مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
کار و تلاشی که در مسائل دنیایی مان انجام میدهیم، اگر به مقداری باشد که شخصیت و آبروی ما حفظ و نیازهای اساسیمان برآورده شود، عملی پسندیده بوده و عبادت و جهاد در راه خدا محسوب میشود و ثواب دارد. حذف طبیعت جزء برنامههای اسلام نیست. بلکه پرورش و تربیت طبیعت و جنبههای حیوانی مدنظر اسلام است.
جوان نیرومند و چابکی در زمان پیامبر زندگی میکرد. این جوان صبح اول وقت مشغول کار و تلاش میشد. اصحاب پیغمبر به حضرت گفتند: این جوان خیلی کار و تلاش میکند، اما ای کاش این قدرت بدنی، کار و تلاشش را در راه خدا و عبادت به کار میگرفت. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: این سخن را نگویید. زیرا اگر او برای تأمین زندگی خویش کوشش میکند تا خود را از ذلت درخواست کردن از مردم حفظ کند و به دیگران احتیاجی نداشته باشد با این عمل در راه خدا گام برمیدارد. یعنی این هم کار الهی است. ما باید یاد بگیریم که جماد، گیاه، حیوان و فرشته نیستیم. بالاتر از اینها هستیم و باید کمال ویژه و آرزوی اصلی خودمان را پیدا کنیم. اول جریان زندگیمان را براساس آن هدف برنامهریزی کنیم و بعد به سراغ کمالات جمادی، نباتی و حیوانی برویم.
بنابراین، طبق گفتار پیامبر اگر آن جوان تلاشش برای کمک به پدر مادر ضعیف و کودکان ناتوانش باشد تا زندگی آنان را اداره کند و بینیازشان نماید باز هم در راه خدا قدم برمیدارد. ولی اگر کار و کوشش و تلاش میکند تا مال بیشتری جمع کند و به وسیله آن نسبت به مردم فقیر و بیچیز و نیازمند یا مباهات و فخرفروشی نماید، فکرش ناپاک و نیتش پلید است.
شیطان همیشه به انسان آرزوهای قلابی و دروغین پیشنهاد میکند
یکی از بزرگترین ابزارهای شیطان برای اینکه نگذارد انسان به آرزوهای حقیقی و متناسب با شخصیتش برسد، پیشنهاد آرزوهای قلابی و آرزوهای دروغین به اوست.
انسانهایی هستند که از کودکی فخرفروشی، مباهات کردن، جلو زدن از دیگران، کار و تلاش و جمعآوری پول و ثروت برای اینکه از بقیه جلو بزنند را یاد میگیرند. اینها افکار پلید و نادرست دارند و راه شیطان را میپیمایند. در مقابل کسانی هستند که کار و تلاش میکنند نه برای فخرفروشی و مباهات و جلو زدن از دیگران.
اینگونه نیست که کسی بیفتد در پول درآوردن و ثروت اندوختن و در عیاشی و کیافیهای ثروتمندان و بعد هم بگوید: دارندگی و برازندگی. شما اگر اضافه مصرف کردی، اضافه خوردی، اضافه پوشیدی، اضافه گشتی، اضافه لذت بردی، اضافه تفریح و مسافرت رفتی، موقعی که سوت پایان را میزنند او اصلاً آمادگی تولد را ندارد. وقتِ همه ما محدود است. برای همین حضرت مسیح (علیهالسلام) میفرماید: «رد شدن یک شتر از سوراخ سوزن راحتتر از رفتن یک ثروتمند به بهشت است». چون ثروت، فرد ثروتمند را فریب میدهد. او فکر میکند کمالات مادی و جمادی مثل پول، ثروت، اشیاء زینتی، طلا، جواهرات و تجملات کمال او محسوب میشوند. تلاش زیادی میکند و از عمری که با آن میتواند ابدیت را بخرد مایه گذاشته، آن را مفت میفروشد، یک مقدار سنگ و جواهرات کانی و معدنی تهیه میکند و با آن به دیگران فخر میفروشد، ناگهان عمرش به پایان میرسد؛ و در ابدیت چیز دیگری از او میخواهند. شرائط زیستی ابدیت در نظام برزخی میلیاردها برابر قویتر و پیشرفتهتر از اینجاست. آنجا ابزار و وسائل زیادی مورد نیاز است که ما بتوانیم در آن فضایی که میلیاردها برابر بزرگتر از اینجاست، زندگی کنیم. چون قبلاً گفتیم رابطه دنیا با آخرت مثل رابطه رحم مادر با دنیاست و ما مثل جنینی هستیم که در رحم دنیا قرار داریم و باید از تمام امکانات رحمِ دنیا استفاده کنیم. ما باید در حرکت جنینیمان به سمت آخرت دقت کنیم که بیش از حدِ نیازِ خود سراغ آرزوها نرویم.
پس اولین کار و مهمترین کاری که ما باید انجام بدهیم، بحث مهندسی آرزوهاست. یعنی باید قیمت آرزوها را بشناسیم. دائماً شیطان در ذهن ما تولید فکر میکند و میگوید: «مثل این شخص بشو». وقتی شیطان به شما الگو معرفی میکند، شما آن الگو را خوب بشناس و در جدول قیمت گذاری خودت قرار بده و قیمتش را تعیین کن، ببین به نفعت است یا به ضررت و بعد آن را انتخاب کن. ما بعد از اینکه آرزوهایمان را ارزیابی کردیم و خودمان را قیمت گذاشتیم، میفهمیم که من بعد از 20 - 25 - 30 سال قیمتم چیست و به کجا رسیدهام و در حرکت انسانی و حقیقی خودم چه اندازه به تولد سالم نزدیک شده ام.
چگونه فریب شیطان را نخوریم و به دنبال آرزوهای دروغین نرویم؟
حال با این تفاسیر، چه کار کنیم تا دنبال آرزوهای دروغین نرویم و فریب شیطان را نخوریم؟ پاسخ این است، باید دائماً به آرزوی اصلی مان فکر کنیم.
کسی که هدف اصلی مدنظرش باشد، دائماً به کمال مطلق، جمال مطلق، علم مطلق، ثروت مطلق، قدرت مطلق زیبایی مطلق، مهربانی، لذت، خوشی و آسایش مطلق که خداوند است فکر میکند و هیچ وقت فریب پیشنهادهای پست را نمیخورد. چون هدف را شناسایی کرده و کاملاً با او در ارتباط است. شیطان نمیتواند به او آدرس غلط بدهد. برای همین هم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «كُلُّ أحَدٍ یَموتُ عَطْشانَ إلاّ ذاكِرَ اللّه[1] = همه انسانها تشنه مىمیرند، مگر ذاكر خدا». فقط یک گروه هستند که به کام اصلی خودشان میرسند، اینها کسانی اند که از اول یاد معشوقشان بودند و با او پیوند برقرار کردند. چنین انسانهای همیشه در زندگی شاد و آرام اند و زمان رفتن از دنیا هم شاد و آرام میروند.
بنابراین، ما نمیگوییم یا باید آخرت را انتخاب کنیم یا دنیا را. اما این هم زیرکی نیست که فکر کنیم، هر چقدر در اینجا از دیگران جلو بزنیم و بهرهبرداری بیشتری کنیم، قیمتمان بالامیرود. در کمالات انسانی در عاشق شدن در برقراری ارتباط و رفاقت با خدا هر چقدر جلو برویم، آدمتر و موفقتر هستیم. در غیر این صورت در هر کمالی که جلو بزنیم، معلوم نیست واقعاً جلو باشیم.
پس در حمله از جلو یعنی بحث آرزوها دقت کنیم، شیطان ما را فریب ندهد و توسط آرزوها به قلب ما مسلط نشود که عمر و جوانی ما را صرف سراب کند. به ریاضیات آرزوها باید توجه کرد. آرزوهایی را که در شأن ما نیست، همیشه کوچک ببینیم و خودمان را بزرگتر از آنها ببینیم. دیدن کسی که اتومبیل شیک دارد، دل تو را میبرد و چشمت را خیره میکند، با این کار خودت را تحقیر کردهای. یعنی شخصی که این اتومبیل را سوار شده و از جلوی شما رد میشود، اگر دلت را برد توانسته تو را تحقیر کند.
قیمت اصلی ات را بشناس و خودت را ارزان نفروش
اگر انسان قیمت خود را شناخت و با معشوق اصلیاش به آرامش رسید، زیباییهای دیگران فریبش نمیدهد. چشمکهایی که از اطراف به او میخورد، دلش را نمیبرد. چون خودش را به بالاترین قیمت به معشوق اصلیاش فروخته و خیالش راحت است. کسی را که میخواسته پیدا کرده و دیگر هوسبازی هم ندارد یا دنبال کس یا چیز دیگری نیست.
اگر انسان قیمت اصلی خود را بشناسد و خدا دلش را ببرد، خیلی خوب است. اگر امام زمان (علیهالسلام) دل آدم را ببرد، این شخص بُرد کرده است. دل هم باید خیلی قیمتی باشد که خدا و امام زمان (علیهالسلام) آن را ببرد. اگر امام زمان (علیهالسلام) و خدا دل کسی را برده باشد، هیچ چیز بیرونی نمیتواند او را تحقیر کند. از کنار هر کس رد میشود، هر کس و هر چیزی را میبیند، اصلاً تحقیر نمیشود. نهایت آرامش را دارد. چون خودش را به بالاترین قیمت فروخته است. وقتی خودمان را مفت فروختیم، با هر چیزی دل ما بالا و پایین میشود و یکسره در اضطراب است. هر چه را میبیند، میخواهد و هر لحظه آرزوی چیزی میکند. چون اساساً گداست، روحش پست و تحقیر شده، هر چقدر هم به آرزوهایش میرسد و داراتر میشود، فشار عصبیش بیشتر میشود. چون همیشه به چیزهای محدودی فکر میکند که آنها را ندارد. یادش رفته که کیست و همیشه قیمت و ارزش خود را در آرزوهای پست دیده است. مسلماً این شخص هیچ وقت به نشاط و آرامش نمی رسد. حتی از چیزهایی هم که دارد و می شود واقعاً از آنها لذت برد، او نمیتواند لذت ببرد. چون مدام چیز بالاتری را میخواهد.
کار شیطان پیشنهاد دادن، چشمک زدن، گذاشتن آرزوهای جمادی گیاهی و حیوانی سر راه انسان است و دائماً اینها را بزرگ و جذاب میکند و اینها مرتب به آدم چشمک میزنند تا ببینند آیا تو واقعاً عاشق خدا هستی یا نه واقعاً میخواهی به عالیترین درجات انسانی برسی یا نه.
قرآن میفرماید:« إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[2] = در حقیقت ما آنچه را كه بر زمین است زیورى براى آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم كه كدام یك از ایشان نیكوكارترند». اگر قرار باشد چشمکی نباشد، شیطان و وسوسهای نباشد، قیمت و ارزش آدمها هم روشن نمیشود. آدم خوب از بد شناخته نمیشود. اصلاً نقش شیطان همین است که ما را تعلیم بدهد؛ ما را ورزش و تمرین بدهد. از او ارائه پیشنهادهای خلاف و باطل و کمارزش و از ما نپذیرفتن. اگر اینطوری شد ما قوی میشویم. اگر در معرض پیشنهادی مختلف قرار نگیریم و فقط یک پیشنهاد باشد، رشدی حاصل نخواهد شد.
چه زمانی خوش به حال مان میشود؟
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «طوبى لِمَن لَم تُلهِهِ الأَمانِیُّ الكاذِبَةُ[3]= خوشا كسى كه آرزوهاى دروغین او را سرگرم نساخت».
اگر لحظهای به محضر امام صادق (علیهالسلام) برسیم و به حضرت بگوییم: آقا من چه موقع خوش به حالم میشود؟ میفرماید: خوش به حال کسی که آرزوهای دروغین حواسش را پرت نکند. «لَم تُلهِهِ» یعنی او را به بازی نگیرد و غافلش نکند.
برای همین اگر کسی واقعاً آرامش، سلامت جسم و روح، شادی و نشاط مستمر میخواهد، قبل از اینکه وارد ارتباطات کلان اجتماعی بشود، باید اول آرزوهایش را تنظیم کند که دچار حمله از جلو نشود. مثلاً از خود بپرسد: «من کیستم؛ میخواهم چکاره بشوم؛ اگر میخواهم پزشک، مهندس، کارشناس، کارگر، صنعتگر، هنرمند و ... چگونه باید از این شغلم استفاده کنم که آدمیتم دچار خدشه نشود». آرزوهایمان را تنظیم کنیم تا به فرمایش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کور و کر نشویم: « الأمانِیُّ تُعْمی عُیُونَ البصائرِ[4]= آرزوها چشمان بصیرتها را كور مىكند». رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هم فرمودند: «حُبُّکَ لِشَیءٍ یُعمی وَ یُصِم= عشق به چیزی انسان را کور و کر میکند». انسان وقتی عاشق میشود، کور و کر میشود.
قدری فکر بکنیم؛ آیا ما کور شده ایم یا نه؟ چیزی ما را کور کرده یا نکرده؟
برای مطالعه بیشتر روایات و احادیث در باب آرزوها به بحث مهندسی آرزوها مراجعه شود.
هیچ مکتبی به اندازه مکتب اهل بیت (علیهم السلام) قواعد دقیق روانشناسی ندارد. شما در هیچیک از مکاتب مدرن روانشناسی بحثی از مهندسی آرزوها ندارید. این فقط معصوم (علیهالسلام) است که برای درست تربیت شدن ما به ما یاد میدهد که چگونه آرزو کنیم و چه چیزهایی آرزو کنیم؛ آرزوهای متناسب ما باید چه چیزهایی باشند؛ آرزوهای متضاد نداشته باشیم؛ آرزوهای دروغین نداشته باشیم؛ آرزوهای فریب دهنده نداشته باشیم.
آرزوهای دروغین/ شیطان
[1] - بحار الأنوار : ۸۱/۲۴۰/۲۶.
[2] - کهف/7.
[3] - تحف العقول : ص 301 .
[4] - غرر الحکم: 1375.
کلیدواژه ها:
آثار استاد