مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
امام صادق در یکی از سفرهای خود، مردی را مشاهده نمود که در گوشه ای افتاده، و بی حال و وامانده است. به یار همسفرش فرمود: گمان می کنم این مرد تشنه باشد، او را سیراب کن!
وی به بالین آن مرد رفت، ولی دیری نپایید که برگشت. امام پرسید: او را سیراب کردی؟
پاسخ داد: نه، این مردی است یهودی و من به حال او آگاهم. امام از شنیدن این سخن بر آشفت و حالش دگرگون شد و فرمود: باشد، مگر انسان نیست؟!(1)
1. تربیت اجتماعی ص 321- حقوق اقلیتها ص 224
منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب
کلیدواژه ها:
آثار استاد