www.montazer.ir
جمعه 20 سپتامبر 2024
شناسه مطلب: 324
زمان انتشار: 9 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 14

تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 14

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

کسی که شناخت درستی از خودش داشته باشد به هیچ‌وجه تنبلی و بی‌حوصلگی گریبان او را نمی‌گیرد. سردرگمی گریبان کسی را می‌گیرد که با ساختار وجودی خود و ارزش عمرش آشنا نیست. کسی که بداند حیات جاودانه‌ای در انتظار اوست و چگونگی آن بستگی به نحوه‌ی زندگی‌اش در دنیا دارد حاضر نمی‌شود عمرش را به بطالت بگذراند. در دعا از حضرت سجاد «علیه‌السلام» داریم: «... و اکفنی ما شغلنی الاهتمام بک...» خدایا مرا از چیزهایی که به خودش مشغول می‌کند بی‌نیاز کن. یعنی وقت ما نباید صرف چیزهایی شود که حیات آخرتی ما را نمی‌سازند. «... واستعملنی فیما تسألنی غداً عنه...» من را به کار بگمار که فردا از من سؤال خواهد شد.

امام صادق «علیه‌السلام» فرموده‌اند: قیامت پنجاه ایستگاه و موقف دارد که هر هزار سال در یکی توقف خواهد داشت تا به وضع او رسیدگی شده و به سؤالات پاسخ دهد. کسی که در دنیا پاسخ را در ذات خودش ایجاد کند موفق به پاسخ دادن می‌شود. سؤال و جواب در آنجا وجودی است. چنانچه که دنیا از جنین به طور تکوینی درباره‌ی تجهیزات مورد نیاز دنیا سؤال می‌کند و جنین هم تکوینی پاسخ می‌دهد. امام سجاد «علیه‌السلام» در واقع از خداوند می‌خواهند او را به کارهایی مشغول کند که لازمه‌ی حیات جاودانی‌اش است. در غیر این صورت ممکن است چیزهایی با خود ببرد که مزاحم بوده و باید رنج جدا کردن آن‌ها را تحمل کند. اگر جنین یک پای اضافه بیاورد و دست نیاورد خیلی دردسر باید تحمل کند. ابدیت خیلی جدی است و باید مقدار مفید عمرمان را در جهت کسب لوازم مورد نیاز آنجا صرف کنیم. جنین در رحم نُه ماه عمر می‌کند ولی لوازم حیات دنیوی را کسب می‌کند. انسان باید پاسخ‌های پنجاه­گانه‌ی قیامت را در دنیا تهیه کند، البته نه در ذهن بلکه در وجود، توحید، نبوت و امامت  را پیاده کند. خدای نکرده با امام زمان قهر نکرده و نسبت به اهداف امامش بی‌تفاوت نباشد. رابطه‌اش با نماز، همسایه، والدین و ... تنظیم باشد. «... واستفرغ ایامی فیما خلقنی له» ایام مرا برای آن هدفی که مرا خلق کردی فارغ نما. جنینی که هنگام تولد نه دست دارد، نه پا و نه چشم و گوش، به درد نمی­خورد و با دنیا رابطه برقرار نکرده و محکوم به مرگ است.

در مورد سبک زندگی معصوم «علیه السلام» اینگونه توصیه فرموده است: «کن لدنیاک کانّک تعیش ابداً و کن لآخرتک کانّک تموت غداً» برای دنیایت چنان باش مثل اینکه تا ابد زنده‌ای و برای آخرتت طوری رفتار کن که گویی فردا خواهی مرد. نباید طوری زندگی کنیم که اگر زمان مرگمان نزدیک شد تازه فکر کنیم که بداخلاقی‌ها، گناهان و حق­الناس­ها و حق­الله­ها و ... را چه کنیم. در حال حاضر ثانیه‌ای چند نفر به برزخ منتقل می‌شوند؟ چه کسی می‌داند کی نوبتش فرا می‌رسد؟ خیلی از کارهایی که انجام می‌دهیم اصلاً لازم نیستند و مخصوص دنیا هستند نه خدا و آخرت. اینکه وقتی برای یادگیری و تمرین اختصاص نمی‌دهیم برای این است که مرگ و انتقال به برزخ را باور نکرده‌ایم. بعضی‌ها اظهار می‌دارند برای خودسازی وقت ندارند  وقتی به آن‌ها توصیه می‌کنیم واحدهای کمتری در دانشگاه بگیرند یا یک ترم وقفه بیندازند مثل اینکه توهین بزرگی به آن‌ها شده است. باید وقتمان را تنظیم کنیم تا هم به فعالیت‌های دنیایی برسیم و هم خودسازی کنیم. تجاری هستند که هم در کسبشان موفق‌اند و هم در خودسازی از اولیاءالله هستند. انسان باید تغذیه کند، مطالعه کرده و بشنود: «آدمی فربه شود از راه گوش» برای داشتن یک زندگی موفق باید سه دسته مهارت مادی، عاطفی و معنوی را کسب کرد و این امر مستلزم مطالعه است. پدری که برای بچه‌هایش وقتی به منظور تربیت نمی‌گذارد پدر نیست. این یک قاعده است: کسی که به خودش رحم نمی‌کند به دیگران هم رحم نمی‌کند. کسی که با آسمان قهر است نمی‌تواند سبب آشتی دیگران شود. به لحاظ معنوی سبک زندگی باید به گونه‌ای باشد که انسان دائماً ثروت کسب کند. کسانی که به عاطفه و معنویت اهمیت نمی‌دهند وقتشان را صرف دنیایی می‌کنند که به‌شدت اضطراب زا می‌باشد. در حال حاضر تلاش مردم برای آسایش خانواده است ولی هر چه آسایشِ صرف، افزایش می‌یابد آرامش کمتر می‌گردد. ما باید جاودانگی‌مان را به خطر نیندازیم. دنیا بی نهایت از فضای رحم بزرگ‌تر است، همان‌طور آخرت بی‌نهایت بزرگ‌تر از دنیاست بنابراین زندگی به این پیچیدگی تجهیزات فوق العاده ای می‌طلبد.

علی «علیه‌السلام» به حدی خودشان را برای آخرت دست خالی می‌دانستند که می‌فرمودند: «آه، آه مِن قلّه الزّاد و طول الطریق...» ما برای ارزیابی خودمان گاهی در قبری بخوابیم، این کار خیلی به ما کمک می­کند تا رذایلمان را شناسایی و برطرف نماییم. از طرفی متوجه می‌شویم که آیا زاد و توشه‌ای برای انتقال به برزخ تهیه کرده‌ایم یا نه. از آن پنجاه سؤال آخرت چند مورد را تهیه کرده‌ایم و فقر و نداری خودمان را در می‌یابیم. وقتی حضرت آه می‌کشند قطعاً این آه در انتظار همه‌ی ماست. باور آخرت تنبلی و بی‌حوصلگی را از انسان دور می‌کند. کسانی که بیشتر می‌خوابند تا کمتر به مشکلاتشان فکر کنند حتماً نگران کمالات جمادی، خیالی و وهمی و نهایتاً عقلی می‌باشند. کسی که قیمتش را می‌داند محال است مثلاً برای عدم قبولی در کنکور افسرده شود. البته وظیفه‌اش تلاش است ولی اگر موفق نشد به هم نمی‌ریزد. غصه و حسرت برای دنیا، فشار قبر به همراه دارد. بعضی‌ها از بس غصه‌ی گذشته را می‌خورند هم حال و هم آینده‌شان را خراب می‌کنند. غصه برای از دست دادن‌های گذشته باعث می‌شود که انسان بین‌هایت بیشتر از آن‌ها را در آخرت از دست بدهد.

اگر انسان این‌گونه وقتش را تلف کند بعدها به‌شدت حسرت خواهد خورد. قرآن درباره‌ی اهل جهنم می‌فرماید «لو کنّا نسمع او نعقل ما کنّا من اصحاب السّعیر» بعضی‌ها نه گوش شنوا دارند و نه حاضرند فکر کنند که هدف از خلقتشان چه بوده و باید چه چیزهایی تهیه کنند. قرآن انسان‌ها را به شش گروه تقسیم کرده است: سنگ و کمتر از آن، چهارپا و کمتر از چهارپایان و شیطان، و فقط دسته‌ی ششم را انسان می‌داند: «... الا الذین آمنوا و عملوالصالحات، و تواصوا به الحقّ و تواصوا بالصبر» روح انسان به حدی عظمت دارد که قرآن می‌فرماید: بشتابید به سوی بهشتی که عرض آن به اندازه‌ی آسمان‌ها و زمین است. نعمت‌هایی در انتظار انسان است که در حال حاضر نمی‌تواند تصورش را بنماید؛ «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین» هیچ‌کس نمی‌داند چه چشم روشنی‌هایی برای او در نهان وجود دارد. همین‌الان اگر کسی مدرک تحصیلی یا تجارتی و ... در انتظارش باشد از شب تا صبح خواب آن را می‌بیند. چه بسیار افرادی هستند که فشار خونشان با همین امور بالا و پایین می‌شود حتی سکته هم می‌کنند. این افراد اگر نعمت‌های آخرت را درک کنند چه می‌کنند؟

اما کسانی که خبری از آخرت ندارند به راحتی عمر گران‌بهای خودشان را بیهوده تلف می‌کنند. اما برخی دیگر چنان قدردان وقتشان هستند که از مرده‌ترین وقتشان بهتر از وقت زنده‌ی بعضی‌ها استفاده می‌نمایند. ساعت‌های زیادی از جدول برنامه بعضی‌ها با کلمه‌ی «خواب» پر شده است. معلوم نیست این‌ها چه بهره‌ای از زندگی می‌برند. اما بعضی دیگر برنامه‌شان چنان دقیق و پربار است که انسان لذت می‌برد. عنصر «شوق» در غلبه بر تنبلی و بی‌حوصلگی بسیار مهم است. اگر شوق باشد هیچ کاری انسان را خسته نمی‌کند. شوق به بهشت، جاودانگی و مقامات آخرتی و انسانیت، در انگیزه‌ی انسان بسیار تأثیر دارد. در روایت آمده: «شوقوا انفسکم الی نعیم الجنّه» شخص مشتاق حتی اگر پیر شود، جوان است.

فرموده‌اند: «المؤمن دائم نشاطه» زیرا مؤمن بصیرت داشته و آخرت دائماً پیش روی اوست، پنجاه سؤال آخرت را در نظر داشته و مقامات بهشتی را می‌بیند. البته امام کاظم «علیه‌السلام» می‌فرمایند: بهشت پاداش بدن‌های شماست. جزای انسان از بهشت بالاتر است. این افراد در حال بیماری صد برابر افراد سالم مؤثر هستند. در هر حالی ابدیت می‌سازند و هرگز پژمرده و بلاتکلیف نیستند. ما باید باور کنیم خداوند 99 درصد رحمتش را برای آخرت گذاشته است و قرآن روی چشم روشنی‌های خدا برای بنده در آخرت تأکید کرده است. هرگاه جنین قادر به درک عظمت دنیا شد انسان هم در دنیا عظمت آخرت را خواهد فهمید. ما باید حرف رسولان صادق را باور کنیم؛ دل به آخرت داده و شوق پیدا کنیم، دست از تنبلی و بی‌حوصلگی نیز برداریم. از خدا بخواهیم سبک زندگی‌مان را به گونه‌ای طراحی کند که در مسیر خلقتمان حرکت کنیم: «... و استفرغ ایامی فی ما خلقنی له...». یعنی واقعاً انسان این‌قدر بیکار است که به فکر پر کردن ایام فراغت با انواع آموزش‌ها اعم از انواع هنرها، کامپیوتر و زبان و ... است؟ البته این‌ها اشکالی ندارند ولی باید حکم زنگ تفریح را داشته باشد. جنین وقت اصلی­اش صرف آمادگی برای دنیا می‌شود. اوقات فراغت باید در حکم استراحت و تجدید قوا برای حرکت باشد. ولی بعضی‌ها شهوت تفریح دارند و به قول حضرت، مستی غفلت دارند.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

میانگین (2 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed