مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
آثار تغذیهی صحیح بخش فوق عقلانی
میدانیم که تأمین آرامش و شادی انسان بر عهدهی بخش فوق عقلانی است و اگر به درستی تغذیه گردد، علاوه بر تأمین نشاط و آرامش، میزان لذت و بهرهبرداری از روابط چهاربخش دیگر را نیز به بالاترین سطح میرساند. تغذیهی صحیح این بخش حتی مانع بسیاری از مشکلات جسمی میشود و علاوه بر این در هنگام ابتلا به بیماریهای سخت، قدرت بالایی را در انسان برای مقاومت و ایستادگی در برابر بیماری، تولید مینماید.
نشاط، شور، آرامش و قدرت، از نتایج تغذیهی صحیح بخش فوق عقلانی است و عدم تغذیهی صحیح این بخش، حتی برای کسانی که از تغذیهی خوبی در بخش عقلی برخوردار اند نیز، مشکلاتِ عدیدهای را به بار خواهد آورد. این انسانها، غلیرغم آنکه از لحاظ عقلی بسیار قدرتمند، توان مبارزه با هجوم افکار منفی، حسادتها، بدخلقیها، بدبینیها، ناآرامیها، و ... را در خویش ندارند، و اگر به بالاترین مراتب علمی نیز دست یابند، بازهم نگران و غمگین خواهند بود.
باید توجه داشته باشیم که شرایط مناسب در بخشهای مختلف زندگی (همسر و زندگی خوب، موقعیتهای اجتماعی قابل قبول، پُست و مقام و ...) نیز نمیتوانند برای انسان، آرامشزا باشند. چرا که هر کدام از اموراتِ بخشهای پایینی، در انسان تعلق و دلبستگی ویژهای ایجاد میکنند و هر چه بر تعداد این عوامل، افزوده میشود، تعلقاتِ انسان نیز بیشتر میگردد، و در نتیجه اضطرابها و دلشورهها و نگرانیهای مربوط به آنها نیز بیشتر خواهد شد.
در مقابل انسانی را در نظر بگیرید که علاوه بر برخورداری از شرایط خوبِ زندگی، آموخته است که شادی و آرامش حقیقیِ خود را از کانونِ اصلیِ آن تأمین نماید و دلبستهی چیز دیگری جز اِله حقیقیاش نباشد (لا اله الا الله). برای چنین انسانی، تغییرات و اتفاقاتی که معشوقهای بخشها پایینی را در زندگی او تهدید میکنند، نمیتوانند بر هم زنندهی آرامشِ قلبش باشند.
و او نسبت به دیگران، در یک شرایط مساوی، از آرامش، نشاط و لذت بالاتری بهرهمند خواهد بود.
تنبلی و بیحوصلگی در تغذیهی بخش فوق عقلانی
تنبلی در تغذیهی بخش فوق عقلانی، حتی برای تمام موفقیتهای ظاهری انسان، باطنی پر از شکست ترسیم خواهد نمود. چرا هر موفقیتی در چهاربخش پایینتر، بدون رسیدن به باطن انسانی، از نگاه قرآن چیزی جز خسارت نخواهد بود.
انسان آموخته است که از تغذیهی هیچ کدام از بخشهای پایینی وجود خویش کم نگذاشته و تمام نیازهای این چهاربخش را به طور کامل و در شرایطی کاملاً آرام و عقلانی تأمین نماید. اما همین انسان، در تغذیهی بخش فوق عقلانی، از تمام جوانب آن کاسته، و کاملاً جاهلانه و بدون ایجاد شرایط آرام و خلوت و بدون رعایت آداب و قوانین تغذیهی این بخش، شروع به تغذیهی آن نموده و یا اساساً تغذیهی روح خود را رها مینماید.
اینکه غالبِ انسانها نمیتوانند از نماز لذت ببرند، در ماه رمضان، هیچ پروازی در آنها ایجاد نمیشود، حتی حج و زیارت معصومین «علیهم السلام» نیز نمیتواند تأثیراتِ کافی و شایستهای را در آنها تولید کند و یا از اذکاری که تکرار میکنند هیچ اوج و بهرهای نمیگیرند و ... همه و همه مربوط به تنبلیها و بیحوصلگیهایشان در تغذیهی بخش فوق عقلانی است.
انسانی که ارتباط با خلوت با الله برای او ارزشمند است، حتماً برای ورود به آن ارتباط، تشریفاتِ لازم را رعایت نموده به تمام آداب و قوانین آن با احترام و عشق، تن میدهد. عدم رعایت این آداب و تشریفات، برداشت و دریافتِ انسان را از یک عبادت، بسیار کاهش خواهد داد. میزان قیمت و ارزشی که هر انسان برای خداوند و ارتباط با او قائل است، نشاندهندهی میزان قیمتِ او در نگاهِ خداوند است.
روابط وجودی در بخش فوق عقلانی
اُنس گرفتن با غیب، آرام آرام انسان را به سمت برقراری رابطهی وجودی با آن پیش میبرد. رابطهی وجودی، یک ارتباطِ کاملاً درونی است، و وقتی در درونِ انسانی تولید شود، کوتاهترین تغذیههای فوق عقلانی نیز، او را به قدرت و آرامش بالایی میرسانند. اگر روابطِ ما با انواعِ خوراکهای فوق عقلانی وجودی نباشد، آن خوراکها برای انسان چندان مؤثر نخواهند بود.
باید رابطهی هر کدام از ما، با خانواده آسمانیمان، یک رابطهی وجودی باشد. یک رابطهی وجودی عمیق، این دغدغه را در انسان تولید میکند که دائماً به دنبال شاد کردن خانوادهی خود بوده تا آنها را از خویش راضی نماید. فراموش نکنیم که هر چه ارزش و منزلتِ خانوادهی حقیقی ما، در نزد ما بیشتر باشد، قیمت ما نیز در نزد آنان بیشتر خواهد بود.
تنبلیهای بخش فوق عقلانی، قیمتِ غیب را در نگاه انسان کم کرده و یا از بین میبرد. اصولاً این دسته از افراد، غلیرغم کششی که از سوی غیب نسبت به آنها وجود دارد، نمیتوانند محبتهایی که از جنس فوق عقلانی اند را درک نموده و به ارتباطی از این جنس دست یابند.
درمان تنبلیهای فوق عقلانی
برای غلبه بر تنبلیهای بخش فوق عقلانی، اولین قدم کسب معرفت است که در جلسات گذشته پیرامونِ آن صحبت نمودیم.
دومین قدم، بعد از کسب معرفت، درکِ لذتهای معنوی است. از آنجا که همهی انسانها باطناً با لذات معنوی هماهنگی داشته و فطرتاً بر این اساس ساخته شدهاند، تواناییِ درک این لذات را نیز در خود دارند. از همین رو گاهاً شنیدن یک تلاوت از قرآن، انسانهایی را به سجده و تسلیم وا داشته است.
برای رسیدن به این لذّات، ابتدا باید میزانِ فهم خود را از خوراکهای فوق عقلانی بالا ببریم. بعد از آن نوبت به افزایش سطحِ تغذیه البته به صورت کاملاً آرام و رو به رشد داریم. فراموش نکنیم که میزان لذت و بهرهبرداری از معنویات به میزان تغذیهی صحیح یک انسان در این بخش بستگی دارد. البته باید توجه داشته باشیم که زمان بلوغ بخش فوق عقلانی در انسانهای مختلف، متفاوت است و به عوامل گوناگونی از جمله شرایط محیطی و تربیتی بستگی دارد. اما نباید از یاد برد که هیچ کس نباید خود را در میزان دریافتِ خوراکهای فوق عقلانی با دیگری مقایسه کند. تغذیهی صحیح، با گذشت زمان حتماً این بخش را به بلوغ و بزرگی و قدرت میرساند. عجله در ارتباطات فوق عقلانی، قبل از بلوغِ این بخش، این بخش انسان را به دلزدگی از غیب مبتلا خواهد نمود.
نکتهی بسیار مهم در استفاده از خوراکهای فوق عقلانی، دریافتِ آنها با شیرینی و لذّت است. هیچ عبادتی را نباید به نفس تحمیل نمود، بلکه باید عملی را برگزید که نفس از آن لذت میبرد. تن دادن به عبادتی که حسّ انسان آن را نمیپذیرد، ظلم به نفس بوده و حرام است و قطعاً نفس را دچار دلزدگی خواهد کرد.
توجه کنیم که اگر تغذیه بخش فوق عقلانی با لذّت همراه نباشد، بلوغِ این بخش بسیار به تأخیر خواهد افتاد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد