www.montazer.ir
شنبه 8 فوریه 2025
شناسه مطلب: 318
زمان انتشار: 9 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 11

تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 11

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

عرض کردیم: یکی از ریشه‌های تنبلی و بی‌حوصلگی شک و تردید در مقابل ایمان و یقین است. هر قدر یقین مؤمن بیشتر شود، قدرت عمل او افزایش می‌یابد، در روایت داریم: همتش در کارهای دنیایی و آخرتی از سایر مردم بیشتر است. «المؤمن یرغب مافی عندالله»، «المؤمن یرغب فیما یبقی و یزهد فیما یفنی، بعید کسله دائم النّشاط» مؤمن به امور باقی رغبت دارد و نسبت به امور فانی بی‌رغبت است، و کسالت از او دور است و نشاطش دائم است. یکی از خصوصیات ایمان، تولید انرژی و نشاط در صاحبش است. در روایت داریم: حتی اگر بدن مؤمن ضعیف باشد قدرتمند عمل می‌کند در دفاع مقدس ما شاهد این مسئله بودیم که افراد آزموده و قوی دشمن از جوانان تازه وارد ما هراس داشتند. اساساً روح قوی به شخص قدرت بدنی می‌دهد. حضرت فرمودند: «ما ضَعُفت بدن عنّا قویت علیه النیّه» بدن در مقابل روح قوی، ضعف نشان نمی‌دهد. در حالت عادی ممکن است شخص بی‌خوابی را نتواند تحمل کند ولی وقتی به کاری عشق داشته باشد به راحتی بیدار می‌ماند. کسی که خدا، آخرت و حقیقت جاودانه‌اش را باور کند قدرت با عظمتی می‌یابد.

امام کاظم «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ان کان الثّواب من الله فالکسل لماذا؟» اگر ثواب از جانب خداست پس شخص برای چه، تنبلی کند؟ حقیقت جاودانه یعنی مرگی برای انسان نیست. پیامبر «صلی الله علیه و اله» می‌فرمایند: «خلقتم للبقاء لا للفناء» عمر ما به اندازه‌ی عمر خداست و مرگ و عدمی وجود ندارد فقط مراحل زندگی‌مان تغییر می‌کند. از رحم وفات یافته و به دنیا متولد شده‌ایم و بعداً از رحم دنیا وفات یافته و به برزخ متولد می‌گردیم و از برزخ وفات و به قیامت متولد می‌گردیم و بعد از قیامت اصل حیات ما آغاز می‌گردد. یک ساعت از عمر دنیا معادل میلیاردها سال آخرتی ارزش دارد زیرا در یک ساعت می‌توان ابدیت را ساخت. حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «بقیه العمر لا قیمه لها قد یدرک بها ما فات و یحیی بها ما مات» برای باقیمانده‌ی عمر قیمتی نیست، چه بسا اموری که فوت شده جبران، و آنچه مرده، احیاء می‌گردد.

اینکه حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌فرمایند: من یک ساعت دنیا را به هزار سال آخرت نمی‌دهم به دلیل سازندگی دنیا برای حیات آخرت است. هر عالَمی که مقدم است خاصیت سازندگی نسبت به عالَم مؤخر دارد. آخرت فعلیت محض است و جای هیچ‌گونه عملی نیست. ما باید مدت باقیمانده‌ی عمرمان را غنیمت بدانیم زیرا هنوز فرصت باقی و پرونده‌ی ما بسته نشده است. ما باید از این مدت محدود دنیا که تعیین­کننده‌ی حیات جاودانه‌مان است نهایت بهره‌برداری را بنماییم. به همین دلیل مؤمن اصلاً تنبل و کسل و بی‌حوصله نیست. آینده‌ی دنیایی ما مشکوک است ولی آینده‌ی آخرت قطعی است. ما همواره در حال بهره‌برداری از کارهای گذشته‌مان هستیم فلذا توجه داشته باشیم که در حال حاضر هم در حال ساختن آینده‌مان هستیم پس باید در ارتباطات انتخاب‌ها، افکار و رفتارمان دقت لازم را داشته باشیم.

امام حسن «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «لکن لدنیاک کانّک تعیش ابداً، و کن لاخرتک کأنّک تموت غداً» برای دنیایت چنان باش که گویی تا ابد زنده‌ای و برای آخرتت آن‌چنان که گویا فردا خواهی مرد! چنین شخصی هم از نعمت و هم از مصیبت به نفع آخرتش بهره می‌برد، لذا «العمل شعار المؤمن» مؤمن با عمل سخن می‌گوید. انسان در دوران جنینی توسط خون مادر تغذیه شده و هیچ یک از تجهیزاتی که تهیه می‌کند در رحم به کارش نمی‌آیند بلکه بعد از تولد به دنیا به یکایک آن‌ها نیاز جدی دارد و با عظمت، پیچیدگی و تنوع و نیازهای مختلف دنیا مواجه می‌گردد. در تولد به برزخ امکانات و لوازم را باید از دنیا با خود ببریم که با عظمت و گستردگی و شرایط فوق‌العاده پیچیده‌تر از دنیا هماهنگ باشیم. در آنجا فقط یک قصرش به اندازه‌ی کلّ کره‌ی زمین است.

بنابراین شخص باید توانایی بهره‌برداری را، از دنیا با خودش برده باشد. اگر غیر از این باشد زجرآور و غیر قابل تحمل است و برای چنین شخصی برزخ و آخرت «دارالغربه» است. آخرت به قدری پیشرفته است که برای رفتن از جایی به جای دیگر فقط کافی است که نیت کنیم. ما این حالت را در خواب تجربه کرده‌ایم. فرض کنید در برزخی با چنین ماهیتی، اگر شخص این توانایی را با خود نبرده باشد، چه فشاری را باید تحمل کند و این همان فشار قبر است. مانند تنگی نفس که انسان علیرغم اینکه از هوای پر از اکسیژن پیرامونش برخوردار است ولی امکان دریافت کافی نداشته و دچار سختی و فشار می‌گردد. خودمان باید بهشتی که به اندازه‌ی آسمان‌ها و زمین به هر یک از مؤمنان وعده داده شده است را با اعمال صالح آباد کرده و تجهیزات آن را فراهم کنیم.

در روایت آمده پایین‌ترین شخص به لحاظ رتبه در بهشت یک میلیون خادم نیاز دارد. حالا مقام‌های بالاتر را در نظر بگیرید. «... و اذا رأیت ثمّ رأیت نعیماً و ملکاً کبیراً» کسی که فقط در محدوده‌ی دنیا تلاش می‌کند و ایمانی به آخرت ندارد، آخرتش را نمی‌سازد. ایمان تلاش‌های دنیایی و آخرتی انسان را قوی و جهت‌دار می‌کند. دنیای مؤمن در استخدام آخرت است. حضرت ضمن اینکه از شخص تنبل اظهار تنفر می‌کنند می‌فرمایند: «من کسل عن امر دنیا فهو عن امر آخرته اکسل» کسی که در امر دنیایش تنبل است پس او در امر آخرتی خود کسل‌تر است. ایمان بصیرتی به انسان می‌دهد که خودش را به بلندای ابدیت شناخته و متناسب با آن عمل می‌کند. خداوند دین را به گونه‌ای طراحی کرده که اگر کسی به آن عمل کند شادی در دنیا و آخرت نصیبش می‌شود ولی کسی که دستورات دین را رعایت نکند هم دنیا و هم آخرتش را خراب کرده است.

اساساً شادی و نشاط دنیاست که نشاط آخرت را به همراه دارد. کسی که برای آخرت تلاش می‌کند اجازه نمی‌دهد وقتش تلف شود. «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون» غصه، افسردگی، ناامیدی، کینه، زودرنجی و ... مربوط به افراد بی‌ایمان است. کسی که قرار است شبیه خدا شود بدی‌های دیگران را اصلاً نمی‌بیند، در غیر این صورت دچار فشار قبر می‌گردد. کسی که ظلم دیگران را عقده می‌کند در واقع در وجود خودش آتش را نگهداشته است. وقتی انسان نمی­تواند دیگران را ببخشد، خدا هم او را نمی‌بخشد. کسی که شیرینی دنیای خود را به خاطر عملکرد دیگران تلخ می‌کند حقیقتاً آخرتش را از بین برده است. مؤمن با قدرت و انگیزه است و دائماً در حال عمل است. مؤمن از بی‌محلی دیگران غصه‌دار و افسرده نمی‌شود. کسی که می‌تواند محبوب آسمان باشد و از عشق خدا لبریز، اگر به خداوند پشت کند حقش است که گدای عواطف زمینی‌ها شود.

بلال حبشی به خواستگاری دختری زیبا رفته بود و گفته بود: «ان تزوّجوا فالحمدلله و ان لم تزوّجوا نا فالله اکبر» اگر ازدواج دهید ما را (دختر به ما بدهید) خدا را شکر و اگر هم ندهید خدا بزرگ است. مؤمن اصلاً نیاز به توجه و تأیید دیگران ندارد که برای نیل به این مطلب ریاکاری کند. مؤمن فرصت ندارد که دنبال شهرت و مقام و مهم شدن باشد بلکه مشغول ابدیت است. مؤمن حتی تفریح و گشت و گذارش هم با بهره‌برداری آخرتی توأم است. مؤمن دچار تردید و شک و تحیر نمی‌شود. خدا سند بهشتی به اندازه‌ی آسمان‌ها و زمین را به نام ما زده است، برای ساختن تجهیزات آن باید تلاش کنیم. فلذا وقت اضافه‌ای نداریم که تلف کنیم. اگر جنین در رحم کوتاهی کند و حتی به اندازه‌ی پلک، مژه، بند انگشت و... کم بیاورد دنیا به او نمی‌دهد. آخرت نیز چنین است: «و لا تزروا وازره وزر اخری» در آخرت کسی به کس دیگر چیزی نمی‌دهد.

مؤمن دائماً فعالیت کرده، فرصت بازی و سرگرمی ندارد و ارتباطش با دیگران نیز سالم و ارزشمند است. کسانی که برای نرسیدن به معشوق زمینی غصه می‌خورند بدانند که هیچ جنایتی به اندازه‌ی غصه خوردن، ناامیدی، زودرنجی و حساسیت نیست. کسی که توفیق مسئله‌ای را پیدا نمی‌کند خداوند ثواب و پاداش آن را به او می‌دهد. کسی که مورد آزار دیگران قرار می‌گیرد ذخیره‌ی آخرتش می‌شود و غصه خوردن ندارد. علی «علیه‌السلام» که در کوچه به او دشنام می‌دادند با خود می‌گفتند: با یک علی دیگری هستند. به مرحوم الهی قمشه‌ای گفتند: دزد از خانه‌ات دزدی کرده فرمودند: حلال کردم، من فرصت این کارها را ندارم. اکثر مردم سر امور واهی با هم جرّ و بحث کرده و غصه می‌خورند. غصه، احساس حقارت، کینه‌توزی و ... مربوط به کوچکی شخص است. کسی که غصه نمی‌خورد قیمت خودش را باور کرده است.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed