www.montazer.ir
سه‌شنبه 26 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 2075
زمان انتشار: 25 فوریه 2015
تقليد از مجتهد از چه زمانی شروع شده است؟

آيا تقلید در زمان پيامبرصلی الله عليه وآله و ائمه‏ عليهم السلام نيز مطرح بوده است؟

تقليد از مجتهد از چه زمانی شروع شده است؟

مراجعه به فقیه و اسلام شناس، جهت آگاهی به احكام الهی و اطمینان نسبت به درستی اعمال، ریشه در تاریخ صدر اسلام و عصر ائمه‏علیهم السلام دارد و طبق نظر برخی از بزرگان، دو آیه در این زمینه نازل شده است[1]

 آنجا كه خداوند متعال می‏فرماید:«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛

«اگر نمی‏دانید از آگاهان بپرسید».[1]

هر چند «اهل ذكر» در روایات به امامان‏علیهم السلام - كه مصداق بارز و كامل آیه هستند - تفسیر شده است؛ ولی شأن نزول و مورد، كلیت آیه را تخصیص نمی‏زند و محدود به آنان نمی‏سازد و شامل هر اهل خبره‏ای می‏گردد و فقیهان نیز از جمله آنها هستند.

در جای دیگر می‏فرماید: «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ»[2]

 «شایسته نیست مؤمنان همگی [ به سوی میدان جهاد] كوچ كنند؛ چرا از هر گروهی، طایفه‏ای از آنان كوچ نمی‏كنند [و طایفه‏ای بمانند] تا در دین [و معارف و احكام اسلام‏] آگاهی پیدا كنند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنها، را انذار نمایند تا [از مخالفت فرمان پروردگار ] بترسند و خودداری كنند».

تردیدی نیست كه «تفقّه» در این آیه، مفهومی گسترده دارد و شامل معارف و احكام اسلام - اعم از اصول و فروع دین - می‏شود. از سوی دیگر مردم به پذیرش سخنان این گروه - كه در حوزه دین تربیت و پرورش یافته‏اند - دعوت شده‏اند و این همان رجوع به فقیه و اهل خبره است.

رسول اكرم‏صلی الله علیه وآله برخی از صحابه را برای تبلیغ و تعلیم احكام دین، به سرزمین‏های اطراف می‏فرستاد. مصعب بن عمیر و معاذ بن جبل از نمونه‏های بارز آنان به شمار می‏آیند. آن حضرت می‏فرمود: «از اِفتا بدون علم خودداری كنید كه لعن فرشتگان را به دنبال خواهد داشت»[3]

 این امر نشانگر آن است كه فتوا دادن از سوی مفتی و فقیه و تقلید و پیروی كردن از طرف مردم، در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله مطرح بوده است و رجوع به فقیه پس از رحلت آن حضرت نیز همانند گذشته، ادامه داشت تا آنكه در دوران امام باقر و امام صادق‏علیهما السلام، فزونی گرفت.

 فقیهان بی‏شماری در مكتب آن دو بزرگوار، تربیت و پرورش یافتندمورخان می‏نویسند: امام صادق‏علیه السلام چهار هزار شاگرد داشتند كه از بلاد مختلف به حوزه آن حضرت كوچ كرده بودند[4]

و به منظور احیا و تعلیم احكام، به شهرهای مختلف كوچ كردند و بسیاری از مردم - كه شیفته و تشنه معارف و احكام الهی بودند و در نقاط دور دست زندگی می‏كردند و دستشان از اهل بیت كوتاه بود - به سراغ آنان می‏رفتند و مسائل خود را از ایشان می‏پرسیدند و از علم بی‏كران ائمه‏علیهم السلام سیراب می‏گشتند. این همان «تقلید» است كه به نمونه‏هایی از آن اشاره می‏شود:

1. حضرت باقر علیه السلام به ابان بن تغلب می‏فرماید: «اِجْلِس فی‏ مسجد المَدینة و اَفتِ النَّاسَ فَاِنّی اُحِبُّ اَنْ اَری‏ فی‏ شیعَتی مِثْلَكْ»؛ «در مسجد مدینه بنشین و به مردم فتوا بده؛ زیرا دوست دارم در میان شیعیانم كسانی همچون تو باشند».[5]

2. شعیب عقرقوقی می‏گوید: به امام صادق‏علیه السلام عرض كردم: «رُبَما اِحْتَجْنا اَنْ نَسْأَلَ عَنِ الشَی‏ءِ فَمَنْ نَسْأَل»؛ «گاهی ما می‏خواهیم سؤال و مشكل دینی خود را از كسی بپرسیم (و به شما به جهت دوری راه یا حالت تقیه و... دسترسی نداریم)، شما بگویید به چه كسی رجوع كرده و سخن او را بپذیریم؟»

حضرت در جواب فرمود: «عَلَیكَ بِالْاَسَدی‏ یعْنی‏ اَبا بَصیر»؛ یعنی، شما می‏توانید به ابوبصیر مراجعه كنید.[6]

 این امر به همین شكل در عصر امامان بعد نیز تا زمان غیبت صغرای حضرت مهدی(عج) ادامه یافت.

3. حسن بن علی بن یقطین می‏گوید: به امام رضاعلیه السلام عرض كردم: «لا اَكادُ اَصِلُ اِلَیك اَسْأَلَكَ عَنْ كُلِ مااحْتاجُ اِلَیهِ مِنْ مَعالِمِ دینی‏. اَفَیونُسُ بنُ عَبْدِ الرَّحْمانِ ثِقَةٌ آخُذُ مِنْهُ ما احْتاجُ اِلَیهِ مِنْ مَعالِمِ دینی‏ فَقالَ نَعَم»همان.؛
 
«من نمی‏توانم به جهت هر مشكل دینی كه برایم پیش می‏آید، از شما سؤال كنم! پس آیا یونس بن عبدالرحمان ثقه و راستگو است و می‏توانم پاسخ نیازهای دینی خود را از او دریافت كنم؟ حضرت فرمود: آری».

4. حضرت مهدی(عج) در توقیع شریف و معروف خود به اسحاق بن یعقوب - به عنوان یك قاعده كلی - این چنین می‏نگارد: «... و اَمَا الْحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلی‏ رُواةِ اَحادیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتی عَلَیكُم و اَنَا حُجَّةاللَّهِ عَلَیهِم»؛همان.

«در پیشامدهایی كه رخ می‏دهد، به راویان احادیث ما (فقها) مراجعه كنید كه آنها حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر ایشان».

بر اساس این توقیع و دیگر روایات، مسأله رجوع به فقیه در عصر غیبت كبری، شكل دیگری به خود گرفت و دو راه «اجتهاد» و «تقلید» مصطلح به وجود آمد و فقیهان و مجتهدان جامع شرایط، مسؤولیت اِفتا و پاسخ‏گویی را به عهده گرفتند و خلأ و مشكل عدم دسترسی به امام معصوم را با حضور خود در عرصه اجتماع پر كردند. این امر تاكنون ادامه دارد و خواهد داشت؛ چنان كه شیخ طوسی می‏گوید: «من شیعه امامی را از زمان حضرت علی‏علیه السلام تاكنون (قرن پنجم هجری) این گونه یافتم كه پیوسته سراغ فقیهان خود رفته و در احكام و عبادات خود، از آنان استفتا می‏كردند و بزرگان آنان نیز پاسخ و راه عمل به فتوا را به آنان نشان می‏دادند».[7]

[1] التنقیح فی شرح العروة الوثقی، (الاجتهاد و التقلید)، ص 88 - 85.
[2] انبیاء (21)، آیه 7
[3] توبه (9)، آیه 122
[4] ر.ك: اسد، حیدر، الامام الصادق و الصادق و المذاهب الاربعة، ج‏1، ص‏69
[5] مستدرك الوسائل، ج 17، باب  11
[6] وسائل الشیعه، ج 27، باب 11
[7] عدةالاصول.

 
منبع:كتاب پرسشها و پاسخهای دانشجویانه،رساله دانشجویی،سید مجتبی حسینی

کلیدواژه ها: تقلید ، مجتهد ،

محسن خلیلی

<p>تست</p>

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed