www.montazer.ir
یک‌شنبه 16 فوریه 2025
شناسه مطلب: 315
زمان انتشار: 9 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 9

تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 9

در جلسات پیشین، جهل را به عنوان یکی از عوامل تنبلی و بی‌حوصلگی بیان کردیم: «الجهل اصل کلّ شر» «الجهل معدن الشرّ»، راه غلبه‌ی بر جهل افزایش اطلاعات است. اگر خودمان را در حد کمالات جمادی، نباتی و حیوانی بشناسیم فعالیت‌هایمان هم به آن‌ها محدود می‌گردد. افراد تنبل تمایلی به کارهای علمی ندارند. هر قدر شناخت انسان نسبت به مراتب بالای خود بیشتر می‌گردد، از فعالیت، قدرت و نشاط بیشتری برخوردار می‌گردد. بعضی‌ها به امور صرفاً حسی می‌پردازند و برخی به امور خیالی و وهمی. برخی دیگر که دنبال امور خیالی و وهمی نیستند بلکه آن‌ها را پیگیری می‌نمایند.

و کسانی که امور خیالی (هنری) را تولید می‌کنند از آن‌ها بالاترند. کسانی که در پی افزایش علم و اطلاعاتشان می‌باشند به رشد و بلوغ عقلی نائل شده‌اند. کسی که به این بلوغ برسد تدریجاً فوق عقلش هم فعال می‌گردد. نوجوان 14 ساله تمایلی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارد ولی همین که به جوانی می‌رسد انگیزه‌ی ازدواج و فعالیت برای خانواده و ... در او ایجاد می‌گردد. کسی انگیزه فعالیت‌های فوق عقل پیدا می‌کند که به اندازه‌ی کافی تغذیه شده باشد، آنگاه به فکر آخرت افتاده و برای آن وقت گذاری می‌کند. هرقدر معرفت انسان بیشتر باشد و دامنه‌ی شناختش از خود، افزایش می‌یابد. در راه‌شناسی و دشمن‌شناسی کامل‌تر به این بحث پرداخته‌ایم. سه بحث علم، معرفت، و عمر و جوانی به افزایش قدرت ما کمک می‌کنند. یک شخص تنبل، در ازدواج تحقیق و مطالعه‌ی کافی نمی‌کند زیرا علم ندارد به اینکه این اقدام چه نقش عمیقی در آینده‌ی دنیایی و آخرت او دارد. با مشکلات پس از ازدواج هم برخورد مناسبی ندارند. چه بسا افرادی که اختلافاتشان جزئی است و با اندکی مطالعه و تمرین برطرف می‌شود ولی از شدت تنبلی ترجیح می‌دهند مشاجره داشته یا طلاق بگیرند ولی اطلاعات کسب نکنند. انسان عاقل قبل از هر اقدامی، اطلاعات لازم را کسب می‌کند. مثلاً قبل از بارداری ژن‌های خود را تقویت می‌کنند تا فرزندشان از لحاظ سلامت و زیبایی، هوش، عقل، اخلاق و دین قوی گردد. والدین قبل از پدر یا مادر شدن به دلیل داشتن تخمک و اسپرم در واقع بچه‌دار هستند باید ویژگی‌های مناسب را کسب کنند تا لقاح موفقی داشته باشند. و نیز فرمول‌های دوران بارداری، هفت سال اول، دوم و سوم را به خوبی بیاموزند، دانسته‌ها به انسان قدرت می‌دهد و شخص نادان تحرکی هم ندارد. در ازدواج ما چیزی به نام شانس و اقبال نداریم، آنچه که سرنوشت انسان را رقم می‌زند انتخاب‌ها، ارتباطات، افکار و رفتار اوست که بستگی به دانایی‌ها و دارایی‌های انسان دارد. هر چه اطلاعات ما افزایش یابد ضرورت‌ها را بهتر خواهیم شناخت. درباره‌ی خودمان و دیگران این فرمول را در نظر بگیریم: «الظّاهر عنوان الباطن» هر چه از انسان ظهور می‌کند محصول باطن است. کسی که دچار بیماری می‌گردد، پزشک برایش آزمایش تجویز می‌کند زیرا عامل درونی و باطنی را شناسایی کند تا داروی مناسب به او توصیه نماید و درون او را درمان کند. برای تغییر رفتار افراد باید به او دارایی بدهیم. البته به لحاظ جسمی ممکن است نوع فعالیت بعضی از غده‌ها در عملکرد افراد تأثیر بگذارند.

بعضی تنبلی‌ها و مشکلات روحی از جسم نشأت می‌گیرند لذا معمولاً به چنین افرادی توصیه‌ی چکاب می‌شود. کسی که در عمل ضعیف است افزایش اطلاعات او را تقویت می‌کند. شخصی مراجعه کرده بود و بسیار متأثر بود و می‌گفت که همه مرا مؤمن دانسته و التماس دعا می‌گویند و من برایشان دعا می‌کنم و مشکلاتشان برطرف می‌گردد در حالی که هیچ کس نمی‌داند که من نماز هم نمی‌خوانم. این شخص ضعف آگاهی دارد باید تغذیه کند. علم و معرفت به انسان قدرت می‌دهد. پیامبر «صلی الله علیه و آله» منشأ جهنمی شدن بسیاری از اهل جهنم را تنبلی و بی‌حوصلگی می‌دانند که در آموزش و عمل به دستورات دینی کوتاهی کرده‌اند. در امور دنیایی هم بسیاری دچار حوادثی می‌گردند که ناشی از تنبلی ایشان است. ما کسی را سراغ داریم که در بنزین زدن به اتومبیلش تنبلی کرده در جاده از شدت سرما یخ‌زده و مرده است. یا کسی که در درمان و پرهیز کوتاهی می‌کند تا اینکه بیماری‌اش لاعلاج شده و او را می‌کشد. کسی که درباره‌ی آخرت اطلاعات ندارد زندگی را به نحوی می‌گذارند. ولی کسی که اطلاعات درباره‌ی انتقال (وفات)، شب اول قبر، برزخ، سؤالات قیامت، بهشت و جهنم و .... کسب می‌کند باید متناسب با آنجا زندگی‌اش را تنظیم کند. با توجه به بحث نسبت، همان طور که جنین به محض تولد به طور تکوینی مورد سؤال دنیا قرار می‌گیرد و به میزان تطبیقش با دنیا پاسخگویی طلب و سؤال دنیاست، انسان هم به محض ورود به آخرت باید تجهیزات لازم را به همراه برده باشد و تناسب و تطبیق داشته باشد تا بتواند از عهده‌ی سؤالات آخرتی برآید. سؤال قبر و قیامت یعنی شرایط زیستی قبر و شرایط زیستی آخرت. در برزخ محدودیت‌های دنیا وجود ندارد که برای رفتن به جایی ساعت‌ها وقت نیاز باشد در آنجا بهشت هر مؤمن به اندازه دنیا بلکه بزرگ‌تر است لذا برای بهره‌برداری از بهشت یا رفتن به بهشت دیگران، شخص باید توانایی کافی داشته باشد. توانایی بدن برزخی ما در خواب به ما نشان داده می شود. کسی که خواب می‌بیند پرواز می‌کند این نشانه‌ی رشد است. هر قدر بُردش بیشتر باشد بدنش (بدن برزخی) بیشتر رشد کرده است. در هر حیطه‌ای که بخواهیم کار کنیم بصیرت به ما خیلی کمک می­کند. در روایت از علی «علیه‌السلام» آمده است: «العلم مصباح العقل» علم چراغ عقل است. کسی که در تاریکی حرکت می‌کند نامطمئن و کورمال‌کورمال پیش می‌رود. اینکه در کشور ما از هر شش ازدواج یک مورد موفق است به دلیل عدم آگاهی‌های کافیِ قبل از ازدواج می‌باشد. روایت دیگر: «العلم حجاب من الایات» علم مانع (رسیدن) آفات می‌باشد. مادری که اطلاعات بارداری و شیردهی و ... را ندارد شیری که به فرزند می‌دهد ممکن است نامناسب و مضرّ باشد و چه بسا شیر خشک و شیر گاو و گوسفند برای طفلش بهتر است. چه بسا مادر نادان همراه با شیر عصبانیت، سوء ظنّ و حسادت و ... به طفل منتقل می‌کند. مادری که آگاه است با وضو، با آرامش، ذکر صلوات و ... به بچه‌اش شیر می‌دهد. هرقدر معرفتمان را بالا ببریم موفق‌تریم. روی سه مقوله‌ی علم، معرفت و عمر و جوانی خیلی خوب کار کنیم. (مراجعه به راهشناسی و دشمن­شناسی) «العلم قائد و العمل سائق» علم رهبر است و عمل سوق دهنده (جلوبرنده). کسی که اهل عمل است به مرور سرعت و قدرتش افزایش می‌یابد. علم و عمل انسان را قدرتمند می‌کنند. با این وجود نفس سواری می‌کند (رشد می‌نماید.) تمرین به افزایش مهارت خیلی کمک می‌کند و این همان عمل است. باید تمرین کنیم که شکست‌های گذشته ما را اذیت نکنند زیرا به قول حضرت چنین کسی آینده‌ی خوبی نخواهد داشت زیرا آینده مبتنی بر حال فعلی او می‌باشد که با مرور گذشته مناسب نیست. اول هر تمرینی نیاز به «تلقین» داریم ولی به مرور عمل که سائق است او را پیش می­برد. علی «علیه‌السلام» در حدیثی می‌فرمایند: «لا کنز انفع من العلم» هیچ گنجی از دانش سودمندتر نیست. «العلم قائد الحلم» علم پیشوای حلم است. هدف از زندگی شادی و آرامش است. کسی که نمی‌تواند در زندگی دنیایی‌اش شاد و آرام باشد از عاجزترین افراد است. چنین شخصی در آخرت هم شاد نخواهد بود.

دارایی حقیقی انسان از میزان شادی و آرامشش معلوم می‌گردد. دنیا وسیله‌ی رسیدن به شادی و آرامش است و متأسفانه بیشتر مردم یک عمر به دنبال وسیله می‌گردند و به آرامش هم نمی‌رسند. اولین قدم برای کسب آرامش، کنترل فکر است که بتوانیم از غم و نگرانی، حسادت و کینه و خودمان را مصون بداریم. سپس تمرین حلم کنیم به این معنا که سعی کنیم عصبانی نشویم و تدریجاً از حالت زودرنجی خارج شده و اساساً عصبانی نمی‌شویم. افراد حساس هم در دنیا زندانی هستند هم در آخرت. در بهشت فقط افراد سالم را می‌پذیرند. «یوم لا ینفع مال و لا به نون الا من آتی الله به قلب سلیم» هر موفقیتی فرع بر آگاهی و عمل است.

اینکه می‌فرمایند: «العلم قائد الحلم» در واقع رسیدن به حلم نیاز به اطلاعات دارد. زینب کبری «سلام الله علیها» که با آن همه مصیبت می‌فرمایند: «... و ما رأیت الا جمیلا» علم به اموری داشتند. اگر ما مهندسی بازیافت بدانیم تمام غصه‌ها را به شادی و ثروت تبدیل می‌کنیم و لازمه‌ی چنین فرآیندی مجهز بودن به نام «مبدّل» می‌باشد. در یکی از شهرهای پیشرفته هند یک پارک بسیار زیبا وجود دارد که از زباله‌های بازیافتی ساخته شده است. قرآن از ما خواسته حتی گناهان گذشته‌مان را تبدیل به عبادت بکنیم. چنین تبدیلی قدرت می‌خواهد. تمام شکست‌ها، غصه‌ها، توهین‌ها و ... قابل تبدیل به نورانیت می‌باشند. مباحثی که باید روی آن‌ها کار کنید به ترتیب عبارت‌اند از: دشمن‌شناسی، غضب، حلم و مهرورزی. برای تبدیل گذشته‌ی ناموفق بحث‌های بالا و بهشت، و رشد و قدرت در سایه‌ی سختی‌ها بسیار مناسب است.

کلیدواژه ها: صلوات ، جهل ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed