www.montazer.ir
چهارشنبه 21 اوت 2024
شناسه مطلب: 378
زمان انتشار: 12 اکتبر 2014
تنبلی و بی حوصلگی،جلسه 37 ، 93/01/16

تنبلی و بی حوصلگی،جلسه 37 ، 93/01/16

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

تنبلی‌های فوق عقلانی

تنبلی در بخش فوق عقلانی به معنای عدم تأمین نیازهای معنوی خود انسان و خانواده اوست. لازم به ذکر است که انسان‌ها در تأمین نیازهای بخش‌هایی که در آن به معرفت رسیده‌اند، براحتی به تنبلی مبتلا نمی‌گردند. عدم معرفت و شناخت در بخشی، سبب بروز تنبلی و کسالت در تأمین نیازهای آن بخش می‌گردد. به عنوان مثال کسی که خود را به عنوان یک زن یا مرد برای تأمین تمام نیازهای این جنس تلاش می‌کند.

در تأمین نیازهای بخش پنجم از قوای پنج گانه وجودی (فوق عقلانی)، ابتدا باید شخص، این بخش را به رسمیت شناخته خود را به عنوان یک انسان باور نماید و سپس در بُعد انسانی، احساسِ نیاز به خوراکهای فوق عقلانی کند. اگر این احساسِ نیاز در کسی به وجود نیامد، نشاندهنده آن است که این بخش در او به بلوغ نرسیده و فعال نشده است، درست مانند کودکی که هنوز به بلوغ جسمی نرسیده و نیازهای جنسی در او شکل نگرفته است. از همین رو به آسانی از کنار نیازهای این بخش عبور می‌کند.

احساسِ نیازهای فوق عقلانی؛ آغازِ بلوغِ انسانی

انسان‌هایی که بخش عقلانی فعال داشته و به دنبال کسب علم هستند، دو دسته اند؛ دسته اول کسانی هستند که به خاطر رفع نیازهای مادی و یا کسب موقعیت‌های اجتماعی، به دنبال کسب علم می‌روند. این گروه، عاشق علم نیستند، اما تمام فشارها و مشکلاتِ مربوط به تحصیل را تحمل می‌کنند تا بتوانند به اهداف خود دست یابند.

و اما دسته دوم، ذاتاً عاشق علمند و اساساً تحصیل علم را به عنوان یک نیاز وجودی خویش، احساس می‌کنند و برای تأمین آن، تلاش می‌نمایند.

در بُعد فوق عقلانی نیز، وضع به همین منوال است. عده‌ای خود را به عنوان یک موجود جاودانه پذیرفته اند و به تناسب این معرفت و احساس نیاز در بخش فوق عقلانی، به سمت کسب علم و تأمین نیازهای این بخش حرکت می‌کنند.

اگر انسانی، تنها 80 بار یادآوریِ خداوند را در مورد جاودانگیِ انسان در قرآن باور کند، برای کسب آنچه که برای این جاودانگی لازم دارد، در خود احساس نیاز به مطالعه و تحقیق و مهارت آموزی می‌نماید. پیامبر اکرم «صلی الله علیه و اله» می‌فرمایند: «طلب العلم، فریضهٌ علی کلّ مسلم؛ کسب علم، بر تمام مسلمانان واجب است.»

زمان تولد انسان به برزخ، معلوم نیست و هر لحظه ممکن است این تولدِ باشکوه برای هر کدام از ما اتفاق بیفتد. و ما برای زندگی در محیط جدید، احتیاج به لوازم و شرایط مخصوص به آن محیط داریم. بنابراین اگر کسی این مسئله مهم را به خوبی درک کند، سبک زندگی‌اش را برای تأمین نیازهای ابدی خود و پاسخ به سوالات آخرتی تنظیم می‌نماید.

عدم تأمین نیازهای فوق عقلانی، سبب بروز هرگونه ناآرامی، عدم تعادل روانی، اضطراب، پرخاشگری، غمگینی، هیجانات بی‌مورد، زودرنجی، فقر عاطفی، وابستگی عاطفی و ... می‌گردد. چرا که انسان موجودی جاودانه بوده و حقیقتِ ابدیِ او، از جنس دنیا نیست که با ارضاء نیازهای طبیعی، به آرامش برسد. اساساً هرگونه عدم تعادل و عدم آرامش و شادی روحی مربوط به فقرِ این بخش از قوای وجودی انسان است.

پذیرفتنِ مسئله جاودانگی و باور کردن این موضوع که از انسان از نزد الله به کالبدِ زمینی‌اش آمده و بعد از عمری کوتاه باید این کالبد را رها نموده و به الله برگردد، باید انسان را به وزان شخصیت و قیمتِ جاودانه‌اش به تلاش وادارد.

البته خداوند، کسانی را به عنوان چراغهای روشن و راهنمایان مسیر برای ما قرار داده است تا به مدد آنها بتوانیم بر تنبلی‌ها و کسالت های فوق عقلانی غلبه کنیم.

استمداد از خانواده آسمانی برای غلبه بر تنبلی و کسالت

توجه به خانواده آسمانی بخصوص مادر آسمانی و حقیقی ما «حضرت زهرا» می‌تواند عامل محرکِ بسیار قدرتمندی برای غلبه بر تنبلی‌های فوق عقلانی به شمار می‌رود. همه ما دو نوع ارتباط با حضرت زهرا داریم؛ رابطه حقوقی و رابطه حقیقی رابطه حقوقی؛ حضرت فاطمه «سلام الله علیها» شخصیت برجسته و عظیمی هستند که بالاتر از بقیه امامان معصوم قرار دارند، امام عسگری «علیه السلام» فرمودند: «نحن حجه الله علی العباد و جدّتنا فاطمه حجه الله علینا؛ ما ائمه حجت خداوند بر بندگانیم، اما جده ما فاطمه، حجت خداوند بر ماست.

اگر ائمه، واسطه میان خدا و خلق هستند، حضرت فاطمه «سلام الله علیها» واسطه میان خداوند و ائمه می‌باشند. باید از ایشان به عوان یک منبع قدرتمند تخصصی و علمی استفاده نمود. امام زمان که عصاره تمام انبیاء و معصومین هستند می‌فرمایند: «لی، فی بنت رسول الله، اسوه؛ برای من در دختر رسول الله، الگویی است.

آیا ما ایشان را به عنوان الگو در زندگی خویش پذیرفته‌ایم؟

رابطه حقیقی، روح ما از نور حضرت زهرا و بقیه اهل بیت خلق شده است. همانگونه که بدنِ مادی ما از پدر و مادرِ زمینی ما گرفته شده است، حقیقتِ جاودانه ما نیز به عنوان یک موجود ابدی از پدر و مادر حقیقی و آسمانی ما بوجود آمده است. اگر باور کنیم که حضرت زهرا با تمام عظمتی که در نوک قله هستی دارد، مادر حقیقی ماست و ما فرزند او و اهل بیت هستیم، اتفاقات زیبایی برای ما رخ خواهد داد. اگر درک کنیم که ما بیشتر از آنکه به خانوده زمینیِ خود متعلق باشیم. به خانواده آسمانی مان متعلقیم، قطعاٌ به تمام حقارت‌ها، خود کوچک بینی‌ها، ذلت‌ها و فقرها و وابستگی‌های عاطفیِ خود پایان داده‌ایم.

انسان به محض آغاز ارتباط با خانواده حقیقی‌اش و تداوم این ارتباط در سالهای عمر، آرام ارام به سمت مَنِش‌ها، رفتارها و شخصیت خانواده آسمانی‌اش پیش رفته و اساساً در اجتماع، با شخصیت بلند و برجسته جدیدی زندگی خواهد کرد.

کسانی که عشق و عاطفه را از خانواده حقیقی خود دریافت می‌کنند، می‌توانند از این عشق عظیم بدونِ انتظار جبران، به دیگران نیز مهرورزی نمایند، آنها به یقین در تمام بخش‌های عاطفی و رفاقت‌های زمینی نیز، بهترین خواهند بود. بهترین همسر، بهترین پدر و مادر، بهترین فرزند، بهترین دوست، بهترین همکار و ...

برای رفاقت با اهل بیت، اولین قدم تنظیم سبک زندگی در جهتی است که آنها را به عنوان الگوی زندگی پذیرفته باشیم.

تمام انتخابات، ارتباطات، رفتارها و گفتارهای انسان باید براساس حبّ اهل بیت تنظیم گردند، تا بتوان با آنها رفت و آمد برقرار نمود. اگر رنگِ زندگی ما، اثری از اهل بیت ندارد، قطعاً آنها در قلبِ ما حضور ندارند. بی‌عشق آنها اگر پر انرژی‌ترین انسانهای زمین باشیم، باز هم به تنبلی‌های فوق عقلانی دچار خواهیم شد.

فراموش نکنیم که؛

عشق به خانواده آسمانی، بخصوص مادر حقیقی‌مان حضرت زهرا، تنبلی‌ها را درمان نموده و قدرتِ بسیاری را در انسان تولید خواهد نمود. باید بیاموزیم تا به پشتوانه خانواده حقیقی خود و پشتیبانی آنها به قدرت برسیم.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

میانگین (1 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed