مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
به اعتقاد متخصصان اعصاب، رخدادهاى محیطى و از جمله آن ها تلویزیون، به طور چشمگیرى بر ذهنِ در حال رشد کودکان تأثیر مى گذارد و به آن شکل مى دهد. این تأثیر، اَغلب ابعادى زیانبار و مخاطره آمیز پیدا کرده است، از همین رو ضرورى است بزرگسالان براى کاهش این تأثیرات مخرّب، تمهیداتى بیاندیشند.
با پخش برنامه هاى جدیدى که براى کودکان یکساله در نظر گرفته شده است، والدین پرسش هاى زیادى در مورد این که تلویزیون چگونه مى تواند تأثیر بهترى بر کودکانشان داشته باشد، مطرح نموده اند. متخصصین اطفال مى توانند به زوج هاى جوان کمک نمایند تا تصمیمات خردمندانه اى در مورد میزان استفاده از رسانه هاى خانوادگى اتخاذ کنند. متخصصین اعصاب نشان داده اند که رخدادهاى محیطى، به طور چشمگیرى، ذهن در حال رشد کودکان را شکل مى دهد و این به دلیل شکل پذیرى پیوندهاى عصبى آنان است. نمایش مکرر برنامه ها با هر میزانى از تحریک در یک محیط کودکانه، ممکن است به اجبار، رشد فکرى و احساسى کودکان را تحت تأثیر قرار دهد. این تأثیر ممکن است از طریق ایجاد مدارهاى ویژه عادات ذهن باشد یا از طریق محروم ساختن ذهن از تجارب دیگران. هر چند محرک هاى ویژه، شکوفایى ذهن را افزایش مى دهند، اما محیط هایى که انفعال فکرى و رفتار ناسازگار (مانند شتابزدگى و خشونت) را تشویق مى نمایند، ذهن را از فرصت هاى مهمى که امکان مشارکت فعال در روابط اجتماعى را فراهم مى سازد، محروم مى سازند. همچنین تصاویر و سرگرمى هاى خلاّقانه و حل جداول و پازل هاى پیچیده، ممکن است پیامدهاى زیان بار و غیرقابل برگشتى به همراه داشته باشد. علاوه بر این، تلاش براى درگیر کردن بچه ها با آموزش آکادمیک، در زمانى که آن ها باید شخصا جهان واقعى را مورد بررسى قرار دهند، ابعاد فرعى ولى مهمِ پرورش آنان را به مخاطره مى اندازد.
خطرات بالقوه در یک فرهنگ رسانه اى
پیامدهاى منفى اى در مدارس امروزى مشاهده شده است و مشخص شده است که این پیامدها با تعداد زیادى از برنامه هاى غلط رسانه اى ارتباط دارد. شیوع اختلالِ ناشى از کمبود توجه، مشکلات رفتارى، قابلیت هاى تحصیلى ضعیف، دشوارى هاى کلامى و مهارت هاى ضعیف حل مسأله، توسط معلمان ایالات متحده آمریکا گزارش شده است. البته سبک هاى زندگى شتابزده والدین و تغییرات اجتماعى نیز تا حدودى مسبب این پیامدها هستند، اما مجموعه اى از تحقیقات انجام شده در زمینه برنامه هاى تلویزیونى، به وضوح نقش این رسانه جمعى را ـ با آستانه تحمل متفاوت کودکان که به طور گسترده اى نوسان دارد ـ نشان مى دهد. برنامه هاى تلویزیونى، بیش از حد ـ به ویژه در سنینى که براى رشد کلامى و بازى هاى مفید و مؤثر، تعیین کننده محسوب مى شود ـ مى تواند از چند طریق بر افکار کودکان، تأثیر منفى بگذارد.
سطوح بالاتر مشاهده برنامه هاى تلویزیونى، متناظر است با عملکرد تحصیلى پایین به ویژه در نمرات دروس خواندنى؛ این مسأله ممکن است به خاطر جانشین شدن تلویزیون به جاى تکالیف خواندنى و نیز تا حدودى به دلیل ماهیت بصرى و جذاب محرک باشد، چرا که مانع رشد بخش کلامى نیمکره چپ مغز مى شود.
یک مغز تورمى که به وسیله وسایل بصرى پرزرق و برق مورد استفاده قرار گرفته باشد، نمى تواند توجه لازم را براى شنیدن دقیق کلام مبذول دارد. علاوه بر این، ذهن به راحتى نسبت به هر نوع مطلبى که نیاز به پردازش عمیق داشته باشد، بى حوصله خواهد شد.
