مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
یکی دیگر از آثار تنبلی، بیکاری و خالی بودن وقت ما از کار مفید است. کاری که شادی و آرامش دنیایی و سعادت اخروی را تأمین کند. در بحث نسبت گفتیم که رابطه ی دنیا با آخرت مانند رابطه ی رحم مادر است با دنیا. جنین از زمان بسته شدن نطفه تا هنگام تولد به دنیا زمانی را در اختیار دارد که آمادگی ورود به دنیا پیدا کرده و تجهیزات مورد نیاز را کسب نماید. دنیا هم همین حکم رادارد و ما باید جنین خودمان را برای حیات جاودانه آماده کنیم. با یک ساعت از وقت دنیا می توان هزاران سال آخرت را خریداری کرد پس وقت خیلی گرانبهاتر از طلا و اساساً قابل قیاس نیست. علی «علیه السلام» می فرمایند: «بقیه العمر لا قیمه لها قد یدرک بها ما فات و یحیی بها ما مات» بقیه عمر قیمت ندارد که می توان هر چه را از دست رفته جبران و هر چه که مرده را زنده کرد». دنیا علت آخرت، و میوه دنیا آخرت است فلذا اهمیت دنیا بیشتر از آخرت می باشد. بهشت و بالاتر از آن معلول دنیا می باشند. اگر ما جاودانگی مان را باور کنیم (در قرآن 80 بار مطرح شده است.) متوجه گرانبهایی عمر دنیا می شویم. با عمر محدود دنیا انسان می تواند خوشبختی جاودانه را کسب کند. با توجه به این موضوع باید گفت: بیکاری و یا تلف کردن وقت انسان صرف کارهایی که نه به درد دنیا و نه به درد آخرتش می خورد جنایت وحشتناکی است.
انسان وقتی خود حقیقی اش را نشناسد اینطور گرفتار می شود. خودی که ما می شناسیم، یا حسی است، یا خیالی، یا وهمی و اندکی از افراد هم عقلی. معمولاً خودِ جاودانه در وجود فعال نیست. کسی که فوق عقلش فعال است آمادگی ورود به برزخ را پیدا کرده و با انتقال به آنجا دچار شوک نمی شود. «موت» انتقال از یک محیط کوچک به یک محیط بسیار با عظمت، زیبا و پیچیده است. هر جایی که کاملتر و پیشرفته تر باشد در صورت عدم آمادگی دردش بیشتر است. کسی که آماده است مانند دختر و پسری است که در آستانه ازدواج می باشند. کسی که از مرگ می ترسد اصلاً از فرصتهایش استفاده نکرده و در غفلت به سر می برده است. همین ها اگر قدری از مال دنیا را از دست بدهند تا مدتها به هم ریخته هستند و خواب آن را می بینند. پیامبر «صلی الله علیه و آله» می فرمایند: در قیامت حتماً از همه دو سؤال پرسیده می شود که عمر را و جوانی را چگونه سپری کرده اند و در قیامت ساعت به ساعت عمر بررسی می شود. ما آزاد نیستیم که با هر الگو و سبکی زندگی کنیم. یکی از خسارتهای افراد تنبل، بلاتکلیفی و بیکاری زیادی است که در زندگی دارند. بعضی ها که از بیکاری می خوابند تا حوصله شان سر نرود. کسی که خودش را شناخته امکان ندارد بگذارد یک دقیقه وقتش تلف شود و حتی تفریحش هم جهت دار است و عبادت محسوب می گردد. بعضی ها عمرشان را صرف کارهایی کرده که کارکرد دنیایی داشته و از بُعد آخرتی اش بهره نبرده است. ممکن است مقید به صورتهای مقدس هم باشد ولی محتوای آنها بهشت آفرین نبوده است.
با توجه به بحث نسبت همانطور که ما تولدهای شش گانه به دنیا داریم، همین شش تولد را از دنیا به آخرت نیز خواهیم داشت: سالم، سالم قوی، ناقص، معلول، بیمار و ضعیف. با توجه به این حساسیت، بیکاری یک فاجعه است. انسان عاقل تحصیل، شغل و سایر فعالیتهایش را باری به هر جهت انتخاب نمی کند بلکه دقت کرده وآنها را با اهدافش تنظیم می نماید. انسان به دنیا نیامده که صرفاً پدر و مادر و خاله و عمه و ... شود؛ اینها مربوط به بخش حسی است و نه اینکه شغل و مقام و ... بیابد که همه اینها مربوط به بخش حیوانی هستند. روحی که از جنس خداست بیهوده در نهاد ما قرار داده نشده است: «أفحسِبتُم أنّما خلقناکم عبثاً و أنّکم إلینا لا ترجعون» آیا می پندارید که ما شما را بیهوده خلق کرده و شما به سوی ما باز نمی گردید؟ اگر آخرتی در کار است باید سبک زندگی مان براساس آن باشد. ملاک سعادت دنیا شادی و آرامش است که در گرو احترام به فوق عقل می باشد. ملاک سعادت اخروی هم قلب سلیم است. همه اینها فعالیت است و بیکاری فاجعه است که ناشی از تنبلی است «انّ الله یبغض عبد الفارق» خداوند بنده بیکار را دشمن می دارد. باید از جنین بیاموزیم که دائماً فعالیت کرده و استراحتش به منظور فعالیت بعدی است. به همین دلیل با شادی در دنیا زندگی می کند زیرا هر چه دنیا بخواهد او دارد؛ در صورتی که هر آنچه در رحم کسب می کرده در آنجا به دردش نمی خورده است. کسی که ما را خلق کرده صلاح ما را دانسته که حرام و حلالی وضع نموده است.
خداوند با توجه به ریاضیات خلقت فرمول و عدد واندازه برای ما قرار داده است. «انّ الله یبغض کثره النّوم و کثره الفراغ» خداوند خواب زیاد و فراغت زیاد را دشمن می دارد. حداکثر نیاز بدن به خواب هشت ساعت است که تا شش ساعت هم قابل تقلیل است. البته افراد پُر خواب باید سلامتی شان را بررسی کنند که شاید تغذیه شان نامناسب بوده و یا مشکل جسمانی خاصی داشته باشند. کسی که برنامه بگیرد خودش هم با پر کردن جدول بهتر خودش را می شناسد. بیکاری معنا ندارد چه عرفا و بزرگانی از قبیل مرحوم علامه طباطبایی «رضوان الله علیه» که کارگری یا کشاورزی هم می کرده اند. متأسفانه بعضی ها حاضرند تکدی کنند ولی کار کم درآمد انجام ندهند. در حال حاضر %90-80 متکدیان خیلی حرفه ای به این کار می پردازند؛ مثلاً مبلغ یک نسخه و یا یک کیلو گوشت را از هر شخص مطالبه می کنند، در نظر بگیرید چه درآمدی دارند! «اوقات فراغت» که اینقدر مُد شده است برای کسانی است که نمی دانند برای چه خلق شده اند و باید مسئولین برنامه ریزی کنند تا وقت ایشان را پر کنند! بعضی دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی از بزرگسالان بیشتر می فهمند و وقتشان را به خوبی پر می نمایند. حتی اگر تفریح و ورزش و ... هم که باشد جهت درست دارد، یعنی از اینها بهره می برند تا آماده فعالیتهای جاودانه شان شوند. در روایت داریم کسی که نمی تواند یک سوم وقتش را به لذات حلال بپردازد قطعاً بقیه کارهایش هم درست نیست. باید به تفریح و مسافرت بپردازیم تا انرژی سایر فعالیتها را تأمین نماییم. حضرت رسول «صلی الله علیه واله» هرگاه با کسی برخورد می کردند اول از شغلشان سؤال می کردند و اگر می گفتند کار و حرفه ای بلد نیست حضرت می فرمودند: از چشمم افتادی. خداوند مؤمنی را که حرفه بلد است دوست دارد. تمام پیامبران الهی شاغل بودند؛ ادریس «علیه السلام» خیاط بوده، داود «علیه السلام» زره می بافته و ... امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: «من کسِل عمّا یَصلُحُ بِهِ امرُ معیشتِهِ فلیسَ فیه خیرٌ لامر دُنیاهُ» کسی که از اصلاح امر معاشش تنبلی می کند هیچ خیری در کار دنیا ندارد. شخص بی خیر ولایت هم ندارد و کسی حرف او را نمی شنود و اطاعت نمی کند.
امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: «عدوّ العمل الکسل» دشمن عمل، کسالت است. در واقع بیشتر بیکارها تنبل هستند. در خارج از کشور مرد و زن مشغول کار هستند ولی در کشور ما به لحاظ فرهنگ اسلامی زن وظیفه تأمین مادی ندارد ولی با موضع گیری های درست، فعالیتهای مرد را به ثمر می رساند. بیکاری از هیچ کس پذیرفته نیست. حتی اگر لازم باشد انسان باید رشته تحصیلی اش را تغییر داده و اقدام به آموختن حرفه جدید بنماید. در دنیا غالباً کسانی ریاست مطرح ترین شرکتهای جهان را به عهده دارند که از کارگری و موقعیت حداقل شروع به فعالیت نموده اند. «لیس للانسان إلا ما سعی» سعی «سرعت در عمل» است.
امام رضا «علیه السلام» می فرمایند: «من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزء بنفسه»کسی که از خدا توفیق می خواهد ولی سخت کوش نیست خودش را مسخره کرده است. دو نفر از کسانی که با مؤسسه همکاری دارند زن و شوهری هستند که از کودکی نابینا بودند؛ با همین وضع ادامه تحصیل داده و تا مقطع دکتری پیش رفته و در حال حاضر ضمن اینکه استاد دانشگاه هستند حافظ کل قرآن نیز می باشند. خیلی نابینایان دیگر هستند که در زمینه های مختلف علمی و هنری و ... بسیار عالی درخشیده اند. خانمی را می شناختم که همسر بسیار بداخلاقی داشت که دائماً او را کتک می زد روزی به دفتر ما آمد در حالی که تمام صورتش از کتکهای همسرش سیاه و کبود بود. اظهار داشت که از مدت حبسی که توسط همسرش متوجه او شده استفاده کرده و علاوه بر اینکه تمام مباحث ما را با دقت گوش کرده موفق به اخذ مدرک لیسانس و چند مدرک دیگر شده است. در دنیا و آخرت انسان نان تلاشش را می خورد. جهنم جای تنبل ها و بی حوصله هاست و چه بسا آدمهای بدی هم نبودند ولی چون مسائل ضروری شان را نیاموخته اند سر از جهنم درآورده اند. بیکاری گاهی به معنای نداشتن شغل است و گاهی هم به این معناست که شخص درایت و هوش پر کردن وقتش با کارهای مفید نداشته و فرصتهایش را از دست می دهد. کسی که قدر فرصتهای عمرش را می داند از چند دقیقه اش به اندازه میلیونها انسان بهره برداری می کند.
ذکر یکی از مهمترین عوامل استفاده از وقت است. انسان می تواند به جای اینکه قبل از خواب به افکار بیهوده بیندیشد، با ذکر استغفار حقیقت وجودش را تطهیر کند. چنین کسی خدا و اهل بیت «علیهم السلام» و فرشتگان الهی را با خود به رختخواب می برد. فلذا توصیه شده که نسبت به وقتتان بخل نورزید. چنین کسانی تمام امور دنیایی شان عین آخرت است. مرحوم علامه «رضوان الله» می فرمودند: در منزل اگر چند دقیقه ای پیش بیاید که هیچ کاری نداشته باشم جارو برداشته و خانه را جارو می کنم تا نفسم به بیکاری عادت نکند. امام «رضوان الله» تا اهل منزل غذا را به سر سفره بیاورند بیکار نمی نشستند و فوری قرآن می خواندند. ما کنار رختخواب همیشه به تسبیح، چراع خواب و کتاب نیاز داریم. مقام معظم رهبری «حفظه الله» می فرمودند: همیشه در منزل ما همه با کتاب به رختخواب می روند و خودم کتابهای چند جلدی را در رختخواب خوانده ام. یکی از علما نیز می فرمودند: دوره کتابهای فقهی اهل تسنن را در هنگام آماده شدن غذا بر سر سفره مطالعه کرده ام. باید همیشه در کیف مان کتاب باشد تا به مجرد فرصت یافتن اقدام به مطالعه بنماییم. یکی از همکاران مشاور می گفت: تایپ کردن را در حد فاصل رفت و آمد مراجعین تمرین کرده و آموخته است.
یکی از مراجعین که زبان آلمانی، فرانسه و روسی می داند، اینها را در فاصله بین دو کلاسش آموخته است. یکی از علما را می شناسم که وقتی برادرش به رحمت خدا رفته بود دم در که ایستاده بود و میهمانان را تحویل می گرفت در بین این کار برگه هایی که لغتهای انگلیسی روی آن نوشته بود را مطالعه می نمود و نیز کسانی هستند که از این اوقات بهره برده و استاد دانشگاه شده اند.
ما باید سعی کنیم زمانمان را مدیریت کنیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد
سپاس