مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
عرض کردیم: اگر تغذیهی قواهای مختلف را تنظیم نکنیم قوهای که بیشتر از سایر قوا تغذیه گردیده است باعث تنبلی شخص نسبت به تغذیهی سایر قوا میگردد. کسانی که حس خود را بیش از حد تغذیه کردهاند نسبت به بخشهای بالاتر بیحوصله هستند و دائماً در فکر خوردن و نوشیدن و ... هستند. کسانی هم که مشغول امور خیالی از قبیل زیبایی و تجملات شدهاند نسبت به بخشهای دیگر ظلم مینمایند. پرداختن به امور وهمی مانند انواع ارتباطات با افراد، ریاست، شهرتهای مختلف، بُرد و باخت تیمها و پیگیری فیلم و سریال و ... انسان را از بخشهای دیگرش دچار غفلت میکنند. این افراد معمولاً از پیوندهای قوی برخوردار نبوده و متزلزل میباشند.
برخی دیگر فعالیتهای عقلانی قوی دارند و به حدی گرفتار مطالعه، تحقیق، پروژه و درس و بحث میشوند که نقش خودش را در جایگاههای مختلف فراموش کرده و به همسر، فرزند و والدین و ... رسیدگی نمینمایند. کسانی که درگیر چهار بخش پایینی هستند بخش فوق عقل را فراموش کرده و انسانیتشان مظلوم واقع میشود. اینها از نماز و قرآن و ... میدزدند در صورتی که قرآن یکی از پنجاه سؤال قیامت است. برای مطالعه، تفریح، سفر و باشگاه و ... فراوان وقت گذاری نموده ولی از آن جا که فوق عقل را ضعیف نگاه داشته توان خلوت با الله و عبادت را ندارد. خداوند میفرماید: هر وقت دوست داشتید با من سخن بگویید نماز بخوانید و هرگاه خواستید من با شما سخن بگویم قرآن بخوانید. بعضیها با خودشان چه کردهاند که حوصلهی چند دقیقه صحبت کردن با خدا را ندارند؟ نهایتاً با خدای کارگر! سخن گفته صرفاً نیازهایشان را طرح میکنند.
چگونه است که انسان دائماً میتواند با اعضای خانواده و فامیل رابطه برقرار کند ولی برای خانوادهی آسمانی حس و حال و وقت نداشته باشد؟ چنین شخصی وقتی در زیارت عاشورا میگوید: «بابیانت و امّی» در حقیقت دروغ میگوید. معنای این تعبیر این است که پدر و مادر آسمانی نزد من از والدین زمینی محبوبتر هستند در حالی که عملاً خلاف این را میگوید. این افراد میانهای با حرم و مسجد و حسینیه ندارند و حاضر نیستند در آنجا توقف داشته باشند و مناجاتی نمایند. بعضیها در حرم امام رضا «علیهالسلام» تمام همتشان این است که به هر قیمتی و لو حقالناس به گردن گرفتن، دستشان را به ضریح رسانده و برگردند و حال سخن گفتن با ایشان را ندارند. هیچ اظهار دلتنگی نداشته و نهایتاً دربارهی عقدههای زمینی با حضرت حرف میزنند. در تولدها رسم است که هدیه بدهیم نه اینکه هدیه بگیریم ولی ما دائماً در تولد ائمه «علیهمالسلام» از آنها هدیه طلب میکنیم؛ زیرا رابطهی عاطفیمان با ایشان خیلی ضعیف است. این حالت نمایانگر هوسرانی شخص در تغذیه قوایش بوده تا آنجا که فوق عقل به حدی ضعیف شده که هوس «الله» ندارد، بلکه هوس انواع حسیّات، امور خیالی مثل تجملات و زیباییها، امور وهمی از قبیل عشقهای زمینی و بعضیها هم هوس امور عقلی و علمی مینمایند.
اکثر افراد در هوسهای انسانی، «مرده» هستند، در صورتی که از ما خواستهاند: «شوّقوا انفسکم الی نعیم الجنّه» خودتان را مشتاق نعمتهای بهشتی نمایید. نشانهی زنده بودن یک بخش، «هوس کردن» آن بخش است. کسی که میخواهد به چیزی دست یابد یا مقامی را کسب کند و یا به کسی برسد دائماً در خیالش با آنها خلوت میکند یعنی خیالپردازی مقدمهای برای رسیدن است امام سجاد «علیهالسلام» به خداوند عرض میکند: «... ما الذّ خواطر الالهام...» چه قدر لذیذ است خاطرههای الهام ذکر تو بر قلبها... دختر و پسری که در مرحلهی نامزدی و عقد کردگی دلشان برای هم تنگ نشده، هوس یکدیگر را نکرده و دیدار و تماس ندارند دچار طلاق عاطفی بوده و معلوم میشود که یا یا اجبار در کار بوده و یا انتخاب اساساً غلط بوده است.
«هوس» علامت زندهبودن، قدرت و فعال بودن است. انسان به هر چیزی تمایل داشته باشد همان شکلی میگردد. اینکه حضرت فرمودهاند: روز قیامت امت من به صورت ده حیوان محشور میشوند نشاندهندهی نوع تغذیهی شخصی در ابعاد مختلف میباشد. علامت انسانیت حقیقی، فعال بودن فوق عقل یعنی عشق به سه معشوق آسمانی (خدا، معصوم و جهاد در راه خدا) و ترجیح آنها به عشقهای زمینی.
در این قسمت میپردازیم به احادیثی دربارهی شهوت و هوس. «الشّهوات مصاعدُ الشّیطان؛ میلها دامهای شیطان هستند.
«شهوت» یعنی میلهای چهار بخش پایینی. البته میل حلال و به اندازه نه تنها مضرّ نیست بلکه مفید و لازم هم است. (شهوت فقط جنسی نیست بلکه ممکن است در زمینههای دیگر مانند خوراکیها هم باشد.) کسی که شب هنگام بیش از اندازه غذا مصرف کند تمایلی به خدا و خلوت با او یعنی عبادت نخواهد داشت. اضافه وزن هم شخص را در زمینههای عقلانی و فوق عقلانی تنبل کرده و اجازهی چابکی به او نمیدهد. کسانی که بدن متناسب ندارند قدرت پرواز در بُردهای بلند ندارند. والدین باید به هر پنج بخش سلامت و زیبایی، هوش، عقل، اخلاق و دین اهمیت بدهند ولی بیشتر به دو بخش سلامت و زیبایی، و هوش اهمیت میدهند و با عدم تغذیهی سایر بخشها، تعادل فرزندانشان را به هم میزنند. فرزندان اینها شاید دکتر خوب و مهندس موفقی شوند ولی همسر خوب، پدر خوب و اساساً آدم خوبی نمیشوند و به شادی و آرامش نمیرسند. اینها عقلانیت قدرتمند، یعنی تشخیص مصالح و مفاسد را نداشته و خوشخلق و دوست داشتنی نبوده و اهل حسادت و زودرنجی هستند و پروازهای فوق عقلی یا ندارند یا خیلی ضعیف هستند. قدیمیها خوابهای خوب میدیدند ولی الآن کمتر چنین اتفاقاتی میافتد. برخی افراد دائماً در حال دیدن فیلم و کارتون و ... هستند؛ برای همین اول و وسط نماز را نفهمیده و به خودشان که میآیند در حال سلام دادن هستند.
به همین دلیل امام صادق «علیهالسلام» میفرمایند: بعضیها پنجاه سال نماز میخوانند ولی یک رکعتش قبول نیست. این بندهی خدا در طول عمرش حتی یکبار در نماز احساس تخاطب نداشته و مخاطبش را نمیشناسد، نماز خواندنش هم برای رفع تکلیف و خروج از جرگهی کفار بوده است. کسی که برای بخشهای عقلانی و فوق عقلانی وقت بگذارد تدریجاً سهم بخشهای پایینیاش کمتر میشود. برای همین خداوند هفده رکعت نماز را واجب کرده است که حداقل وقتی را به خدا اختصاص دهیم. خیلیها همین را هم نمیخوانند کمتر کسی اهل روزهی مستحبی است فلذا خداوند یک ماه روزه را واجب کرده و خواسته که حیوانیت را تقریباً تعطیل کنیم بلکه فوق عقلمان فعال گردد. متأسفانه به حدی بخشهای پایینی ما قوی است که هنگام افطار جبران میکنیم، و سفرهی افطار از سایر ایام رنگینتر و مفصلتر است. چون شخص خودش را انسان نمیداند بلکه حیوانی است که مسلمان شده است. این حیوان مسلمان مجبور است به احکام دین عمل کند ولی لذت ناشی از اعتقاد را نمیبرد.
ترسم که این تن که حائل است به جانم سـقط کنـد کودک عــزیز روانـم
حضرت علی «علیهالسلام» قاعدهی بسیار مهمی را بیان میکنند: «اِعملوا إنّهُ ما من طاعه الله شیء الا یأتی فی کُره و ما من معصیه الله شیءٌ الا یأتی فی شهوه» بدانید: هیچ طاعتی از طاعات الهی نیست مگر اینکه انسان در آن کراهت دارد و هیچ معصیتی نیست مگر اینکه در آن شهوت و میل است. این کراهت و میل مربوط به بخش حیوانی است، و الا بخش انسانی نسبت به طاعت میل داشته و در مورد معصیت دچار کراهت است؛ زیرا رسیدن به خانوادهی آسمانی در گرو انجام طاعت و ترک معصیت است. معشوق اصلی «الله» است و بیشترین لذت را به همراه دارد. هر چیزی که انسان حقیقی را به یاد خانوادهی آسمانی بیندازد لذت دارد. کسی که با شنیدن نامهای کربلا، مکه، سوریه، مسجد، حرم و نماز و قرآن و ... به شوق میآید در واقع بخش انسانیاش فعال است. با آمدن ماه مبارک رمضان شاد میشود زیرا سهم بخش حیوانی کاهش و بخش انسانی افزایش مییابد؛
چون دهانی بستی دهانی باز شد تا خـورنـده لقمههای راز شـد
خدا برای بخش انسانی حرمت قائل است لذا در آن احکام پنجگانه را قرار نداده و آزادش گذاشته تا هر کاری میخواهد بکند. باید و نبایدهای دین مربوط به بخش حیوانی است البته نیازهای این بخش هم محترم است ولی باید حلال بودن و اندازه در آن مراعات شود و جلوی فعالیت و رشد فوق عقل را نگیرد تا جایی که فوق عقل هم بالغ و فعال شود. بلوغ جنسی هم اینگونه است باید شخص به سن بلوغ برسد تا بتواند عاشق شود. هرگاه انسانی توانست «لا اله الا الله» را به راستی بگوید باید جشن تولد بگیرد که توانسته بدون هیچ محاسبهای خودش را وقف خدا و امام زمانش بنماید.
در حدیث دیگری علی «علیهالسلام» اینگونه میفرمایند: «الّلذّه تُلهی» لذت انسان را سرگرم میکند. بعضیها به قدری به خوراکیهای متنوع میپردازند که سنگین شده و حتی نمازشان قضا میشود. به همین دلیل بسیاری تا ساعت ده و یازده صبح میخوابند. این افراد توان ندارند صبح جمعه به دعای ندبه رفته و با امام زمان خود خلوت و مناجاتی داشته باشند. البته همهی بخشهای ما باید از لذت حلال و به اندازه، بهره ببرند. خانوادهی ثروتمند خانوادهای است که بخش فوق عقلشان پربار و پربهره باشد و در نتیجه همگی سرشار از عشق باشند. سبک زندگی سالم، سبکی است که ضمن به رسمیت شناختن همهی بخشها، در آن ریاست با فوق عقل باشد. در این صورت خیال میتواند بهره خود را ببرد و از رنگها و چینشهای مختلف استفاده کند که بسیار مهم است. در روابط عاطفی با اطرافیان باید فوق عقل حاکم باشد تا بهرهبرداری مناسب با مصالح انسانی شخص صورت گیرد. اتفاقاً علامت رشد ایمان افزایش علاقه به همسر و اطرافیان است. مؤمن چون از بالا تغذیه میشود بسیار شاد است و به قول معصوم «علیهالسلام» مثل عسل شیرین است.
اگر فوق عقل درست تغذیه شود حتی اگر بخشهای پایینی کمبودی داشته باشند، آزاردهنده نمیباشد. عقده مربوط به زمانی است که عقل و فوق عقل تغذیه نشدهاند. کسانی هم که کارشان به تیمارستان کشیده میشود از این قبیل افراد هستند. البته چه بسا کسانی که به چیزهایی که میخواستند رسیدهاند ولی هنوز هم احساس کمبود دارند. برای همین اکثر افراد از انتخابهای گذشتهشان پشیمان هستند. اگر کسی به خاطر بخشهای پایینی غصه بخورد معلوم است که فوق عقلش بالغ نشده و شخصیتاً کودک است. پیامبر «صلی الله علیه و آله» فرمودهاند: «مَن بکی علی الدنیا دخل النّار» کسی که برای دنیا گریه کند داخل جهنم است. زیرا بهشت رفتن در گرو فعال شدن همین بخش است. بنابراین باید مراقب کششها و تمایلاتمان باشیم. برای لذت فوق عقل باید وقت گذاشته و تدریجاً فعالش نماییم. تا انسان بخش فوق عقلانیاش را فعال نکند هدف از خلقت را درک نمیکند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
کلیدواژه ها:
آثار استاد