www.montazer.ir
شنبه 22 فوریه 2025
شناسه مطلب: 336
زمان انتشار: 9 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 18

تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 18

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در جلسات گذشته عرض کردیم: ما به واسطه ی حس و خیال و وهم (طبیعت) حیوان، به سبب عقل، فرشته و با توجه به فوق عقل انسان هستیم و انسانیت مارا اشرف مخلوقات نموده است. هر قدر این بخش اخیر تغذیه شود حجم شادی و آرامش افزایش یافته و کمبودهای بخش‌های دیگر آزاردهنده نمی‌باشند. عدم تغذیه‌ی مناسب فوق عقل باعث می‌شود کمبودهای بخش‌های پایینی، عقده‌های فراوان و مشکلات جسمی روحی و برای انسان ایجاد کند.

در زمان ورود به برزخ دارایی‌های همین بخش، توشه‌ی ما به سبب آسایش در حیات اخروی می‌گردد. در آخرت نیز همین نیازهای دنیا را در سطح عالی‌تر خواهیم داشت و تجهیزاتِ بی‌نهایت پیشرفته‌تر را باید از دنیا تهیه کرده باشیم. ما هنگام مرگ به ثروتی عظیم نیازمندیم و نباید فقیر از دنیا برویم. اگر کسی وارد آخرت شود ولی لوازم مناسب با خود نبرده باشد عذاب شدیدی متوجه او می‌گردد؛ لذا باید بخش‌های عقلانی و فوق عقلانی را تقویت کنیم. البته بخش‌های حیوانی در رشد عقل و فوق عقل بسیار مؤثر هستند ولی باید توسط فوق عقل مدیریت و تربیت گردند. چنانچه پدر یک خانواده به همه‌ی فرزندان یکسان نگریسته و به آن‌ها عاطفه و خدمات مناسب ارائه می‌دهد حتی اگر در دلش نسبت به دیگری تعلق بیشتری دارد. بخش انسانی ما، بخش اصلی وجود ماست و باید حس، خیال و وهم و عقل در استخدام او باشند. در بخش حس با اموری مواجه هستیم که هم صورت و هم ماده دارند و در بخش خیال، با اموری که صورت داشته ولی فاقد ماده هستند، مانند صورت‌های ذهنی؛ ما نشانی منزلمان را با توجه به صورت ذهنی که در خیالمان داریم بلد هستیم.

قوه‌ی واهمه صورت‌های جزئی بدون ماده و شکل را درک می‌کند مانند: عشق، نفرت، مقام و شهرت. عقل، مدرک کلیات است. مانند اموری از قبیل نقطه‌ی جوش آب، کوچک‌تر بودن جزء از کل و ... به طور کلی تمام قوانین حاکم در طبیعت. فوق عقل یا انسانیت عاشق کمال مطلق و بی‌نهایت است؛ این کمال مطلق یک مصداق بیشتر ندارد و آن «الله» است. انسان عاشق قدرت، علم، زیبایی، ثروت و تنوع و ... در حد بی نهایت است که همه این‌ها فقط در وجود «الله» جمع است. اله عقل معقولات، اله وهم موهومات، اله خیال مخیلات و اله حس محسوسات می‌باشند. خداوند تنها اله انسان است. لذا گزاره‌ی «لا اله الا الله» مختص انسانیت انسان است. بنابراین انسان هرقدر در بخشهای طبیعی رشد و پیشرفت کند به آرامش نمی‌رسد زیرا بی‌نهایت طلبی‌اش فقط با بی‌نهایت به آرامش می‌رسد. «الا بذکرالله تطمئن القلوب» کسی که فوق عقلش فعال نشده باشد، هنگام نماز خواندن به آرامش نمی‌رسد لذا عصبی و پرخاشگر است. کسی که فوق عقل در وجودش فعال نشده باشد نه خوشی و سعادت دنیا را تجربه می‌کند و نه به سعادت اخروی می‌رسد.

انسان در بخش‌های حیوانی باید بهره ببرد و از این بهره‌برداری لذت ببرد. در روایت داریم کسی که از آب، زیبایی‌ها و لطافتش نمی‌تواند بهره ببرد سهمی از جهنم و عذاب دارد. کسی که فوق عقلش را خوب تغذیه می‌کند در قوای پایینی هم بیشتر لذت می‌برد. ما باید به حسّمان احترام بگذاریم. در روز باید حداقل نیم ساعت ورزش کنیم، اگر غیر از این باشد نمی‌توانیم خوب تعقل کنیم و انسان خوبی باشیم. هرقدر می‌توانیم باید به بدن رسیدگی کرده و به آن ظلم نکنیم. خیال را باید تقویت کنیم. در بخش وهم نیز باید به خانواده و دیگران که به محبت ما نیاز دارند برسیم. عقل باید با معلومات مناسب تغذیه شود. فوق عقل هم باید در دو زمینه‌ی کسب معرفت و خلوت‌های عاشقانه تأمین شود. ارتباط و انس با غیب باید همواره جریان داشته باشد تا هنگام ورود به برزخ به مشکل برنخوریم. کسی که به بدن و سلامتی‌اش رسیدگی نکند به همه‌ی بخش‌هایش خیانت کرده است زیرا قوای بالا از بدن تغذیه می‌شوند.

اگر بدن سالم نباشد خیال‌های زیبا و قوی نخواهیم داشت. بعضی غذاها، ذهن و عقل را تقویت و برخی دیگر کُند می‌نماید. پس اگر تنبل و بی‌حوصله باشیم بدبختی گریبانمان را می‌گیرد. از آنجا که همه‌ی قوا در یک نفر جمع شده‌اند هر بخشی بر سایر بخش‌ها اثر می‌گذارد. در بخش حس، ما باید دو کار انجام دهیم: 1- ورزش کنیم، در غیر این صورت به بدن و سایر بخش‌ها خیانت کرده‌ایم؛ برای شروع باید تلقین کنیم. به قول امام «رضوان الله علیه» انسان بدون تلقین به جایی نمی‌رسد. (به سی دی‌های تغذیه و کتاب‌های تغذیه در طب ایرانی اسلامی دکتر منتظر و سفره‌ی اسلامی ایرانی مراجعه شود.)

اگر به همراه نان و پنیر صبحانه، گردو مصرف کنیم اثر خواب‌آلودگی از بین می‌رود. باید آزمایش کامل دهیم تا مشخص شود بی حوصلگی مان منشأ جسمی ندارد. کم‌خونی و فقر آهن و برخی از عوارض دیگر در وضعیت روحی انسان مؤثر بوده و رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. بی نهایت طلبی انسان ممکن است در هر کدام از بخش‌های حس، خیال، وهم و عقل ظهور کند. اگر در هر یک رشد بیشتری نماید سبب تضییع حق بخش‌های دیگر می‌گردد. در بخش فوق عقل، هر قدر بی نهایت طلبی بیشتر رشد کند به تعدیل سایر قوا کمک می‌کند و باعث نیل به شادی و آرامش می‌گردد. کسی که در بخش عقل دائماً در حال کسب علم و طی کردن مدارج علمی است ممکن است دانشمند، مخترع و مکتشف خوبی شود ولی معلوم نیست آدم خوبی باشد و در رفتارش با اطرافیان و ارتباط با خدا موفق باشد.

کسانی که فوق عقل را ضعیف نگاه داشته و سایر قوا را تقویت نموده‌اند هنگام نماز به جای خلوت با خدا، دائماً مشغول دغدغه‌های آن قوا بخصوص وهمیّات می‌باشند و با کسانی که اختلاف دارد دعوا کرده و گاهی هم از خدا شاکی و با غیب درگیر است، در واقع این‌ها نماز نمی‌خوانند. کسی که دنیا او را می‌گریاند در آتش است؛ «من بکی علی الدنیا دخل النّار» به قول مولانا: «از خیالی جنگشان و صلحشان» این افراد اگر به زیارت ائمه «علیهم‌السلام» هم بروند به جای اینکه بیماری‌های اخلاقی‌شان را درمان کنند صرفاً نیازهای دنیایی‌شان را مطرح می‌کنند؛ زیرا قوای طبیعی ایشان بر فوق عقلشان غلبه دارد. اشخاص این‌چنینی انگیزه‌ی ملاقات با معصوم «علیهم‌السلام» را در زیارت ندارند و با توجه به نیازهای طبیعی‌شان اقدام به سفر مکه، مدینه، کربلا و مشهد و ... می‌کنند و به سبب دل‌تنگی به زیارت نمی‌روند. گاهی که انسان تمنای شنیدن موسیقی خاصی را دارد، شاید نتواند دقیقاً علتش را بیان کند ولی می‌فهمد که به آن نیاز دارد، دیدار و ملاقات معصوم هم همین‌طور باید باشد: «حس نیاز». انسان باید دلش برای خدا و سجاده تنگ شود.

بنابراین ما باید عدالت را در تغذیه‌ی قوا رعایت کنیم. بعضی‌ها ورزش زده شده و تمام همتشان این است که مدال طلا بگیرند در این افراد وهم غلبه بر عقل و فوق عقل دارد. اگر شخص با این وضعیت وارد برزخ شود گدا و فقیر وارد می‌شود و لو اگر ظاهراً در دنیا ثروتمند باشد. کسی که حسود، بداخلاق، زودرنج، و متکبر و... نباشد بلکه مهربان و عاشق خانواده و سایر بندگان باشد ثروتمند وارد برزخ می‌گردد. کسی که مطالعه می‌کند اگر موضوع مطالعاتش علوم باشد حرکتش عقلانی ولی اگر غیب و معارف باشد حرکتش فوق عقلانی است. کسی که مطالعات فوق عقلانی داشته و تأثیر نمی‌پذیرد و بیماری‌های اخلاقی‌اش همچنان جریان دارد در حکم کسی است که بیمار است و داروهایش را مصرف نکرده است. کسانی که اظهار می‌کنند سی دی‌های توصیه شده را داخل اتومبیل و در حال رانندگی گوش می‌کنند بدانند به هیچ وجه جذب نخواهند داشت. این افراد حاضر نیستند غذای جسمشان را در این وضعیت صرف کنند چطور انتظار دارند روحشان تغذیه شود؟ هنگام غذا یا میوه خوردن اول خوب آن‌ها را نگاه کنیم و از خلقت خداوند و کسانی که در تهیه‌ی آن‌ها زحمت کشیده‌اند تشکر کنیم، سپس شامه‌مان را بهره‌مند کنیم و با تشریفات خاص مانند بوسیدن و ناز کردن میوه، مبادرت به خوردن نماییم. در تغذیه‌ی روح هم باید مقدمات و قواعدی را مراعات نماییم. نماز باید با اذان و اقامه و تعقیبات و اساساً عشق‌بازی اقامه گردد.

در روایت داریم: دزدترین افراد کسی است که از نمازش می‌دزدد. چنانچه ما در ارتباطمان با والدین، فرزندان و اطرافیان، زمان را در نظر نمی‌گیریم در نماز نیز باید چنین حالی داشته باشیم. البته بعضی‌ها در این روابطشان هم ضعیف هستند، در صورتی که اسلام روی صله‌ی رحم بسیار تأکید کرده است. پیامبر «صلی الله علیه و آله» می‌فرمایند: بوی بهشت از پانصد سال راه استشمام می‌شود ولی کسی که قطع رحم کرده از آن محروم است. البته حضرت اضافه کرده‌اند: غایت و مرحله‌ی نهایی صله‌ی رحم، مراعات خانواده‌ی آسمانی است. در حال حاضر امام زمان «عجل الله تعالی  فرجه الشریف» هزار و صد و هشتاد سال است که در تنهایی و آوارگی به و ما کاملاً بی‌تفاوتیم. البته اگر گرفتاری‌های دنیایی داشته باشیم حاضریم جمکران رفته و متوسل شویم. حضرت پدر آسمانی و حقیقی ما بوده و ارزششان از والدین زمینی ما بیشتر است. «بابی انت و امّی». حقیقت ما از ایشان آفریده شده است.

ما اصلاً بلد نیستیم به خدا و امام زمانمان چند جمله‌ی عاشقانه بگوییم و ناچاریم کتاب دعا را باز کنیم. این‌ها به دلیل عدم تعادل در تغذیه‌ی قواست. قوای پایینی زیاد تغذیه شده‌اند لذا سنگین بوده و فوق عقل قدرت فعالیت پیدا نمی‌کند. استاد ماهر قبل از هر کاری تغذیه را متعادل می‌کند و وزن را کاهش می‌دهد. اضافه‌وزن اجازه نمی‌دهد که انسان بخش‌های بالاتر را تقویت کند، درنتیجه حافظه و عقل، کار آیی شان کم شده و فوق عقل به راحتی با غیب رابطه برقرار نمی‌کند. خیال هم باید کنترل شود. تماشای فیلم و بازی‌های رایانه‌ای لازم است ولی نباید از حد معمول بگذرد و انسان در آن‌ها ذوب گردد. کسانی که جذب سریال‌های افسانه‌ای (که اساساً دروغ است) می‌گردند به حدی واهمه‌شان تقویت می‌گردد که توان پرداختن به امور عقلانی ندارند. ما این‌گونه در نظام درونی‌مان ظلم می‌کنیم درحالی‌که فقط شاه و صدام را ظالم می دانیم. فرزندان اگر مشغول بازی‌ها و فعالیت‌های رایانه‌ای هستند نباید آن‌ها را تنها بگذاریم بلکه در منزل بوده و نظارت داشته باشیم؛ ضمناً میزان چنین اشتغالاتی باید محدود باشد. نظام تغذیه‌ی فرزندان باید مناسب باشد، این امر نیاز به آموزش دارد در صورتی که مادران خیلی زحمت می‌کشند، ولی معمولاً غذاها مناسب نیستند. البته منظور شکم‌پرستی و موضوعیت داشتن خوراکی‌ها نیست که منجر شود افراد به حدی خوردن برایشان مهم باشد که بر سر آن با یکدیگر نزاع داشته باشند.

دل خوشی‌های انسان باید عقلی و فوق عقلی باشد نه حسی، خیالی و وهمی. متأسفانه کسانی که گرفتار قوای پایین هستند اگر همسر این‌چنینی قسمتشان شود، فرزندانشان هم مانند خودشان می‌شوند و به جای اینکه در پنج بخش «سلامت، زیبایی، عقل، هوش، دین و اخلاق» سرمایه‌گذاری نمایند فقط به زیبایی و هوش و شاید هم سلامت اهمیت می‌دهند، همین ژن‌ها را تقویت و به فرزند منتقل می‌کنند. بنابراین همه باید برنامه داشته باشند و به همه‌ی بخش‌ها احترام گذاشته و آن‌ها را تقویت کنند. حقیقت ما فوق عقل است. تغذیه‌ی قوای پایین باید منجر به رشد فوق عقل و آمادگی برای پرواز گردد. در مهارت‌های زندگی تأکید کردیم: در خانواده باید از سه مهارت اقتصادی، عاطفی و معنوی برخوردار باشیم تا روابط قوی بوده و فرزندان موفقی هم در خانواده تربیت کنیم. متأسفانه در جامعه‌ی ما به این اصل بها داده نشده که در سال گذشته رتبه‌ی چهارم جهان در طلاق را کسب نمویم. ما باید برنامه داشته باشیم و تنبلی و بی‌حوصلگی را کنار بگذاریم. حتی اگر کسی شصت سال به خطا رفته باشد هم قادر به جبران است و اگر نتواند جبران بخش‌های حیوانی را بنماید در بخش عقلی و فوق عقلی قادر به جبران بوده و می‌تواند آخرتش را نجات دهد.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

کلیدواژه ها: امام زمان (عج) ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed