www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 314
زمان انتشار: 9 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 10

تنبلی و بی حوصلگی ، جلسه 10

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

ازجمله عوامل تنبلی و بی‌حوصلگی شک و تردید است. ضعف ایمان سبب شک و تردید و در نتیجه‌ی تنبلی و بی‌حوصلگی می‌گردد. ایمان یعنی بینش و آرامش قلبی که غیر از بینش و آرامش ذهنی است. بعضی افراد همین‌که ذهنشان قانع گردد، دلشان هم پذیرفته و آرام می‌شود و چنین افرادی سرعت زیادی درحرکت دارند و پرقدرت عمل می‌کنند. اما برخی افراد بین قلب و دلشان هماهنگی نبوده و به‌راحتی پذیرش قلبی ندارند و شک و تردیدشان مانع حرکت سریعشان می‌گردد. برای مثال همه انسان‌ها می‌دانند که واقعاً «مرده» به انسان کاری ندارد ولی فقط کسانی به باور رسیده‌اند که می‌توانند به او دست بزنند و نترسند. مانند دانشجویان پزشکی که نه تنها به راحتی به آن دست می‌زنند بلکه آن را تشریح نیز می‌کنند. کسانی که از تاریکی می‌ترسند به لحاظ ذهنی به اینکه خطری تهدید‌شان نمی‌کند علم‌دارند ولی دلشان مطمئن نیست. باوجود این می‌توان گفت که یک مرده‌شوی احیاناً بی‌سواد باورش از یک تحصیل‌کرده بالاتر است. آنچه انسان را رشد می‌دهد باور قلبی اوست. بعد از باور قلب، شخص قدرت یافته و سپس حرکت می‌کند، این‌ها برکت و رشد به همراه دارند. کسی که دچار شک و تردید است به‌جایی نمی‌ترسد و دائماً تحت تأثیر نظرات دیگران است درصورتی‌که باید باور و اعتمادبه‌نفس داشته باشد. کسی که مسیرش روشن است می‌تواند با اتومبیل با سرعت زیاد حرکت کند ولی اگر جاده تاریک باشد سرعتش خیلی کاهش‌یافته و شاید متوقف هم گردد. یقین هم مانند نور است اگر کم شود سرعت کاهش می‌یابد. ضعف ایمان مانع از دیدن ملاک‌های اصلی که خالق قرار داده می‌شود. انسان باید بداند نتیجه‌ی عملش چه خوب و چه بد به خودش بر می‌گردد، «... ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اسأتم فلها» و دیگران در جسم با او متفاوت‌اند و حقیقتشان خودِ او هستند و هر کاری با هر کس بکنند در واقع با خودش کرده‌هاست.

امام رضا «علیه السلام» می‌فرمایند: اگر کسی کینه‌ی یکی از شیعیان ما در دلش باشد من او را نفرین می‌کنم و اگر کسی یکی از شیعیان مرا اذیت کند و بدخواه او باشد مورد نفرین من است که در دنیا به اشدّ عذاب دچار شود و در آخرت هم از زیانکاران خواهد بود. اگر کسی این را باور امکان ندارد به کسی بدی کند. اگر هم به کسی خوبی کنیم حتی لبخند بزنیم خدا و بهشت به ما لبخند می‌زنند. هر بدرفتاری حجم زیادی از عذاب برای ما به همراه دارد. زمانی که ما کسی را ضایع می‌کنیم درواقع خودمان را ضایع کرده‌ایم. لذا فرموده‌اند: پست‌ترین مردم کسی است که به دیگران توهین و ایشان را تحقیر می‌کند. در کتاب‌های فلسفی داستانی به این قرار نقل کرده‌اند: چند نفر به غاری می‌روند در تاریکی متوجه سنگ‌هایی می‌شوند که تشخیص نمی‌دادند چیست، درعین‌حال شروع به جمع‌کردن آن‌ها کردند. هر کس مقداری کم یا زیاد برداشت، در بین راه بعضی خسته شدند و آن‌ها را ریختند. وقتی به خارج غار رسیدند متوجه شدند سنگ‌ها جواهر بوده‌اند و باعث تأسف بسیار آن‌ها شد. اگر داخل غار روشن بود بدون هیچ تردیدی تا آنجا که ممکن بود با خودشان می‌بردند.

ریاضیات عالم اقتضاء می‌کند انسان هر قَدَری را انتخاب کند با قضای متناسب با آن مواجه گردد. خداوند سیستم عالم را به گونه‌ای خلق کرده که هرقدر بیشتر تلاش کنیم بهره‌برداری بیشتری خواهیم کرد؛ «... لیس الانسان الا ما سعی». در ازدواج موفق زن ومرد وقتی به هم می‌رسند باید سه دارایی داشته باشند؛ 1- مادی 2- عاطفی 3- معنوی. اما اگر به هر دلیلی تفاوت زیادی بین طرفین باشد چه به لحاظ مادی، چه عاطفی و چه معنوی، انسان با تلاش و استفاده از راهکارهای مناسب می‌تواند زندگی‌اش را به حدّ مطلوب برساند. کسی که از اطلاعات کافی برخوردار است سعی می‌کند درست عمل کند مثلاً برای بچه‌دار شدن ژن‌هایش را تقویت می‌کند تا فرزندش سالم و قوی متولد شود و در هیچ یک از ابعاد زندگی تنبل نیست. ریشه‌ی تنبلی‌ها این است که ما حقایق را همان‌گونه که هستند نمی‌بینیم به عنوان مثال فایده‌ی نماز، روزه، حجاب، لقمه‌ی حلال و ... را نمی‌داند و رعایت نمی‌کند و عواقب آن نصیبش می‌گردد. لقمه‌ی حرام انسان را بی‌عاطفه می‌کند. در مورد مولکول‌های آب تحقیق‌هایی صورت گرفته و مشاهده‌شده که با انواع موسیقی حالت‌های مختلف به خود گرفته و با صوت قرآن به زیباترین شکل درآمده است. معنویت به‌شدت بر روح اثرگذار است. البته فعالیت‌های مادی و دنیایی قبل از فعالیت های معنوی است یعنی تقدم بر آن دارد، لذا حضرت فرموده‌اند: «من کسل عن امر دنیاه فهو عن امر آخرته اکسل» کسی که در کارهای دنیایی یقین دارد باید تلاش کند تا به اهدافش برسد دچار تنبلی و بی‌حوصلگی نمی‌گردد، اما کسی که قدر خودش را نمی‌داند با یک نسیم می‌افتد. بنابراین باید باور و ایمان را تقویت کرد. کسی که بداند برای هر کارش آخرتی وجود دارد و در آخرت نسبت به نوع و میزان دارایی تقسیم‌بندی می‌شود و بعضی جهنمی و برخی دیگر بهشتی می‌شوند مراقب کلیه‌ی افکار، رفتار و نیز انتخاب‌ها و ارتباطاتش بوده و تنبلی و بی‌حوصلگی نمی‌کند. بنابراین ضعف ایمان از مهم‌ترین منشأهای تنبلی و بی‌حوصلگی است. جنین در رحم مادر  با هرآن­چه که از طریق مادر می‌گیرد و هر چه که از تخمک مادر و اسپرم پدر دریافت کرده‌ه است، دنیای خود را می‌سازد.همچنین هیچ‌یک از دیدنی‌ها، لمس کردنی‌ها و چشیدنی‌ها بی‌اثر نبوده و حقیقت او را شکل می‌دهند، علم هم این موضوع را ثابت کرده‌ است. شکل مولکول‌ها با شنیدن کلمات مختلف تغییر می‌کنند حتی وقتی دو کلمه‌ی «الله» و «خدا» که حکایت از یک وجود دارند را بشنوند. با نام شیطان هم تغییر دیگری می‌یابد، لذا ما باید در پی بهترین تغییرات باشیم. قرآن ما را به سرعت و سبقت دعوت کرده‌هاست؛ «... سارعوا الی الجنّه عرض‌ها کعرض السموات و الارض...» و «... سابقوا الی الجنّه عرض‌ها کعرض السموات...» ضمناً عقب گرد را هم ممنوع کرده ­است.

علی «علیه السلام» می­فرمایند: «الخائن من شغل نفسه به غیر نفسه و کان یومه شرّاً من امسه» خائن کسی است که به غیر خودش مشغول است و امروزش بدتر از دیروزش است. در روایت دیگر درباره‌ی چنین شخصی آمده: «معلون» است. لعن یعنی دور شدن از رحمت پروردگار. «من ساوی یوماه فهو مغبون»: کسی که دو روزش یکی باشد باخته است؛ خدا فقط یک جا از ما خواسته که سرعت و سبقت داشته باشیم. در هر جا غیر از آن مورد، سرعت و سبقت ما را عقب می‌اندازند زیرا ما را از توجه به خودش بازداشته و به غیر مشغول می‌کند. شاخص ما خدا و بهشت است و در حرکت به سمت آن‌ها هر قدر سبقت بگیریم کم است. علی «علیه السلام» درباره‌ی ضعف ایمان به عنوان یکی از عوامل بی‌حوصلگی و تنبلی می‌فرمایند: «اهلک شی الشّک» شک، هلاک کننده ترین چیز است. باید هر سؤالی درباره‌ی خدا داریم بپرسیم تا برطرف گردد. ما باید اجازه مطرح شدن شک‌ها را بدهیم تا در جهت رفع آن‌ها بکوشیم؛ در غیر این صورت تبدیل به عفونت می‌گردد. ۲ سی دی پاسخ و پرسمان را توصیه می‌کنم که همه تهیه کنند. همه‌ی سؤال‌های خانوادگی، فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و ... در این سی دی پاسخ داده شده‌هاست. کسی که حاضر نیست از این روش ساده استفاده کند تنبل و جهنمی است. زیرا اساساً جهنم مخلوق تنبلی و بی‌حوصلگی است. شک مانند خاموش شدن چراغ جاده است که سرعت را کم می‌کند. گران‌بهاترین چیز در دنیا ایمان قوی است. قیمت انسان‌ها هم به ایمان آن‌هاست. می‌فرمایند: «شرّ القلوب الشاکّ فی ایمانه» بدترین قلب‌ها، شک کننده‌ی در ایمانش است. شک مثل سرطان است و انسان را نابود می‌کند. باید به سراغ کارشناس رفته و پاسخ بگیریم تا شکمان برطرف شود.

یقین، مشکلات دنیایی و آخرتی ما را برطرف می‌کند. علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «الشّکّ کفر» شک کفر است. شک تدریجاً سرعت را کم می‌کند تا آنجا که شخص متوقف شده و گاهی هم منصرف شده و باز می‌گردد. انسان باید به محض اینکه دچار شک شد با یک کارشناس مطرح کرده و آن را برطرف کند. چنانچه در روایت داریم: هر کس بیماری‌اش را از طبیب پنهان کند به بدنش خیانت کرده. کسی هم که شک‌هایش را نزد کارشناس مربوطه طرح نکند به روح خود خیانت کرده‌هاست. کسی که شک دارد نمی‌تواند ذکر گفته و با خانواده‌ی آسمانی‌اش انس بگیرد. شوق بهشت و ترس از جهنم ندارد. قرآن می‌فرماید: اگر قلب شما سه معشوق، خدا، رسول و (سایر معصومین علیهم‌السلام) و جهاد در راه خدا را بر سایر معشوق‌ها ترجیح ندهد طبیعی نبوده و دچار فسق شده‌هاست. کسی که عشقش را به قدرت مطلق، حیات مطلق، زیبایی، علم و لذت مطلق، از دست بدهد به سمت محدودیت حرکت می‌کند. چنین کسی که محدودها را به نامحدودها ترجیح می‌دهد قلبش دچار بیماری شده‌هاست. در این وضعیت قرآن کلمه‌ی «فسق» یعنی غیر طبیعی را به کار برده است. قرآن می‌فرماید: «الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم به ظلم...» کسانی که ایمان آورده و ایمانشان را با ظلم نپوشانند... .

امام صادق «علیه‌السلام» در توضیح آیه می‌فرمایند: یعنی ایمانشان را با «شک» نپوشاندند. حضرت ظلم را شک معنا کرده‌اند. کسی که شک می‌کند وفای به عهد ندارد عهد و امانت الهی را قرآن این‌گونه بیان می‌کند: «انّا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و حمله الانسان» ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم و آن‌ها از حمل آن امتناع کردند و انسان آن را حمل کرد. «عشق به خدا و کمال بین‌هایت» همان امانت الهی است که در نهاد همه انسان‌ها گذاشته است. به قول امام «رضوان الله» رئیس جمهور آمریکا هم عاشق خداست اما آن را در زمین جستجو می‌کند. کسی که به عهدش وفا نمی‌کند یعنی خدای بی‌نهایت را رها کرده و به سراغ محدودها می‌رود. کسی که دچار شک می‌شود حرکتی به سمت آخرت و بهشت نکرده و اساس کارهایش تقوی نیست. کسی که باور دارد  لقمه‌ی حرام سمّ است حتماً در آمدش را پاک می‌کند ولی کسی که چنین باوری ندارد نسبت به وجوهات شرعی بی‌توجه شده و هر لقمه‌ای به دستش رسید می‌خورد. وقتی شک برطرف شود قدرت افزایش می‌یابد. بسیاری از تنبلی‌ها معلول عدم آگاهی و بینش حقیقی است.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

میانگین (2 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed