www.montazer.ir
شنبه 23 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 169
زمان انتشار: 24 سپتامبر 2014
تفاوت شخصیت در کودکان

تربیت فرزند جلسه 5

تفاوت شخصیت در کودکان

آگاهی‌ها
امیر المؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند:
ما من حرکةٍ الّا و أنت محتاجٌ فیها الی معرفة: هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو برای آن محتاج شناخت هستی.
تربیت کودک نیز از قاعده‌ی بالا مستثنی نمی‌باشد. بدون شناخت ابعاد وجودی کودک در مراحل مختلف عمرش، این اصلی‌ترین و ابدی‌ترین وظیفه عمر شما به ثمر نخواهد رسید و کودک شما به باطن سالمِ انسانی دست نخواهد یافت.
قوانین و فرمول‌هایی که والدین برای‌تربیت صحیح فرزندانشان، بدان نیازمند به سه دسته‌ی ذیل تقسیم می‌شوند:
1- آگاهی در ایجاد (مراقبت‌های قبل و هنگام بارداری)
2- آگاهی در هدایت (آموزش‌های صحیح به کودک)
3- آگاهی در اصلاح (اصلاح و دفع آفات احتمالی بوجود آمده)
تفاوت شخصیت
تفاوت شخصیت کودکان با یکدیگر سبب می‌شودکه قوانین کلی‌ تربیت بصورت یکسان بر روی آنها اعمال نشود. لذا ما علاوه بر شناخت قوانین کلی، نیازمند شناخت تفاوت‌های شخصیتی کودکان نیز می‌باشیم، تا بتوانیم در شرایط مختلف، بهترین برخورد را انجام دهیم.
تفاوت کودکان به دو دسته تقسیم می‌شود:
1- تفاوت فردی
2- تفاوت‌های رشد
1-تفاوت‌های فردی
شامل سه دسته‌ی زیر می‌باشند:
الف) تفاوت‌های جسمی: می‌دانیم که تمام کودکان از لحاظ سلامت و یا توانائی‌های جسمی ‌یکسان نمی‌باشند. بیماری‌ها، ضعف‌ها، توانائی‌ها و یا عدم توانائی کودکانتان را بشناسید تا انتظاراتتان از او متناسب با شرایط جسمی‌اش باشد. در این صورت به راحتی می‌توانید در رفع ضعف‌هایش به او یاری رسانده و مشکلاتش را به آسانی رفع نمائید.
ب) تفاوت‌های ذهنی: کودکان در عقل، هوش، فهم، حافظه، و نوعِ استعدادها کاملاً باهم متفاوتند. تفاوت‌های آنها را جدی بگیرید. استعدادهایشان را بشناسید و در جهت تقویت و رشد آنها تلاش کنید. انتظاراتتان نیز باید در خور استعدادهای او باشد نه به اندازه‌ی پیشرفت کودکان دیگر.
اگر فرزندتان به اموری علاقه نشان داد که به تشخیص شما به صلاح ابدیت او نیست، می‌توانید آرام آرام استعدادهای دیگرش را ردیابی کرده و فعال کنید و با آشنا کردن او با الگوهای مناسب و جایگزین کردن علاقه‌های جدید، علائق غیرمنطقی‌اش را از او دور نمائید.
ج) تفاوت‌های اخلاقی و عاطفی: تفاوت کودکان در خُلقیات و عواطف، کاملاً مشهور بوده و با اندک توجهی می‌توان آنها را شناسائی کرد. دروغگوئی، گوشه‌گیری، بداخلاقی، گرایش‌های معنوی ضعیف، عدم توانائی در برقراری ارتباطات اجتماعی و... درست در مقابل صداقت، رفتارهای اجتماعی قوی، خوش خلقی، گرایشات معنوی قوی و... در کودکان دیده می‌شود.
هرگز در برخورد با کودکانتان نوع اخلاقیات و تمایلات آنها را نادیده نگیرید. توجه کنیدکه از این راستا، هر کودکی، برخوردِ مخصوص به خود را می‌طلبد.
نکته مهم: تمام انواعِ تفاوت‌های فردی کودکان می‌توانند وراثتی یا اکتسابی باشند ولی به هرحال باید توجه داشت که می‌توان با آموزش‌ها و برخوردهای صحیح، بر بسیاری از ضعف‌ها و عدم توانائی‌ها غلبه کرده و آنها را به حالت عادی رساند.
2- تفاوت‌های کودکان از نظر رشد
بدن کودک، از روزی که یک سلول تخم بود تا زمانی که بعداز سالها زندگی، عمرش پایان می‌یابد، دائماً در حال تغییر و تحول است. به این سلسله تغییرات که هربار او را برای مراحل جدیدتری از زندگی آماده می‌کنند، فرآیند رشد می‌گوئیم.
اما نکته مهم در مقوله‌ی‌ تربیت این است که بدانیم در هر مرحله از رشد فرزندمان، نحوه‌ی برخورد صحیح ما با او چگونه است. در مراحل مختلف رشد، نیازها به دو دسته زیر تقسیم می‌شوند:
الف: نیازهای جسمانی: با مقداری تلاش به راحتی می‌توانید نیازهای جسمی‌متناسب با هر دوره‌ای را در فرزندتان کشف کنید. تأمین به موقع نیازهای او از وظایف اصلی شما بوده و کوتاهی در آن آثار مخربی بدنبال خواهد داشت.
ب: نیازهای معنوی: تشخیص نیازهای معنوی (عاطفی و اخلاقی)، در مقایسه با نیازهای جسمانی، توجهِ بیش‌تری را می‌طلبد. کاملاً هوشیارانه استعدادها و عواطفش را بشناسید و در هر دوره، نیاز مربوط به همان زمان را برایش تأمین کنید. چرا که تأخیر یا تعجیل در این زمینه، ضربات مهلک‌تری را در بر خواهد داشت.
مراحل رشد از نظر اسلام
در یک طبقه بندی گفتیم که اسلام مراحل رشد را به سه مرحله تقسیم نموده است. (هفت سال اول، دوم و سوم) . طبق فرموده‌ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اگر والدین در این سه دوره وظایفشان را به نحو احسن انجام دهند، دیگر از 21 سالگی نگران فرزندشان نباشند و می‌توانند براحتی آزادش بگذارند. فرزندی که 21 سال از عمرش را تحت ‌تربیت صحیح رشد کرده، عمدتاً آن‌قدر قوی هست که بتواند بعد از آن براحتی مصالح و مضارش را از هم باز شناسد.
تربیت فرزند در هفت سال دوم زندگی
از روزی که کودک شما وارد هشتمین سال از زندگی زیبایش می‌شود، زمان اطاعت و فرمانبرداریش نیز فرا می‌رسد. او باید آموخته باشد که زمان آموزش و یادگیری‌اش فرا رسیده و او علاوه بر آموزش‌های علمی، باید خود را آرام آرام برای یادگیری مسائل زندگی، اخلاقیات صحیح، رعایت حریم‌ها، شناخت ارزش‌ها، مسئولیت پذیری در زندگی فردی و اجتماعی و... آماده کند.
اگر هفت سال اول زندگی او، طبق آداب و توصیه‌های اسلامی‌و روانشناختی درست و پیشرفته باشد، شما عملاً با مشکل خاصی رو به رو نخواهید شد. چرا که امروز، وجود او بستری مناسب برای پذیرش آموزش‌های شما بوده و به راحتی به تمام بایدها و نبایدهایتان تن می‌دهد. او با شناختی که از شما به عنوان مهربان‌ترین و خیرخواه‌ترین انسان‌های زندگیش پیدا کرده، تمام الگوها و اندرزهایتان را به آسانی پذیرفته و اجرا می‌کند.
مراقب باشید! تا در این مرحله از زندگی کودکتان، میان او و شما فاصله نیفتد، چرا که در این صورت، اعتمادش را به شما از دست داده و دیگر شما را به عنوان رفیق نخواهد پذیرفت و به حریم شخصی‌اش راه نخواهد داد.
مهمترین وظیفه والدین در هفت سال دوم
کودک شما دیگر وارد مدرسه و به اصطلاح اجتماعی بسیار بزرگ‌تر از خانواده شده و شما به اندازه‌ی هفت سال اول عمرش، تسلط کافی بر او ندارید. بنابراین اصلی‌ترین و مهم‌ترین وظیفه‌ی شما در درجه‌ی اول جلب اعتماد کودکتان و در درجه دوم برقراری رفاقتی صمیمانه با اوست. در این صورت او شما را به عنوان مشاور امینی پذیرفته و تمام مسائلش را براحتی با شما در میان می‌گذارد و دیگر حرف ناگفته‌ای میانتان باقی نمی‌ماند. شما می‌توانید با گفتگوکردنهای دوستانه، با شوخی کردن و همبازی شدن با فرزندتان کمکش کنید تا شما را نیز در حد خودش فرض کرده و با شما انس بگیرد.
پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: من کان له صلبٌی، فلیتصاب له؛ هرکس کودکی دارد، باید برای او کودکی نماید.
پیامبر با کودکان همبازی می‌شدند و حسنین را بر پشت خود سوار کرده و سواری می‌دادند. از دیگر خصوصیات ایشان فروتنی در برخورد با کودکان بود. زودتر سلام کردن به کودکان به آنها شخصیت و بزرگی خاصی می‌بخشد. توجه نمائید اگر وارد جمعی می‌شوید اول با کودکان سلام و احوالپرسی کرده و روبوسی نمائید. احساس احترام نفس و بزرگی شخصیت در درون کودک، او را از کشیده شدن به سمتی که شما ناخوشایند می‌دارید، باز می‌دارد.
پیامبر برای کودکان کُنیه انتخاب می‌کردند. شما نیز می‌توانید لقب‌های محبت آمیزی برای هرکدامشان انتخاب کنید و برای برقراری ارتباطی زیباتر، از آنها استفاده نمائید.
برای گفتگو کردن با کودکان، از موضوعاتی سخن بگوئید که مورد علاقه آنهاست، از اسباب بازیهای محبوبشان، از نحوه‌ی بازیهایشان، از همبازیها و دوستانشان و...
لازمه‌ی اطاعت کودک، تفهیم دوستانه‌ی موضوع مورد اطاعت به اوست
برای اینکه کودک شما به راحتی به اوامر و نواحی شما تن داده و آن‌ها را اجرا نماید، ابتدا باید مفهوم دقیقی از علت خواسته‌هایتان را برایش جا بیندازید. تنها در این صورت است که او به مفهوم نفع یا ضرر چیزی آگاه شده و تصوری ذهنی از پیامدهای عملش پیدا می‌کند. در مرحله‌ی بعد ارتباط عاطفی شما با کودکتان، کمک می‌کند که بتوانید دوستانه و بدون تحمیل، میان خود و او چنان تفاهمی‌ را برقرار نمائید که او قلباً و داوطلبانه سخنانتان را بپذیرد و تمام الگوها و هنجارهای شما را در درونش تثبیت نماید. چرا که چیزی که با قلب پذیرفته شود، هرگز در وجود انسان نابود نمی‌گردد.
در قرآن کریم نیز، خداوند علت عدم تحمل حضرت موسی را در مقابل اعمال حضرت خضر، عدم آگاهی او معرفی نموده است. چون موسی از باطن کارهای خضر آگاه نبود، زبان به اعتراض گشوده و صبر نمی‌نمود.
پس با اندک تأملی می‌توان دریافت که هر پذیرشی از سوی فرزند شما مستلزم شناخت کاملی است که شما در اختیار او قرار می‌دهید. آگاهی‌های لازم که در فضای توأم با رفاقت و تفاهم به او عرضه می‌شوند، کودکتان را به سمت پذیرش با قلب و در نهایت اجرای آن سوق خواهد داد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند:
من لم یعرف مضرّت الشّیء، لم یقدر علی الامتناع
کسی که زیان‌کاری را نشناسد، نمی‌تواند از آن پرهیز کند.
مراحل کلی ارتباط با کودکان بالای هفت سال
مرحله‌ی اول: شناخت کودک و مقتضیات سنی او
مرحله‌ی دوم: جلب اعتماد کودک
مرحله‌ی سوم: برقراری پیوندهای عاطفی و قلبی با کودک
مرحله‌ی چهارم: اثبات رازداری و صدق گفتارتان به او
مرحله‌ی پنجم: احترام گذاشتن به شخصیت کودک بخصوص در جمع و پرهیز از هرگونه حرمت‌شکنی حتی در مواقع خطا
مرحله‌ی ششم: پرهیز از تذکرهای دائم و داشتن روحیه‌ی تجاهل
مرحله‌ی هفتم: پرهیز از سخت‌گیری‌های شدید و مدارا کردن با او در بسیاری از مواردی که احتمال می‌رود با گذشت زمان، به تنهایی می‌تواند بر آنها غلبه کند.
تشویق و تنبیه
تشویق در لغت به معنای به شوق آوردن است. با تشکر و قدردانی از رفتار و یا عملکرد کسی در او شوق و انگیزه‌ای جدید برای ادامه‌ی کار، ایجاد خواهیم کرد. تنبیه از نظر لغوی به معنای بیدار کردن وآگاهی دادن بوده و برای منع فرد از تکرار یک عمل انجام می‌گیرد.
چگونگی تشویق و تنبیه به نظام‌های ارزشی ما بستگی دارد. زمانی که امری از نظر ما ارزش محسوب شود، فرزندمان را در آن زمینه تشویق می‌کینم. و اگر با ضد ارزشی از سوی او مواجه شویم اقدام به تنبیه می‌نمائیم.
بنابراین قدم اول برای استفاده‌ی صحیح از تشویق و تنبیه اصلاح نظام ارزش‌های ماست.
از آنجا که تشویق و تنبیه اموری فطری هستند، انطباق نظام ارزشی ما، با نظام ارزشی الهی که برخاسته از فطرت‌هاست، به ما کمک می‌کند تا با اطمینان دست به تشویق و یا تنبیه بزنیم.
حبّ ذات (عشق به خود) در درون همه‌ی انسانها وجود دارد. فرایند تشویق، این محبوبیت را در‌ نزد دیگران به فرد ثابت می‌کند و او از اینکه علاوه بر خودش، در نزد جمعی دیگر نیز محبوب هست، لذت می‌برد. از طرفی تنبیه به او نشان می‌دهد که در معرض از دست دادن محبوبیتش در نگاه دیگران قرار گرفته است. لذا‌ ترس از منفور شدن، او را از تکرار عملش بازمی‌دارد.
در نظام ارزشِ الهی، جای کلمه‌ی دیگران با کلمه‌ی خداوند عوض می‌شود و شخص سعی می‌کند که محبوبِ خداوند تبارک و تعالی قرار گرفته و از اعمالی که او را مبغوض خداوند می‌سازند، دوری گزیند.
بنابراین در این نظام می‌توان تشویق را عاملی برای بسط خوبیها و تنبیه را عاملی برای حذف بدی‌ها نامید.
مقایسه‌ی آثار تشویق و تنبیه
آثار تشویق:
1- افزایش اعتماد به نفس در فرد
2- افزایش آرامش و قدرت تحمل سختی‌ها برای ادامه‌ی کار
3- جدیت برای تلاش بیش‌تر در جهت ادامه‌ی کار
آثار تنبیه:
1- کاهش و یا از دست دادن اعتماد به نفس فرد در اثر تحقیر کردنِ عملی که مرتکب شده
2- دلسرد شدن از ادامه‌ی کار
3- به ضعف گرائیدن فرد برای ادامه‌ی کار
جدول مقایسه آثار تشویق و تنبیه

آثار تشویق
آثار تنبیه
1 ـ افزایش اعتماد به نفس در فرد
2 ـ افزایش آرامش و قدرت تحمل سختی‌ها برای ادامه‌ی کار
3 ـ جدیت برای تلاش بیشتر در جهت ادامه‌ی کار
1 ـ کاهش و یا از دست دادن اعتماد به نفس فرد در اثر تحقیر کردنِ عملی که مرتکب شده
2 ـ دلسرد شدن از ادامه‌ی کار
3 ـ به ضعف گرائیدن فرد برای ادامه‌ی کار

پس با اندک توجهی می‌توان دریافت که سکوت در مقابل اعمال خوب یا بد افراد موجب بی‌رغبتی در برابر ادامه‌ی رفتارهای صحیح و تثبیت رفتارهای غلط در آنها می‌گردد.
نکته 1: پدر و مادر گرامی! همراهی شما با یکدیگر در امر تشویق و تنبیه، جزء لاینفک این روش‌ تربیتی بوده و جبهه‌گیریِ هرکدام از شما در مقابلِ دیگری در هنگام تشویق یا تنبیه، نه تنها آثار مفید آن را از بین می‌برد، بلکه این روش را به امری مهلک و زیانبار تبدیل کرده و کودک را به سمت سوء استفاده از شما پیش خواهد برد.
نکته 2: در تنبیه فرزندتان باید همیشه مخاطب، عمل فرزندتان باشد نه خودِ او. به عنوان مثال می‌توانید بگوئید:" از این عمل تو واقعاً بدم می‌آید" یا اینکه از جمله‌ی زیر استفاده کنید:
"تو بچه‌ی خیلی خوبی هستی؛ امّا فلان عمل زشت، اصلاً در شأن تو نبود"
انواع تنبیه
1- تنبیه بدنی: هدف از این دسته تنبیه‌ها، اعمال درد و یا شکنجه برای مجازات فرد می‌باشد. مثل: سیلی زدن، شلاق زدن و...
2- تنبیه غیر بدنی: در اینگونه تنبیه‌ها، هدف متألم شدن روح فرد می‌باشد، اما از آنجایی که روح و جسم کاملاً به هم وابسته اند، هرگونه فشار بر روح انسان، جسم او را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. مثل؛ سرزنش کردن، تحقیر کردن، زندانی کردن، جریمه‌های مالی، تبعید و...
کشف علت، اولین قدم قبل از تنبیه
در تنبیه فرزندتان، همواره باید علت درونیِ انجام آن عمل را با توجه به اقتضای سنش ردیابی کنید. هرگز قبل از کشف علت، اقدام به تنبیه ننمائید، شاید رفتاری که از نظر شما ناهنجار می‌باشد، با توجه به سن و موقعیت او، کاملاً طبیعی و هنجار به حساب آید. گاهی نیز ممکن است عملِ او بازتابی از رفتارِ شما باشد. به عنوان مثال، برخورد متفاوت شما با کودکی دیگر، موجب تحریک حسادت کودکتان شده و او را به عملی نادرست واداشته است. در این موارد، تنبیه اصلاً راه مناسبی نیست، بلکه شما باید به جای تنبیه، به اصلاح رفتار خودتان بپردازید.
نکته 3: والدین عزیز، دقت کنید که تنبیه همیشه آخرین روشِ‌تربیتی شما باشد؛ چرا که این روش نه بهترین روش است و نه اولینِ آن. سعی کنید ابتدا از روش‌های دیگر به نتیجه برسید. به عنوان مثال؛ می‌توانید با او به گفتگو نشسته و تمام اندرزهای خود را در قالب گفتگویی کاملاً خصوصی و دوستانه بیان کنید. درمراحل بعدی، از قهرهای کوتاه‌مدت استفاده کنید و اگر نتیجه نداد، توسل به تنبیه به مرحله‌ای جدی رسیده است، اصلاً کوتاه نیایید.
تشویق و تنبیه‌های الهی
کودکانی که وارد مرحله‌ی هفت سال دوم از زندگی شان شده اند، باید آرام آرام با مفهوم رضایت خدا و پاداش‌ها و جزاهای الهی آشنا شوند. اگر کودک شما که فطرتاً عاشق خداوند است، اعمالی را که مرضیّ ِ خداوند است بشناسد، برای انجام آنها قدرت و انرژی گرفته و حتی اگر مورد پسندش هم نباشند به آسانی به آنها تن در خواهد داد.
همچنین از اعمال بدی که مبغوض خداست، براحتی دوری می‌گزیند. او با شناختِ مفهوم رضایت به قضای الهی و پاداش‌های آن از سوی خداوند، در مقابل سختی‌ها محکم و استوار ایستاده و همواره خداوند را پشتیبان خود خواهد دید. چنین فرزندی، هرگز در مقابل ناملایمات زندگی به ناامیدی و سرخوردگی کشیده نخواهد شد.
توضیحی کوتاه پیرامون ارتباط با فرزند در هفت سال سوم زندگی
دیگر کودک شما، به نوجوانی مبدل شده که در آستانه‌ی 15 سالگی است. درست در لحظه‌ای که او آشوب‌ها و هیجانات دوران بلوغ را می‌گذراند، از سوی شما به مقام وزارت منصوب می‌گردد و این شخصیت جدید برای تمام هیجانات آتشین دوران بلوغش، چونان آب سردی است که او را به تعادل می‌رساند. نوجوانی دورانِ استقلال طلبی و بلندپروازی‌های فرزند شماست . چنین انرژی عظیمی‌ با مقامی‌که به عنوان مشاور خانواده به او داده‌اید، تخلیه شده و او به شخصیت دلخواهش می‌رسد.
سعی کنید رفتارهایش را زیر سؤال نبرید، بیش‌تر از گذشته به او احترام بگذارید. تلاش کنید گوشِ شنوایی برای تمام درددل‌ها و رازهایش باشید؛ او این روزها بیشتر از همیشه نیاز به تکیه کردن به شانه‌های قدرتمند شما را در درون خود احساس می‌کند. این از خصوصیات دوره‌ی نوجوانی است که شخص نیازمند رفاقت با کسانی می‌شود که سخت مورد اعتمادش باشند. اگر شما این نقش را به خوبی ایفا نکنید، او از میانِ دوستانش، کسانی را انتخاب خواهد کرد. پس رفاقتتان را به او ثابت کنید.
دیگر باید آرام آرام مهارت‌های زندگی را به او بیاموزید. چرا که فرزند شما با تمام شدن هفت سال سوم زندگی‌اش در آستانه ازدواج و مسئولیت‌های زندگی قرار می‌گیرد. پس با واگذاردن مسئولیت بسیاری از کارها، به او در کسب تجربه‌های مفید یاری‌اش کنید.
به یاری خداوند، شرح مبسوطی از نحوه‌ی ارتباط با نوجوان را در هفت سال سوم زندگی، در جایی دیگر بیان خواهیم کرد.
به امید موفقیت برای تمام شما والدین گرامی‌در خطیرترین مسئولیت زندگی‌تان.
والسلام

ناشناس (کاربر مهمان)

عالی

میانگین (2 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed