www.montazer.ir
یک‌شنبه 22 سپتامبر 2024
شناسه مطلب: 359
زمان انتشار: 12 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 20

تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 20

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در جلسات گذشته بررسی کردیم: چرا انسان با وجود اینکه می‌داند تنبلی و بی حوصلگی منشأ بسیاری از ظلم‌ها، جنایات و مفاسد است چرا تلاشی برای رفع آن نمی‌کند. دختران و پسران ما برای زندگی بهتر و جلوگیری از طلاق می‌توانند مهارت‌های لازم را کسب کنند ولی کوتاهی می‌نمایند. در کشور ما طلاق افزایش روزافزون داشته و کمتر زندگی وجود دارد که در آن شادی و آرامش جریان داشته و علاقه‌ی اعضای خانواده روز به روز افزایش می‌یابد.

پیامبر «صلی الله علیه و اله و سلم» می‌فرمایند: «لا یلق الله سبحانه احدٌ به ذنب اعظم من جهاله اهله و اولاده» هیچ کس خدا را ملاقات نمی‌کند به گناهی بالاتر از نادانی خانواده و فرزندانش. سرپرست خانواده باید هم کسب اطلاعات نموده و هم به اعضای خانواده آگاهی بدهد. کمتر کسی است که وقتی اقدام به تشکیل خانواده می‌کند مهارت‌های اقتصادی، عاطفی و خانواده را آموخته و در زندگی به کار بگیرد.

این است که اکثر زندگی‌ها به نتیجه‌ی مطلوب نمی‌رسند. ترکیب دو روح و پس از آن چند روح کار بسیار پیچیده‌ای است و باید مهارت‌های لازم و مناسب کسب گردند. والدین هم در آموزش فرزندانشان کوتاهی می‌کنند. در صورتی که طرفین مهارت کسب نکرده باشند به تصریح روانشناسان جهان حداکثر پانزده ماه دوام می‌آورند، اعم از زیبایی، ثروت و موقعیت‌های اجتماعی و ... اگر جذابیت‌های شخصی وجود نداشته باشند معمولاً به بن بست می‌رسند. طلاق‌های کشور ما در بسیاری از موارد سال اول اتفاق می‌افتند چون زوجین نمی‌توانند نظر یکدیگر را تأمین نمایند. متأسفانه غالب ازدواج‌ها ناشی از نیاز جنسی و عاطفی ولی بدون کسب مهارت صورت می‌پذیرد. زوجی که وظایفشان را خوب انجام نمی‌دهند در واقع در حق هم خیانت می‌کنند. از جمله عوامل تنبلی و بی‌حوصلگی، شیفتگی به امور ظاهری دنیاست. در این حالت نفس نامتعادل تغذیه می‌شود. زمانی که ما بعضی بخش‌ها را بیش از حد تغذیه می‌کنیم سهم سایر بخش‌ها کم می‌شود. انسان اگر پنج بخش وجودش را نامتعادل تغذیه کند و سهم هر بخش را به اندازه‌ی نیازش تأمین نکند شخصیت او نامتعادل و نامتوازن می‌شود. شخصی مراجعه کرده بود و می‌گفت که قصد فعالیت مدیریتی دارد، به او توصیه کردم که ابتدا عدالت را در ابعاد وجودی‌اش رعایت کند تا بتواند در میان مجموعه‌ی زیر دستش به عدالت رفتار کند. علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: چگونه کسی می‌تواند درباره‌ی دیگران عدالت داشته باشد در حالی که نسبت به خودش مراعات عدالت را نمی‌نماید؟ کسی که حق عقلش را با تنبلی در یادگیری نمی‌پردازد نمی‌تواند مدیر خوبی باشد. کسی که اضافه وزن دارد نسبت به بخش خیال، وهم، عقل و فوق عقل ظلم می‌کند زیرا نمی‌تواند حق آن‌ها را ادا کند. کسی که بیش از حد به تغذیه خیال و وهم بپردازد و دائماً در حال خواندن انواع زمان‌ها و دیدن انواع فیلم‌ها باشد، توانی برای کارهای عقلی و فوق عقلی نخواهد داشت. ما حتی با تلقین باید مانع پرخوری بخش‌های پایینی شویم. قرآن می‌فرماید: زینت‌های دنیایی انسان را از پرداختن به امور معنوی غافل می‌کند که هم گرفتاری دنیایی به همراه دارد و هم آخرتی. «زُیّن للنّاس حُبُّ الشّهوات من النّساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذّهب و الفضّه و الخیل المسوّمه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیواه الدنیا و الله عنده حسن المآب» (آل عمران/14) محبت امور مادی از زنان و فرزندان و اموال فراوان اعم از طلا و نقره، و اسب‌های ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (برای امتحان و تربیت) ولی این‌ها سرمایه‌ی زندگی پست مادی است و سرانجام نیک، نزد خداوند است.

زینت دادن چیزی برای جلب توجه است. در وجود انسان حس از محسوسات، خیال از مخیلات، وهم از موهومات عقل از معقولات و فوق عقل هم از الله، خانواده‌ی آسمانی و امور آسمانی و غیبی لذت می‌برد. هر بخشی را که انسان بیشتر تغذیه کرده باشد هنگام بهره‌مندی از غذایش لذت بیشتری می‌برد. کسی که از فیلم و سریال و داستان‌های مختلف لذت می‌برد در واقع وهمش به خاطر تغذیه‌ی زیاد، قوی شده است. کسی که علاقه به مطالعه و تحقیق دارد بخش عقلانی‌اش قوی می‌باشد و آن دیگری که به دعا و عبادت و ... می‌پردازد فوق عقل قوی‌تری دارد. خانمی که به بازار رفته و خسته نمی‌شود به این دلیل است که علاقه به انواع زیورآلات، لباس و ظرف و سایر لوازم دارد و در واقع خیال قوی‌تری دارد. با توجه به آیه‌ی فوق باید گفت: زینت دهنده‌ها را قرآن این‌گونه معرفی می‌کند؛ 1- شیطان 2- نفس انسان 3- شیاطین الانس با توجه به آیه‌ی مذکور جنس مخالف، زینت مهمی است که پرداختن بیش از حد به آن عمر انسان را تلف می‌کند. شیطان هم نقاط ضعف انسان‌ها را شناسایی کرده و بر اساس آن‌ها افراد را جذب می‌کند. مثلاً درباره‌ی قتل و جنایت روی امثال ما سرمایه‌گذاری نمی‌کند بلکه درباره‌ی کسانی این تحریک‌ها را انجام می‌دهد که درجه‌ی خشونت، کینه و حسادتشان بالاست.

انسان باید در ارتباطاتش خیلی دقت کند و هر کس را به عنوان دوست، همسر و یا همسایه برنگزیند. در دین توصیه شده مردی را که نماز جماعت و نماز اول وقت برایش اهمیت ندارد مستحب است به همسری انتخاب نکنید؛ همچنین مردی که اهل پرداخت وجوهات نیست را اصلاً نپذیرد. در حال حاضر هم بیشتر زنان وسوسه‌گر بوده و مردان را از قدرت و سرعت در حرکت آخرتی باز می‌دارند. انسان نباید تابع امیال مختلف اعضای خانواده گردد. در حال حاضر در کشور ما فرزند سالاری شیوع دارد که والدین بیش از حد به ایشان رسیدگی می‌کنند و آن‌ها هم نوعاً سپاسگزار نیستند. قرآن سفارش کرده مواظب این ارتباطات باشیم. «انّ من ازواجکم و اولادکم عدوّاً لکم»، «انّ اموالکم و اولادکم فتنه...»، ««لا تلهکُم اموالکم و لا اولادکم عن ذکرالله» بعضی افراد قبل از ازدواج به لحاظ معنوی خیلی قوی هستند ولی بعد از آن دچار افت می‌شوند که البته تا حدی طبیعی است و مانعی هم ندارد زیرا اشتغال به وظایف پدری یا مادری و همسری، خودش عبادت و قرب آور است. اما به هر حال خلوت با خدا نباید فراموش شود. قرآن هم روی این موضوع تأکید دارد که در این امور نباید افراط کرد تا آنجا که خدا و وظایف مهم‌ترش را فراموش کند. یک زن اگر همسر و فرزندش را دوست دارد باید قواعد همسرداری و فرزندداری را نیز بیاموزد. محبت به اعضای خانواده لازم است ولی اگر از حدّ معمول بگذرد فسادآور است.

چنانچه چربی، قند، نمک و ... برای بدن لازم است ولی اگر بیش از حد باشد بدن را با خطر مواجه می‌سازد. آقایان باید همسرانشان را بشناسد و تشخیص دهند که با چه اقدامی محبتش بیشتر جلب می‌گردد. محبت را باید تدریجاً نثار و ابراز کرد که اگر یک‌باره باشد عواقب نامطلوبی به همراه دارد. درباره‌ی فرزند هم باید محبت متعادل باشد. بچه، هم به محبت نیاز دارد هم به بیرون رفتن از خانه و مواجه شدن با خشونت‌ها. نباید دائماً دنبال محیط‌های استریل برای بچه باشیم بلکه باید با انواع برخوردها روبرو شده و حرف بشنود. گاهی لازم است با بچه‌های دیگر دعوا کرده و کتک هم بخورد. اسلام تأکید کرده فاصله‌ی بین بچه‌های خانواده باید سه سال باشد چون دعوا کردن لازمه‌ی رشدشان است. پدر و مادر هم باید مراقب باشند تا خیلی شدت پیدا نکند. همان‌طور که شاهدیم فرزندان خانواده با هم دعوا می‌کنند ولی با هم بد نمی‌شوند. اساساً انسان بدون تضاد هیچ رشد معقولی نمی‌کند. باید مواظب باشیم که بچه‌ها افراط نکرده و به بداخلاقی و بدجنسی کشیده نشوند. زینت دیگری که قرآن متذکر شده فرزند است که برخی دچار شیفتگی به آن می‌شوند. چه بسا افرادی که به همین دلیل مانع خیر شده و اجازه ندادند هیچ یک از فرزندانشان در جبهه شرکت کنند، این در حالی بود که بعضی مادرها چهار شهید هم دادند. بعضی مردها هم به قدری وابسته به خانواده بودند که حاضر نشدند به جبهه بروند. نکته‌ی دیگری را که قرآن متذکر می‌شود ثروت است (قناطیر المقنطره من الذهب و الفضه...) بسیاری از انسان‌ها را ثروت و مال دوستی زمین‌گیر کرده است. اموال اضافه مانند عفونت هستند که آرامش را بر هم می­زنند. آسایش که باید آرامش به همراه بیاورد اگر از یک حدی بگذرد آرامش را بر هم می‌زند. بعضی‌ها به قدری در ثروت غوطه می‌خورند که تا آخر عمر به فکر تنوع در انواع نیازها هستند. مورد بعدی «مرکب‌های نشان‌دار» هستند مانند اسب عربی و ... که در حال حاضر مار که‌ای مختلف اتومبیل بسیار مورد توجه و رقابت افراد است و محفل آقایان از این سخنان گرم است. به این آقایان اگر گفته شود که وقت گذاشته و مهارت‌های همسرداری و فرزندداری را بیاموزید اصلاً وقت نمی‌گذارند ولی حاضرند سه شیفت کار کرده و پول دربیاورند و در عین حال مدیریت اقتصادی هم نمی‌دانند. این افراد حال و حس معنوی نداشته و اگر ایام محرم و صفر هم هیئت می‌روند تمایلی به سخنرانی نشان نداده و فقط مداحی و سینه‌زنی می‌کنند در واقع دنبال عمل بدون فکر هستند. از مشورت کردن هم بیزارند. «والانعام و الحرث» هم از دیگر شاخه‌های کسب ثروت هستند.

البته قرآن مخالفتی با معشوق‌ها و جاذبه‌های زمینی نداشته و بلکه تأیید هم می‌کند ولی به شرط اینکه غلبه بر معشوق‌های آسمانی نکند. شخص کارخانه‌داری را می‌شناختم که به دلیل مشغله‌ی کاری یک‌بار نماز اول وقتش به تأخیر افتاد کارخانه‌اش را تعطیل کرد. در صدر اسلام هم، مسلمانی هنگام نماز خواندن در باغش حواسش به زیبایی باغ و آواز پرندگان رفته بود که باغ را فروخت و قیمتش را صدقه داد. یکی از چیزهایی که در قیامت بازخواست می‌شویم همین بی ادبی هایی است که سر نماز از ما سر می‌زند. «لا تلهکُم اموالکم و اولادکم ممن ذکرالله» حضرت رسول «صلی الله علیه و اله و سلم» فرمودند: به یهودی و نصاری سلام کنید ولی به یهودی و نصارای امت من سلام نکنید، کسانی که صدای اذان مسجد را می‌شنود ولی به نماز جماعت حاضر نمی‌شود. البته زیاده‌روی و تضییع حق خانواده هم نباید صورت بگیرد. خانم‌ها هم اگر افراط کنند حق همسر و فرزندان را ضایع می‌کنند. خانمی که به بهداشت خانه و تغذیه خیلی اهمیت می‌دهد ولی به وضع ظاهری خودش نمی‌رسد به همسرش ظلم کرده است. باید مواظب باشیم که پرداختن به برخی امور ما را از امور دیگر باز ندارد. باید هم تنبلی در امور دنیا را کنار بگذاریم هم تنبلی در امور آخرتی را.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed