مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در جلسه گذشته عرض کردیم: عدم درک صحیح از بعضی مفاهیم باعث تنبلی و عقب ماندگی کشور ما و بسیاری از کشورهای اسلامی شده است، از جمله ی مفاهیم قضا و قدر است که غیر از خواست خدا می باشد. قضا و قدر یعنی اینکه نظام خلقت به گونه ای است که هر عملی عکس العملی دارد: «گندم از گندم بروید جو ز جو». یا حدیثی از حضرت صادق «علیه السلام» که به فارسی به ایرانیانی که خدمت شان رسیده بودند فرمودند: «هر چه بکاری همان می دروی» انسان در اثر ناآگاهی بعضی وقتها قدرهایی را بر می گزیند که قضای مناسبی ندارند. ما گاهی برای دفع قضاهای نامناسب دعا کرده یا صدقه می دهیم. البته گاهی از دعا استفاده ی ناصحیح می شود یعنی دعا را ابزار عمل می کنند. خداوند سلسله ای از اسباب و علل را آفریده که باید محترم شناخته شوند، مثلاً خداوند مراجعه به پزشک را راه درمان قرار داده است و در واقع بنا ندارد بدون سبب صرفاً دعا را بپذیرد. خدا نتیجه را محصول تلاش می داند: «لیس الانسان الا ما سعی» اسباب و علل جلوههای حق تعالی هستند و با رعایت آنها باید آنها را محترم بشماریم. خداوند در قرآن به آنچه که ما می بینیم و نمی بینیم سوگند یاد کردهاست. تمام موجودات عالم به عنوان جلوههای خداوند برای خدا عزیز و محترم می باشند. اگر اسباب و علل را نادیده بگیریم حقیقتاً به آنها توهین کرده ایم. بسیاری از کاستی های زندگی ما از نادیده گرفتن اسباب و علل می باشد. یکی از عرفا می فرمودند: گیاهان به ایشان شکایت کرده اند که چرا شماها از ما درست استفاده نمی کنید. همه ی گیاهان طرح و رنگ و خواصشان متناسب با انسان بوده و برای او آفریده شده اند.
تمتأسفانه امروزه مردم گیاهان را کنار گذاشته و داروهای شیمیایی را ترجیح می دهند. فقط عسل «شفاء للناس» نیست. دعا نباید فعالیت ما و به کار گرفتن اسباب و علل را تعطیل کند. پیامبر «صلی الله علیه و آله» برای اشیاء اطراف خود نام می گذاشتند و برای آنها شخصیت قایل بودند. عصا و اسب حضرت اسم داشتند. قدیمی ها به بالشت شان می گفتند که به موقع بیدارشان کنند. پیامبر «صلی الله علیه و آله» می فرمودند: اجازه ندهید لباس هایتان آلوده شوند زیرا آنها تسبیح می گویند. همینطور بدنتان نباید کثیف شود و فاصله ی بین شستشوی بدن کم باشد. در اسلام برای حیوانات بسیار حق و حرمت در نظر گرفته شده است. توصیه شده قبل از خودتان به خوراک حیوانات تان رسیدگی کنید. وقتی سوار حیوان هستید با کسی صحبت نکرده بلکه پیاده شوید. بیش از دو نفر سوار حیوان نشوید که نفر سوم جهنمی است. همه ی اشیاء عالم محترمند و ما نباید وسایلمان را با بی توجهی پرتاب کنیم. به هر حال برای هر چیزی در عالم باید ارزش قایل شویم چون همه چیز در عالم تسبیح و نماز دارند: «... کلّ قد علم صلاته و تسبیحه....» اسباب و علل هم حرمت دارند. شخصی از پیامبران برای برطرف شدن دردش دعا می کرد و خداوند فرمود: باید از داروی مناسب آن استفاده کنی. «اِبا الله ان یجری الامور إلا باسبابها» خداوند اِبا دارد از اینکه کارها را جز با اسبابشان انجام دهد (جاری کند). اجازه نمی دهد که بندگان با توکل حکمت او را بر هم بزنند. توکل نباید حکمت خدا و وظایف عقلانی ما را به هم بزند. علی «علیه السلام» می فرمایند: روزی تضمین شده نباید تو را از تلاشت باز دارد. خداوند روزی را در تلاش انسان قرار داده است. پیامبر «صلی الله و علیه وآله» در پاسخ کسی که کسب و پیشه ای داشت و می خواست وظیفه اش را بداند فرمود: وظیفه ی تو این است که صبح زود مغازه ات را باز کنی مشتری را خدا باید بفرستد. با دعای صرف، خدا همسر مناسب نصیب هر کس نمی کند بلکه مطالعه، شناخت و تحقیق و نیز توکل لازم است. البته گاهی پیش می آید که انسان دستش از هر وسیله ای کوتاه می شود در اینجا دعای تنها به عنوان مهمترین سبب از اسباب عالم کارساز است. به طور کلی ما باید ضمن اینکه اسباب مادی را به کار می گیریم سبب ماوراءطبیعی که دعا است را هم داشته باشیم. درس را بخوانیم و برای موفقیت از ذکر و دعا هم بهره بگیریم. دعا بدون تلاش تنبلی و تن پروری است. این روش را سلاطین به ما تحمیل کرده اند که کسی در سیاست و تقدیرات دخالت نکنند. بسیاری از علما هم فریب خوردند. امام «رضوان الله» فرمودند: حتی اگر من در میان شما نبودم نگذارید که انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. انسان باید در متن جامعه حضور داشته و کسانی که می خواهد به آنها رأی دهد را بشناسد و جریان شناسی کند. در تمام زمینه ها انسان باید هوشیار باشد. عمل بودن تنها هم کافی نیست و شرک است. کسانی که در هنگام امتحانات و کنکور و ... معنویتشان ضعیف می شود این گونه اند و فقط تکیه شان به مطالعات شان است. در هنگام کسب یا انجام کارهای منزل البته به استثنای وضعیت های خاص، هنگام نماز باید به نماز اول وقت پرداخت تا برکت نصیب انسان شود. کسی که از تعقیبات نماز می زند در کارهایش گره می افتد. بعد از نماز باید با آرامش به ذکر تسبیحات حضرت زهرا «سلام الله علیها» و دعا بپردازیم. بعد از هر نماز واجب یک دعای مستجاب داریم.
البته موارد استثناء که انسان به امور خاص بر می خورد که اولویت بالاتری دارند مانند بعضی حق الناسها که با وضعیت عادی فرق میکنند. نه کار را به خاطر دعا رها کنیم و نه دعا را به بهانهی کار. امیرالمؤمنین «علیه السلام» میفرمایند: «انّ کرم الله سبحانه لا ینقض حکمته فلذاک لا یقع الاجابه فی کلّ دعوه» کرم خدا سبحان هرگز حکمتش را بر هم نمی زند و برای همین است که در همه دعاها اجابت صورت نمی گیرد. انسان گاهی از خدا چیزهایی طلب می کند که مستحق آنها نیست. خدا دعای پیامبرش را بدون عمل نمی پذیرد. همین پیامبر وقتی به فرمان خدا از گیاهی برای درمانش استفاده می کند و شفا می یابد دفعه ی بعد وقتی از آن گیاه استفاده کرد اثر نداشت و خداوند فرمود: دفعه ی قبل به فرمان من از آن استفاده کردی ولی این بار با تصور اینکه شفا در آن است رفتی و توجه نداشتی که دارو وسیله است و من شفا می دهم. اگر خدا بخواهد آتش اثر طبیعی خود را ندارد و مانند آتش ابراهیم «علیه السلام» سرد می شود. پس ما هرگز نباید به بهانه ی قضا و قدر و دعا وظایف مان را نادیده بگیریم. توکل هم باید توأم با عمل باشد. پیامبر «صلی الله علیه و آله» فرمودند: «اِعقل و توکّل» با توکل زانوی اشتر ببند. باید به اتومبیل مان رسیدگی کنیم تا دچار حوادث ناشی از اشکالات اتومبیل نشویم. پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: «الدّاعی بلا عمل کالرّامی بلاوتر» دعا کنندهی بدون عمل مانند تیرانداز بدون کمان است. عمل به حدی مؤثر است که حضرت علی «علیه السلام» بچه ی زنازاده که بدترین وضعیت را به لحاظ نطفه دارد را تربیت کرده تا شهید شده است. کسانی که از خدا خوشبختی فرزند شان را می خواهند آیا به آنها همسرداری آموخته اند؟ غالب کسانی که کارشان منجر به طلاق می گردد افراد خوبی هستند ولی مهارت زندگی ندارند. مهارت های زندگی شامل مهارت های مادی، عاطفی و معنوی است که باید افراد به آن مجهز بوده و سپس اقدام به ازدواج نمایند. کسی که فرزند خوب می خواهد اقداماتش باید از قبل از انعقاد نطفه آغاز گردد. تغذیه ی جسم و خیال در انعقاد نطفه ی فرزند بسیار تأثیر دارد. انسان تا مجرد است مسئولیتی نداشته و می تواند با سلیقهی شخصیاش زندگی کند ولی به محض اینکه زندگی تشکیل داد دیگر نمیتواند با میل شخصی زندگیاش را اداره کند: «کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته» زن و شوهر هم نسبت به یکدیگر و هم نسبت به نطفه ای که تشکیل خواهند داد به شدت مسئولند. کسی که رانندگی بلد نیست اگر رانندگی کند و به هر چیز یا هر کس آسیب برساند مسئول است و حتماً توبیخ و قصاص می شود. کسی هم که همسرداری نمی داند حق ندارد ازدواج کند. بعضی تلفنهای همراه به حدی پیچیده هستند که سی چهل ساعت دوره ی آموزشی دارند چطور ممکن است انسان بدون آموزش اقدام به ازدواج کرده و سرنوشت خود و نسلش را رقم بزند؟ بدون اطلاعات هیچ اقدامی موفق نیست. در تربیت کودک هفت سال اول، دوم و سوم فرمولهای خاص خودشان را دارند که اگر رعایت نشوند در تربیت، انسان موفق نمی گردد و دعا هم اثر ندارد. اگر تعلیم مهم نبود اهل بیت «علیهم السلام» اینقدر تحت قالب حدیث به ما تعلیم نمی دادند. در روایت آمده که خداوند شش گروه را بدون حساب به جهنم وارد می کند که یک گروه جاهلان هستند زیرا در حق خودشان ظلم کرده اند. برای یادگیری باید وقت جدی گذاشت مهم نیست که انسان شش ماه یا یکسال دیرتر مدرک تحصیلی اش را بگیرد بلکه مهم آموزش مهارت هاست. قرآن ملاک قلب سلیم را شادی و آرامش می داند که اینها فرمول و قاعده دارند. علی «علیه السلام» میفرمایند: «الحذر کلّ الحذر ان یخدعک الشیطان فیمثّل لک التوانی فی صوره التوکل و یورتک الهوینا بالاحاله علی القدر...» بپرهیز از اینکه شیطان با تو نیرنگ کند و تنبلی را به صورت توکل برای تو تمثل کند و سهل انگاری را احاله دادن به قضا و قدر را برای توبه جای بگذارد. «... فانّ الله امر بالتوکل عند انقطاع الحیل...» همانا خداوند زمانی که همه وسیله ها و چاره ها قطع شدند به توکل امر کرده است.
زمانی که انسان وظیفه اش دفاع در برابر دشمن است اگر قدرتش کافی نباشد و توکل کند خداوند فرشته ها را به کمک او می فرستد. توکل یعنی خدا را وکیل گرفتن. در هشت سال دفاع مقدس اینکه کشوری به این ضعیفی مقابل دنیا ایستاد از معجزات توکل بود. فقط در جنگ بدر نبود که پیامبر «صلی الله علیه و آله» با سیصد نفر چند هزار نفر را شکست دهد. اول باید هر که امکاناتی دارد را وسط بگذارد بعد با توکل پیروزی حتمی است. اما با تنبلی و بیحوصلگی انسان به جایی راه نمی برد. «... وامر بالتسلیم للقضاء بعد الاعذار....» و فرمان به تسلیم به قضا داده است. بعد از عذر داشتن... امام حسین «علیه السلام» زمانی راضی به قضا شدند که از همه تاکتیک های جنگی استفاده کرده و همه تلاش خود را کرده و نیروهایش کشته شده بودند. یکی از فرزندان امیرالمؤمنین «علیه السلام» که از حضرت زهرا «سلام الله علیها» نبود در جنگ کمی ترسیده بود حضرت فرمودند: من در تربیت تو همه ی تلاشم را کرده ام و این ضعف از مادرت به تو منتقل شده است. خدا همین را از ما می خواهد نهایت تلاش و رضایت به نتیجه. در بسیاری از موارد تربیت و محیط به ویژگی های ژنتیکی و وراثت غلبه دارد. شخصی به شدت زن و فرزندانش را اذیت می کرد وقتی بین آنها وساطت کرده بودم به مرد گفتم که چرا اینقدر اینها را اذیت می کنی؟ اظهار کرد که در اثر موج گرفتگی اش است به او گفتم: انسان حتی این موضوع را می تواند درمان کند و واقعاً هم اینطور است. بعضیها ویژگیهای قومی را بهانه کرده که ما ترکیم و لریم و ... اینها از تنبلی است و اگر انسان اراده و تلاش کند قطعاً موفق می شود. گاهی در بعضی موارد شخص همه ی تلاشش را می کند و موفق نمی شود اینجاست که باید به رضای خدا راضی باشد. حضرت سیدالشهدا «علیه السلام» تمام تلاشش را برای جذب نیروهای عمر سعد و حفظ از کسانی که همراه ایشان بودند، کردند و درباره ی برخی موفق شدند بعد از آن اظهار رضایت از قضای الهی کردند. البته تلاش باید علمی و حساب شده باشد. بعضیها با تندی و بدرفتاری قصد متدین کردن و نماز خوان نمودن فرزندشان را دارند که برعکس آنها را بی دین و ضد دین می کنند. باید با مهربانی و خوشرویی و روشهای کارشناسی بچه ها و سایرین را به دین دعوت کرد. پرورش گل که با زور ممکن نیست بلکه با لطافت و عشق گلها و گیاهان را آبیاری کرده و پرورش می دهیم: «خذوا ضررکم...» نساء/71. مواظب باشید، دشمن دوست دارد که شما از اسلحه تان غافل شوید و هنگام نماز هم به سلاحتان توجه داشته باشید و در زمان جنگ هم بعضیها نماز بخوانند و بعضی دیگر مراقبت بنمایند. در سنگر باید همیشه نیرو باشد نه اینکه با توکل به خدا همه بروند به نماز بایستند! و در آیهی دیگر میفرمایند: «ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه...» بقره /195 با دستان خود، خودتان را به هلاکت نیندازید. در بعضی از فیلمهای دفاع مقدس متأسفانه صحنه هایی را به تصویر کشیده اند که رزمندهای بسیار احمقانه خودش را در تیررس دشمن قرار داده و به کشتن میدهد. البته در هنگام «انقطاع حیل» که هیچ راهی نیست جز این کاری نمی توان کرد. بنده خودم تخریبچی بودم و گاهی لازم می شد خودم روی مین بروم چنین مردنی شهادت است. هنگام رانندگی باید اتومبیل را کاملاً تجهیز کرده و خودمان هم نهایت مراقبت را بنماییم بعد توکل به خدا و خواندن آیه الکرسی و .... مؤثر است. بدون مراعات قواعد، پناه بر خدا بردن معنا ندارد. مرحوم قاضی می فرمودند: نماز شب را هم پشت سر هم نخوانده و مابین آن چای و میوه و .... بخورید و تدریجاً ادامه دهید. علی «علیه السلام» از قول پیامبر «صلی الله علیه و آله» نمونه ذکر کرده و می فرمایند: ایشان به صاحب شتری می فرمود: «اعملها و توکل» پای شترت را ببند سپس توکل به خدا کن. بعضیها ایرادشان را درمان نمی کنند و ادعا می کنند که آنها را سحر کرده اند. ما در بحث سحر و جادو عرض کرده ایم: اگر بعضی از اذکار و دعاها را داشته باشیم هیچ سحر و جادویی در ما اثر نخواهد گذاشت. سحر همیشه روی کسی اثر می گذارد که تنبلی کرده باشد. یکی از توصیه های مهم خواندن دعای روز و زیارت است. در زیارت روز ما به ائمه ی آن روز متوسل شده و پناه جسته و تقاضای پذیرایی داریم.
کسی که اول صبح خودش را به این بزرگواران بسپارد هیچ نیرویی روی او اثر نمی گذارد. پس ما هم نسبت به قوانین طبیعی اجازه ی تنبلی نداریم اعم از قوانین اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، راهنمایی و رانندگی، طبی و ... و هم نسبت به قوانین ماوراء طبیعی باید با احترام برخورد نماییم. همهی قوانین اعم از دنیایی و آخرتی فرمول و ریاضیات دارند: «کلّ شی عنده بمقدار» خداوند از ما خواسته تا اسباب زمینی را رعایت نکرده ایم به سراغ اسباب آسمانی نرویم. بنابراین قضا و قدر، توکل، دعا و استخاره و ... نباید مانع از تلاش و باعث تنبل شدن ما بشوند.
(جلسه ی بعد به فال و کف بینی و طالع بینی خواهیم پرداخت).
کودک فال فروشی را پرسیدم: چه می کنی؟ گفت: به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را می فروشم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد