله می شود، مثلاً افراد معتاد وقتی می خواهند کسی را معتاد می کنند با چوب و لگد این کار را نمی کنند، بلکه اول دوست و رفیق می شوند و آنها را به جلسات خودشان می برند و مجانی مواد را تعارف می کنند و در واقع به صورت شیرینی که برای آن فرد لذت بخش است او را به دام اعتیاد می اندازند.
عصر ما اینگونه است. از راه های متعددی وارد می شوند، یکی از آن راه ها تحریم هاست که اشتغالات را تعطیل می کنند سپس بیکاری به وجود می آید، وقتی فرد از بیکاری به ستوه آمد، یک سرگرمی و کار انحرافی را پیش رویش می گذارند.
اسلام دو رکن دارد؛ «کفر به طاغوت» و «ایمان به الله». «لعن» در زیارت عاشورا همان «کفر به طاغوت»است که رکن اول محسوب می شود؛ و «سلام» هم «ایمان به الله» است که رکن دوم می باشد. ایمان به الله یعنی «السلام علیک یا اباعبدالله». این دوتا چه ربطی به هم دارند؟ پاسخ این است که اباعبدالله مظهر ایمان است، یعنی اگر می خواهید، ایمان را مشاهده کنید، به کربلا نگاه کنید، برای شناخت انسان به کربلا نگاه کنید. کربلا دو بخش دارد، افعال اشقیا به عنوان «انسان» و افعال شهدا به عنوان «انسان» مجموعه اش انسان است، ولی «انسانِ جهل» جزء اشقیاست و «انسان عقل» جزء شهدای کربلاست. وقتی اشقیای کربلا را بشناسید و عیوب و صفاتشان را بدانید، انسان را می شناسید. ما به جنود جهل یعنی اشقیا لعن می کنیم و به جنود عقل و شهدای کربلا سلام می کنیم.
در جنگ جمل و صفین نیز کسانی بودند که انتحاری عمل می کردند. کم نبودند کسانی که وقتی دست شان قطع می شد، شمشیر به دست دیگر می گرفتند و می جنگیدند، در جنگ جمل نزدیک به 70 نفر قهرمان زمام شتر عایشه را به دست گرفته بودند و با دست دیگر شمشیر می زدند که 70 نفر از یاران امام و 70 نفر از دشمن سر این شتر کشته شدند، امام علی به امام حسن فرمود: تا کی افراد کشته شوند، برو و شتر را پی کن. امام حسن پای شتر را قطع کرد و شتر افتاد، خیلی از دشمنی ها از همین جا با علی شروع شد.
انسان باید بداند که عقلش او را مدیریت می کند یا جهلِ او؟ اگر ما این ها را نشناسیم، چطور می فهمیم که الان در رکاب عقلیم یا جهل؟ کار عقل تناقض ندارد، اما جهل گرفتار تناقض می شود. داعشی عقل است یا جهل؟ شهید فهمیده عقل است یا جهل؟ شهید فهمیده می گوید: من با بصیرت فهمیدم، خدایی دارم، این عالم را ساخته تا مرا امتحان کند و خدا را با چیزی معامله نکنم. با مال و جانم رضای خدا را بخرم. امام و مقتدا مهم است. وقتی انسان از جنود جهل جدا شد، پاک می شود و خداوند «پاک رباست»، انسان های پاک را می رباید، همانطور که آهنربا آهن را می رباید.
کلیدواژه ها:
آثار استاد