ماهیت محرک ممکن است برخى کودکان را براى مشکلات دقتى مستعد نماید؛ حتى گذر از رفتارهاى خشونت آمیز یا پیام هاى تحریک کننده، صداهاى بلند ناگهانى، درخشش رنگ و غیره، مانع کودک در استفاده مستقل از مغز خود مى شود . همچنان که در بازى ها، سرگرمى ها، تعامل اجتماعى و ........مى توان این مسأله را دید. من با بسیارى از پدران و مادرانى که به اختلال ناشى از نقصان توجه کودکان خود پى برده اند، صحبت کرده ام؛ آن ها آشکارا به دشوارى بهبود این کمبود توجه دست یافته اند
. سیستم کنترل اجرایى مغز یا قشر جلویى مغز، مسؤول برنامه ریزى، سازماندهى و توالى رفتار جهت خودکنترلى، قضاوت و توجه اخلاقى مى باشد. این مراکز در دوران بچگى و نوجوانى رشد مى کنند، اما برخى تحقیقات حکایت از این دارد که برنامه هاى تلویزیونى یا بازى هاى ویدئویىِ بى روح و خسته کننده، ممکن است این بخش خاص از مغز را تنبل کرده و رشد آن را کند نماید. چنانچه ما درباره کنش و واکنش تحریک محیطى و مراحل رشد بخش پیشین مغز بیش تر بدانیم، به خطرات ناگوار قرار دادن کودکان در معرض محرکى که ممکن است تغییر ناگهانى در این سیستم حیاتى ایجاد نماید، بیش تر پى خواهیم برد.
والدین و متخصصین اطفال چه کارى مى توانند انجام دهند؟
یک مسابقه رسانه اى را در نظر گرفته و میزان زمان تماشاى تلویزیون را به عنوان یک معاینه روزمره جویا شوید. با توجه به سن کودک، شما ممکن است به پرسش از کودک، بیش از والدینش نیاز داشته باشید تا به پاسخ بى شائبه و واقعى دست یابید. محدودیت هاى مشخصى را در مورد زمان تماشاى تلویزیون با توجه به سن کودک پیشنهاد کنید. حتى یک ساعت تماشاى تلویزیون در روز براى کودکانى که هنوز به مدرسه نرفته اند، زیاد است. حداکثر زمان تماشا براى کودکان بزرگ تر باید یک تا دو ساعت در روز باشد.
با بچه هایى که در رده دبستانى یا در رده هاى بالاتر قرار دارند، مى توان در مورد برنامه اى هفتگى جهت تماشاى تلویزیون و داشتن یک قاعده منطقى مذاکره نمود. تلویزیون باید براى تماشاى برنامه هاى از قبل انتخاب شده، روشن شود نه به عنوان یک وضعیت دائمى تکالیف کودکان باید در اولویت بوده و با تماشاى تلویزیون همراه نباشد.
والدین نوزادان باید از الان به فکر ایجاد محدودیت هایى در استفاده نامناسب و افراطى از رسانه هاى جمعى باشند. والدین باید سعى کنند، بر یک سیاست خانوادگى در این زمینه به توافق برسند و در مورد زمان ایجاد یک عادت براى کودک خود در استفاده از برنامه هاى تلویزیون، هر چه زودتر بحث و گفت وگو کنند.
بزرگسالان باید یک نگاه دقیق و انتقادى به محتواى برنامه هایى که کودکان در سنین مختلف به مشاهده آن مى پردازند، داشته باشد.
کودکانى که در اتاق خود تلویزیون دارند، تمایل به تماشاى بیش تر برنامه هاى تلویزیون با نظارت کمتر دارند. توصیه مى شود تلویزیون در یک اتاق خانوادگى که والدین بتوانند مرتبا آن را روشن یا خاموش کنند، قرارداده شود.
بزرگسالان مى توانند براى مشاهده و استفاده از تلویزیون به عنوان یک وسیله یادگیرى کودکان برنامه ریزى کنند. این کار از طریق نشستن با کودکان هنگام تماشاى تلویزیون و بحث کردن، پرسیدن یک سرى سؤالات و کمک به آن ها در تفسیر محتواى برنامه ها امکان پذیر است.
یادگیرى و آموزش هایى مى تواند از این رسانه کسب شود و این بستگى به والدین دارد که ذهن کودکان خود را چقدر توانگر و غنى شکل دهند، به جاى این که آن را به مخاطره اندازند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد