مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
انسان به واسطه ی داشتن فوق عقل بی نهایت طلب است ؛ لذا اگر این بی نهایت طلبی در مراتع بهشتی و بزم های فطری ارضاء . تغذیه شود ، انسان به شادی و آرامش می رسد . خداوند برای همه چیز حدود قائل است ، غیر از هم نشینی با خودش .پس انسان می تواند با شکستن حدود ، بی نهایت را در آغوش بگیرد . خداوند وائمه اطهار و معصومین (علیهم السلام ) در همه حال ما را دعوت به ذکر کثیر نموده اند . چرا که ارتباط با خدا برای انسانها تنها ارتباطی است که حدودی ندارد .هر چه ذکر و یاد بیشتر باشد ،مجالست و مؤانست بیشتر است . ذکری تأثیر گذار و نتیجه بخش است که همراه با طاعت باشد .
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 5 «یاد خدا»، مورخ 85/7/22 برگزار شد، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
تغذیه نامحدود، تربیت نامحدود
همان طور که در بخش حیوانی اگر کسی که بیشترین تنوع مواد غذایی و با کیفیت ترین تغذیه را داشته باشد، بدنی قوی دارد؛ در بٌعد انسانی هم همینطوراست. ولی چون جسم محدود است غذایش هم محدود است. بالعکس فوق عقل چون نامحدود است غذایش هم نامحدود است. بخش فوق عقل یا فوق تجرد بخش بی نهایت طلب است و انسان به واسطه ی داشتن این بخش قابلیت تربیت نا محدود را پیدا می کند؛ اگردرست تربیت شود و بداند آن بی نهایتی که عاشقش است خدا است، مسیر را به سمت انسانیت و بهشت درست می رود. اما اگر این بی نهایت طلبی با دنیا ارضا شود به تعبیر قرآن اخلاد الی الارض پیدا می کند. می خواهد خودش را در زمین جاودانه کند و برای همین جهنمی می شود و در آنجا جاودان می شود..
تقرب و تشبه به خدا
انسان از آن جهت که حس و خیال و وهم دارد، حیوان است. و از آن جهت که عقل دارد، فرشته است. و از آن جهت که فوق عقل دارد، انسان است. هر بخش غذای مخصوص خودش را دارد. بدن و حواس هر کدام غذای خاص خودشان را دارند. غذای خیال، مخیلات؛ غذای وهم، موهومات؛ غذای عقل، معقولات؛ و غذای فوق عقل هم حق تعالی، یاد و همنشینی او و معرفت خداست. بنابراین ما هر چه تلاش کنیم تغذیه بهتری برای بخش انسانی مان فراهم کنیم، به خدا شبیه تر می شویم. تقربمان هم به خداوند بیشتر می شود. تقرب یعنی سنخیت و شباهت.
حدود همنشینی با خدا
خداوند تبارک و تعالی در مورد هر انتخاب، ارتباط و رفتار برای ما حد گذاشته است؛ تمام دستورات دینی حد دارند. فقط برای همنشینی با خودش حد نگذاشته است. در این بخش انسان مطلقا آزاد است. قرآن می فرماید پیامبر برای آزاد کردن انسانها آمده است، یعنی دین مساوی است با آزادی مطلق و بی نهایت. کسی که از اجرای احکام دینی، عبادات، ذکر و یاد خدا، احساس محدودیت می کند، بخش حیوانی او است که این احساس را دارد. این بخش هم درست قضاوت میکند، چون خداوند واقعا دست و پای حیوانیت را بسته و مطلق بودن را محدود کرده است. مخاطب اصلی احکام دینی بخش حیوانی ما است، اما برای بخش انسانی هیچ دستوری نداریم. این بخش آزاد است تا هر کاری را که می خواهد انجام دهد و وقتی این بخش غلبه پیدا کند، خیلی شاد و آرام است. ولی ما چون بخش حیوانی مان فعال تر است، جلوی بخش انسانی مان را خودمان، می گیریم و موقع تغذیه آن بخل می ورزیم. خداوند برای دفاع از ما از شر حیوانیت در ماه مبارک رمضان قیام می کند و طبیعت ما را در فشار می گذارد تا حق کودک عزیز روان را بگیرد.
نتایج قضاوت با بخش انسانی و بخش حیوانی
کسی که بخش حیوانی اش فعال است، خیلی راحت و به شیرینی نمی تواند دین را قبول کند. ولی کسانی که از دین و خدا، راضی هستند، کسانی هستند که بخش انسانی شان فعال است، لذا خدا را، عالم و دین و همه چیز را همانطور که قشنگ است، میبیند؛ چون با بخش انسانی قضاوت میکند. در مورد یاد خدا وقتی حیوانیت قضاوت کند، محصولش کسالت، تنبلی و فرار است. و زمانی که انسانیت قضاوت می کند و بخش فطری فعال است، نتیجه اش شوق و ذوق.
بزم های فطری
انسان می تواند از بزم های فطری و الهی و درحلقه های ذکر و بوستان ها و مرتع های بهشتی لذت ببرد و به آرامش برسد. مثلا در غمگین ترین لحظات فطری مثل عزاداری ابا عبدالله (علیه السلام ) در پس اشک ها و غصه ها یک بزم بر پا است. بخش فطری نیاز به می و مطرب دارد و در هیچ جایی غیر ازهیئت و مسجد و حرم و ... این رقص و موسیقی وجود ندارد. به همین دلیل وقتی از این فضاها فاصله میگیریم کسل میشویم. خدا دنیا را برای شادی ما خلق کرده است نه برای غم و غصه. لذا در همه چیز محدودیت داریم غیر از یاد خدا و سفارش شده که زیاد بخورید و در زمان یاد خدا نامحدود عمل کنید.
یاد خدا در کلام معصوم
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هیچ شئ نیست مگر اینکه به آن حدی منتهی شود، مگر یاد خدا که حدی، که محدود شود ندارد. خداوند فرایض را بر ما واجب کرده است، اگر کسی واجبات را انجام دهد حدش هماناست، غیر از ذکر، که خداوند عزوجل به کم آن راضی نیست. سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: یا ایها الذین آمنو ا اذکر الله ذکر کثیرا. ای مؤمنین، (ای کسانی که به من و انسانیت و کودک عزیز روان تان ایمان آورده اید) زیاد یاد خدا کنید.
وقتی که می گوییم خداوند به کم آن راضی نیست، یعنی خود ما به کم آن راضی نیستیم. آنچه از خداوند در ما است، نفخه ی خود خداست. نفس انسان از نفخه ی خدا است. لذا چون نفس انسان بی نهایت را می طلبد، خدا هم برای او بی نهایت را می خواهد. چون نیاز انسان بی نهایت است، خدا راضی نیست به او غذا نرسد.
انسان به واسطه ی داشتن فوق عقل بی نهایت طلب است، لذا باید با بی نهایت ارضاء شود. بنابراین برای یاد خدا حدی وجود ندارد.
چون انسان از محدودیت بی زار است و دوست دارد دائم در آغوش بینهایت باشد. وقتی یاد میگیرد که بینهایت غذا بخورد، اذکار بی نهایت بگوید، حس بی نهایت طلبش ارضاء شده و راحت می تواند پرواز کند و مثل خود خدا هر جا که اراده کند برود. باطن انسان از پرواز محدود بیزار است. خدا، انسان را برای بی نهایت خلق کرده است، برای اینکه مثل خودش باشد.به همین دلیل است که انسان دوست دارد همه ی حد ها را کنار زده و پیش روی کند.
انسانهایی خودشان و خلقت را نمی شناسند و به قول فرمایش حضرت علی (علیه السلام) نمی دانند از کجا آمده اند، در کجا هستند و به کجا می روند؛ اینها به جای اینکه بی نهایت طلبی شان را با خدا ارضا کنند، با تنوع طلبی در دنیا و مسائل طبیعی ارضا میکنند، شاید به آرامش برسند در حالی که آرامشی هم حاصل نمی شود.هر چه ذکر می آید آرامش و شادی و قدرت بیشتر می شود. خدا به ذکر ما احتیاج ندارد، ما هستیم که به ذکر خدا احتیاج داریم.
رهنمود استاد :
با خدا به دنبال دلبر دیگری نگردید. غیر از خدا دلبر دیگری نیست. هر جا بروید خسته میشوید و آخر هم تشنه از دنیا میروید.
اگرمی خواهید شادکام و کامیاب از دنیا بروید و در آخرت هم کامیاب باشید، از همینجا با بینهایت انس بگیرید، با معشوق لایق خود انس بگیرید و به دنبال چیزهای بی ارزش و کوچک نگردید. با پرهیز از رذایل اخلاقی، حد را پاره کرده و بینهایت را در آغوش بگیرید.
درخواست جایگاه ویژه نزد خدا :
نوع دغدغه ها، سؤالات، دعاها، هوس ها و حتی نوع محبوب انسان نشان دهنده ی شخصیت و قیمت هر انسان است.
فردی نزد حضرت رسول (صلی الله و علیه و آله) آمد و عرض کرد که چه کاری کنم که نزد خدا، ویژه ترین انسان ها، باشم و از همه به خدا نزدیک تر باشم. حضرت فرمودند: زیاد یاد خدا کنید تا خاص ترین و ویژه ترین انسانها نزد خدا باشید. کسب این جایگاه ویژه، به این دلیل است که " ذاکر الله مجالسه " هر چه مجالست بیشتر، انس با خدا بیشتر می شود. این موضوع بالعکس روابط انسانی است. روابط انسانها باید حدودی داشته باشد تا دل زدگی ایجاد نکند.
هر چه می خواهید ویژه تر باشید، خاص تر عمل کنید در هر حالی دلتان به یاد خدا باشد و خلوتتان بیشتر باشد تا شاد و آرام باشید.
حرف آخر :
امام صادق (علیه السلام) : گرامی ترین مردم نزد خدا، کسانی هستند که بیشترین ذکر را میگویند و بیشترین طاعت را دارند.
قید طاعت را دقت کنید! ذکری که همراه با طاعت نباشد و یاد خدا کنار ذکر گنجانده نشود، به نتیجه نمی رسد؛ بلکه انسان را به بی راهه می کشاند. لذا یاد خدا به
این معنا است که انسان می بایست خدا را در هر تصمیم، انتخاب، ارتباط، فکر و رفتار در نظر بگیرد.
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی
مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی
کلیدواژه ها:
آثار استاد