www.montazer.ir
جمعه 4 اکتبر 2024
شناسه مطلب: 365
زمان انتشار: 12 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 26

تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 26

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

یکی دیگر از آثار تنبلی، واگذاری کارهای سخت و شخصی به دیگران و فرار از زیر بار مسئولیت در اثر خودشیفتگی و خودخواهی می باشد. البته این پندار یعنی سختی کار، از نگرشی غلط ناشی می گردد در روایت آمده: «افضل الاعمال اهمزُها» برترین کارها سخت ترین آنهاست. «ثواب العمل علی قدر المشقّه فیه» ثواب عمل به اندازه مشقتی است که در آن (کار) هست. انسان در زندگی مسئولیتهایی دارد که باید سنگینی بار آنها را تحمل کند. مثلاً رعایت ادب و احترام در برابر والدین؛ نباید از آنها خشمگین شود و پاسخ خشم ایشان را به تندی ندهد. فرامین والدین را باید انجام داد و در برابرشان توضع کرد و به امور زندگی شان رسیدگی نمود. سختیهای ناشی از رعایت حال ایشان باعث آمرزش گناهان و کسب درجات آخرتی می گردد. تحمل نگهداری و مراقبت از فرزند هم همینطور است. با هر مکیدن شیر توسط فرزند ثواب آزاد کردن یک بنده از فرزندان حضرت اسماعیل «علیه السلام» برای مادر منظور می گردد. همسرداری هم برای طرفین (زوجین) ثواب جهاد فی سبیل الله را داشته و باعث پاکی از گناه و تقرب به حق تعالی است. ثواب تحمل آزار دوستان و همسفران و ... همچنین می باشد. بعضی ها در سفر، بار کارها را به دوش دیگران انداخته و خودشان به تفریح و زیارت می پردازند در صورتی که فرموده اند: «سیّد القوم خادمهُم» سرور گروه کسی است که خدمت آنها را می کند. کسانی که به زعم خودشان زرنگی می کنند در واقع دچار نهایت حماقت شده اند.

زیرک ترین افراد کسانی هستند که سخت ترین کارها را بر می گزینند، و از آنجا که برای خدا می کنند ناسپاسی دیگران ایشان را عصبانی نمی کند. بنابراین کارها را باید فقط به خدا فروخت تا دچار افسردگی و سرخوردگی نشد. در روایت آمده:اگر زن و شوهری بر سر هم منت بگذارند خدا ثواب عبادات و اعمالشان را از بین می برد. ما قبل از هر کس به خدا تعلق داریم؛ «إنّا لله و إنّا الیه راجعون» پس روابط ما با دیگران در حیطه ارتباط با خدا معنا پیدا می کند. باید به خاطر خدا از دیگران جدا شویم نه اینکه به خاطر دیگران رابطه مان با خدا آسیب ببیند. «قُل إن کان ءاباؤکم و أبناؤکم... أحب الیکم مّن الله و رسوله و جهادٍ فی سبیله فتربَّصوا حتی یأتی الله بأمرهو، الله لا یهدی القوم الفاسقین» توبه/24 اگر هشت دلبستگی مذکور در آیه شریفه از خدا، معصوم و جهاد در راه خدا در نزد انسان محبوب تر باشند فاسق و غیر قابل هدایت شده است. این علائق مربوط به بخش حیوانی ما بوده و اگر کسی این بخش را به خدا و معصوم و جهاد ترجیح دهد دچار فسق گشته است. خانواده آسمانی و حقیقی مان حقشان خیلی عظیم تر از خانواده زمینی ما می باشد زیرا والدین زمینی مولد جسم ما هستند و خانواده آسمانی یعنی اهل بیت «علیهم السلام» حقیقت جاودانه ما را به وجود آورده اند و به واسطه همین بخش عمر ما به اندازه عمر خداست. جهاد فی سبیل الله تلاش برای تخلق به اخلاق الهی و جاودانگی است. چون نهاد و ذات انسان طالب بی نهایت یعنی الله و در نتیجه بهشت است، وقتی غیر از آن را ترجیح می دهد در واقع غیر طبیعی و غیر عادی عمل کرده است؛ فلذا فاسق (غیر طبیعی) عمل می کند. در بحث مهارتهای زندگی عرض کرده ایم: در مهارتهای اقتصادی، عاطفی و معنوی، باید عواطف و عشق ترجیح بر مادیات داشته باشند. اگر عشق حقیقی باشد اجازه نمی دهند که مادیات روی آن اثر داشته باشد. همین عشق اگر از حد معمول بیشتر باشد مانند نمک و قند و چربی اضافه، سلامتی را تهدید می کند. عشق برتری، باید حافظ این عواطف و تعدیل کننده آن باشد و آن «عنصر عشق به معنویت و الله» است.

وقتی زنی از پیامبر پرسید چه کند تا همسرش او را بیشتر دوست داشته باشد حضرت رسول «صلی الله علیه و آله» به او فرمود: نماز شب بخوان. البته باید معنویت انسان حقیقی باشد و او را به رنگ خداوند درآورده باشد. بنابراین ترتیب مهارتها، معنوی، عاطفی و اقتصادی می باشد که عاطفه بالاتر از اقتصاد و معنویت حافظ عشقهای زمینی می باشد. فلذا عشق پایدار نشانه حقیقی بودن و قداست آن است که با اندک چیزی دلزدگی ایجاد نمی شود. بدون عشق آسمانی، عشقِ زمینیِ پایدار، ممکن نیست. به همین دلیل است که از هر چهار ازدواج سه تای آن، در کشور ما منتهی به شکست می شوند. اعم از طلاق، طلاق عاطفی یا مشاجرات. در این صورت انسان قبل از اینکه عاشق جسم همسرش شود باید عاشق روح او شده و او را به بلندای ابدیت دوست داشته باشد. البته این قاعده صرفاً شامل همسر نمی شود؛ بلکه تمام انسانها را در بر می گیرد. با این نگرش انسان هرگز به کسی خیانت نمی کند زیرا «هو أنت». اگر به کسی حُقّه بزند، کسی را تحقیر کند و یا مورد بی مهری قرار دهد و ... در واقع اینها را به خودش روا داشته است. بنابراین هرگز یک رئیس، آبدارچی اداره را کوچک نمی پندارد و زیبایی و زشتی، مقام و موقعیت و ... ملاک ارزش انسان نخواهد بود. «ما اکرم النّساء الا الکریم و لا اهانهن الا اللئیم» زن اینجا مصداقی از انسان است و احترام به او ناشی از کرامت نفس است.

عرض کردیم: از جمله ظهورات تنبلی، انداختن کار بر دوش دیگران است. در جبهه سخت ترین کار کندن زمین برای درست کردن چاه فاضلاب بود. یکی از رزمندگان همیشه داوطلب بود و می گفت: چه کسی بهتر از من برای این کار؟ یا مرحوم الهی قمشه ای همیشه به همه حتی بچه ها اول سلام می کرد و می فرمود: من به نود و نه قسمت از ثواب بیشتر از آنها نیاز دارم. ما در آخرت با عالَمی با عظمت تر و پیچیده تر از دنیا مواجه خواهیم بود. اگر نتوانیم به نسبت آنجا با خودمان تجهیزات ببریم، گدایی و فقر کشنده ای در انتظارمان خواهد بود. بنابراین کسی که به مسئله توجه داشته باشد می فهمد به کرامت، محبت، عشق ورزی و گذشت و سخاوت بیشتر از طرف مقابل نیازمند است. تنبل هم از دنیایش کم می گذارد و هم از آخرتش. پیامبر «صلی الله علیه و آله» فرمودند: بیشترین ناله اهل جهنم از تنبلی است. در صورتی که ممکن است آدمهای خوبی هم بوده باشند. مانند کسانی که خوب هستند ولی بهداشت را رعایت نکرده و دچار بیماری در نتیجه تحمل درد و پرداخت هزینه می گردند. انسان عاقل هرگز تنبلی نکرده و بخصوص قواعد و مهارتهای ارتباط با همسر و دیگران را می آموزد. لذا زندگی سرشار از شادی و عشق دارد. یک دختر نوجوان ممکن است حس همسری نداشته باشد ولی حس مادری داشته و باید شروع به تقویت ژنها برای بهبود وضع فرزند و نسلش بنماید.

یک پسر جوان هم همینطور، باید ژنها را در پنج جهت سلامت و زیبایی، هوش، عقل، دین و اخلاق تقویت کرد تا فرزندی قدرتمند و ثروتمند داشته باشیم. بعضی ها در دوران بارداری و شیردهی تمام کینه ها، حسادتها، بدخلقی و ... را به فرزندشان منتقل می کنند. چنین مادری نمی تواند این فرزند را تحمل کند. در هنگام تقسیم کار با دیگران از نوع تقسیم سخت و راحت آن شخصیت ما معلوم می شود. زیرک کسی است که کار سخت تر را انتخاب کرده و در برابر آن بهانه نیاورده و امروز و فردا نکند. پیامبر «صلی الله علیه و اله» می فرمایند: «ملعون ملعون من القی کلّه علی الناس» دور است از رحمت خدا، دور است از رحمت خدا کسی که سنگینی کارش را به دوش دیگران می اندازد. والدین باید مهارتهای برخورد با فرزند و تربیت او را بیاموزند ولی متأسفانه والدین امروزی روی سلامت و زیبایی و هوش سرمایه گذاری می کنند و در بخشهای اصلی تربیت را رها می کنند. مرد کسی نیست که هزینه خانواده را تأمین می کند بلکه کسی است که در سه عرصه معنوی، عاطفی و اقتصادی وظیفه خود را در قبال خانواده انجام داده و آنها را تا بهشت برساند. مادر هم همینطور، نه اینکه با کارهایشان فرزندان و همسر را به جهنم بکشاند. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: «لاتکسل عن معیشتک فتکون کلاً علی غیرک» در معیشت خود تنبلی نکن که سنگینی زندگی ات روی دوش دیگران می افتد. البته در روایت آمده که پدر باید فرزندش را ازدواج دهد و در هزینه ی ازدواج و مسکن او را یاری کند ولی فرزند هم باید به گونه ای تربیت شده باشد که بعد از آن خودش را تأمین کند.

اگر کسی بیکار باشد و ادعا کند کار نیست، دروغ بزرگی گفته است و باید هر کار شرافت مندانه ای را انجام دهد. همه انبیاء و ائمه «علیهم السلام» کار می کردند. خداوند فرموده بودند: راضی نیستم از راه پیامبری درآمد داشته باشید لذا ایشان به انواع کارها حتی کارگری و کشاورزی اشتغال داشتند. در روایت آمده: خدا مؤمنی که حرفه بلد است را دوست دارد. پس هر کس باید بار زندگی اش را خودش به دوش بکشد. امام صادق «علیه السلام» با کسی همراه شده بودند ناگهان بند کفششان پاره شد، آن شخص بلافاصله کفشش را جلوی پای حضرت گذاشت؛ ایشان ناراحت شده و فرمودند: مستحق ترین کس برای تحمل این مشکل خودم هستم. بعضی مادرها وقتی بچه هایشان تنبلی و بازیگوشی کرده و تکلیف شان را انجام نمی دهند اقدام به انجام تکالیف بچه ها می کنند. این کار جنایت در حق بچه است باید به مدرسه رفته و آثار تنبلی را دریافت و متنبه گردند. فرزندسالاری خیلی شایع است. گاهی پدر تا سی سالگی فرزند هزینه های او را می دهد در صورتی که در بسیاری از کشورهای جهان بعد از نوجوانی فرزند باید از خانه رفته و خودش مسئول تأمین هزینه هایش باشد. دختران به قدری تنبل بار می آیند که بعد از ازدواج حاضر به فرزنددار شدن و پذیرش مسئولیت نمی شوند. بعضی از والدین آن قدر فرزندانشان را لوس کرده اند که اگر وسیله خود را اعم از موتور، دوچرخه یا اتومبیل از دست بدهند بلافاصله برایش تهیه می کنند. پول توجیبی به وفور در اختیار فرزند قرار دادن از دیگر اشتباهات فاحش والدین است. باید مقدار مشخصی پول هفتگی یا ماهانه در اختیار او قرار داده و در طول مدت زمان مشخص برای خرید لوازمش از آن استفاده کرده و یاد بگیرد پس انداز کند. زمانی که اقتصاد بزرگتر از عاطفه و معنویت شود قضیه واژگون می شود فلذا سه چهارم زندگی ها از هم می پاشد. در خریدن لباس هم باید تعادل را رعایت کنیم و بچه ها باید مدتها از یک کفش یا لباس استفاده کنند. اگر در هر مرحله ای فرزندان درست تربیت شوند (هفت سال اول: پادشاهی، هفت سال دوم: اطاعت) در هفت سال سوم می توانند وزارت کنند.

«وزیر» از ریشه «وزر» به معنی بارکشی گرفته شده یعنی قبول مسئولیت. باید به بچه ها مسئولیت بدهیم و لو ابتدای کار از عهده برنیایند. هفت سال سوم دوره محبوبیت، مقبولیت و کار است. ولی متأسفانه ما فقط به بچه ها می گوییم شما درس بخوانید ما همه کارها را انجام می دهیم. این چنین بچه ها را سوار بر گُرده خود کرده و آنها هم به ما بی ادبی می کنند. پیامبر «صلی الله علیه وآله» فرموده اند: خدا لعنت کند پدر و مادرى را که فرزندان خویش را بد تربیت کنند. نه بار کسی را به دوش بگیریم و نه بار خودمان را به دوش کسی بیندازیم، مگر جایی که لازم به ایثار کردن باشد و ضمناً شخص لایق هم باشد. خانمی تعریف می کرد: تمام مسئولیتهای خانه به اضافه کار کردن در بیرون از منزل به عهده اوست. شوهرش بیکار و معتاد است و آن خانم سیگار و تریاک او را هم تهیه می کند و می ترسد که اگر غیر از این باشد شوهرش شیشه مصرف کند. این مرد باید آن قدر محروم شود تا بمیرد.

مردی واجب الاطاعه بوده و بر زن ولایت دارد که نفقه را عهده دار شده باشد. زن وظیفه ندارد که کار کرده و درآمد داشته باشد. اگر به میل خود اشتغال داشت اختیار دارد درآمدش را هزینه منزل کرده، پس انداز کند و یا به مصارف دیگر برساند. البته مرد مسئولیت پذیری که دچار مشکل تصادف، بیماری و یا ورشکستگی و ... شده شامل این مورد نمی شود. درباره دوستان هم باید ملاحظاتی کرد ولی به قول امام صادق «علیه السلام» اگر خواست انسان را به استخدام درآورد باید امتناع کرد. (درباره برخورد با بی ادبی فرزندان باید محرومیت و تنبیه داشته باشیم. هیچ تنبیهی مانند قهر کردن با آنها مؤثر نیست.) امام علی «علیه السلام» فرمودند: «لا تتّکّل فی امورک علی کسلان» در کارهایت به شخص تنبل تکیه نکن. البته گاهی درباره فرزند و همسر باید این تمرین را داد و آنها را تدریجاً وادار به انجام کارها کرد. در مورد حدیث مذکور برای مثال می توان رئیسی را مثال زد که قصد جذب نیرو دارد. او نباید شخص تنبل را برای کارهای خطیر استخدام کند. آدمهای تنبل ارزش سرمایه گذاری نداشته و کار را خراب می کنند.. برای غلبه بر تنبلی باید تلقین کرد. امام «رضوان الله» فرمودند: انسان بدون تلقین به جایی نمی رسد. اثر دیگر تنبلی، بیکاری است که در جلسه بعد توضیح خواهیم داد.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed