مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
آنچه که معیار قبولی اعمال است، کیفیت عمل بوده، نه کمیت آن. کیفیت یک عمل را نیز اخلاص و تقوا مشخص می کند. پس یک عمل هر چه به تقوا نزدیک تر باشد، به همان میزبان مورد پذیرش قرار خواهد گرفت.
بحثمان را در فقره «وَ أَعْلَامِ التُّقَى» در ادامه آثار تقوا از شرح بسیار گرانقدر حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه می دهیم.
سیزدهمین اثر تقوا، پشتوانه قبولی اعمال است قرآن می فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقینَ[1]= فقط خداوند از اهل تقوا عمل را میپذیرد». اینطور نیست که شما عملی را به صدها گناه آلوده کنید و بعد بگویید من به امام زمان (علیه السلام) خدمت میکنم. نباید فکر کنیم همه چیز خوب است، چون این کار را انجام میدهم.
یک کسی در زمان امام صادق (علیه السّلام) نان میدزدید و به فقرا میداد، خودش هم استفاده نمیکرد. حضرت به او گفت چرا این کار را میکنی؟ گناه دارد. او میگفت: درست است که گناه دارد. ولی خداوند گفته یک عمل خیر 10 تا ثواب دارد، دزدی با یکی از ثواب هایش میرود، 9 تای آن می ماند، پس من 9 تا دارم. حضرت فرمود: مگر نشنیدی که خداوند فرمود: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»؟ این یعنی آدم باید اهل طهارت و پاکی باشد و با بیخیالی و هر طوری دلش خواست زندگی نکند. نگوید من امام حسین دارم، پس هر مشکلی حل میشود. کربلا میروم مشکلات حل میشود. زیارت میکنم حل میشود، یک شب عزاداری میکنیم، حل میشود.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: به خدا قسم هرگز خدا عمل کسی را با اصرار بر یکی از معاصی نمیپذیرد، حتی یک معصیت. وقتی انسان اصرار بر انجام گناهی دارد، نمیتواند بگوید ما این همه نماز میخوانیم، این همه روزه میگیریم، این همه حج رفتیم، این همه کربلا میرویم، اربعین میرویم، پس دیگر نباید مشکلی داشته باشیم. وقتی اصرار بر بیتقوائی داری، مثل کسی هستی که در کشتی نشسته و بگوید من فقط کابین خودم را سوراخ میکنم. با بقیه کاری ندارم. وقتی کابین شما سوراخ بشود، همه کشتی غرق و نابود میشود. این امکانپذیر نیست. بنابراین اگر کسی تقوا داشت، خوبی کارش این است که اعمالش پذیرفته میشود.
باز ایشان نکته خیلی زیبائی فرمودند: خداوند سبحان گاهی تصریح کرده است که اگر یک عمل نیک همراه با تقوا و ایمان باشد و موجب ثواب گردد، بهتر از مسائل و علوم دنیوی است.
بعضی ها دنبال علوم میروند و میخواهند لیسانس، ارشد یا دکترائی بگیرند، میبینی خودشان را برای گرفتن این مدرک به هزار کثافت آلوده میکنند تا آن مدرک را بگیرند. یعنی با هر قیمتی میخواهد این را به دست بیاورد. حضرت میفرماید اگر شما یک عمل خوب را باتقوا انجام بدهید که ماندگار باشد از همه آنها بالاتر است. «وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ خَیْرٌ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ[2]= و محققا اگر ایمان آورده و پرهیزکار میشدند، بهرهای که از خدا نصیب آنها میشد بهتر از هر چیز بود، اگر میدانستند»
گاهی خودمان را درگیر مجالس و مراسم و سبک زندگی خیلی ها میکنیم و خودمان را میسوزانیم، اما نمی خواهیم یک زندگی باتقوا داشته باشیم. به ناراحتی خدا و اهل بیت و فرشتهها و غیب کاری نداریم. اما می گوییم: نکند این بنده خدا ناراحت بشود. یعنی به خاطر آن بنده خدا دچار گناه میشویم. خدا هم چنین کسی را واگذار میکند به همان بندهاش. همان بندهاش نیشش را میزند و خیانتش را هم میکند. ظلم و تحقیرش را هم میکند، به این باید توجه داشته باشید.
اعمال با رنگ خدا پذیرفته می شوند
می فرماید: اعمال افراد همانند سکهها و اسکناسهایی است که در دست مردم است، و تقوا همانند پشتوانه این سکهها و اسکناسها است که در خزانه دولت و در اختیار بانک مرکزی یک کشور است. بدون آن پشتوانه، این سکهها و اسکناسها ارزش ندارند. تقوا آن طلایی است که پشتوانه اعمال است. پس بدون تقوا هیچ عملی پذیرفته نیست. به خاطر همین هم «إِنَّما»آورده. یعنی خدا فقط از آدمهای با پروا میپذیرد، نه از آدم های بیپروا. خدا از اینها قبول نمیکند که هر چیزی از دهان شان در بیاید بگویند. یا هر فکری به ذهن شان بیاید به زبان بیاورند و ترس از خدا نداشته باشند. خدا فقط از اهل تقوا قبول میکند.
میفرماید: سرّش آن است که عملی مورد قبول واقع میشود که رنگ خدایی داشته باشد و خصوصیت وجهاللهی پیدا کند. یعنی به خاطر وجود خدا انجام بشود. بعد آیه را میآورند: «كُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ/ وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ[3]= هر که روی زمین است دستخوش مرگ و فناست/ و زنده ابدی ذات خدای با جلال و عظمت توست». هر چیزی در این دنیاست نابودشدنی است و فقط وجهالله باقی میماند. پس زندگی و عملی که وجهاللهی است باقی میماند. عملی که رنگ خدایی پیدا نکند و خصوصیت وجهاللهی به خود نگیرد، هرگز نمیتواند در صحنه قیامت حضور پیدا کند. یعنی اگر به خاطر خودت، به عشق خودت، به شیفتگی خودت، یک کاری را انجام بدهی، قبول نمی شود و اینها خیلی خطرناک است. زیرا فانی میشود. در نتیجه چیزی در آنجا به عنوان عمل این شخص وجود ندارد تا مورد قبول واقع بشود یا اصلاً نیست که بخواهد قبول بشود. چون همه را به خاطر خودت کردی.
با رعایت تقوا رستگار شوید
فرمودند: «فَمَنْ أَشْعَرَ التَّقْوَى قَلْبَهُ بَرَّزَ مَهَلُهُ وَ فَازَ عَمَلُهُ[4]= هركس تقوا را شعار قلب خود سازد، در اعمال خیر بر دیگران پیشى گیرد و در كارش رستگار شود». هر کس که تقوا را به قلب خودش، یعنی قلبش را با تقوا بپوشاند، در کار خیر از دیگران سبقت میگیرد و اعمالش پیروز و پسندیده است.
کسی که عشق داشته باشد، صفا داشته باشد، و با عشقش بهترین چیزها را به خدا تقدیم کند، زرنگ است. حالا دیگران میخواهند کاری انجام بدهند، میخواهند انجام ندهند. خیال می کنند زرنگ هستند. این چه زرنگی است که آدم از خدا فرار کند. این حماقت محض است. این که برخی افراد، دنیاداری و دنیاطلبی میکنند و از خدا دور میشوند، زرنگی نیست. اینها ثواب آخرت را از دست میدهند. بهشت و قرب را از دست میدهند. اینها فکر میکنند خیلی آدمهای زرنگی هستند. مثلاً آنجایی که باید تلاش میکردند برای خدا و هدیه میدادند، و خرج میکردند یا خرج میشدند یا وقت و آبرو میگذاشتند، نگذاشتند، عافیتطلبی کردند، از گذاشتن آبرو برای دین خدا دریغ کردند، از پولشان دریغ کردند، از وقت شان دریغ کردند، کارهایی که میتوانستند برای دین خدا بکنند، نکردند.
درباره آیه فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ[5] پس بشتابید به خیرات» خود حضرت استاد جوادی جمله فوقالعاده زیبایی دارند که می فرمایند الان هیچ عملی در روی زمین خیرتر و بهتر از زمینهسازی برای ظهور امام زمان (علیه السلام) نیست، در این کار از همدیگر سبقت بگیرید.
متأسفانه الان کار کردن برای امام زمان (علیه السلام) یک کاری شده که یک عده میگویند، آنها داغ هستند. فکر میکنند راه دیگری برای سعادت و نجات وجود دارد. یکی از آن راه ها این است که آدم برای امام زمان (علیه السلام) کار کند. خودش را وقف امام زمان (علیه السلام) کند.
جالب است میلیون ها آدم اهل سبقت را میبینند، ولی تمایلی به آن سبک زندگی اصلاً پیدا نمیکنند. بسیجیها را میبینند، مردم جهادگر را میبینند، ولی تمایلی به سبک زندگی آنها ندارند. میگویند ما مسلمانی خودمان را داریم. آنها یک ذره داغتر هستند. در صورتی که اینطور نیست. تنها سبک زندگی مورد قبول و نجات همین است.
تقوا معیار قبولی اعمال
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید: «لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى وَ كَیْفَ یَقِلُّ مَا یُتَقَبَّلُ[6]= علمى كه با تقوا همراه باشد كم نیست و چگونه عمل پذیرفته كم است؟». در روایت داریم خداوند اینقدر عمل کم را زیاد میکند و پرورشش میدهد که روز قیامت به اندازه ی کوه ها میشود.
نمازت تمام شده و میخواهی تعقیبات بخوانی، تعقیبات را ول کن و برو بچه را بغل کن. خانمت غذا درست میکند، برو کمک خانمت 4 تا سیبزمینی پوست بکن. 4 تا پیاز پوست بکن. یک کاری در کنارش انجام بده و خانمت را شاد کن. نگذار همه خستگی زندگی روی سر او بریزد. این کارها قیمت و ارزش دارد. میگوید هیچ عملی را کم نگیرید. اگر میشود یک کسی را شاد کرد، این پیش خدا کم نیست، این خیلی مهم است.
قرآن میفرماید: سؤال میکنند ما به چه کسی انفاق کنیم؟ در جواب می فرماید: «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ[7]= پدر و مادر و خویشان». یعنی پدر و مادرت را شاد کن. میتوانی 4 کیلو میوه بخری و به خانه پدر و مادرت ببری و شادشان کنی، از این کار دریغ نکن. با آنها ملاطفت داشته باش و بگو دلم برایتان تنگ شده. دوست دارم شما را ببینم. بعضی ها این کلمات هم از دهان شان در نمیآید و نمیتواند بگوید. این برای آدم انقباض و جهنم میآورد. این آدم بسته است. نمیتواند خروجی شادیآور داشته باشد.
نفس ما قبر ماست. اگر در نفست گرفتگی داری، یعنی فشار قبر داری. هر کس میخواهد بداند فشار قبر دارد یا نه، ببیند انقباض سراغش میآید یا نه. عصبی میشود؟ پرخاشگر میشود؟ زودرنجی و حساسیت دارد؟ بدبینی دارد؟ جهنم سراغش میآید یا نه؟ اگر اینطور است ، پس فشار قبر دارد.
فشار قبر یعنی همین که تو داری میآوری. یعنی آدم ها کنار تو راحت نیستند. آدم ها از تو حساب میبرند. وقتی از تو حساب میبرند، یعنی فشار قبر داری. اگر از تو میترسند، یعنی فشار قبر داری. یعنی کسی وقتی کنار تو راحت نیست، فشار قبر داری. چون نفس بقیه را داری فشار میدهی. نفس خودت را هم داری فشار میدهی. فشار قبر یعنی همین. این فشارها را باید دانه دانه از خودمان باز کنیم، تا بشویم یک آدم منبسط. حتی در وسط جهنمیها شاد باشیم. قرآن میگوید این بهشتیان که در بهشت هستند، مینشینند جهنمیان را میبینند. هنر این است که بتوانی وسط جهنمیان آرامش داشته باشی و شاد باشی، نه اینکه جهنمی بودن دیگران را بهانه بکنی برای جهنمی بودن خودت. این اصلا قشنگ نیست. باید خودمان بتوانیم به انبساط برسیم. بعضی ها از این انبساط بخل دارند. یعنی از اینکه بخواهند آرام و شاد باشند و بقیه را شاد بکنند، اصلاً در وجودشان نیست.
آثار تقوا
کلیدواژه ها:
آثار استاد
بسیار عای وزیبا وکاربردی بود خدا خیرتان دهد
بسیار عای وزیبا وکاربردی بود خدا خیرتان دهد